eitaa logo
🍁زخمیان عشق🍁
354 دنبال‌کننده
28.9هزار عکس
11.3هزار ویدیو
140 فایل
ارتباط با مدیر.. @Batau110 اسیرزمان شده ایم! مرکب شهادت ازافق می آیدتاسوارخویش رابه سفرابدی کربلاببرد اماواماندگان وادی حیرانی هنوزبین عقل وعشق جامانده اند اگراسیرزمان نشوی زمان شهادتت فراخواهدرسید.
مشاهده در ایتا
دانلود
محمدجواد تندگویان، وزیر نفت دولت در حالی كه برای بازدید از پالایشگاه نفت آبادان در جنوب كشور بود،به اسارت نیروهای ارتش بعث عراق درآمد و پس از سال ها اسارت، توسط رژیم بعث عراق به رسید. وزیری که خودش شخصاً برای بازدید از زیر مجموعه‌اش راهی مناطق جنگی می‌شود، شاید باور کردنش در این زمانه که بعضی‌ها خودشان را ژنرال جنگ می‌دانند ولی در موقعیت ‌های حساس پنهان می‌شوند کمی سخت باشد! ۲۹ آذر، روز تجلیل از نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh ع
به سن و سال به نام و نشان نگاه مكن ؛ شناسنامه‌ی سرباز نقش سربند است #سرباز_صاحب‌الزمان #اللهم_عجل_لولیک_الفرج #واجعلنا_من_انصاره_و_اعوانه نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh @zakhmiyan_eshgh
خل، یادآورشد: علت اصرار برخی از جریانات و عناصر تندرو بر استعفا، فاصله گذاری تصنعی برای انتخابات به خاطر دستان خالی است. 《راهبرد بی دولت سازی》 کشور در شرایط موجود مشکوک است. جریان انقلابی به دنبال قهرمان سازی از بازندگان نیست و در حقیقت استعفای رئیس جمهور مطالبه امت حزب الله نیست. مسیر انتقاد و اعتراض طی شدن راه های قانونی و انتخابات و صندوق های رای است‌. 🔸امام جمعه زیدون اظهار کرد: حمایت رهبرمعظم انقلاب اسلامی از تصمیم سران سه قوه درباره گرانی بنزین مارا به این نتیجه می رساند که ماباید از کلیت استقرار دولت حمایت کنیم و هر انتقادی از دولت داریم باید از راههای خاص و قانونی آن اقدام کنیم. استقرار دولت باید ادامه پیدا کند و تاوقتی دولت مستقر است و وظیفه حرفه ای اش را انجام می دهد باید به خدمات خود ادامه دهد و به جبران کاستی ها بپردازد و پاسخگو باشد و کشور را اداره کند و در این زمینه مسئولیت دارد. 🔹خطیب نمازجمعه زیدون در پایان خطبه دوم بااشاره به هدف واحد پروژه مشترک بی دولت سازی و بابیان اینکه تضعیف کشور های هلال مقاومت و مشغول شدن به درگیری های داخلی و تنفس مصنوعی امنیت به رژیم صهیونیستی با 《طرح عنکبوت》 و استراتژی ناجنبش های اجتماعی توسط دشمنان و ضمن هشدار به برخی بازیگران داخلی غرب زده، اظهار کرد: رهبرمعظم انقلاب اسلامی در سخنان مهمی فرمودند: 《بعضی ها جوری حرف می زنند، جوری اقدام می کنند به اسم این که می خواهیم اوضاع را درست کنیم... در نقشه دشمن کار می کنند، خودشان ملتفت نیستند. این هایی که خطاب می کنند به دولت که بایستی دولت بر کنار بشود و از این قبیل حرف ها، این‌ها دارند در نقشه دشمن کار می کنند. نخیر، دولت باید با قوت سرکار بماند، کارها را باید این دولت انجام بدهد.》 🔴روابط عمومی و اطلاع رسانی ستاد برگزاری نمازجمعه بخش زیدون
🔴مشروح خطبه های عبادی سیاسی نمازجمعه این هفته بخش زیدون (۹۸/۹/۲۹) : 🔹امام جمعه زیدون در خطبه عبادی نمازجمعه این هفته پس از حمد و ثنای الهی و سلام و صلوات بر حضرت محمد (ص) و امامان معصوم (ع) و بعد از توصیه به رعایت تقوای الهی بااشاره به جایگاه و اهمیت مال حلال و آثار مال حرام در زندگی انسان، باترجمه و تفسیر آیه ۱۶۸ سوره مبارکه بقره، دربخشی از سخنان خود در خطبه اول اظهار داشت: پیامبر اعظم (ص) در حدیثی می فرماید: عبادت کردن با وجود حرام خواری مانند ساختن بنایی است بر روی شن 《و به قولی: بر روی آب》. امام باقر (ع) در حدیث دیگری می فرماید: 《هرگاه انسان مالی از حرام به دست آورد نه حجّی از او پذیرفته شود، نه عمره ای و نه صله رحمی و حتی در ازدواج و زناشویی او نیز تاثیر سوء می گذارد.》 امام صادق (ع) می فرماید: 《درآمد حرام در نسل اثر می گذارد.》 رسول اعظم (ص) می فرماید: 《هرکس برای خانواده اش از راه حلال تلاشی اقتصادی کند، مانند رزمنده و مجاهد در راه خداست.》 🔸خطیب نمازجمعه زیدون در خطبه سیاسی نمازجمعه این هفته بابیان این که مشارکت حداکثری در انتخابات راهبرد مقابله با فشار حداکثری است، و باتاکید بر رعایت حق الناس در بررسی صلاحیت ها، در بخشی از سخنان خود در خطبه دوم بیان داشت: دشمن در مواجهه چند ضلعی و جنگ ترکیبی خود با راهبرد فشار حداکثری در صدد تاخیر انتخابات از موعد قطعی خود (دوم اسفند ماه) و کاهش مشارکت و حضور حداکثری مردم است. 🔹حضرت حجت الاسلام والمسلمین یزدان فر تصریح کرد: انتخابات یک وظیفه الهی و شرعی و ملی است و مشارکت حداکثری و آگاهانه در فضایی سالم و امن، ادای حق این عبادت جمعی و اجتماعی است. 🔸وی گفت: اکنون در مرحله بررسی صلاحیت ها، آنچه به عنوان مقدمات لازم تحقق این وظیفه الهی و شرعی و ملی و مطالبه به حق امام جامعه انقلابی، باید مورد توجه قرار گیرد عبارتند از: 🔹۱-اگرچه وظیفه هیات های اجرایی به پایان رسیده است و همه می دانیم برخی ثبت نام های فله ای، به قصد تشدید فشار بر شورای نگهبان است؛ بنابراین سهل انگاری و تسامح اعضای هیات های اجرایی و بررسی های حداقلی، مصداق زیر پا نهادن حق الناس و خیانت در امانت مسئولیت است. 🔹۲-هیات نظارت استان و مرکزی شورای محترم نگهبان در همه برهه ها، به ویژه در این مقطع زمانی خاص، وظیفه بزرگی را بر عهده دارد؛ بنابراین در بررسی صلاحیت ها علاوه بر جنبه سلبی یعنی فقدان سوابق سوء قضایی و سیاسی و امنیتی و نیز جنبه ایجابی یعنی وجود و اثبات صلاحیت اخلاقی، سیاسی، فکری و توانمندی متناسب با نمایندگی را مورد توجه قرار دهند. 🔸امام جمعه زیدون باتاکید بر رعایت حق الناس در بررسی صلاحیت ها توسط هیات های اجرایی و نظارت، خاطرنشان کرد: در بیانات رهبر حکیم و فرزانه انقلاب در جمع ائمه جمعه کشور، "انتخابات حق الناس" است. برخی حق الناس بودن انتخابات را رندانه به شمارش آراء محدود می کنند. در صورتی که ابعاد حق الناس متنوع و مختلف است. 🔹خطیب نمازجمعه زیدون در ادامه ابراز داشت: یکی از مهم ترین ابعاد حق الناس، رعایت حق داوطلبان است که باید دقت شود به نحوی بررسی ها انجام نشود که داوطلب شایسته، مومن، صالح، انقلابی و توانمند از حضور در انتخابات محروم شود. 🔸حضرت حجت الاسلام والمسلمین یزدان فر اضافه کرد: بعد دیگر رعایت حق الناس، دقت های لازم و حساسیت های عقلانی و انقلابی و قانونی برای جلوگیری از افرادی است که واجد صلاحیت نمایندگی مردم نیستند. 🔹امام جمعه زیدون افزود: هیات های نظارت با بررسی دقیق و مستند سوابق فکری، سیاسی، اخلاقی و اجرایی داوطلبان به گونه ای عمل کنند که در آینده مجلس یازدهم، "مجلس تراز انقلاب" در گام دوم انقلاب اسلامی باشد و هرگونه سهل انگاری و مسامحه در این امر مهم و حیاتی موجب ضمان شرعی برای ناظران و مجریان است. 🔸خطیب نمازجمعه زیدون باتبیین و تحلیل توطئه صهیونیستی آمریکایی و بااشاره به پروژه مشترک و راهبرد بی دولت سازی دشمنان برای تضعیف جبهه مقاومت در سه کشور لبنان و عراق و ایران، در بخش دیگری از سخنان خود در خطبه دوم عنوان کرد: طرح استعفا یا استیضاح رئیس جمهور و انحلال دولت درچند مقطع زمانی پیش آمده؛ یک بار بعد از ماجرای برجام و از سوی برخی نیروهای انقلابی، یکبار در سال ۹۶ و وضعیت بی ثباتی ارز که قیمت ارز چند برابر شده و ۱۸میلیارد دلار (معادل ۲۰۰ هزار میلیارد تومان) از بابت دلار ۴۲۰۰تومانی، کشور متضرر شد و حالا هم چند ماهی است که باتوجه به بی ثباتی اقتصاد و بازار، تقلیل درایی ملت، تورم، گرانی، رکود و تعطیلی بیش از ۶۰ درصد واحدهای تولیدی و نهایتا اقدام عجیب و بدون مقدمه 《افزایش نرخ بنزین و آشوب ها》 مجدداً طرح استیضاح هم دربین تعدادی از سیاسیون و تعداد اندکی از نمایندگان و با فضاسازی رسانه ها مطرح گردیده است. 🔹حضرت حجت الاسلام والمسلمین یزدان فر ضمن اشاره به اهداف بازیگران این میدان خطرناک در دا
خاطرات و زندگی نامه #شهید_مصطفی_ردانی_پور #کانال_زخمیان_عشق نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh
🍁زخمیان عشق🍁
خاطرات و زندگی نامه #شهید_مصطفی_ردانی_پور #کانال_زخمیان_عشق نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_es
💠ﺍﻟﺴَّﻠﺎﻡُ ﻋَﻠَﻴْﻚِ ﻳَﺎ ﻓَﺎﻃِﻤَﺔُ اَلْزَهرا💠 سن شهادت: 25 سال اهل شهرستان اصفهان 3⃣ نوجوانی 🍃از چادر سر کردن خوشش می آمد. یکبار مخفیانه چادر خواهر را برداشت و سرش کرد. کفش های پاشنه بلند او را پوشید! بعد هم با هم رفتیم سر کوچه. اون موقع شاید کلاس سوم بود. قدش خیلی بلند شده بود. جوان هایی که رد می شدند با تعجب به او نگاه می کردند. من هم می خندیدم. 🍃یکدفعه یه ماشین پیکان از سر کوچه رد شد. کمی جلوتر ترمز کرد. از آیینه داخل ماشین نگاهی به مصطفی کرد. حالا او خانم قدبلندی شده بود که سرش به اطراف می چرخید. راننده دنده عقب آمد و شروع کرد به بوق زدن. مصطفی چهره اش را برگرداند. راننده عقب تر آمد و درب ماشین را باز کرد و گفت: "بفرما بالا!" من کمی آن طرفتر فقط می خندیدم. مصطفی همین طور ایستاده بود و توجهی به راننده نکرد. انگار چیزی نشنیده! 🍃راننده می خواست پیاده شود و .... مصطفی تا سرش را برگرداند و فهمید قضیه جدی شده خیلی ترسید! یکدفعه چادر و کفش ها را سر کوچه انداخت و با پای برهنه به سمت خانه پا به فرار گذاشت! جوان راننده هاج و واج به داخل کوچه نگاه می کرد! از اینکه یک بچه دبستانی اینطور او را سر کار گذاشته عصبانی بود. بعد هم سوار شد و گاز داد و رفت. من و دوستام فقط می خندیدیم. بعد هم چادر و کفش را برداشتم رفتم خونه. 📚 کتاب مصطفی، صفحه 20 الی 21 ادامه دارد...✒️ 🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃 نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh
#رمان_زیبای_سجاده_عشق_ آوار شده عشق تو بر روی دل من این سخت ترین زلزلۂ زلزله ها بود شاعر #یاس خادم الشهدا رمضانی #کانال_زخمیان_عشق ·نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh
🍁زخمیان عشق🍁
#رمان_زیبای_سجاده_عشق_ آوار شده عشق تو بر روی دل من این سخت ترین زلزلۂ زلزله ها بود شاعر #یاس خا
بی قرار و عصبی گفت: اینو زدم که توی مخ کوچیکت فرو کنی که من هیچ وقت بهت خیانت نکردم، که یادت باشه واسه حرف زدنات فکر کنی، توی بی شعور چطور به خودت اجازه میدی... -تو چطور به خودت اجازه میدی با زن دیگه ای هم بستر بشی؟ سهیل چند لحظه ای ساکت شد، نفس عمیقی کشید، صداش رو پایین آورد و گفت - تو مگه موقع ازدواج با من، منو نمیشناختی؟ تو غلط کردی بهم جواب مثبت دادی... بعد سکوت کرد،دستی تو موهاش کشید و از جاش بلند شد، چرخی دور اتاق زد و گفت: -من از دوران مجردیم این عادت زشت رو داشتم، طبعم خیلی گرمه و هیچ جوری نمی تونم گرمی طبعم رو کنترل کنم، وقتی با تو ازدواج کردم به خودم قول دادم که دیگه سراغ این کارها نرم، اما نمیشد، دیگه جزوی از زندگیم شده بود، دیگه نمی تونستم نادیدش بگیرم، نمی تونستم و نمی تونم، تو عشق رو چی معنی میکنی؟ همبستر شدن با یک دختر یعنی عشق؟ اگر این جور بود من چرا باید با تو ازدواج میکردم، من که تو زندگیم پر از این عشقا بود... حرفهای سهیل برای فاطمه بی معنی بود، خیلی بی معنی، برای همین از جاش بلند شد و گفت: -تمام قد در برابرم خورد شدی، حرفات به نظرم مسخره میاد. من نمی دونستم که برای تو هیچ حرمت و حد و حدودی وجود نداره، نمیدونستم حاضری نیازهاتو به هر قیمتی ارضا کنی، من نمی دونستم تو اینقدر ه و س بازی و الا هیچ وقت بهت جواب مثبت نمیدادم، برای من هم دم از عشق نزن... چون برام معنایی نداره، من و بچه ها الان میریم خونه مادرم، نمی خواد برام دسته گل بخری و التماس کنی که برگردم، خودم هفته دیگه بر میگردم، تا اون موقع هم تو فکر کن هم من، زندگی کردن با مردی که شُهره شَهره برای من غیرقابل تحمله... بعدم رفت... بعد از رفتن فاطمه و بچه ها سهیل بدجوری توی فکر رفت، نمی دونست چیکار کنه، نمی خواست فاطمه رو از دست بده، نمی تونست با نفس خودش مقابله کنه، گیج بود، دلش آرامش می خواست، گوشیشو برداشت و توی لیست تلفنش نگاهی کرد، چشمش افتاد به شماره سوسن. شماره رو گرفت و بدون هیچ حرف اضافه ای گفت: امشب میام اونجا. و تلفنو قطع کرد... شب فاطمه به خونه مادرش رسید بعد از در آغوش کشیدن این موجود دوست داشتنی، به اتاق دوران مجردیش پناه برد، مادر که از چهره دخترش فهمیده بود توی دلش غوغاییه گذاشت راحت باشه، بچه ها رو سرگرم کرد تا مزاحم فاطمه نشن، فاطمه توی اتاقش رفت سجاده نمازش رو پهن کرد و رو به قبله شروع کرد به نماز خواندن و راز و نیاز کردن دارد... 📝نویسنده:مشکات . نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh
🍁زخمیان عشق🍁
#رمان_مذهبی_سجاده_صبر #قسمت_سیزدهم بی قرار و عصبی گفت: اینو زدم که توی مخ کوچیکت فرو کنی که من هیچ
همزمان در طرف دیگه شهر سهیل بود که دنبال آرامش میگشت، بدون حرف، بدون حتی لذت، فقط برای به دست آوردن یک آرامش واهی زن خرابی رو در آغوش میکشید... مادر فاطمه هر روز نگران تر میشد، وقتی به صورت دخترش نگاه میکرد غم عمیقی رو میدید اما نمی تونست ازش چیزی بپرسه، دخترش رو خوب میشناخت و میدونست پرسیدن، در صورتی که خودش نخواد بگه فایده ای نداره، از طرفی توی این مدتی که فاطمه و بچهاش اومده بودن به خونش سهیل هیچ زنگی نزده بود پس کاملا مطمئن بود که میون این دو تا شکرآب شده، زن بی تجربه ای نبود که با این اتفاق فکرهای ناجور بکنه، اما هول و ولایی توی دلش به پا شده بود، به عکس دخترش ساجده که با ربانی سیاه روی طاقچه اتاق خودنمایی میکرد نگاهی کرد، اون تجربه تلخ گذشته رو به خاطر آورد، میترسید از تکرار اون حوادث، خیلی با خودش یکی به دو کرد تا با فاطمه حرف بزنه اما فاطمه بدجور تو خودش بود، همیشه لبخند میزد اما از پس لبخندش میشد فهمید که فکرش درحال کنکاش و کلنجاره، مادر طاقت نیاورد و یک روز صبح که علی و ریحانه توی حیاط پر درخت خونه مشغول بازی بودند، دو تا چایی قند پهلو ریخت و اومد نشست کنار دخترش. فاطمه که داشت کتاب می خوند با دیدن مادرش کتابش رو بست و لبخند مهربونی زد و گفت: -دست شما درد نکنه مامان، من باید برای شما چایی بریزم، شما چرا زحمت کشیدی؟ -خواهش میکنم دختر گلم، این چایی رو ریختم که بشینیم یک کم با هم حرف بزنم فاطمه لبخند زیبایی زد و گفت: اوهوم، عاشق حرف زدن با شمام -پس چرا هیچی نمیگی؟ -چشم میگم، چه خبر؟ چیکارا میکنین؟ -منظورم این حرفها نبود، منظورم اون حرفهایی بود که توی دلت داری تلمبار میکنی. فاطمه سکوتی کرد، استکان چایی رو برداشت و گفت: حقا که هیچ چیزو نمیشه از مادر جماعت پنهون کرد... درسته من و سهیل یک کم با هم دعوامون شده، ان شاءالله رفع میشه شما نگران نباشید -تا حالا سابقه نداشته که وقتی مشکل داشتید یا با هم دعواتون میشد، تو پاشی دست بچه هاتو بگیری و بیای اینجا -میدونم، اما این دفعه شد دیگه، همه دعواها که نباید شبیه هم باشه بعدم خیلی مصنوعی خندید که با صورت جدی مادرش رو به رو شد، خندش رو خورد و گفت: -مادر جون، من از پس مشکلم بر میام، نگران نباشید دارد... . نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ماهمیشـه‌فڪرمیکنیم‌شهدایه‌کار خاصی‌ڪردن.... نه‌رفیق.. خیلی‌ڪارهارونڪردن ‌که‌شهیدشدن...♥️
چه زیبا "شهادت" ... به پایِتان پیچید در این دنیا ؛ نگذاشتید دنیا پاپیچتان شود ... #شبتـــــون_آرام_بایاد_شھـــــدا🌹 نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh