eitaa logo
💗 حاج احمد 💗
270 دنبال‌کننده
19.1هزار عکس
3.3هزار ویدیو
43 فایل
❇ #حاج_احمد_متوسلیان ، فرماندۀ شجاع و دلیر تیپ ۲۷ محمد رسول الله (ص) در تیرماه سال ۶۱ به همراه سه تن از همراهانش ، در جایی از تاریخ گم شد. @haj_ahmad : ارتباط با ما
مشاهده در ایتا
دانلود
💗 حاج احمد 💗
📆 هشتم اسفند 1365 - شهادت سردار نام آشنای جبهه‌ها حاج حسین خرازی 🍀 او متولد 1336 در اصفهان بود. از کودکی و نوجوانی علاقمند به معارف دینی بود و شخصیت وی در محافل مذهبی شکل گرفت. با این بستر فکری و تربیتی، بسیار زود به جریان انقلاب پیوست و پس از پیروزی، در کمیته های اصفهان فعال بود. سپس به عنوان عضورسمی سپاه، در درگیری های کردستان رهسپار آنجا شد و در فرو نشاندن آتشی که گروهک های ضدانقلاب برافروخته بودند، نقشی مؤثر ایفا نمود. 🌸 شهید خرازی در دوران دفاع مقدس لشکر مقدس امام حسین (ع)را تأسیس نمود و خود فرماندهی آن را بر عهده گرفت. به همراه این لشکر در عملیات های مختلف شرکت نمود تا این که در تاریخ8اسفند65 در جریان عملیات پیروزمند کربلای5 به شهادت رسید. پاکی و اخلاص این شهید زبانزد بود و در تشییع پیکر مطهر او جمع عظیم و باشکوهی از ارادتمندان شرکت نمودند. ا▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️ ➖حاج قاسم سلیمانی در باره او چنین می گوید: 🌷 در بین فرماندهان جنگ، 3 نفر بودند که اگر در جلسه‌ای نبودند حتماً در آن نقص بود: حسن باقری، حسین خرازی و احمد کاظمی. اگر همه ما می‌نشستیم در جنگ حرف می‌زدیم تصمیم‌گیری می‌کردیم سکوت هر یک از این 3نفر حتماً امکان تصمیم‌گیری را مشکل می‌کرد. اگر مخالفت می‌کردند با عملیاتی، حتماً یک مسئله و دلیل داشت. 💠 شهید احمد کاظمی، حسین خرازی را از اولیاءالله معرفی می‌کرد و قبر او را دری از درهای بهشت می‌دانست. همرزم شهید کاظمی می‌گوید: 🔹روزی همراه شهید کاظمی جهت انجام مأموریت به اصفهان رفته بوديم. سری هم به گلزار شهدا در تخت فولاد زدیم. می‌گفت: بچه‌ها، دوست دارين، دری از درهای بهشت رو به شما نشون بدم؟ 🔸گفتيم: چی از اين بهتر! کفش‌هایش را درآورد، وارد گلزار شد. يک راست بُردمان سر مزار شهيد حسين خرازی. با يقين گفت: از اين قبر مطهر، دری به بهشت باز میشه. ▪️نشستيم . فاتحه‌ای خواندیم...حال و هوای او، تماشائی بود... ده‌ روز بعد خود کاظمی به شهادت رسید و در جوار دوستو همرزم قدیمی‌اش آرام گرفت. @yousof_e_moghavemat
🔹 نخبه پزشکی که شهادت را برگزید ... احمدرضا راهش و مسیرش از این دنیا جدا بود..! وصل‌ شدن به لقاء الله را ترجیح داد به رتبه‌ی اول پزشکی و با نیتِ خالص و خدایی گفت: آری «صفایی ندارد ارسطو شدن، خوشا پَر کشیدن، پرسـتو شدن» و در ۱۲ اسفند ۱۳۶۵ در کسوت یک بسیجی در شلمچه بر اثر اصابت ترکش به فیض شهادت رسید... @yousof_e_moghavemat
⚪️ ناخنِ انگشتِ کوچکِ تو....‼️ 🔹در عملیات فتح المبین، با گوش‌های خودم جمله به یاد ماندنی شهید بزرگوار ابراهیم را نسبت به "حاج احمد متوسلیان" (فرمانده تیپ حضرت رسول-ص) شنیدم؛ که با قلبی مالامال از عشق می گفت: 💠 من ناخن انگشت کوچیکه حاج احمد متوسلیان هم نمی‌شوم!! (راوی: رزمنده، علی چرخکار) ا🌱🌴🌱🌴🌱🌴🌱🌴🌱 شهید همت با آن عظمتش به متوسلیان ارادت می ورزید❤️ متوسلیان هم که تحت امر شهید بروجردی بود و مرید او محسوب می شد بروجردی هم که خود عاشق امام و رهبر بود به مناسبت @yousof_e_moghavemat
☑️امروز هفدهم اسفند سالروز شهادت فرمانده شهید ابراهیم همت و شهید سید حمید میرافضلی که همراه شهید محمد ابراهیم همت به شهادت رسید...، 🔸شهید میرافضلی معروف به سید پابرهنه که ترک موتور حاج ابراهیم همت نشسته بود به همراه این فرمانده دلیر در جزیره مجنون به شهادت رسید. 🕊🌹 🕊🌹 @yousof_e_moghavemat
🌹شهید والامقام پاسدار شهید رحیم خشتگر ولادت: یکم آبان ۱۳۴۱ در تبریز شهادت: بیست و یکم اسفند ۱۳۶۳ در جزیره مجنون ✍️ امروز خداوند متعال بر اعمال ما نظاره گر است كه امت ما همچون قوم موسي و اهل كوفه، امام خويش را در صحنه‌ي مبارزه با استكبار جهاني تنها نخواهند گذاشت يا همچون حماسه آفرينان كربلاي خونين به نداي « هل من ناصر ینصرنی » حسينی امام خويش لبيك خواهند گفت. امام ما نيز چشم انتظار است كه ما امت اسلام تا چه اندازه بر عهد و پيمان الهي خويش پايبند هستيم و آيا به شعار انقلاب اسلامي‌مان كه « ما همه سرباز توییم خميني، گوش به فرمان توییم خميني » وفاداريم؟ 🔶 استغفار و دعا را از ياد نبريد كه دعا بهترين درمان براي تسكين دلهاست. هميشه به ياد خدا باشيد و تنها در راه او قدم برداريد و تلاش كنيد؛ « الا بذكر الله تطمئن القلوب » 🔸در افكار امام بيشتر دقت كنيد و سعي كنيد به عظمت او پي ببريد؛ آن وقت است كه او را تنها نخواهيد گذاشت. @yousof_e_moghavemat
چیزهای نو را می‌داد به آنهایی که وسایل‌شان گُم یا درب و داغان شده بود..! آرزو به دل بچه‌های تدارکات ماند که یک بار او لباس نو تنش کند یا پتوی نو بیندازد رویِ خودش؛ فقط در یک عملیات لباس نو پوشید عملیات بدر ؛ همان عملیاتی که در آن شهید شد ... @yousof_e_moghavemat
13.54M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✅ ۱ فروردین۱۳۶۴؛ سرلشکرخلبان 💠 ‌آیا میدانید در سال 2006 یکى از مجلات جنگى آمریکا ویژه‌نامه‌اى درباره مهارت‌هاى پروازى و ابتکار عمل‌ها و خلاقیت‌هاى شهید خلعتبرى منتشر کرد و او را بهترین خلبان اف 4 جهان معرفی نمود !!! آیا میدانید در هفت آذر 59 و در عملیات مروارید بر فراز خلیج فارس خلعتبری تنها در یک عملیات 48 افسر عالی رتبه و دو ژنرال عراقی را به درک واصل کرد ! آیا میدانید حسین خلعتبری به عنوان دانشجوی ممتاز در دانشگاه شپارد و دانشگاه خلبانی تگزاس برگزیده شد و نام او را همه اساتید و خلبانان آمریکایی به عنوان یک دانشجوی برجسته میشناختند... @yousof_e_moghavemat
مصطفی و مرتضی دو برادر دانشجو و قاری قرآن از شاگردان استاد موسوی‌ بلده، با شروع جنگ ، دنیا را رها کرده و به جبهه‌ رفتند، در منطقه در کنار نبرد به پوشش تصویری عملیات‌ها مشغول بودند. در چهارم فروردین ۱۳۶۱ در جریان عملیات فتح‌المبین یک گروه رسانه‌ای از عکاسان و خبرنگاران را به منطقه بُرده بودند. که آرپی‌جی دشمن در منطقه رقابیه به ماشین‌ شان اصابت کرد ؛ هر دو برادر همزمان در آتش سوختند اما سربندهای "یازهرا"یشان نسوخت..! @yousof_e_moghavemat
ارسالی یکی از همراهان کانال یوسف مقاومت @yousof_e_moghavemat
📷 تصویر سمت چپ👆: 💠 رزمندگان، نماز جماعت را به شهید اقتدا کرده‌اند 🔹 مکان: ارتفاعات مرزی بین منطقه پاوه و مریوان 🌼🌸🍀در صف نماز، جاویدالاثر حاج احمد ، شهید و نیز دیده می‌شوند ا🌱🌴🌱🌴🌱🌴🌱🌴🌱🌴🌱🌴🌱 💠 خاطره‌ای از شهید 🔸 در آسمان کردستان بودیم و سوار بر هلی‌کوپتر. ایشان مدام به ساعتشان نگاه می‌کرد. علت را پرسیدم، گفت: موقع اذان است. به خلبان اشاره کرد و گفت: همین جا فرود بیا تا نمازمان را اول وقت بخوانیم. 🔹 خلبان پاسخ داد: این منطقه امن نیست و اگر صلاح می‌دانید تا رسیدن به مقصد صبر کنیم. 🌿 شهید صیاد گفت: اشکالی ندارد، ما باید همین جا نماز بخوانیم. 🌸🍀 خلبان اطاعت کرد و هلی‌کوپتر همانجا نشست. از آب قمقمه‌ای که داشت وضو گرفتیم و نماز خواندیم. (راوی: از همراهان شهید) @yousof_e_moghavemat
🌷شهید احمد فردوسی همرزم شهید : احمد در گردان امام محمد باقر (ع) در هفت تپه به نماز شب و ناله هایش معروف بود. گودالی را به صورت قبر در بیرون از چادر آماده کرده بود که معمولاً نیمه های شب به بعد در آن مشغول عبادت می شد و در تمام روزها بعد از نماز صبح زیارت عاشورا می خواند و نقش به سزایی در معنویت چادرمان داشت  تا حدی که گویی نافله شب انگار در چادر به جماعت اقامه می شد. / شهادت: ۳۱ فروردین ۶۵ / فاو @yousof_e_moghavemat
💗 حاج احمد 💗
💠 خاطره ای از ✍ با سلام و صلوات در پی دیگران سوار شدم. مقصد شهرستان پاوه بود. شهری که به تازگی امنیت نسبی پیدا کرده بود و بچه های سپاه در آن مستقر شده بودند. احمد متوسلیان روی رکاب مینی بوسی ایستاده بود و بچه ها تک تک از کنار او رد می شدند و روی صندلی های زهوار در رفته مینی بوس می نشستند. همه خندان و سبکبال، انگار به طرف خانه های خودشان می رفتند، توی سر و کله هم می زدند و حتی سر به سر احمد می گذاشتند. صدای برادر احمد برای مدت کوتاهی همه را ساکت کرد: «همه هستن؟کسی جا نمونه، برادرها چیزی را فراموش نکنند!» غلامرضا دستش را درست مثل بچه کلاس اولی با لا برد و با جدیت گفت : «برادر احمد، ما لیوان آبخوری مان جا مانده، اشکالی نداره؟» خنده از همه بچه ها بلند شد و حاج احمد هم ضمن لبخندی کمرنگ و نمکین، با دست به پشت راننده زد و بدین سان، حرکت رزم آوران اعزامی از سپاه خیابان خردمند تهران به سمت شهرستان پاوه آغاز شد . راه زیادی را طی نکرده بودیم و هر کسی به کاری مشغول بود، که دوباره صدای غلامرضا بلند شد : «برادرا توجه کنند، برای شادی ارواح شهدا و رفتگان این جمع، و برای سلامتی خودمان و برادر احمد ...» و پس از مکث کوتاهی ادامه داد : «اللهم سرد هوا، گرم زمین، لبو لبو داغِ، آش رو چراغِ، شلغم تو باغِ...» در پایان هر فراز از رجز طنز آمیز «مطلق»، همه با هم و محکم جواب می دادیم :«هی» . برادر احمد، چند بار سرش را به چپ و راست تکان داد، به راحتی می شد از چشمانش خواند:باز این غلامرضا شروع کرد .لبخندی زد و از سر ناچاری با ما همراه شد .به تنها چیزی که فکر نمی کردیم، آینده و رخداد های آتی بود . حوادثی که بسیاری از همسفران ما را،که در آن دقایق در مینی بوس نشسته بودند، از ما جدا کرد و پیش از همه؛ غلامرضا را ... (راوی: همرزم شهید) @yousof_e_moghavemat