eitaa logo
مه‌شکن | بسیج دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی یاسوج
415 دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
275 ویدیو
14 فایل
ادمین: @Seyedmj صفحه رسمی ما در تلگرام: t.me/basij_yums صفحه ی رسمی ما در بله: ble.ir/basij_yums صفحه رسمی ما در اینستاگرام: instagram.com/mehshekan
مشاهده در ایتا
دانلود
بسمه تعالی به اطلاع دانشجویان محترم دانشگاه علوم پزشکی یاسوج میرساند آن دسته از دانشجویانی که تاکنون برای شرکت در کاروان دانشجویی پیاده روی اربعین ۱۴۰۳ اقدام به ثبت نام نکرده اند؛ لطفا جهت ثبت نام از طریق لینک زیر اقدام نمایند: https://survey.porsline.ir/s/6NgIVlIV ❗️همچنین دانشجویانی که در لینک قبل ثبت نام نموده اند نیاز به ثبت نام مجدد در لینک جدید نمی باشد. 🇮🇷 ستاد بزرگداشت اربعین حسینی دانشگاه علوم پزشکی یاسوج
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴 | شب هشتم 🥀 خودش شبیه پیمبر بود و فرقش مثل حیدر شد 🥀 میان آن نبرد او هم ز پهلو مثل مادر شد... اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبا عَبْدِ اللهِ وَعَلَی الْاَرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِنائِکَ ، عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَبَقِیَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ ◾️اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْن ◾️وَ عَلی عَلَیِ بْن الْحُسَین ◾️وَ عَلی اَوْلادِ الْحْسَیْن ◾️وَ عَلی اَصحابِ الْحُسَین ━━━◈❖✿❖◈━━━🖤━━━◈❖✿❖◈━━━ 🇮🇷 معاونت فرهنگ‌سازی بسیج دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی یاسوج
🕯 | ولدی علی.. 🍂 جوانان بنی هاشم بیاید! ◾️ اومد سمت خیمه‌ها... وقتی در خیمه ها پخش شد که حضرت علی اکبر می خواهد به سوی میدان برود، تمام زن و بچه و دختر هر کس از اصحاب اهل بیت بود از خیمه ها بیرون آمدند، دور علی اکبر را گرفتند. حضرت زینب می فرماید: من دیدم به نفس نفس افتاده است. اهل بیت به هم نگاه می کنند، که داریم بی اکبر می شویم. خودمان را برای شهادت اکبر آماده کنیم. علی اکبر بابا را بغل گرفت، صورت بابا را بوسید. بابا برایش رکاب گرفت. اسب را ندواند؛ اگر بجهانم بابا ناراحت می شود، بگذار آرام بروم. 🖤 ای ساربان آهسته ران کارام جانم می رود 🖤 وان دل که با خود داشتم با دل ستانم می رود از این کسانی که یک نفره به میدان رفتند، کسی بر نگشت، همان بار اول کشته شدند؛ إلا علی اکبر... در بین جنگ برگشت آب می خواست. می دانست آبی نمانده، شاید فکر کرده که پدر است، من یکبار دیگر برگردم مرا ببیند. خوشحال می شود، عبادت است. خوشحال کردن اباعبدالله عبادت است. بالاترین عبادت است. آمد پیش بابا، بابا بغلش گرفت؛ عزیز دل بابا برو، من امید قطعی دارم تا آفتاب غروب نکرده، پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم سرت را به دامن دارد. رفت... چگونه بگویم؟ بیانش خیلی مشکل است! یک دور وجود مقدسش را تیر باران کردند، تا قدرتش را کم کنند. دیدند دیگر قدرت دفاع ندارد، دست جمعی حمله کردند. فرق را شکافتند. خون، چشم و دهان را گرفته است... مهار اسب از دستش رها شد. اسب جنگی یادگرفته سوارش وقتی زخمی شد، اون رو به سمت لشکر خودی ببره، اما دیدن خونِ فرق علی اکبر ریخت رو چشم اسب! اسب مسیر و اشتباه رفت، رفت تو دل دشمن... دشمن کوچه باز کرد؛ یکی افسار اسب رو گرفت: هر کی عقده از علی داره بیاد... تکه تکه کردن این آقازاده رو! افتاد به زمین باباشو صدا زد... اباعبدالله روی زمین نشست؛ خودش را روی بدن قعطه قطعه شده علی اکبر انداخت. چه کار کنم بابا دلم آرام نمی گیرد، خم شد صورت را به صورت علی گذاشت. وقتی سر را بلند کرد، دیدند خون فرق علی اکبر علیه السلام از محاسن اباعبدالله می ریزد! ولدی علی... ولدی علی... ━━━◈❖✿❖◈━━━🖤━━━◈❖✿❖◈━━━ 🇮🇷 معاونت فرهنگ‌سازی بسیج دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی یاسوج
6.87M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🏴 | شب تاسوعا 🥀 علقمه گفتم و دیدم که عمودی آمد 🥀 ناگهان در وسط معرکه سقا افتاد 🥀 شیری افتاد ز پا و همگی شیر شدند 🥀 گذر گرگ به آهوی حرم ها افتاد اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبا عَبْدِ اللهِ وَعَلَی الْاَرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِنائِکَ ، عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَبَقِیَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ ◾️اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْن ◾️وَ عَلی عَلَیِ بْن الْحُسَین ◾️وَ عَلی اَوْلادِ الْحْسَیْن ◾️وَ عَلی اَصحابِ الْحُسَین ━━━◈❖✿❖◈━━━🖤━━━◈❖✿❖◈━━━ 🇮🇷 معاونت فرهنگ‌سازی بسیج دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی یاسوج
🕯 | قمر بنی هاشم 🍂 شیری افتاد ز پا و همگی شیر شدند... ◾️یکی از القاب اباالفضل ،اَبَاالقِربَه ست؛ یعنی پدر مشک... چرا به عباس میگن پدر مشک ؟! چون وقتی دستاش رو زدن مثل پدری که بچش رو بغل میکنه، مشک رو داد تو شکمش و خودشُ انداخت رو مشک! همه‌ی حواسش به مشکِ مبادا این مشک پاره بشه .. چهار هزار تیر انداز همه یه هدف داشتند.. اون شمر ملعونُ اون شبث ملعون گفتن نباید این آب به خیمه ها برسه؛ هرکی هر کاری میتونه بکنه! فَوَقف العَباس مُتَحیِرا؛ دیدن عباس متحیر ایستاد... چرا متحیر؟! نگاه کرد دید مشک آبُ زدن؛ آب داره رو خاک میریزه.. دیگه جلوتر نرفت؛ نمیتونه برگرده؛ دست نداره، مشک نداره! دید دیگه راه به جایی نداره، نه شمشیری، نه نیزه ای، نه مَشکی، نه آبی، نه دستی... شمر ملعون گفت آب تموم شد قصه ش، دستم که نداره! برید کار عباس رو تموم کنید. عده عده میرفتن دور عباس... بدون شمشیر بود، اما فرار میکردن! شمر یقه‌ی یکی رو گرفت گفت مگه نمیگید دست نداره مگه نمیگید مشک آبشُ زدن مگه نمیگید بدن پر از تیره پس چرا کارشو تموم نمیکنید؟! یه نانجیب گفت: شمر! دست نداره، شمشیر نداره، اما دوتا چشم داره؛ یه جوری نگاه میکنه زهرت آب میشه؛ هیچکس جرات نداره جلو بره تا این چشما رو هست... صدا زد حرمله بیا؛ یه کاری میکنم دیگه جایی رو نبینه! تیر رو زد؛ سر عباس رفت عقب، کلاه خود افتاد! سر برهنه شد... یه جوری عمودُ زد تا ابرو متلاشی شد؛ از بالای اسب با صورت خورد زمین! اما تیر کجا رفت... وقتی ابی‌عبدالله رسید کنار عباس، آروم شمشیرش رو گذاشت زمین؛ سر رو گذاشت رویِ زانوهاش.. یک نگاه کرد دید یک چشم با تیر از بین رفته؛ تیر رو آروم از چشم زخمی در آورد. با گوشه‌ی آستین خون هارو پاک کرد. دید چشم سالم داره گریه میکنه! صدا زد تو چرا گریه میکنی، من بی برادر شدم! گفت حسین دارم برای شما گریه میکنم.. چرا برای من؟! آخه الان شما سر منو از روی خاک برداشتی، اما یک ساعت دیگه هیچکس نیست سر شما رو برداره! ━━━◈❖✿❖◈━━━🖤━━━◈❖✿❖◈━━━ 🇮🇷 معاونت فرهنگ‌سازی بسیج دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی یاسوج
12.88M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎓 | شهید صدرزاده 🎥 کودکی که زنده‌ ماند تا پهلوان یک لشکر شود، مصطفی صدرزاده 🔹 پهلوانی که در روز تاسوعا به خیل شهدا پیوست   ━━━◈❖✿❖◈━━━━━━◈❖✿❖◈━━━ 🇮🇷 بسیج دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی یاسوج
6.56M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🏴 | شب عاشورا 🥀 امشبی را شه دین در حرمش مهمان است 🥀 مکن ای صبح طلوع مکن ای صبح طلوع اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبا عَبْدِ اللهِ وَعَلَی الْاَرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِنائِکَ ، عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَبَقِیَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ ◾️اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْن ◾️وَ عَلی عَلَیِ بْن الْحُسَین ◾️وَ عَلی اَوْلادِ الْحْسَیْن ◾️وَ عَلی اَصحابِ الْحُسَین ━━━◈❖✿❖◈━━━🖤━━━◈❖✿❖◈━━━ 🇮🇷 معاونت فرهنگ‌سازی بسیج دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی یاسوج
🕯 | غریب کربلا 🍂 السّلام ای بدن بی‌سرِ گرما دیده 🍂 السّلام ای سر مجروحِ کلیسا دیده ◾️ امشب یه‌‌ وقت تو تاریکی بی‌بی زینب دید یه نفر داره هی خم میشه چیزی برمی‌داره تو دامنش می ریزه، جلوتر میره تکرار میکنه... اومد جلو تا نگاه کرد داداشش حسینه، چیکار میکنی؟ آقا فرمود: فردا تو بیابون پر خاره، پر سنگه، دارم جمع میکنم، پاهای بچه هام صدمه نخوره... فردا خودش اراده ی میدان کرد؛ با همه وداع کرد... یه وقت دید اسب حرکت نمیکنه.. یه نگاهی انداخت دید دختر آمده دستا رو دور دست اسب حلقه کرده، اجازه نمیده؛ از سر مهربانی و شفقت یه نگاه به دختر انداخت. دختر بابا رو‌ نگاه کرد؛ یه سؤال کرد "یَا أَبَ اسْتَسْلَمْتَ لِلْمَوْت؟" بابا! آیا تسلیم مرگ شدی؟ فرمود:دخترم ! "کیف لایَستَسلِمُ لِلموت ؟! " چطور تسلیم مرگ نشه اون کسی که "مَن لا ناصر و لا معین" اون کسی که غریب و تنها شده، کسی رو نداره، چطور تسلیم مرگ‌ نشه؟! دخترش انگار سریع قبول کرد؛ فقط یه درخواست غیر ممکن کرد. صدازد.. "یا أَبَ رُدَّنا الی حَرَمِ جَدِّنا..." حالا که اینجوریه ما رو برگردون مدینه؛ آقا شروع کرد گریه کردن! فردا عصر از کنار گودی قتلگاه ذوالجناح برگشت سمت خیمه ها؛ زینش واژگون شده، بدنش پر از تیر شده، خون اباعبدالله روی گردنش ریخته... این دختر دوباره آمد جلو یه سوال کرد؛ فرمود: ""یَا جَوادَ أبِی!" ای اسب پدر! من یه سوال دارم! من که میدونم بابامو کشتن... " هَلْ سُقِیَ ابی أوْ قَتَلُوهُ عَطْشَاناً؟ فقط به من بگو به بابای من آب دادن یا نه...؟ ━━━◈❖✿❖◈━━━🖤━━━◈❖✿❖◈━━━ 🇮🇷 معاونت فرهنگ‌سازی بسیج دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی یاسوج
14.86M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎓 | شهید عاشورا _ اسلم قزوینی 🎥 فرزند ایرانی که در کربلا شهید شد ⚫️ شهید اسلم‌ بن‌عَمر ترکی دیلمی قزوینی ━━━◈❖✿❖◈━━━━━━◈❖✿❖◈━━━ 🇮🇷 بسیج دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی یاسوج
🏴بسم رب المظلوم 🏴 شکرخدا که در پناه حسین ایم گیتی از این خوش تر پناهی ندارد ◾️با عرض تسلیت به مناسبت فرارسیدن عاشورا و شهادت جانگداز حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام 🔲 امشب مراسم شام غریبان در حسینیه محبان اهل بیت (ع)برگزار میگردد. ⏱۲۶تیرماه ساعت ۱۹:۳۰الی۲۲ 📍بلوار شهید مطهری،ستاد مرکزی دانشگاه علوم پزشکی یاسوج ،حسینیه محبان اهل بیت (ع) 🚌سرویس دهی از درب خوابگاه ها انجام خواهد شد . ✨هیئت جامع دانشگاهی استان کهگیلویه و بویر احمد✨ 💠هیئت دانشجویی محبان اهل بیت (ع)                  ‌‌‎‌‌‎─━━━••━━━─ 🌐🏷|لینک کانال ایتا هیئت 🌐🏷|لینک کانال تلگرام هیئت 🌐🏷|لینک صفحه اینستاگرام هیئت
5.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🏴 | شام غریبان 🥀 مهلاً مهلا! بدون تو کجا برم؛ دل شکسته! بدون تو کجا برم؛ دستِ بسته! بدون تو کجا برم... اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبا عَبْدِ اللهِ وَعَلَی الْاَرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِنائِکَ ، عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَبَقِیَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ ◾️اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْن ◾️وَ عَلی عَلَیِ بْن الْحُسَین ◾️وَ عَلی اَوْلادِ الْحْسَیْن ◾️وَ عَلی اَصحابِ الْحُسَین ━━━◈❖✿❖◈━━━🖤━━━◈❖✿❖◈━━━ 🇮🇷 معاونت فرهنگ‌سازی بسیج دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی یاسوج
🕯 | شام غریبان 🍂 وایِ من خیمه ها به غارت رفت 🍂 گیسویی رویِ نی پریشان شد... ◾️ امروز دختر ابی عبدالله میگه: دشمن دنبال من می دوید منم فرار کردم، چنان با کعب نیزه به من زد که بی هوش رو زمین افتادم... نمیدونم چقدر طول کشید، دیدم صورتم داره خیس میشه! چشام رو باز کردم دیدم عمه ام زینب بالا سرمه داره گریه می کنه... نگفتم گوشم، نگفتم پاهام، نگفتم بدنم؛ گفتم عمه یه چادر به من بده... بی بی چی فرمودن؟! حضرت با گریه فرمود: منم مثل تو ام قربونت برم! ◾️ امروز یه اتفاقایی افتاده؛ همه رو هر جور بود جمع کرد آورد... حضرت زینب فرمود: ام کلثوم، خواهرم! ببین همه‌ی بچه ها رو هست؟ حضرت فرمودن: دو تا از بچه هارو نیست! تو سیاهی شب، دنبال بچه ها گشتن؛ یه وقت دیدن دو تا دختر زیر یه بوته، از ترس تو بغل هم جون دادن... همه ی خيمه ها هم که آتیش گرفته یه خيمه نیم سوخته باقی مونده! همه رفتن تو این خيمه نیم سوخته؛ یکی میگه من بابا مو میخوام، یکی میگه من عمو عباسم و میخوام، یکی میگه پاهام درد می کنه، یکی میگه عمه گوشوارمو از گوشم کشیدن؛ یه خانمم یه گوشه می گه علی لای لای... چیکار کردن امشب نمیدونم! فقط میدونم دل امام زمان خونه... ━━━◈❖✿❖◈━━━🖤━━━◈❖✿❖◈━━━ 🇮🇷 معاونت فرهنگ‌سازی بسیج دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی یاسوج