رفتیـد و دلمـان
چهـار فصـل
پاییز است ...
#جبهه_و_جنگ
#مردان_بی_ادعا
#دفاع_مقدس
@yousof_e_moghavemat
شهید اصغر ارسنجانی
فرمانده گردان میثم
مادرش می گوید :
▫️دم اذان صبــح آمدم نماز بخونـم، دیـدم از دم در صدا میآد. در رو بــاز کردم، دیدم اصغر روی پله نشسـته. بغلش كردم و دیدم داره یخ میزنـه. آوردمش پای بخـاری. گفتـم: ننـه، كجـا بودی؟ چـرا در نزدی؟ گفـت: نصـف شـب بـا آقاسـید آمـدم. دیـدم شـما خـواب هسـتید؛ در نـزدم که مزاحم خـواب شـما شوم. صبر كردم تـا وقـت نمـاز كـه بیـدار شـوید، در رو بـاز كنیـد...
📚 کتاب کوچه نقاشها، برشی از زندگی #شهید_اصغر_ارسنجانی فرمانده محبوب #گردان_میثم
#استوری
@yousof_e_moghavemat
اقامه نماز جماعت به امامت عالم فقید آیت الله هادی روحانی امام جمعه بابل و نماینده ولی فقیه در استان مازندران
در جمع شهید علی قاسم زاده و دیگر رزمندگان دفاع مقدس ، سال 1362 منطقه عملیاتی والفجر چهار
#نماز
#دفاع_مقدس
@yousof_e_moghavemat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❇️ شھید حٰاج قاسم سلیمانے:
من بہ عنوان فࢪمانده دࢪ دࢪون یک جامعہای، من فاقد معنویت باشم، انتظاࢪ داشتہ باشم جامعہ داࢪای معنویت باشد؟
اَلنّاسُ عَلےٰ دینِ مُلوکِھِم، مࢪدم تبعیت مےکنند؛ تابعیت مےکنند از ࢪهبࢪان خودشان، ࢪهبࢪان فقط ࢪهبࢪی دࢪ بالا نیست. همہی سطوح ما بہ نوعے نقش ࢪهبࢪی داࢪیم دࢪ جامعہی خودمان.
#استوری
#شهید_قاسم_سلیمانی
@yousof_e_moghavemat
مــی خواستــم بـزرگ بشـــم
درس بخــونــم
مهنــدس بشـــم
خاکمــــو آبــاد کنـــم
زن بگیــــرم
مادر و پــدرمــو ببــــرم کربــلا
دختـــرمـــو بـزرگ کنــــم ببـــرمــش پارک
تو راه مــدرسه با هـــم حرف بزنیـــم
خیلـــی کارا دوسـت داشتــــم انجـــام بـــدم
خــب نشــــد ...!
...
بایـــد مــی رفتـــم از مـــادرم، پـــدرم، خاکم، نامـوســـم، دختــــــرم و … دفاع کنــــم.
رفتـــم که
دروغ نباشـــه
احتـــــرام کم نشــه
همــدیگـــرو درک کنیـــم
ریــا از بیـــن بــره
دیگـــه توهیـــن نباشـــه
محتــاج کســـی نبــاشیــم!
"بخشـــی از وصیــت نامه تخــریــب چـــی شهیـــد نوجوان "کاظم مهـــدی زاده"
شهادت: تیر 1365 عملیات کربلای1 – مهران - ارتفاعات قلاویزان
#شهید_کاظم_مهدی_زاده
@yousof_e_moghavemat
✅ پست ۲۴
#نور_مهتاب_مشکل_لاینحل 🌜
🔵 هر روز که میگذشت، تب و تاب ناشی از در پیش بودن موعد شروع عملیات هم، داغتر میشد. یکی از مشکلات و معضلات لاینحل، هماهنگکردن گردانها برای استفاده از نور مهتاب در شب عملیات بود. به طوری که وجود نور مهتاب در یک راهکار، برای کمک به حرکت یک گردان لازم و در راهکاری دیگر، همین روشنایی ماه، حرکت گردان عملکننده را لو میداد. برای یک راهکار، هلال نیمهی اول مناسب بوده و برای راهکار دیگر، هلال نیمهی دوم ماه مناسب بود. بدین ترتیب، شناساییها ریز به ریز در حال گزارش بود و عناصر شناسایی نگران اتفاقات آینده بودند.
🔶 همزمان با پیشبرد امور اکتشافی، نگرانیهای روزافزونی که طی سه ماههی گذشته اذهان: سعید قاسمی، مجید زادبود، حمید میرزایی، احمد استادباقر، حجّت معارفوند، محمّد مرادی، اصغر جعفری و دیگر عناصر کلیدی ماموریتهای شناسایی واحد اطلاعات-عملیات #لشکر۲۷ را به خود مشغول کرده بود، سرانجام به مرحلهای رسید که این افراد را مجاب نمود تا دلنگرانیهایشان را به فرماندهی لشکر انتقال بدهند. آنها در پایان مأموریتهای شناسایی به این نتیجه رسیده بودند که محور بمو-دربندیخان برای اجرای عملیات #والفجر۵ منطقهی مناسبی نیست. پس درصدد برآمدند تا زمان مذاکره با فرمانده #لشکر_۲۷ او را قانع کنند تا از اجرای این عملیات، صرفنظر نماید.
📸 اواخر شهریور ۱۳۶۲، روستای متروکهی حسینآباد، نشست توجیهی سرداران #سعید_قاسمی و #شهید_مجید_زادبود با مسئولین تیمهای شناسایی واحد اطلاعات-عملیات لشکر۲۷
#عملیات_والفجر4_کوهستان_آتش
@yousof_e_moghavemat
🤼♂ تشک کشتی در عمق جبهه ...
روزی که روحیه پهلوانی در شلمچه معنا شد
شلمچه ۱۳۶۶ ، مرز ایران و عراق
نزدیکترین نقطه به بصره
ناصر فروتن داور این مسابقات می گوید
یکیاز اتفاقاتی که من هیچگاه از آن روز
به یادماندنی فـراموش نمی کنم این بود
که بسیـاری از رزمنده هـا بعد از پوشیدن
دوبنـدهی کشتی و ورود به روی تشـک و
سرشاخ شـدن با یکدیـگر ، حـاضر نبودند
حریف را شکست دهـند و به نوعی قصد
داشتند با مغلوبشدن مقابل حریف باعث
خوشحالی و روحیه دادن به رقیب شوند.
پینوشت :
بسیاری از رزمنده هایی که روی خاکریز
نشستهاند، بهفاصله کوتاهی جانشان را
فـدای وطـن کـردند. یعنی این آخـرین
رقابت ورزشی بوده که در زندگیِ
کوتاهشان به تماشا نشسته اند.
#پهلوانان_وطن
#ورزش_در_جبهه
#دفاع_مقدس
@yousof_e_moghavemat
امام حسن مجتبی عليه السلام:
تنها چيزى كه در اين دنياى فانى، باقى مى ماند قرآن است، پس قرآن را پيشوا و امام خود قرار دهيد، تا به راه راست و مستقيم هدايت شويد. همانا نزديك ترين مردم به قرآن كسانى هستند كه بدان عمل كند، گرچه به ظاهر (آيات) آن را حفظ نكرده باشند و دورترين افراد از قرآن كسانى هستند كه به دستورات آن عمل نكنند گرچه قارى و خواننده آن باشند
ما بَقِىَ فِى الدُّنْيا بَقِيَّةٌ غَيْرَ هَذَا القُرآنِ فَاتَّخـِذُوهُ إماما يَدُلُّكُمْ عـَلى هُداكُمْ، وَإنَّ أَحَقَ النّاسِ بِالقُرآنِ مَنْ عَمِلَ بِهِ وَإنْ لَمْ يَحْفَظْهُ وَأَبْعَدَهُمْ مِنْهُ مَنْ لَمْ يَعْمَلْ بِهِ وَإنْ كانَ يَقْرَأُهُ
ارشاد القلوب، ديلمى، صفحه102
#حدیث_امام_حسن_مجتبی
#السلام_علیک_یا_ابا_عبدالله_الحسین
@yousof_e_moghavemat
❇️حاج قاسم سلیمانی:
این جنگ را شما شروع میکنید،
اما پایانش را ما ترسیم میکنیم.
۱۳۹۷/۰۵/۰۴
#استوری
#سردار_دلها
#شهید_قاسم_سلیمانی
@yousof_e_moghavemat
💗 حاج احمد 💗
✅ پست ۲۵
#اینقدر_هی_نگویید_بزمرده_بزمرده 😠
🔵 #سعیدقاسمی میگوید:
«... مشکلاتی که در روند انجام شناساییهای #بمو داشتیم، سرانجام منجر به آن شدند که بچّههایی مثل: #مجید_زادبود ، حجت معارفوند، احمد استادباقر، و...با #حاج_همت زاویه پیدا کنند و علناً در مقابل دیدگاههای او، موضع بگیرند.
اگر اشتباه نکنم؛ صبح روز دهم مهر ۶۲ بود که دستجمعی برای زدن حرفهایمان به حاجی، به قلّاجه رفتیم. در آن جلسه؛ حرف ما بچّههای اطلاعات عملیات با #حاجهمت این بود که آقاجان؛ خودمان در جریان ماموریتهای شبانهای که توسط تیم های دو سه نفره انجام میدهیم، با هزار مصیبت از این صخرهها و ارتفاعات بالا می کشیم، چطور میخواهیم شب عملیات آن همه نیروی بسیجی را از این معبرهای تنگ و صعبالعبور، حرکت بدهیم؟ چابکترین افراد ما از قبیل شیخاحمد؛ به زحمت خودشان را از تیغههای صخرهای و دیوارههای سنگی اینجا و راهکارهایی مثل بُزمُرده عبور میدهند، با چه مبنایی فکر میکنید یک گردان بسیجی بتواند از چنان راهکارهایی بگذرد؟ این بچّهها میگفتند: با توجّه به جنس نیروهای پیادهی بسیجی گردانهای لشکر که عموماً هیچ سابقه و تجربهای از زندگی و جنگیدن در کوهستان را نداشتند، این محور؛ جای مناسبی برای انجام چنان عملیات کوهستانی پیچیدهای نیست. میترسیم عمدهی نیروها در این راهکارها، بیخود و بیجهت بسوزند. با توجّه به تمام این ملاحظات منطقی، چرا اصرار دارید که در اینجا عملیات بکنیم؟
در جواب آنها؛ #همت میگفت:
...اینقدر هِی نگوید بزمرده، بزمرده! الان سه ماه آزگار است در قلّاجه، فرمانده گردانها با اجرای مانورهای کوهستانی هفتاد و دو ساعته، نیروی بسیجی ما را جوری پرورش دادهاند که هر کدام آنها، شدهاند یک شیر کوهی! ندیدید توی #والفجر۳ ، بسیجیهای گردان کمیل و گردان مقداد ما، چطور کلّهقندی ۳۴۳ را گرفتند و آن سرهنگ جاسم بعثی را اسیر کردند و شاخ بعثیهای پدرسوختهی تیپ ۴۱۷ کوهستانی صدّام را شکستند؟ حالا شما لاشیهی آن بُزِ مرده را به رخ من میکشید؟!
نبینم دیگه کسی بگوید بزمرده، بزمرده!
بچّهها وقتی دیدند با حاجی نمیتوانند کنار بیایند، دنبال راهکارهای دیگر رفتند. آنها از آن به بعد؛ دیگر فقط سر آن داشتند تا به هر نحوی که ممکن بود، جلوی اجرایی شدن طرح عملیات در بمو را بگیرند.»
#عملیات_والفجر4_کوهستان_آتش
@yousof_e_moghavemat