🕊
بحر در کوزه امشب
-------------------------- 📚-----------------------
🆔https://eitaa.com/zahralib_ir
338.1K
👂
حس خوب
فایل صوتی برای من ارسال شد، از یکی از همراهان روزگار قدیم کتابخانه زهرائیه، چون حس خوبی به خودم داد تصمیم گرفتم با شما هم به اشتراک بگذارم.
آقای اسماعیل احمدی (خاطرهای از سال ۱۳۷۹)
💖
---------------------- 📚---------------------
🆔️https://eitaa.com/zahralib_ir
معجزه شد و کودکی پا به جهان گذاشت
تولدی شگفت که پاکی وجودش فراتر از تحمل قابلهی زمان بود، پس او را به کعبه امانت دادند.
بودنش را با بندگی سرشته بودند، که مقامش او را به آنجا رساند که علی را از "العلی العظیم" برایش وام گرفتند.
و اما مهربانیاش بود که شد
پناه دلهای روزگار
او پدر بود...
پدر
هم او که وجودمان بخشید،
هم او که مهرش را در خستگی چشمانش میتوان دید،
امید را در واژههایش میتوان یافت،
او که به گاه خودش خشم دارد و به گاه خودش لبخند، ولی هرچه هست تکیهگاهی است محکم.
جسمت را میپرورد و روحت را مینوازد، شاید به همین دلیل تو را با نام او میشناسند...
و اما گاه در بیگاهِ زمان مردی مییابی که جانت از او نیست اما وجودت هست.
نانت نمیدهد اما یادت میدهد،
نامت نمیدهد اما دوامت میدهد،
وجودش فراتر از زمان میرود و حرمتش واجب میشود؛ مثل پدری که در پهنای ذهن ما پژواک زهرائیه را فریاد کرد.
پدر پاداشی است از جنس کوه برای تو، من، ما...
حتماً دلت را غمی شیرین پر کرده آنگاه که دردت را برایش میگویی و میگوید:
" وقتی غصه بخور که من نباشم..."
تا هست قدرش را بدانیم؛
در سختیِ روزگارش، گوشی باشیم شنوا، آغوشی پرمهر، بوسهای قدردان و همراهی همدل برایش.
پدر دوستت دارم❤
------------------📚------------------
🆔️https://eitaa.com/zahralib_ir
🕊
پدرم مرد کار و هّمت بود،
دستهایش همیشه پرپینه.
مهربان بود و صادق و پرکار،
بیریا بود مثل آیینه.
-------
روزهایش همیشه پر زحمت،
مرد سیمان و آجر و گِل بود،
گرچه سرگرم کار بود اّما،
مرد عشق و محّبت و دل بود.
------
پدرم! مرد کوره های بلند،
مرد سخت نسوز و آهن بود.
آتش کوره سوخت دست و تنش،
رنجهایش هزار خرمن بود.
------
پدرم! صبحها که پا میشد،
سفره را بسته بود شب مادر.
اندکی ماست بود و نان و پنیر،
و صفایی در آن مهّیاتر.
------
عصرها دیر وقت میآمد،
چشم ما پشت در به راهش بود.
سفره ی نان مانده اش گویی،
ارمغان تمام راهش بود.
------
بوی بابا گرفته بود آن نان،
بوی سعی و تلاش، بوی امید.
چقدر مّزه داشت آن نانها،
چقدر بر مذاق میچسبید.
------
دود قلیان از آن تن خسته،
رنج کار و تلاش را میبُرد.
چایی داغ مادر اّما بود،
داروی جانفزا که دل می برد.
------
بعد از آن اندکی که میآسود،
تیشه و بیل و ماله برمیداشت.
گوشه ی خانه تا میانه ی شب،
خشت میزد هزار و میانباشت.
------
پدر انگار کوه کار بود و تلاش،
پدر انگار خستگی نشناس.
پدر اّما برای این همه کار،
سجده میکرد و شکر و حمد و سپاس.
------
خاطرش راحت دل ما بود،
آرزویش سعادت فردا.
و دعایش همین که میفرمود:
نیمه شبها به آستان خدا.
------
بّچهها رفتنش چه سنگین بود،
آن شب سرد درد و طوفانی.
مثل پاییز و مثل برگ درخت،
رفتنش صادقانه و آنی.
------
رفت و سرد است بعد از او دنیا،
پشت ما بود و قّوت جان بود.
گرچه خم بود سرو قامت او،
نفسش تازه همچو باران بود.
پدرم را خدا بیامرزد،
با توّکل همیشه برمیخاست.
آنچه در دل نهفته بود، آن را،
دایماً از خدای خود میخواست.
شعر از یدالله قربعلی
"دوست روشندل کتابخانه زهرائیه "
------------------📚------------------
🆔️https://eitaa.com/zahralib_ir
✨ "پاتوق کتابخوانی"✨
محفلی برای:
با همخواندن و با هماندیشیدن
👤تسهیلگر: وحید پوراسماعیلی
🌱فضایی صمیمی برای باهمخوانی و گفتوشنود درباره کتابها و مقالات
⏰️ پنجشنبهها ساعت ۸:۳۰ صبح
🔸️حضور برای عموم علاقهمندان به مطالعه و گفتگو، آزاد و رایگان است.
-------------------------- 📚-----------------------
🆔https://eitaa.com/zahralib_ir
📕
#یه_ریزه_کتاب
------------------ 📚------------------
https://eitaa.com/zahralib_ir
پاتوق کتاب
------------------ 📚------------------
https://eitaa.com/zahralib_ir
🎼
چون زلف توام جانا در عین پریشانی
چون باد سحرگاهم در بی سر و سامانی
من خاکم و من گردم من اشکم و من دردم
تو مهری و تو نوری تو عشقی و تو جانی
خواهم که تو را دَر بَر بنشانم و بنشینم
تا آتش جانم را بنشینی و بنشانی
ای شاهد افلاکی در مستی و در پاکی
من چشم تو را مانم تو اشک مرا مانی
#رهی_معیری
---------------------- 📚---------------------
🆔️https://eitaa.com/zahralib_ir
یا رب این شمع دلافروز کاشانه کیست
جان ما سوخت بپرسید که جانانه کیست
"غزل ۶۷ "
ساعتی حال خوش
در
"دورهمی ادبی کتابخانه زهرائیه"
🔹با حضور جناب استاد مهدویان
(پیشکسوت حوزه ادبیات)
🔺️شنبهها ساعت ۱۹:۳۰🔺️
🌎 چهارراه فردوسی، کوی شهید کسمائی،کتابخانه زهرائیه نجفآباد
☎️اطلاعات بیشتر:
۰۳۱-۴۲۶۴۷۵۷۴
( پاسخگویی ۸ تا ۱۲_ داخلی ۲)
✅حضور برای عموم علاقهمندان
رایگان میباشد.
------------------📚------------------
🆔️https://eitaa.com/zahralib_ir
خوانش و شرح
"منطق الطیر"
اثرِ ماندگارِ حکیم " عطار نیشابوری"
🗓 یکشنبهها
⏰ساعت ۱۹:۱۵ الی ۲۰:۱۵
🌎 کتابخانه زهرائیه، تالار آموزشی دانشجو
------------------📚------------------
🆔️https://eitaa.com/zahralib_ir