eitaa logo
کانال مداح اهل بیت علیهم السلام حاج یوسف ارجونی
481 دنبال‌کننده
940 عکس
948 ویدیو
23 فایل
لینک های کانال های مداح دلسوخته کانال مداح اهل بیت (ع) حاج یوسف ارجونی http://eitaa.com/yousofarjonei مولودی و عروسی @MadahanKhoorshed نوحه و روضه @Arsheyan_Eshgh روضه دفتری @Taranom_Noor ختم خوانی https://eitaa.com/joinchat/4272554106C86c6a6b80a
مشاهده در ایتا
دانلود
⚫️ مهلت طلبیدن امام حسین(ع) برای عبادت در شب عاشورا؛ حضرت سیدالشهدا(ع) فرمود: «ای برادر! اگر بتوانی ایشان را راضی کنی که جنگ را به فردا بیندازد تا امشب را نماز بخوانیم و به دعا و استغفار صبح کنیم، پس خداوند -عزوجل- می داند که دوست می دارم نماز و تلاوت قرآن و کثرت دعا و استغفار را.» ابی الفضل به سوی آن قوم برگردید و فرمایش آن حضرت را به ایشان رسانید. پسر سعد کافر نمی‌خواست که قبول کند، عمرو بن حجاج زبیدی(لع) گفت: اگر کفار دیلم از ما طلب می کردند این را اجابت می کردیم.(۱) پس قبول کردند و گفتند: اگر فردا تسلیم حکم امیر ما شدید شما را زنده می بریم و اگر نه با شما قتال می کنیم.(۲) 📚منبع کبریت احمر، اهمیت نماز جمعه، محمدباقر بیرجندی، ص ۶۰۸ (۱) مناقب، ابن شهر آشوب، ج۴، ص ۹۸ (۲) مفید، ارشاد، ج۲، ص۳۴
🏴 گريه حضرت فاطمه علیهاسلام شب عاشورا در كربلا؛ قالتْ زینبُ علیها سلام: «بینما أنا جالسهٌ فی خِیمتی لیلةَ عاشوراء فإذا سَمِعتُ صوتَ البکاءِ مِن خیمةِ أخی الحسینِ . فذهبتُ إلی خیمتِه و رأیتُه مُصلیاً فیها ، فَرَجعتُ . ثم سمعتُ صوتَ البکاء ثانیهً فذهبتُ إلیها مصلِّیاً أیضاً ، و کَرّر هذا الأمرُ ثلاثَ مرّاتٍ. فَوَقفتُ حتّی فرغَ أخی مِنْ صلاتِه؛ فسلّمتُ علیه و حَکیتُ لَه ما سِمعتُ مِن صوتِ البُکاء . فَقال : یا أُختی ، شِدةُ المُصیبةِ أَثَرتْ فیک حَتّی لا تَعرفی صَوتَ أُمِّک . إعلَمی یا أُختی ، إِنَّ اُمّی ثلاثهَ لَیالٍ تبکی وَ تَصْرَخُ فی کربلاء.» حضرت زینب علیهاسلام فرمودند: «در شب عاشورا درخیمه ی خویش نشسته بودم که ناگهان صدای گریه ای را از خیمه ی برادرم حسین علیه السلام شنیدم. به خیمه ی او رفتم و او را در حال نماز خواندن دیدم و بازگشتم. دوباره صدای گریه را شنیدم و به سوی او رفتم و او را دوباره در حال نماز خواندن دیدم و این امر سه بار تکرار شد. ایستادم تا برادرم از نماز فارغ شود به او سلام دادم و آن چه را شنیده بودم، برای او حکایت کردم.» فرمودند: «ای خواهرم شدت مصیبت بر تو آنقدر اثر گذاشته است که دیگر صدای مادرم را نمیشناسی. ای خواهرم بدان که مادرم سه شبانه روز است که در کربلا گریه می‌کند و نوحه سر می دهد.» 📚منبع مفتاح الجنه، مقدس‌زنجانی، صفحه ۳۶ الزهراء و الحسین، انصاری زنجانی، ص ۲۷۰ برگرفته از کتاب فاطمیه ماثور، حجه الاسلام شیخ محسن حنیفی، صفحه ۱۵۷
⚫️ گریز روضه حضرت علی اکبر (ع)؛ مرد نصرانی و شباهت علی اکبر علیه السلام به پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم روزی مردی نصرانی وارد مسجد النبی شد. مسلمانانی که در مسجد بودند به او گفتند بیرون برو که تو مرد نصرانی هستی. آن مرد گفت اجازه دهید من دیشب در عالم خواب پیامبر اکرم(ص) را دیدم که حضرت عیسی بن مریم(ع) نیز همراه او بود.عیسی بن مریم(ع) رو به من کرد و فرمود در محضر خاتم الانبیا محمد بن عبدالله(ص) اسلام اختیار کن که او پیامبر بر حق این امت است من نیز در محضر پیامبر(ص) اسلام اختیار کرده و به دست خود پیامبر مسلمان شدم. حال آمده‌ام تا اسلام خود را بر یکی از نزدیکان پیامبر(ص) عرضه نموده و بیعت خود را تجدید کنم. مردم او را به امام حسین(ع) راهنمایی نمودند وقتی خدمت امام رسید خود را به پای امام انداخت تا قدم‌های مبارکش را ببوسد سپس جلسه‌ای در محضر امام حسین(ع) تشکیل شد آنگاه امام حسین(ع) فرزند خود علی اکبر(ع) را که نقابی بر صورت مبارک داشت فراخواند و امام حسین(ع) خود نقاب را از روی صورت فرزند برداشت. وقتی چشم آن مرد به جمال پیامبر گونه علی اکبر(ع) افتاد بیهوش گردید امام حسین(ع) دستور دادند آب به صورتش ریخته تا به هوش آمد آنگاه امام رو به او کرده فرمود: «آیا پسرم علی اکبر(ع) شبیه به جدم رسول الله(ص) است؟» آن مرد گفت آری به خدا قسم شبیه به پیامبر(ص) است سپس امام حسین(ع) به او فرمود: «اگر تو نیز فرزندی مانند فرزند من داشته باشی و خواری به بدن او اصابت کند و خراشی بردارد چه می‌کنی؟» آن مرد گفت: ای آقا و مولایم! فورا می‌میرم. حضرت فرمود: «به تو خبر می‌دهم که می‌بینم فرزندم مقابل چشمم با شمشیرها قطعه می‌گردد.» 📚منبع خورشید جوانان، سید محمد حسینی گریزهای مداحی، علی اکبر لطیفیان، ص ۱۸۸
◼️ گریز روضه حضرت عباس (ع) امیرالمومنین(ع) فرمود: این زینب(س) امانت من نزد توست؛ هنگام احتضار امیرالمؤمنین(ع) فرزندانش را جمع کرده مشغول وصیت به آنها شد. زینب(س) نزد پدر بزرگوارش شتافت و عرض کرد پدر جان می‌خواهم یکی از برادرانم برای حفظ و حراست من متعهد شود. حضرت فرمود: «دخترم این‌ها برادرانت هستند هر کدام را خواستی برای این کار انتخاب کن. این حسن(ع) و این حسین(ع) است.» عرض کرد حسن(ع) و حسین(ع) امامان و آقایان من هستند و من با دو چشم خود آنها را خدمتگزاری می‌کنم ولی از برادران دیگرم انتظار خدمت دارم شاید در زندگانیم به مسافرتی محتاج شوم لذا او حفاظت و خدمت مرا در سفر و حضر متعهد شود. مولا فرمود: «هر کدام را خواستی انتخاب کن.» زینب(س) نگاهش را به سوی برادرانش انداخت. او کسی را برای مطلب خود غیر از قمر بنی هاشم(ع) انتخاب نکرد پس عرض کرد: پدر جان این برادرم را می‌گویم و به عباس(ع) اشاره کرد. امیرالمؤمنین(ع) به عباس(ع) فرمود: «پسرم نزدیک بیا» عباس(ع) نزد مولا رفت. مولا دست زینب(س) را گرفت و در دست عباس(ع) گذاشت و فرمود: «بُنَیّ هذه ودیعه منّی الیک. پسرم این زینب امانت من نزد تو است.» در حالی که اشک چشم عباس(ع) بر گونه‌های صورتش جاری بود عرض کرد پدر جان چشم تو را روشن می‌کنم و تمام توان خود را در نگهداری و حفاظت زینب(س) به کار می‌برم آنگاه امیرالمؤمنین(ع) به عباس(ع) و زینب(س) نگاه می کرد و گریه می‌نمود. اشاره گریز: به روضه غریبی حضرت زینب(س) و بانوان حرم بعد از شهادت قمر منیر بنی هاشم(ع) که حضرت زینب(س) فرمود: «واضَیعَتُنا مِن بَعدِکَ یا اباالفضل» 📚منبع مولد العباس بن علی(ع)، علاء الفتلاوی، ص ۷۱ چهره درخشان قمر بنی هاشم(ع)، علی ربانی‌خلخالی، ج ۳، ص ۵۷ گریزهای مداحی، علی اکبر لطیفیان، ص ۵۲
◾️ سر مطهر امام حسین(ع) نزد یزید؛ صدوق در عیون اخبار الرضا(ع) از آن حضرت روایت کرده است که چون سرها و اسیران را وارد مجلس آن ملعون مردود کردند؛ شراب زهر مار می کرد و شطرنج بازی می کرد و ته جرعه را در نزدیک طشت زری که سر مطهر سید جوانان بهشت بود می ریخت.(۱) 📚منبع کبریت احمر، عدل و احسان، محمد باقر بیرجندی، ص ۴۶۸ (۱) عیون اخبار الرضا، شیخ صدوق، ج ۲، ص ۲۵
◾️ گریز روضه پیراهن امام حسین(ع)، فاطمه(س) تاب دیدن پیراهن پیامبر(ص)‌ را ندارد؛ حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام می‌فرمایند: من پیغمبر را از زیر پیراهن غسل دادم. یک روز فاطمه سلام الله علیها فرمود: میل دارم پیراهن پدرم را ببینم وقتی پیراهن را به او دادم بویید و بوسید و گریست و بی‌اختیار از فراق پدر از حال رفت و بر روی زمین افتاد. بعد از آن پیراهن را از فاطمه سلام الله علیها مخفی کردم. گریز به روضه پیراهن خونین حضرت سیدالشهدا علیه السلام که همیشه در نزد حضرت زینب سلام الله علیها بود. 📚منبع بیت الاحزان، شیخ عباس قمی(ره) گریزهای مداحی، علی اکبر لطیفیان، ص ۲۲
⚫️ ای محمد! خاندان تو کشته شده است وَ أَقَامَ عُمَرَ بْنِ سَعْدٍ يَوْمِهِ وَ الْغَدِ، ثُمَّ أَمَرَ حُمَيْدِ بْنِ بُكَيْرِ الْأَحْمَرِيِّ، فنادي فِي النَّاسِ بِالرَّحِيلِ إِلَيَّ الْكُوفَةِ وَ حَمْلُ مَعَهُ أَخَوَاتِ الْحُسَيْنِ وَ بَنَاتِهِ وَ مَنْ كَانَ مَعَهُ مِنِ الصِّبْيَانِ وَ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ الصِّغَرِ مَرِيضُ، فلطمن النِّسْوَةِ وَ صِحْنَ حِينَ مررن بِالْحُسَيْنِ وَ جَعَلْتُ زَيْنَبَ بِنْتِ عَلِيٍّ تَقُولُ: يا محمداه صُلِّيَ عَلَيْكَ مَلَكٍ السما؛ هذا حُسَيْنِ بالعرا، مُزَمَّلِ بالدما، مَقْطَعِ الأعضا يا محمداه وَ بَنَاتِكَ سَبَايَا وَ ذُرِّيَّتِكَ مَقْتَلَةً تسفي عَلَيْهَا الصَّبَا عمر بن سعد، آن‌ روز و آن‌ شب در کربلا ماند؛ سپس به حمید بن بکیر دستور داد كه به سمت کوفه به راه بيفتند و به همراه خود، خواهران حسين و دختران او و پسربچه‌ها و علی بن الحسین كوچک بيمار را نيز برد؛ زنان وقتی كه به كنار پيكر حسين(ع) رسيدند به صورت خود زده و فرياد كشيدند و زینب دختر علی می‌گفت: «ای پيامبر! ملائكه آسمان بر تو درود فرستند؛ اين حسين است كه در بيابان است، با خون رنگين شده است و اعضای او تكه‌تكه شده‌اند! ای محمد! دختران تو به اسارت گرفته شده‌اند و خاندان تو كشته شده است و باد صبا بر پيكر آنان می وزد!» 📚منبع انساب الاشراف، بلاذری، ج۱، ص۴۲۴