eitaa logo
🍁زخمیان عشق🍁
354 دنبال‌کننده
28.5هزار عکس
10.9هزار ویدیو
139 فایل
ارتباط با مدیر.. @Batau110 اسیرزمان شده ایم! مرکب شهادت ازافق می آیدتاسوارخویش رابه سفرابدی کربلاببرد اماواماندگان وادی حیرانی هنوزبین عقل وعشق جامانده اند اگراسیرزمان نشوی زمان شهادتت فراخواهدرسید.
مشاهده در ایتا
دانلود
📚 📝 (تبسم) ♥️ من از روی میل بلند شدم تا به آشپزخانه بروم و چایی بریزم .پویا هم پشت سر من ایستاد تا او هم همراهم بیاید که عمو احمد گفت : -کجا پویا خان!نترس ثمین فرارنمیکنه میخواد بره چایی بیاره.بهتره شما منتظر بمونی پویا که از خجالت گونه هایش سرخ شده بود سرجایش نشست و گفت : -میخواستم بهشون کمک کنم اخه پریا در جواب برادرش گفت -باباجون چرا داداشمو اذیت میکنید .راست میگه دیگه فقط هدفش کمک کردن و کنار ثمین موندن و جدانشدن بود همین.طفلک داداشم چطور انتظاردارید این غم هجران رو تاب بیاره .درست نمیگم ثمین جان؟؟ نگاهی به پویا کردم که عرق شرم بر پیشانی اش نشسته بود رو به پریا کردم و گفتم: -چی بگم بهت اخه خواهرشوهر!مظلوم تر از اقا پویا کسی رو پیدانکردی اذیت کنی. همگی باهم خندیدند.آن شب به خوبی و خوشی به پایان رسید. روزها از محرم شدن و نامزدی من و پویا میگذشت .پویا هرروز به دیدنم می آمد و ما آن روز را باهم سپری میکردیم .من با تمام وجوداحساس خوشبختی میکردم و هرگاه که سرشار از خوشبختی می شدم ,احساس میکردم که بعد از این همه خوشبختی غم به سراغم خواهد آمدولی هربار با دیدن پویا همه ی غم ها از وجودم تهی میشد. پویا شده بود نیمی از وجود من که اگر لحظه ای او را نمی دیدم پریشان خاطر میشدم. من عاشق پویا بودم و هیچگاه فکر نمیکردم که روزی نتوانم بدون وجودکسی که عاشقشم زنده بمانم. یک روز صبح وقتی از خواب بیدار شدم احساس عجیلی وجودم را فراگرفته بود .انگار قراربود اتفاق بدی برایم بیفتد دلشوره به جانم افتاده بود. از اناقم خارج شدم به صورتم آبی زدم و از پله ها پایین رفتم در همان لحظه متوجه حضور پویا شدم که روی اولین پله در حالی که گل رز سفیدی در دست دارد,ایستاده و به من لبخند میزند. از خوشحالی دیدار او دلم میخواست به سویش پروازکنم.روبه رویش ایستادم و گفتم : -سلام! این موقع صبح اینجا چیکارمیکنی؟چرا بهم زنگ نزدی؟ -سلام خانم خانما.ناراحتی میتونم برما؟ -نه اصلا خیلی هم خوشحالم -بفرمایید یک شاخه گل رز زیبا برای خانمی زیباتر -چقدر خوشگله .خیلی ازت ممنونم پویا جان .این گل زیبا به چه مناسبت خریده شده؟ -این گل با دوتا هدف خریده شده ,بیا بریم تو حیاط تا واست توضیح بدم -باشه بریم شدیدا مشتاق شنیدنم واردحیاط شدیم .پویا روبه رویم ایستاد و گفت :ثمین جان اولین هدف این گل ,نشون دادن علاقه بیش از حد من به شماست و دومین هدفش ,نشون دادن تاسفم از اتفاقی که افتاده و من هنوز دلشو پیدانکردم بهت بگم -چه اتفاقی افتاده پویا؟جون به لب شدم بگو دیگه -ببین عزیزم اتفاق بدی نیست فقط گفتنش واسم سخته -پویا حرف بزن تا سکته نکردم -خدانکنه گلم .راستش من باید واسه یه ماموریت کاری یک هفته برم شیراز .از این اتفاق خیلی ناراحتم ولی باید حتما به این سفر برم. . . . ادامه دارد... 🌸🍃🌸🍃🌸🍃 . 💚نشر معارف شهدا درایتا👇👇👇 ❤️👆 @zakhmiyan_eshgh
📚 📝 (تبسم) ♥️ با شنیدن خبر رفتن پویا ,اشکهایم جاری شد .پاهایم توانی برای ایستادن نداشت روی لبه استخر نشستم .پویا با دیدن حال من گفت: -ثمین جان چرا مثل بچه ها گریه میکنی ؟ثمین جانم؟اگه بگی به این سفر نرو ,نمیرم .به جون خودم قول میدم که نرم .وقتی تو ناراحتی قلبم نمیتپه عزیزدلم.ثمین جان میخوای که سفرم رو کنسل کنم فقط لازمه لب ترکنی .هوم؟ -نه برو قول میدم دیگه گریه نکنم ولی تو هم باید قول بدی هرروز صبح ,ظهر و شب بهم زنگ بزنی باشه ؟ -باشه عزیزم قول میدم.حالا دیگه بخند دخترلوسم. -خودت لوسم کردی پس اعتراض وارد نیست .حالا کی میخوای بری ؟ -امشب ساعت 8 پروازدارم ,اومدم تا اون ساعت رو باهم باشیم.موافقی بریم بیرون؟ -اوهوم.بزار به مامان خبر بدم و آماده بشم.زودمیام -باشه عزیزم.منتظرم. مادرم در آشپزخانه مشعول آماده کردن میز صبحانه بود به سمتش رفتم و گفتم: -مامان جان اگه با من کاری ندارید میخوام با پویا برم بیرون؟شب ساعت 8 پرواز داره .وقتی پویا رو رسوندم فرودگاه برمیگردم. -برو .خوش بگذره .مواظب خودتون باش شب زود برگردی -چشم .فعلا سوار ماشین پویا شدم و او به راه افتاد.من در طول مسیر سکوت کرده بودم و هرگاه به پویا نگاه میکردم اشکهایم میریخت پویا که متوجه شده بود گفت : -ثمین جان اگه گفتی میخوام کجا ببرمت -در حالی که بغض راه گلویم رابسته بود گفتم: -نمیدونم.کجا؟ -میخوام ببرمت کوه تا هرچقدر دلت میخواد فریاد بزنی تا آروم بشی ,من هروقت دلم میگیره میرم کوه. خیلی بهم آرامش میده .امیدوارم به تو هم چنین حسی رو انتقال بده. -چقدر خوب .من خیلی وقته کوه نرفتم .منم کوه رو دوست دارم قبلنا وقتایی که ناامید میشدم میرفتم کوه .وقتی استقامت کوه رو میدیدم سعی میکردم مثل کوه موقع مشکلات استقامت کنم -دقت کردی من و تو چقدر هم عقیده ایم ؟ -اره خییییلی. با این حرف هردو بلند خندیدیم و غم و غصه هایمان را به فراموشی سپردیم لحظاتی بعد ما پایین کوه ایستاده بودیم .از ماشین پیاده شدیم.کوه مثل همیشه پربود از آدمهایی که برای فرار از هیاهوی شهر به انجا پناه آورده بودند . . . ادامه دارد... 🌸🍃🌸🍃🌸🍃 . 💚نشر معارف شهدا درایتا👇👇👇 ❤️👆 @zakhmiyan_eshgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گذشت عمر و دلم سر به راهِ یار نشد هزار دفعه زمین خورد و توبه کار نشد خوشا به حال زُهیر و بُریْر و حُرّ شهید خوشا دلی که گذشت از گناه و خوار نشد 🌴🥀🌴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
الـهی در سکوت شب ذهنمان را آرام کن... ما را در پناه خودت به دور از هیاهوی این جهان بدار. الهـی فردایمان را پر از سلامتی و برکت فرما 🌴🥀💎🥀🌴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شب جمعه حرم یار چه دیدن دارد گریہ هاے من هجران زده دیدن دارد🥀 شب جمعه است نوایے ز حرم می آید نوحہ ے حضرت زهراست شنیدن دارد 🌴🥀🌴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
عقرب و مار سمّی بهترند از کسی که به اسم امر به معروف و نهی از منکر، به افراد نیش می‌زند و آن‌ها را می‌آزارد و از خدا و اولیا و دین بیزار می‌کند. ‏ - حاج اسماعیل دولابی-
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
الهی دَر بسته نیست، ما دست و پا بسته‌ایم :)
خدا اگه‌ بخواد، کسی جلودارش نیست‌! امیدوارم خدا برات بخواد و برسی به تموم خواسته‌هایِ قشنگ دلت✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خدا انقدر قشنگ نقاشی کرده، که آدم میمونه چی بگه..💚🌊 به قول عزیزی: وقتی يه نابينا ازت بخواد آسمون رو براش توصيف کنی، تازه ميفهمی اصلا بلد نبودی حرف بزنی!
جز روضه‌ی تو درد مرا کِی دوا بُوَد؟! درمان کننده‌تر، زِ همه نُسخه‌ها حسین... 🖇💌
روحت قرین رحمت الهی داداش حسن مهربونم خادم الحسین شب جمعه‌ هم پر کشیدی محرم جات خالی جانم 😭
فقیرم؛ آن فقیری که غنی‌تر از سلاطین است خدا خیرش دهد هرکس مرا اینجا گدا کرده... 🖇💌
از خوشی‌های جهان درد و غَمَت مارا بَس... 🖇💌
Sakene.karbobala-Mahmoud.Karimi.mp3
6.17M
صلی الله علی ساکن کربُبَلا تشنه‌ی جام بلا، یا حسین... 🖇💌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دلتنگ توام که به داد دلم برسی... _شادی روح شهدا صلوات🌹 🖇💌
{بسم الله الرحمن الرحیم...
سَلامٌ عَلى قَلبِ زَينَبَ الصَّبور
{صَبَاحَاً أتَنَفَّسُ بِحُبِّ الحُسَین...
💌💗بسم الله الرحمن الرحیم 💌💗 قرائت دعای عهد جهت تعجیل در فرج امام زمــ❤️ـان اللّهُمَّ رَبَّ النُّورِ الْعَظیمِ، وَ رَبَّ الْکُرْسِىِّ الرَّفیعِ، وَ رَبَّ الْبَحْرِ الْمَسْجُورِ، وَ مُنْزِلَ التَّوْراةِ وَالْإِنْجیلِ وَالزَّبُورِ، وَ رَبَّ الظِّلِّ وَالْحَرُورِ، وَ مُنْزِلَ الْقُرْآنِ الْعَظیمِ، وَ رَبَّ الْمَلائِکَةِ الْمُقَرَّبینَ، وَالْأَنْبِیاءِ وَالْمُرْسَلینَ اَللّهُمَّ إِنّى أَسْأَلُکَ بوَجْهِکَ الْکَریمِ، وَ بِنُورِ وَجْهِکَ الْمُنیرِ، وَ مُلْکِکَ الْقَدیمِ، یا حَىُّ یا قَیُّومُ، أَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ الَّذى أَشْرَقَتْ بِهِ السَّمواتُ وَالْأَرَضُونَ، وَ بِاسْمِکَ الَّذى یَصْلَحُ بِهِ الْأَوَّلُونَ وَالْآخِرُونَ، یا حَیّاً قَبْلَ کُلِّ حَىٍّ، وَ یا حَیّاً بَعْدَ کُلِّ حَىٍّ، وَ یا حَیّاً حینَ لا حَىَّ، یا مُحْیِىَ الْمَوْتى، وَ مُمیتَ الْأَحْیاءِ، یا حَىُّ لا إِلهَ إِلّا أَنْتَ. اللّهُمَّ بَلِّغْ مَوْلانَا الْإِمامَ الْهادِىَ الْمَهْدِىَّ الْقائِمَ بِأَمْرِکَ، صَلَواتُ اللَّهِ عَلَیْهِ وَ عَلى آبائِهِ الطّاهِرینَ، عَنْ جَمیعِ الْمُؤْمِنینَ وَالْمُؤْمِناتِ فى مَشارِقِ الْأَرْضِ وَ مَغارِبِها، سَهْلِها وَ جَبَلِها، وَ بَرِّها وَ بَحْرِها، وَ عَنّى وَ عَنْ والِدَىَّ مِنَ الصَّلَواتِ زِنَةَ عَرْشِ اللَّهِ، وَ مِدادَ کَلِماتِهِ، وَ ما أَحْصاهُ عِلْمُهُ، وَ أَحاطَ بِهِ کِتابُهُ. أَللّهُمِّ إِنّى أُجَدِّدُ لَهُ فى صَبیحَةِ یَوْمى هذا، وَ ما عِشْتُ مِنْ أَیّامى عَهْداً وَ عَقْداً وَ بَیْعَةً لَهُ فى عُنُقى، لا أَحُولُ عَنْها، وَ لا أَزُولُ أَبَداً. اَللّهُمَّ اجْعَلْنى مِنْ أَنْصارِهِ وَ أَعَوانِهِ، وَالذّابّینَ عَنْهُ، وَالْمُسارِعینَ إِلَیْهِ فى قَضاءِ حَوائِجِهِ، وَالْمُمْتَثِلینَ لِأَوامِرِهِ، وَالْمُحامینَ عَنْهُ، وَالسّابِقینَ إِلى إِرادَتِهِ، وَالْمُسْتَشْهَدینَ بَیْنَ یَدَیْهِ. اللّهُمَّ إِنْ حالَ بَیْنى وَ بَیْنَهُ الْمَوْتُ الَّذى جَعَلْتَهُ عَلى عِبادِکَ حَتْماً مَقْضِیّاً، فَأَخْرِجْنى مِنْ قَبْرى مُؤْتَزِراً کَفَنى، شاهِراً سَیْفى، مُجَرِّداً قَناتى، مُلَبِّیاً دَعْوَةَ الدّاعى فِى الْحاضِرِ وَالْبادى. اَللّهُمَّ أَرِنِى الطَّلْعَةَ الرَّشیدَةَ وَالْغُرَّةَ الْحَمیدَةَ، وَاکْحَُلْ ناظِرى بِنَظْرَةٍ مِنّى إِلَیْهِ، وَ عَجِّلْ فَرَجَهُ، وَ سَهِّلْ مَخْرَجَهُ، وَ أَوْسِعْ مَنْهَجَهُ، وَاسْلُکْ بى مَحَجَّتَهُ، وَ أَنْفِذْ أَمْرَهُ، وَاشْدُدْ أَزْرَهُ، وَاعْمُرِ اللّهُمَّ بِهِ بِلادَکَ ، وَ أَحْىِ بِهِ عِبادَکَ، فَإِنَّکَ قُلْتَ وَ قَوْلُکَ الْحَقُّ: ظَهَرَ الْفَسادُ فِى الْبَرِّ وَالْبَحْرِ بِما کَسَبَتْ أَیْدِى النّاسِ، فَأَظْهِرِ اللّهُمَّ لَنا وَلِیَّکَ وَابْنَ بِنْتِ نَبِیِّکَ الْمُسَمّى بِاسْمِ رَسُولِک حتّى لا یَظْفَرَ بِشَىْءٍ مِنَ الْباطِلِ إِلّا مَزَّقَهُ، وَ یُحِقَّ الْحَقَّ وَ یُحَقِّقَهُ، وَاجْعَلْهُ اللّهُمَّ مَفْزَعاً لِمَظْلُومِ عِبادِکَ وَ ناصِراً لِمَنْ لا یَجِدُ لَهُ ناصِراً غَیْرَکَ، وَ مُجَدِّداً لِما عُطِّلَ مِنْ أَحْکامِ کِتابِکَ، وَ مُشَیِّداً لِما وَرَدَ مِنْ أَعْلامِ دینِکَ، وَ سُنَنِ نَبِیِّکَ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ، وَاجْعَلْهُ اللّهُمَّ مِمَّنْ حَصَّنْتَهُ مِنْ بَأْسِ الْمُعْتَدینَ، اَللّهُمَّ وَ سُرَّ نَبِیَّکَ مُحَمَّداً صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ بِرُؤْیَتِهِ، وَ مَنْ تَبِعَهُ عَلى دَعْوَتِهِ، وَارْحَمِ اسْتِکانَتَنا بَعْدَهُ ، اللّهُمَّ اکْشِفْ هذِهِ الْغُمَّةَ عَنْ هذِهِ الْأُمَّةِ بِحُضُورِهِ، وَ عَجِّلْ لَنا ظُهُورَهُ، إِنَّهُمْ یَرَوْنَهُ بَعیداً وَ نَراهُ قَریباً، بِرَحْمَتِکَ یا أَرْحَمَ الرّاحِمینَ. ❤️الْعَجَلَ، اَلْعَجَلَ؛ یا مَولای یا صاحِبَ الزَّمانِ❤️ ❤️الْعَجَلَ، اَلْعَجَلَ؛ یا مَولای یا صاحِبَ الزَّمانِ❤️ ❤️الْعَجَلَ، اَلْعَجَلَ؛ یا مَولای یا صاحِبَ الزَّمانِ❤️ اللهم عجل الولیک الفرجــ✨ @zakhmiyan_eshgh
. ای سینه‌زن مخلص ارباب کجایی پایان نگرفت این غم جان‌سوز جدایی از ما برسان باز به ارباب سلامی این لحظه که مهمان شه کرببلایی ✍️، ۱۴۰۱/۰۵/۰۷ 🌴🌹🥀🌹🌴 هدیه به روح ملکوتی و بلندپرواز حاج‌قاسم سلیمانی صلوات 🌷