هدایت شده از پیوندخوبان
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️در منابع اسلامی چه ارزش و اهميتی برای «سكوت» بيان شده است؟ (بخش اول)
🔹در روایات اسلامی تاکید زیادی به #سکوت شده است. #امام_على (عليه السلام) در فرازی از خطبه متقين در بيان اوصاف ايشان مى فرمايد: «اگر #پرهيزكار #سكوت كند، سكوت او، او را محزون نمى كند». فرد متقى وقتى سكوت مى كند كه حرفى پسنديده نداشته باشد، و كسى كه بداند اگر بخواهد سخن بگويد، حرف بيهوده و چه بسا باطل كه منجر به گناه مى شود مى زند از #سكوت خود خشنود است.
🔹اگر صاحب مارى، مارى را در سوراخ خود محبوس كرده باشد، مگر ناراحت مى شود؟ نه هرگز!؛ زيرا بيرون آمدن مار همان و نابود كردن انسانها و بلكه خود صاحب مار همان! غصه خوردن بر #سكوت براى كسى است كه زبان خود را به بيهوده گويى و سخنان زائد عادت داده است؛ و #اهل_تقوا به جهت آگاهى از #فواید و ثمرات دنيوى و اخروى #سكوت و #مفاسد و آفات سخن گفتن مثل: خطا و دروغ و غيبت و سخن چينى و نفاق و اهانت و ستيزه جويى و ايذاء خلق و غير اينها، خود را عادت داده اند كه بيشتر از #مقدار_لازم سخن نگويند.
🔹#رسول_اکرم (صلی الله علیه و آله) مى فرمايد: «خوشا به حال كسى كه #زيادهگويى را از زبانش گرفت و زيادى مال خود را انفاق كرد». [۱] #امام_علی (علیه السلام) مى فرمايد: «اگر كلام تو از نُقره باشد، يقين بدان كه #سكوت [تو] از طلا است». [۲] و در كلمات بزرگان آمده است: «لايق ترين چيزى كه در زندان مى باشد، #زبان است»؛ [۳] و نيز گفته شده: «#زبان كم جِرم (وزن)، ولى بزرگ جُرم است!». [۴]
🔹ابوبكر بن عياش مى گويد: «چهار پادشاه هند و چين و كسرى و قيصر اجتماع كردند [كسرى لقب پادشاهان ايران و قيصر لقب پادشاهان روم بوده است]، يكى از آنها گفت: من بر آنچه #گفتهام پشيمانم و بر آنچه نگفته ام پشيمان نيستم. دومى گفت: من هنگامى كه #سخن مى گويم و كلمه اى بر زبانم جارى مى كنم، آن كلمه مالك من است، ولى من مالك و صاحب اختيار او نيستم و وقتى آن كلمه را نگويم مالك آن هستم و آن مالك من نيست. سومى گفت: تعجب مى كنم براى متكلّم كه وقتى #سخن او به سوى او برگردد، كلمه او به او ضرر و #زيان مى زند و اگر رجوع به او نكرد به او نفع نمى رساند [يعنى تعجب از بعضى كه وقتى سخن مى گويد، يا به ضرر او تمام مى شود، يا نفعى براى او ندارد]. چهارمى گفت: من بر برگرداندن آنچه #نگفتم قدرتمندتر هستم، تا آنچه گفتم [آنچه از دهان بيرون آمد ديگر برنمى گردد]». [۵]
🔹گفته اند: «چهار چيز است كه هرگز برنمى گردد: ۱) #سخنى كه گفته شود. ۲) تيرى كه انداخته شود. ۳) ساعتى كه بگذرد. ۴) فرصتى كه از دست برود». [۶] #امام_صادق (عليه السلام) میفرماید: «#سكوت، شعار محققين به حقایق گذشتگان و حقایق ثابت و محقق است (و در آن فوایدى است)؛ ۱) [سكوت] #كليد همه راحتی هاى دنيا و آخرت است. ۲) #رضايت_خداوندى در آن است. ۳) [موجب] سبك كردن حساب. ۴) حفاظت از خطاها و لغزشها. ۵) پوششى بر جاهل است كه جهل و نادانى هاى او آشكار نشود. ۶) زينت و زيبايى و اُبُهّت عالم است. ۷) در #سكوت، گوشه گيرى و انزواى هواى نفسانى است. ۸) رياضت و #مجاهدت با #نفس در آن است. ۹) #شيرينىِ_عبادت. ۱۰) از بين رفتن قساوت قلب. ۱۱) عفت. ۱۲) #جوانمردى و مروّت. ۱۳) #تدبر_صحيح و #فهم و كياست و #عقل، از جمله فوائد آن به شمار مى رود.
🔹پس تا مجبور و ناچار نشدى، لب به #سخن مگشاى و #زبان فرو بند، خصوصاً اگر شنونده اهليت كلام تو را نداشته باشد». «ربيع بن خثيم» كاغذى در برابر خود مى گذاشت و هر چه تكلم مى كرد مى نوشت و شبانگاه محاسبه مى كرد كه چه به نفع او بوده و چه به ضرر او و مى گفت: «آه آه نَجَا الصَّامِتُونَ وَ بَقِينَا»؛ (آه آه سكوت كنندگان نجات يافتند و ما باقى مانديم [و گرفتار سخن شديم!]).
🔹بعضى از ياران رسول الله (صلی الله علیه و آله) مرتب سنگ در دهان خود مى گذاردند، وقتى مى خواستند حرف بزنند و مى دانستند براى خدا و در راه خدا و براى انجام وظيفه الهى است، سنگ را از دهان بيرون آورده و سخن مى گفتند. بسيارى از صحابه (سكوت مى كردند) و گاهى آه بلندى مثل تنفس انسان غمديده از سينه مى كشيدند و مانند اشخاص مريض (كه به زور حرف مى زند) حرف مى زدند! و جز اين نيست كه سبب هلاكت خلق و نجات آنها در سخن و سكوت است (سخن موجب هلاكت و سكوت موجب نجات است)! پس خوشا به حال كسى كه معرفت عيب كلام و درستى آن و فواید سكوت نصيبش شد که این از اخلاق انبیاء (علیهم السلام) و شعار برگزیدگان است. #ادامه_دارد...
پی نوشتها؛
[۱]منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغة، هاشمی خویی، حسن زاده آملی، کمرهای، مكتبة الإسلامية، چ۴، ج۱۲، ص۱۵۵ [۲]همان [۳]همان [۴]همان [۵]همان [۶]خواندنیهای دلنشین، سعیدی لاهیجی، کتاب سعدی، قم، ۱۳۶۸ش، ج۱، ص۱۰۰
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#سکوت
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکجایزنمیباشد
هدایت شده از پیوندخوبان
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️روایات اسلامي، چگونه لزوم تعادل ميان «خوف» و «رجاء» را تبیین نموده؟
🔹#رجاء در واقع عامل حركت به سوى #سعادت و به منزله موتور محرّك دستگاه هاى عظيم توليدى است، و #خوف عامل #بازدارنده در برابر #طغيان ها و حركات بى رويه است. همان گونه كه وسيله نقليه فاقد موتور، از حركت باز مى ماند، و فاقد ترمز در برابر پرتگاه ها و جاده هاى خطرناك ايمنى ندارد، اين دو در وجود هر انسانى بايد به صورت #متعادل باشد تا هم به سوى #طاعات حركت كند و هم از #معاصى خوددارى نمايد.
🔹اهمّيّت اين دو به اندازه اى است كه در حديثى از #امام_صادق (عليه السلام) مى خوانيم: در #وصايای_لقمان مطالب شگفت انگيزى بود، از جمله اينكه به فرزندش چنين گفت: از #خداوند آن گونه #خائف باش كه اگر تمام نيكى هاى جنّ و انس را به جا آورده باشى، از #عذاب او [به علت پاره اى از لغزش ها] ترسان باشى، و #رجاء تو نسبت به خداوند بايد آن گونه باشد كه اگر معاصى جنّ و انس را انجام داده باشى #اميد به رحمت او داشته باشى.
🔹هنگامى كه #امام_صادق (عليه السلام) اين حديث را از لقمان نقل كرد فرمود: پدرم چنين مى گفت: «إِنَّهُ لَيْسَ مِنْ عَبْدٍ مُؤْمِنٍ إِلَّا [وَ] فِی قَلْبِهِ نُورَانِ نُورُ خِيفَةٍ وَ نُورُ رَجَاءٍ لَوْ وُزِنَ هَذَا لَمْ يَزِدْ عَلَى هَذَا وَ لَوْ وُزِنَ هَذَا لَمْ يَزِدْ عَلَى هَذَا» [۱] (هيچ بنده #مؤمنى نيست مگر اينكه كه در قلبش دو نور است؛ #نور_خوف و #نور_رجاء اگر اين يكى را وزن كنند ذره اى از آن يكى افزون تر نيست، و اگر آن ديگر را وزن كنند ذره اى از اين زيادتر نخواهد بود).
🔹همچنین #امام_علی (عليه السلام) در بخشی از نامه ۲۷ نهج البلاغه مى فرمايد: «وَ إِنِ اسْتَطَعْتُمْ أَنْ يَشْتَدَّ خَوْفُكُمْ مِنَ اللهِ، وَ أَنْ يَحْسُنَ ظَنُّكُمْ بِهِ فَاجْمَعُوا بَيْنَهُمَا، فَإِنَّ الْعَبْدَ إِنَّمَا يَكُونُ حُسْنُ ظَنِّهِ بِرَبِّهِ عَلَى قَدْرِ خَوْفِهِ مِنْ رَبِّهِ، وَ إِنَّ أَحْسَنَ النَّاسِ ظَنّاً بِاللهِ أَشَدُّهُمْ خَوْفاً للهِ» (اگر مى توانيد #خوف تان از #خداوند شديد باشد، و در عين حال [بسيار] به خدا #حُسن_ظنّ داشته باشيد [چنين كنيد و] ميان اين دو جمع نماييد؛ زيرا #حُسنظنِّبنده [خاص خدا] به پروردگار خويش به اندازه #خوفش از اوست، و آنها كه بيش از همه به خدا حُسن ظنّ دارند كسانى هستند كه بيش از همه از [عذاب او] ترسانند [و ميان #خوف و #رجاء آنها #تعادل_كامل برقرار است]).
🔹ابن ابى الحديد بعد از آنكه در شرح عبارت #امام_علی (عليه السلام) مى گويد: امام (عليه السلام) به محمد بن ابى بكر دستور مى دهد كه «حُسن ظنّ» به خدا و «خوف» از او را در خود جمع كند، و اين #مقام_والايى است كه جز صالحانِ آماده به آن نمى رسند. حديثى را از #امام_سجاد (عليه السلام) نقل مى كند كه فرمود: «لَوْ أنْزَلَ اللهُ عَزَّ وَ جَلَّ كِتاباً أنَّهُ مُعَذِّبٌ رَجُلاً واحِداً لَرَجَوْتُ اَنْ اَكُونَهُ اَوْ اَنَّهُ راحِمٌ رَجُلاً واحِداً لَرَجَوْتُ اَنْ أَكُونَهُ». [۲]
🔹[ترجمه فرمایش حضرت:] (اگر خداوند متعال آيه اى نازل كند كه يك نفر را در عالم #عذاب مى كند، از آن #بيم دارم كه آن يك نفر من باشم، و اگر بگويد يك نفر را در همه عالم مورد #رحمت قرار مى دهد، #اميد دارم آن يك نفر من باشم). اين تعبيرات به خوبى نشان مى دهد كه به هم خوردن تعادل #خوف و #رجاء يا سبب غرور و دور ماندن از خدا مى شود، يا يأس از رحمت او را به دنبال دارد كه آن هم مانعى بر سر راه #اطاعت و بندگى است.
پی نوشتها؛
[۱] الكافی، دار الكتب الإسلامية، چ ۴، ج ۲، ص ۶۷
[۲] شرح نهج البلاغة، ابن أبی الحديد، مكتبة آية الله المرعشی النجفی، چ ۱، ج ۱۵، ص ۱۶۷
📕پيام امام اميرالمؤمنين(ع)، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية، تهران، ۱۳۸۶ش، چ ۱، ج ۹، ص ۳۶۲
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#خوف #رجاء
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکموردرضایتنمیباشد
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️در روايات اسلامی چگونه بر مسأله «جهاد با نفس» تأكيد شده است؟ (بخش اول)
🔹#امام_على (عليه السلام) در «خطبه متقين»، يكی از ويژگى هاى ايشان را #جهاد_با_نفس می شمارد و مى فرمايند: «اِنْ استَصْعَبَتْ عَلَيهِ نَفْسُهُ فِيمَا تَكْرَه لَم يُعطِهَا سُؤلَها فِيمَا تُحِبُّ». (هرگاه #نفس او در انجام وظایفى كه خوش ندارد سركشى كند، او هم از آنچه دوست دارد محرومش سازد). در اين فراز #امام (علیه السلام) به «مجاهدت نفسانى متقين» مى پردازد كه از #معاصى كراهت، و به #حسنات شوق دارند، برخلاف #نفس_اماره كه از حسنات كراهت و به معاصى شوق دارد. مخالفت #متقين با اميال نفسانى به خاطر آگاهى آنها به اين است كه #نفس، «دشمن ترين دشمنان» است: «اَعْدَى عَدُوِّكَ نَفْسُكَ الَّتِى بَينَ جَنْبَيكَ». [۱]
🔹آنها مى دانند كه #دشمن به هيچ وجه خير و صلاح آنها را نمى خواهد و از اين رو با آن مبارزه مى كنند! #امام_صادق (عليه السلام) به مردى فرمودند: «اِجعَل قَلبَكَ قَرِيناً بِرّاً وَ وَلَداً وَاصِلاً وَ اجعَل عِلمَكَ وَالِداً تَبِعَهُ وَ اجعَل نَفسَكَ عَدُوّاً تُجَاهِدُهُ وَ اجعَل مَا لَكَ عَارِيَةً تَرُدُّهَا». [۲] (#قلب خود را رفيق و همنشين نيك و فرزند رسيده [و صالح] قرار ده، و #علم خود را پدرى كه متابعتش مى كنى قرار ده، و #نفس خود را دشمنى كه با آن مجاهدت مى كنى قرار ده، و آنچه از #اموال و غيره به دست تو است عاريتى قرار ده كه [به صاحب اصليش] رد خواهى كرد).
🔹و نيز مرحوم صدوق نقل كرده كه از كلمات رسول الله (صلی الله علیه و آله) اين بود: «اَلشَّدِيدُ مَنْ غَلَبَ نَفْسَهُ». [۳] (انسان محكم و قوى كسى است كه بر #نفسش غلبه كند). مفضل بن عمر گفت: #امام_صادق (عليه السلام) فرمودند: «مَنْ لَمْ يَكُن لَهُ وَاعِظٌ مِنْ قَلبِهِ وَ زَاجِرٌ مِنْ نَفسِهِ وَ لَم يَكُنْ لَهُ قَرِينٌ مُرشِدٌ اِسْتَمكَنَ عَدُوُّ مِن عُنُقِهِ». [۴] (كسى كه براى او پند دهنده و #واعظى از درون قلبش و #نهىكنندهاى از درون #نفسش نباشد، و #راهنمائى مصاحب او نباشد #دشمن او قدرت پيدا مى كند كه گردنش را بگيرد).
🔹و اين جهاد و مبارزه نفسانى همان #جهاد_اكبر است كه از #امام_صادق (عليه السلام) نقل شده كه #نبىّ_اكرم (صلی الله علیه و آله) لشكرى را به جنگى فرستادند وقتى بازگشتند، فرمودند: «مَرحَباً بِقَومٍ قَضَوا اَلجِهَادَ الاَصغَرَ وَ بَقِىَ عَلَيهِمُ الجِهَادُ الاَكبَرُ فَقِيلَ: يَا رَسُولُ اللهِ (صلی الله علیه و آله) مَا الجِهَادُ الاَكبَرُ قَالَ جِهَادُ النَّفسِ». (آفرين به گروهى كه جهاد اصغر را تمام كردند و باقى ماند بر آنها جهاد و #جنگ_بزرگترى؛ پس گفته شد: يا رسول الله (صلی الله علیه و آله) [اين همه سختى و مشقت و مجروح و كشته در جنگ است چه چيزى بالاتر از اين است؟] جهاد اكبر چيست؟ فرمودند: جهاد و #مبارزه_با_نفس!).
🔹«شعيب عقرقوقى» از #امام_صادق (عليه السلام) نقل كرد كه فرمودند: «مَنْ مَلِكَ نَفسَهُ اِذَا رَغِبَ وَ اِذَا رَهِبَ وَ اِذَا اِشتَهَى، وَ اِذَا غَضِبَ وَ اِذَا رَضِىَ حَرَّمَ اللهُ جَسَدَهُ عَلَى النَّارِ». [۶] (كسى كه #مالك_نفس خود شد، و وقتى او اراده كرد يا ترسيد يا اشتها و ميل داشت يا غضبناك و راضى از چيزى شد، آن را #كنترل كرد خداوند بدنش را بر آتش حرام كرده است). #ادامه_دارد...
پی نوشتها:
[۱] بحار الأنوار دار إحياء التراث العربی، چ ۲، ج ۶۷، ص ۶۴، باب ۴۵. [۲] وسائل الشيعة، مؤسسة آل البيت(ع)، قم، چ۱، ج ۱۵، ص ۱۶۲. [۳] من لا يحضره الفقيه، محقق، غفارى، على اكبر، دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسين حوزه علميه قم، چ۲، ج ۴، ص۳۷۸. [۴] من لا يحضره الفقيه، همان، ص ۴۰۲.. [۵] الكافی، محقق / مصحح: غفارى، على اكبر و آخوندى، محمد، دار الكتب الإسلامية، چ ۴، ج ۵، ص ۱۲.
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#نفس #جهاد_اکبر #جهاد_با_نفس
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکموردرضایتنمیباشد