#ماه_رمضان #مناجات_باخدا
کس به غیر از تو نخواهم چه بخواهی چه نخواهی
باز کن در که جز این خانه مرا نیست پناهی
نه من آنم که زلطف و کرمت چشم بپوشم
نه تو آنی که کنی منع گدا را زنگاهی
در اگر باز نگردد نروم باز بجائی
پشت دیوار نشینم چو گدا بر سر راهی
تو کریمی و دو صد کوه به یک
ببخشی
من بیچاره چه سازم که ندارم پر کاهی
سوز دوزخ به از این کز شرر عشق نسوزم
به بهشتم ندهم گر بدهی شعلۀ آهی
سوز ده تا که بسوزد زغمت سخت درونی
اشک ده تا که بگرید زغمت نامه سیاهی
چو بدوزخ زدهان شعله صفت سر بدر آرد
این زبانی که دل شب به تو گفته است الهی
چون پسندی که فرود آوری اش در دل آتش
این جبینی که به خاک تو فرود آمده گاهی
سخن از وسعت عفوت نتوان گفت که فردا
جرم کونین به پیش کرمت نیست گناهی
دست «میثم» تو بگیر از کرم خویش که باشد
همچو کوری که نشسته است به غفلت سر چاهی
#شاعر:
استاد_غلامرضا_سازگار
مجمع الذاکرین شهرستان فلاورجان
ایتا🔸
https://eitaa.com/zakerinfalavarjan
تلگرام🔹
https://t.me/zakerinfalavarjan
#مناجات_باخدا #ماه_رمضان
حتی اگر نبخشد این چشم تر می ارزد
این دور هم نشینی وقت سحر می ارزد
جای گدا نشستن در خانه کرم نیست
هر وقت می نشیند در پشت در می ارزد
گریه گرفت و دیدم دست مرا گرفتند
پیش کریم خیلی خون جگر می ارزد
من که توقع قرب از هیچ کس ندارم
اصلا همین که هستم این دور و بر می ارزد
چون طفل خانه برگشت او را بغل بگیرند
پس گم شدن برای مهر پدر می ارزد
هر طور می پسندی بشکن دل گدا را
هر چه شکسته تر شد دل بیشتر می ارزد
فرموده اند روزه یعنی علی یقینا
کار علیست والله روزه اگر می ارزد
چون سنگ ریزه ما را بین نجف بینداز
ریگ نجف به قدر صد کوه زر می ارزد
یک یا علی به جای العفو پاکمان کرد
این یا علی برای ما انقدر می ارزد
هر چه خراب کردم دیدم درست کردی
ویرانه بودن من از این نظر می ارزد
گر تو نمی پسندی تغییر ده قضا را
از کوی نیک نامان یک آن گذر می ارزد
حداقل به کار حسین که می آییم
این بار را ضرر کن ما را بخر می ارزد
#شاعر:
علی_اکبر_لطیفیان
مجمع الذاکرین شهرستان فلاورجان
ایتا🔸
https://eitaa.com/zakerinfalavarjan
تلگرام🔹
https://t.me/zakerinfalavarjan
#ماه_رمضان #مناجات_باخدا
کار تو لطف و رأفت و عفو و محبّت است
حتی اگر عذاب کنی باز رحمت است
تو آنهمه عنایت و من این همهگناه
اقرار میکنم که خلاف مروّت است
با آنکه وهمها به جلالت نمیرسند
کارت همیشه با من مسکین رفاقت است
با آنکه هست نامۀ اعمال من سیاه
بر درگه تو آبرویَم اشک خجلت است
از بس که ناز عبد گنهکار میکشی
انگار میکند که نیازت به طاعت است
یک عمر با تو بودم و نشناختم تو را
این عمر نیست غفلت و اندوه و حسرت است
با این همه گناه عزیزم نمودهای
بر خاک بندگیت مرا روی ذلت است
شکر خدا که با همه آلوده دامنی
دست و دلم به دامن قرآن و عترت است
ثبت است در جریدۀ اعمالم این حدیث
یک «یاعلی» فشردۀ صدسال طاعت است
«میثم»ز دوستی علی دست برمدار
زیرا تمام دین الهی محبت است
#شاعر:
استاد_غلامرضا_سازگار
_________________________
مجمع الذاکرین شهرستان فلاورجان
ایتا🔸
https://eitaa.com/zakerinfalavarjan
تلگرام🔹
https://t.me/zakerinfalavarjan