#تلنگرانه🌱
میگفتـــ ↓
اگهطالب #شهادتــ باشۍ!
یڪ #نگاه حرامممکناستــ سالها؛
تورااز شهادتـــ دورڪند..
وگفتـــ ↓
منحرفهاۍ #لغو و بیهوده را
ڪمتر از لقمهۍ #حرام نمیدانم
میگفتـــ ↓
#فڪر ڪارباطل و حرام
حتۍاگرانجامهمنداده باشیم!
بهپاۍمانثبتــ خواهد شد
🕊شهدا #حلال کنید ڪه #حرام کردیم
جبهههاۍنور #اڪسیژن استــ برایما،
#غرق شدگان نَفَس ڪم آورده ...
شهدا شرمنده ایم
نشر معارف شهدا درایتا
#کانال_زخمیان_عشق
@zakhmiyan_eshgh
🦋🌈🍄☔️
🌈🦋
🍄
☔️
🦋🌈عاشقانه ای شور انگیز را بخوانید #رمان_روژان 🦋
باقلم شیوای بانو فاطمی🍄🌈
🦋⚡️ رمانی متفاوت با آنچه که تا به حال خوانده اید.❣
روایتی عاشقانه❣مذهبی ، از دختری بد حجاب که بعد از شناخت #امام_زمانش دلبسته استاد راهش می شود.🌟
💖عشقی پاک که او را از فرش به عرش برساند.🍄🌈
🌟💕بعد از ازدواج عاشقانه ی #روژان و کیان ادامه ماجرای زیبا و خواندنی را به زودی در #فصل_دوم دنبال میکنیم😍💕
😍 #فصل_دوم رمان زیبای
#روژان را در کانال زیبای
زخمیان عشق دنبال کنید
نشر معارف شهدا درایتا
#کانال_زخمیان_عشق
@zakhmiyan_eshgh
🌈🦋☔️🍄🌈🦋☔️
☔️🍄🌈🦋☔️
🍄🌈🦋
☀️هوالحبیب 🌈
🦋 #رمان_روژان 🍄
📝به قلم #زهرا_فاطمی☔️
📂 #فصل_دوم
🖇 #قسمت_شصت_چهارم
کمیل که فهمید روهام قصد دارد تا جو سنگین را عوض کند
هردو شروع به کلکل کردن سر غذای مورد علاقه شان کردند و هربار تیکه ای به شوخی بار هم میکردند .
زهرا سرش را به گوشم نزدیک کرد
_اصلا به آقا روهام نمیومد انقدر شوخ طبع باشن.
نمیدانم چرا حس میکردم واقعا بین این دونفر حسی وجود داره که اونا رو سمت هم جذب میکنه.
به رویش لبخندی واقعی پاشیدم
_هنوز اولشه بزار یک مدت بمونه اینجا اون موقع میفهمی عجب هیولاییه!!@@
در حالی که دستش را جلوی دهانش گرفته بود تا صدای خنده اش بالا نرود،نجوا کرد
_از دست تو
با شوخی هائ کمیل و روهام برای مدتی نگرانی هایم را به فراموشی سپردم
با صدای زنگ موبایل کیان،همه نگاهها معطوف او شد
_الو،سلام .اومدم داداش چند لحظه صبر کن.فعلا
آهسته گفت
_ببخشید اومدن دنبالم من دیگه باید برم
اشک به چشمانم دوید .
طاقت دوری از او برایم بسیار سخت بود.
پربغض گفتم
_الان ساکت رو میارم
قبل از اینکه حرفی بزند سریع به سمت اتاقش رفتم.
اشکم چکید ،با دستی لرزان به سمت ساکش رفتم.
شدت گریه ام باعث شده بود توان ایستادنم را از دست بدهم.
دوزانو کنار ساک نشستم و گریه کردم دو دستی دهانم را چسبیده بودم تا کسی صدای گریه ام را نشنود.
تقه ای به در خورد و در باز شد
بوی عطر سرد و دلنشینش زودتر از خودش اعلام حضور کرد
_روژان جان
با چشمانی که مطمئن بودم از گریه سرخ شده است ،به او نگاه کردم
نزدیکم آمد دستم را گرفت و کمک کرد تا به ایستم
_خانومم ببین چه بلایی سر چشمای خوشگلت آوردی .بی انصاف نمیگی من لحظه آخر این چشما رو میبینم باید تا آخر این چهل روز این چشمها جلو چشمم باشه.پشت سر مسافر گریه کردن شگون نداره ها ،اینم من باید بهت بگم کوچولو
لبهایم کش آمد .او میدانست که چگونه قلبم را آرام کند و لبخند به لبم بیاورد.
_بخند عزیزم .بزار لبخندت یادم بمونه .این چهل روز هم زود تموم میشه تازه من هرروز بهت زنگ میزنم.قولم رو یادم نمیره عزیزم.
بیا بریم عزیزم داداشتو که میشناسی الان یه حرفی پشت سرمون میزنه و آبرو واسمون نمیزاره.
بلند زدم زیر خنده .
مشت آرامی به بازوش زدم
_هیچم اینطور نیست .
_فدای خنده ات.مواظب خودت باش عزیزم نزار دل نگرونت بمونم.نشنوم در نبود من غصه خوردیا تا چشم روهم بزاری برگشتم
_چشم.تو هم مواظب خودت باش .
_به روی دو دیده منت خانوم خانوما
ساکش را برداشت و باهم از اتاق خارج شدیم.
تا روهام میخواست دهانش را باز کند .کیان سریع دست روی دهاگش گذاشت
_مرگ من تو هیچی نگو .
نمیدانم در گوش روهام چه گفت که روهام زد زیر خنده
_مواظب خودت باش رفیق.زود برگرد
کیان با همه خداحافظی کرد و از خانه خارج شد و سوار ماشین دوستش شد
کاسه آب را پشت سرش پاشیدم تا به سلامت برگردد.
&ادامه دارد...
☔️🍄🌈🦋☔️🍄🌈🦋☔️
نشر معارف شهدا درایتا
#کانال_زخمیان_عشق
@zakhmiyan_eshgh
🌈🦋☔️🍄🌈🦋☔️
☔️🍄🌈🦋☔️
🍄🌈🦋
☀️هوالحبیب 🌈
🦋 #رمان_روژان 🍄
📝به قلم #زهرا_فاطمی☔️
📂 #فصل_دوم
🖇 #قسمت_شصت_پنجم
چند روزی از رفتن کیان گذشته بود.
دلم برای دیدن کیان بی قراری میکرد.
با اینکه هر وقت زمان خالی پیدا میکرد تماس میگرفت ولی دلم این حرف ها حالی اش نمیشد .
روهام هرلحظه کنارم بود و تنهایم نمیگذاشت.
بعد از نماز صبح ،دلشوره به جانم افتاده بود.
احساس میکردم هوای خانه خفه است.
برای احتیاط چادر به سر کردم به حیاط رفتم.
در حیاط قدم میزدم و زیر لب ذکر میگفتم.
نیم ساعتی که گذشت با صدای پدرجان که از پشت سرم می آمد، به سمتش برگشتم.
فاصله مان زیاد بود با عجله به سمتش رفتم
_سلام پدر جون
_سلام باباجون چته دخترم؟بیست دقیقه ای هست از پشت پنجره نگاهت میکنم که هی بی قرار راه میری.اتفاقی افتاده باباجان؟
نمیخواستم جلو دیگران ضعیف باشم ولی لحن پدرانه اش باعث شد اشکم بریزد
_پدرجون .از بعد نماز دلشوره افتاده به جونم .آروم و قرار ندارم
_نگران نباش بابا جان ،بخاطر دوری از همسرته ،بیا بریم خونه ما
_نه پدر جون .ممنونم یکم دیگه اینجا می مونم بعد میرم داخل ،روهام اینجاست
_باشه باباجان .عزیزم این آیه رو زیر لب تکرار کن تا دلت آروم بگیره.(الا بذکرالله تطمئن القلوب)
_چشم پدرجان .ممنونم
پدر جان آهسته به سمت خانه خودشان به راه افتاد .
من هم همانطور که ذکر میگفتم به سمت خانه رفتم.
واقعا این ذکر معجزه میکرد ،کمی که گذشت کمی آرامتر شدم.
&ادامه دارد...
☔️🍄🌈🦋☔️🍄🌈🦋☔️
نشر معارف شهدا درایتا
#کانال_زخمیان_عشق
@zakhmiyan_eshgh
@Maadahi_online - زمینه -X- بهارم باش.mp3
12.96M
نشر معارف شهدا درایتا
#کانال_زخمیان_عشق
@zakhmiyan_eshgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حالا فهمیدی «شکرِ نعمت، نعمتَت اَفزون کُـنَد» یعنی چی؟!👌🏻📗🌿
نشر معارف شهدا درایتا
#کانال_زخمیان_عشق
@zakhmiyan_eshgh
<☘❄️☘❄️☘>
~ بسماللـہالرحمـنالرحیــم ~
" إِلَهِي عَظُمَ الْبَلاءُ وَ بَرِحَ الْخَفَاءُ وَ انْكَشَفَ الْغِطَاءُ وَ انْقَطَعَ الرَّجَاءُ وَ ضَاقَتِ الْأَرْضُ وَ مُنِعَتِ السَّمَاءُ وَ أَنْتَ الْمُسْتَعَانُ وَ إِلَيْكَ الْمُشْتَكَى وَ عَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِي الشِّدَّةِ وَ الرَّخَاءِ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ أُولِي الْأَمْرِ الَّذِينَ فَرَضْتَ عَلَيْنَا طَاعَتَهُمْ وَ عَرَّفْتَنَا بِذَلِكَ مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ عَنَّا بِحَقِّهِمْ فَرَجا عَاجِلا قَرِيبا كَلَمْحِ الْبَصَرِ أَوْ هُوَ أَقْرَبُ يَا مُحَمَّدُ يَا عَلِيُّ يَا عَلِيُّ يَا مُحَمَّدُ اكْفِيَانِي فَإِنَّكُمَا كَافِيَانِ وَ انْصُرَانِي فَإِنَّكُمَا نَاصِرَانِ يَا مَوْلانَا يَا صَاحِبَ الزَّمَانِ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ أَدْرِكْنِي أَدْرِكْنِي أَدْرِكْنِي السَّاعَةَ السَّاعَةَ السَّاعَةَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِينَ "
[ #دعای_فرج ]
[ #التماس_دعا ]
#کانال_زخمیان_عشق
دعـای هفتمـ صحیفـهـ سجادیهـ
به توصیهـ #رهبر عزیزمون،جهت رفع بیماری #کرونا ... ان شالله🍃
نشر معارف شهدا درایتا
#کانال_زخمیان_عشق
@zakhmiyan_eshgh
💌💗بسم الله الرحمن الرحیم 💌💗
قرائت دعای عهد جهت تعجیل در فرج امام زمــ❤️ـان
اللّهُمَّ رَبَّ النُّورِ الْعَظیمِ، وَ رَبَّ الْکُرْسِىِّ الرَّفیعِ، وَ رَبَّ الْبَحْرِ الْمَسْجُورِ، وَ مُنْزِلَ التَّوْراةِ وَالْإِنْجیلِ وَالزَّبُورِ، وَ رَبَّ الظِّلِّ وَالْحَرُورِ، وَ مُنْزِلَ الْقُرْآنِ الْعَظیمِ، وَ رَبَّ الْمَلائِکَةِ الْمُقَرَّبینَ، وَالْأَنْبِیاءِ وَالْمُرْسَلینَ اَللّهُمَّ إِنّى أَسْأَلُکَ بوَجْهِکَ الْکَریمِ، وَ بِنُورِ وَجْهِکَ الْمُنیرِ، وَ مُلْکِکَ الْقَدیمِ، یا حَىُّ یا قَیُّومُ،
أَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ الَّذى أَشْرَقَتْ بِهِ السَّمواتُ وَالْأَرَضُونَ، وَ بِاسْمِکَ الَّذى یَصْلَحُ بِهِ الْأَوَّلُونَ وَالْآخِرُونَ، یا حَیّاً قَبْلَ کُلِّ حَىٍّ، وَ یا حَیّاً بَعْدَ کُلِّ حَىٍّ، وَ یا حَیّاً حینَ لا حَىَّ، یا مُحْیِىَ الْمَوْتى، وَ مُمیتَ الْأَحْیاءِ، یا حَىُّ لا إِلهَ إِلّا أَنْتَ.
اللّهُمَّ بَلِّغْ مَوْلانَا الْإِمامَ الْهادِىَ الْمَهْدِىَّ الْقائِمَ بِأَمْرِکَ، صَلَواتُ اللَّهِ عَلَیْهِ وَ عَلى آبائِهِ الطّاهِرینَ، عَنْ جَمیعِ الْمُؤْمِنینَ وَالْمُؤْمِناتِ فى مَشارِقِ الْأَرْضِ وَ مَغارِبِها، سَهْلِها وَ جَبَلِها، وَ بَرِّها وَ بَحْرِها، وَ عَنّى وَ عَنْ والِدَىَّ مِنَ الصَّلَواتِ زِنَةَ عَرْشِ اللَّهِ، وَ مِدادَ کَلِماتِهِ، وَ ما أَحْصاهُ عِلْمُهُ، وَ أَحاطَ بِهِ کِتابُهُ.
أَللّهُمِّ إِنّى أُجَدِّدُ لَهُ فى صَبیحَةِ یَوْمى هذا، وَ ما عِشْتُ مِنْ أَیّامى عَهْداً وَ عَقْداً وَ بَیْعَةً لَهُ فى عُنُقى، لا أَحُولُ عَنْها، وَ لا أَزُولُ أَبَداً.
اَللّهُمَّ اجْعَلْنى مِنْ أَنْصارِهِ وَ أَعَوانِهِ، وَالذّابّینَ عَنْهُ، وَالْمُسارِعینَ إِلَیْهِ فى قَضاءِ حَوائِجِهِ، وَالْمُمْتَثِلینَ لِأَوامِرِهِ، وَالْمُحامینَ عَنْهُ، وَالسّابِقینَ إِلى إِرادَتِهِ، وَالْمُسْتَشْهَدینَ بَیْنَ یَدَیْهِ.
اللّهُمَّ إِنْ حالَ بَیْنى وَ بَیْنَهُ الْمَوْتُ الَّذى جَعَلْتَهُ عَلى عِبادِکَ حَتْماً مَقْضِیّاً، فَأَخْرِجْنى مِنْ قَبْرى مُؤْتَزِراً کَفَنى، شاهِراً سَیْفى، مُجَرِّداً قَناتى، مُلَبِّیاً دَعْوَةَ الدّاعى فِى الْحاضِرِ وَالْبادى.
اَللّهُمَّ أَرِنِى الطَّلْعَةَ الرَّشیدَةَ وَالْغُرَّةَ الْحَمیدَةَ، وَاکْحَُلْ ناظِرى بِنَظْرَةٍ مِنّى إِلَیْهِ، وَ عَجِّلْ فَرَجَهُ، وَ سَهِّلْ مَخْرَجَهُ، وَ أَوْسِعْ مَنْهَجَهُ، وَاسْلُکْ بى مَحَجَّتَهُ، وَ أَنْفِذْ أَمْرَهُ، وَاشْدُدْ أَزْرَهُ، وَاعْمُرِ اللّهُمَّ بِهِ بِلادَکَ ، وَ أَحْىِ بِهِ عِبادَکَ، فَإِنَّکَ قُلْتَ وَ قَوْلُکَ الْحَقُّ: ظَهَرَ الْفَسادُ فِى الْبَرِّ وَالْبَحْرِ بِما کَسَبَتْ أَیْدِى النّاسِ، فَأَظْهِرِ
اللّهُمَّ لَنا وَلِیَّکَ وَابْنَ بِنْتِ نَبِیِّکَ الْمُسَمّى بِاسْمِ رَسُولِک حتّى لا یَظْفَرَ بِشَىْءٍ مِنَ الْباطِلِ إِلّا مَزَّقَهُ، وَ یُحِقَّ الْحَقَّ وَ یُحَقِّقَهُ،
وَاجْعَلْهُ اللّهُمَّ مَفْزَعاً لِمَظْلُومِ عِبادِکَ وَ ناصِراً لِمَنْ لا یَجِدُ لَهُ ناصِراً غَیْرَکَ، وَ مُجَدِّداً لِما عُطِّلَ مِنْ أَحْکامِ کِتابِکَ، وَ مُشَیِّداً لِما وَرَدَ مِنْ أَعْلامِ دینِکَ، وَ سُنَنِ نَبِیِّکَ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ،
وَاجْعَلْهُ
اللّهُمَّ مِمَّنْ حَصَّنْتَهُ مِنْ بَأْسِ الْمُعْتَدینَ، اَللّهُمَّ وَ سُرَّ نَبِیَّکَ مُحَمَّداً صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ بِرُؤْیَتِهِ، وَ مَنْ تَبِعَهُ عَلى دَعْوَتِهِ، وَارْحَمِ اسْتِکانَتَنا بَعْدَهُ ، اللّهُمَّ اکْشِفْ هذِهِ الْغُمَّةَ عَنْ هذِهِ الْأُمَّةِ بِحُضُورِهِ،
وَ عَجِّلْ لَنا ظُهُورَهُ، إِنَّهُمْ یَرَوْنَهُ بَعیداً وَ نَراهُ قَریباً، بِرَحْمَتِکَ یا أَرْحَمَ الرّاحِمینَ.
❤️الْعَجَلَ، اَلْعَجَلَ؛ یا مَولای یا صاحِبَ الزَّمانِ❤️
❤️الْعَجَلَ، اَلْعَجَلَ؛ یا مَولای یا صاحِبَ الزَّمانِ❤️
❤️الْعَجَلَ، اَلْعَجَلَ؛ یا مَولای یا صاحِبَ الزَّمانِ❤️
اللهم عجل الولیک الفرجــ✨
#کانال_زخمیان_عشق
@zakhmiyan_eshgh
ما ...
عشق را ...
اینگونه می خوانیم :
" #حسین " ...
#صلی_الله_علیک_یا_اباعبدالله
#صبحم_بنام_شما
نشر معارف شهدا درایتا
#کانال_زخمیان_عشق
@zakhmiyan_eshgh
ابراهیم، شخصیت محبوبی در زندگی ما بود هرحرفی میزد بدون دلیل قبول می کردیم اگر میگفت چادر سرت کن بدون دلیل قبول میکردیم اما برای ما استدلال میآورد؛ وقتی میخواستیم از خانه بیرون برویم خیلی دوستانه میگفت: چادر برای زن، یک حریم است یک قلعه و پشتیبان است از این حریم خوب نگهبانی کنید.
یکبار زمانی که من کم سن بودم می خواستم جوراب رنگی بپوشم و از خانه بیرون بروم ابراهیم غیر مستقیم گفت: حریم زن با چادر حفظ می شود،حالا اگر جوراب رنگی به پا کنی، باعث میشود جلب توجه کنی و حریم چادر هم از بین برود جوراب رنگی جلوی نامحرم جلب توجه میکند.
همیشه میگفت: اگر خانم ها حریم رابطه با نامحرم را حفظ کنند، خواهید دید که چقدر آرامش خانواده ها بیشتر میشود، صدای بلند در پیش نامحرم، مقدمه آلودگی و گناه را فراهم میکند اگر حریم ها رعایت شود، نامحرم جرات ندارد کاری انجام دهد.
راوی: خواهر شهید
برگرفته از کتاب "سلام بر ابراهیم 2"
نشر معارف شهدا درایتا
#کانال_زخمیان_عشق
@zakhmiyan_eshgh
•
.
- جالباستبدانید؛پشتصحنہی
همہیاینشبکہهایماهوارھای
کشورهایغربےهستندبہخصوصآمریکا
انگلیس،اسرائیلوفرقہضالہبهائیت
قراردلها
نشر معارف شهدا درایتا
#کانال_زخمیان_عشق
@zakhmiyan_eshgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 کلیپ : ماجرای یک عنایت
👤 #حجت_الاسلام_والمسلمین_قرائتی
#مناجات
الهی، در زندگیم با من باش
حتی در مکثِ نفس هایم.
الهی، مرا به حال خود وا مگذار.
بگذار که با تو باشم و تو در من و بر من باشی
که زندگی با تو، سراسر عشق و اسرار است.
به دعایم گوش کن،
حتی وقتی زبان من خاموش میشود ،
دعای خاموشی مرا تو بشنو
و دعاهایم رامستجاب کن
ای برآورده کننده حاجات...
✍ ️@delneveshtehrj
" اِنْ أَدْخَلْتَنِی النَّارَ
أَعْلَمْتُ أَهْلَهَا أَنِّی أُحِبُّكَ "
اگر در آتشم اندازی
به اهالی آنجا خواهم گفت
که دوستت دارم ...
#مناجات_شعبانیه | #ماه_شعبان
🔹 وصیتنامه
وظیفهی شرعی مردم این است که اطاعت از ولیفقیه نمایند و تمام سخنان گهربار ایشان را فراگرفته و جامهی عمل بپوشانند که البته چنین خواهند کرد، چون ملت شریف ایران به دنیا ثابت کرده که پای بند به عقاید مذهبی بوده و اطاعت از ولایت فقیه را یک وظیفه شرعی خود دانسته و به آنها ارج نهاده از آن پیروی میکند؛
همین اتحاد کلمه و پیروی از اندیشههای امام امت بود که انقلاب اسلامی ملت ما را در بین انقلاب های جهان نمونهی مردم جهان قرار داده است.
🌷شهید ابوالفضل رفیعی🌷
نشر معارف شهدا درایتا
#کانال_زخمیان_عشق
@zakhmiyan_eshgh
در ستاد لشگر بودیم، شهید زین الدین یکی از بچه های زنجان را خواسته بود، داشت خیلی خودمانی با او صحبت می کرد نمی دانستم حرفهایشان درباره چیست، آن برادرم دائم تندی می کرد و جوش می زد آقا مهدی با نرمی و ملاطفت آرامش می کرد، یکهو دیدم این برادر ما یک چاقوی ضامن دارد از جیبش درآورد، گرفت جلوی شهید زین الدین و با عصبانیت گفت: حرف حساب یعنی این! و چاقو را نشان داد
خواستم واکنش نشان بدهم که دیدم آقا مهدی می خندد، با مهربانی خاصی چاقو را از دستش گرفت گذاشت توی جیب او، بعد دستی به سرش کشید و با گشاده رویی تمام به حرفهایش ادامه داد، ظاهرا این برادر اختلافی با یکی از همشهریانش داشت که آقا مهدی با پا در میانی می خواست مسائلشان را رفع و رجوع کند؛ بعدها شهید زین الدین ایشان را طوری ساخت و به راه آورد که شد فرمانده یکی از گردانهای لشگر!
🌷شهید مهدی زین الدین🌷
نشر معارف شهدا درایتا
#کانال_زخمیان_عشق
@zakhmiyan_eshgh
🌸سوم فروردین سالگرد شهادت مظلومانه شهید امر به معروف و نهی از منکر ، شهید علی خلیلی در سال ۱۳۹۳ گرامی باد.
🌱هدیه به روح مطهر این شهید والا مقام صلوات.
نشر معارف شهدا درایتا
#کانال_زخمیان_عشق
@zakhmiyan_eshgh