eitaa logo
🍁زخمیان عشق🍁
353 دنبال‌کننده
28.5هزار عکس
10.9هزار ویدیو
139 فایل
ارتباط با مدیر.. @Batau110 اسیرزمان شده ایم! مرکب شهادت ازافق می آیدتاسوارخویش رابه سفرابدی کربلاببرد اماواماندگان وادی حیرانی هنوزبین عقل وعشق جامانده اند اگراسیرزمان نشوی زمان شهادتت فراخواهدرسید.
مشاهده در ایتا
دانلود
48.37M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥بخشی از فعالیت های تفحص در دوره اخیر در شلمچه عراق و بازدید میدانی سردار باقرزاده فرمانده‌کمیته جستجوی مفقودین نشر معارف شهدا در ایتا #کانال_زخمیان_عشق @zakhmiyan_eshgh
🎥مستند ابراهیم ساره 🌷روایتی از زندگی شهید مدافع حرم ابراهیم عشریه 📺سه شنبه ساعت ۲۰ شبکه افق
برای دیده شدن کار نکنید برای دیده نشدن کار کنید... #گمنامی چکیده ‌ی درس جبهه است ... نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh @zakhmiyan_eshgh
🔸 شهید حسن آبشناسان : هر چه می گفتیم « برادر بروجردی بیا جلسه بگذاریم و نقاط ضعف و قوت ضد انقلاب را بررسی کنیم » می‌گفت : « ضد انقلاب نقاط قوت ندارد ، نقاط قوت ضدانقلاب نقاط ضعف ماست، ما اگر ضعف خود را بپوشانیم ضد انقلاب نقاط قوت ندارد. » #مسیح_کردستان #شهید_محمد_بروجردی نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh @zakhmiyan_eshgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 شهدا در عروسی... 💢حضور پنج شهید در یک عروسی 🎊داماد: شهید میثم علیجانی حاضرین: 🌹شهید مدافع حرم سالخورده 🌹شهید مدافع حرم فیروزآبادی 🌹شهید مدافع حرم علی عابدینی 🌹شهید مدافع حرم سیدرضا طاهر نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh @zakhmiyan_eshgh
در حرم آقا احمد ابن موسی (ع)روز بزرگداشت شاهچراغ دعاگو هستم😊 نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh
🌸🌿 ♨️ 🔹بعد از دایر شدن مجتمع‌هاے آموزشے رزمندگان در جبـهه، اوقات فراغت از جنگ را به تحصیل📖 می‌پرداختیم 🔹یکی از روزهای تابستان برای گرفتن امتحان ما را زیر سایه درختی جمع کردند. بعد از توزیع ورقه‌های امتحانی مشغول نوشتن شدیم📝 🔹خمپاره اندازهای دشمن☄ همزمان شروع کرده بودند. یک خمپاره در چند متریمان به زمین خورد🔥 همه بدون توجه، سرگرم جواب دادن به سؤالات بودند☺️ 🔹یک ترکش افتاد روی ورقه دوست بغل دستیم و چون گرم بود قسمتی از آن را سوزاند؛ ورقه را گرفت بالا و به ممتحن گفت: برگه من زخمی شده باید تا فردا به او مرخصی بدهی !😅 🔹همه خندیدند و شیطنت دشمن را به چیزی نگرفتند😂 نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh
سلام علیکم عرض ادب احترام شبتون مهدوی دوستان کتاب دختر شینا فعلا بارگذاری نمیشه
🌸🕊 #شهیـــــدانہ 🔹گویند #شهـــادت مهر قبولےست ڪه بر دلــ❤️ــت مے‌خورد... 🔹شهــــدا! دلــم لایق مهر شهادت نیست اما شما ڪہ نظـــر ڪنید؛ این ڪویر تشنه دریا مےشود با عطر شهادت. . . #شهـــــادت_آرزومه #اَللّهُمَّ‌ارْزُقْنا‌تَوْفِیقَ‌الشَّهادَةِ‌فِی‌سَبِیلِکَ نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh @zakhmiyan_eshgh
غم عشقت زده آتش به دل و زندگیم عشق من گوهر نایاب کدام دریا یی #یاس_خادم_الشهدا_رمضانی_ #رمان 💓عاشقانه دو مدافع🕊 نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh
🍁زخمیان عشق🍁
غم عشقت زده آتش به دل و زندگیم عشق من گوهر نایاب کدام دریا یی #یاس_خادم_الشهدا_رمضانی_ #رمان 💓عاش
بِسمـِ‌اللهِ‌الرَّحمنِ‌الرَّحیمِ .....خواستگاریت با دست زد پشتمو گفت: اسماء قسمت هر چی باشه همون میشه، اگه یه نفر واقعا قسمت آدم باشه همه چی خود بخود پیش میره باور کن من سختگیر نیستم. - نمیدونم چرا یاد سجادی افتادم - و گفتم آهان بله استفاده بردیم از صحبت هاتون زهرا خانوم خوب دیگه من پاشم برم کلی کار دارم - إ کجا؟بودی حاالا بمون واسه شام. نه دیگه قربانت. باید برم کار دارم - باشه پس سلام برسون به مامانت اینا چشم حتما. تو هم بیا پیش ما خدافظ - چشم حتما خدافظ _ اوووووف خدا بگم چیکارت نکنه اردالان رفتم اتاقم ولو شدم رو تخت و از خستگی خوابم برد با تکون های اردالان بیدار شدم _ بیدار شو تنبل خانم ساعت ۱۰پاشو شام حاضره پتورو کشیدم رو سرمو گفتم شام نمیخورم پتو رو از روم کشیدو گفت خب نخور پاشو ببینم چیشد آمارشو گرفتی؟ خندیدم و گفتم اهان پس واسه امار اومدی خواستم یکم اذیتش کنم خیلی جدی بلند شدم و دستم و گذاشتم رو شونه ی اردالان و گفتم: خیلی دوسش داری - با یه حالت مظلومانه ای گفت: اووهووم سرمو انداختم پایین و با ناراحتی گفتم متاسفم اردالان . یکی دیگرو دوست داره. باید فراموشش کنی... _ دستمو از رو شونش برداشت و آهی کشیدو گفت بیا شام حاضره و از اتاق رفت بیرون سر سفره ی شام اردالان همش باغذاش بازی میکرد مامان نگران پرسید: اردالان چیزی شده غذارو دوست نداری؟ _ مامان جان اشتها ندارم إ تو که گشنت بود تا االان دلم براش سوخت با دست بهش اشاره دادم و بهش گفتم شوخی کردم چشماشو گرد کرد و انگشت اشارشو به نشونه ی تحدید تکون دادو گفت به حسابت میرسم. وشروع کرد به تند تند غذا خوردن ... اون شب با مامان صحبت کردم مامان وقتی فهمید میخواست از خوشحالی بال دربیاره و قرار شد فردا با مادر زهرا صحبت کنه انقد خوشحال بود که یادش رفت بپرسه که امروز چیشد با سجادی کجا رفتی منم هیچی نگفتم هییییییی .... _ چقد سخته تصمیم گیری. کاش یکی کمکم میکرد یکی امیدوارم میکرد به آینده... بعد از یک هفته کلنجار رفتن با خودم باالخره جواب سجادی رو دادم .... با مریم داشتیم وارد دانشگاه میشدیم که سجادی و محسنی رو دیدیم تا ما رو دیدن وایسادن و همونطوری که به زمین نگاه میکردند سلام دادن مریم که این رفتار براش غیر عادی بود با تعجب داشت بهشون نگاه میکرد خندم گرفت و درگوشش گفتم: _ اونطوری نگاه نکن االان فکر میکنن خلی ها جواب سلامشونو دادیم داشتند وارد دانشگاه میشدند که صداش کردم آقای سجادی با تعجب برگشت سمتم و گفت بله با منید؟ بله باشمام اگه میشه چند لحظه صبر کنید. یه عرض کوچیک داشتم خدمتتون _ بله بله حتما بعد هم به محسنی اشاره کرد که تو برو تو مریم هم همراه محسنی رفت داخل - خوب بفرمایید در خدمتم خانم محمدی راستش آقای سجادی من فکرامو کردم خیلی سخت بود تصمیم گیری اما خوب نمیتونستم شما رو منتظر نگه دارم _ سجادی که از استرس همینطور با سوویچ ماشین بازی میکرد پرید وسط حرفمو گفت: خانم محمدی اگه بعد از یک هفته فکر کردن جوابتون منفیه خواهش میکنم بیشتر فکر کنید من تا هر زمانی که بگید صبر میکنم _ خندیدم و گفتم: مطمئنید صبر میکنید شما همین االان هم صبر نکردید من حرفمو کامل بزنم معذرت میخوام خانم محمدی - در هر صورت من مخالفتی ندارم... ✍خانم علی‌آبادی ادامه دارد... نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh @zakhmiyan_eshgh
🍁زخمیان عشق🍁
بِسمـِ‌اللهِ‌الرَّحمنِ‌الرَّحیمِ #عاشقانه_دو_مدافع #قسمت_بیست_و_هفتم .....خواستگاریت با دست زد
بِسمـِ‌اللهِ‌الرَّحمنِ‌الرَّحیمِ سرشو آورد باالا و با هیجان گفت جدی میگید خانم محمدی ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ - بله کاملا پس اجازه هست ما دوباره خدمت برسیم با خانواده؟ - اینو دیگه باید از خانوادم بپرسید با اجازتون وارد کلاس شدم و رفتم پیش مریم نشستم اما سجادی نیومد مریم زد به شونم و گفت:إ اسماء سجادی کو پس نمیدونم واالا پشت سرم بود چی بهش گفتی مگه هیچی جواب خواستگاریشو دادم. _ حتما جواب منفی دادی به جوون مردم رفته یه بلایی سر خودش بیاره بازوشو فشار دادم و با خنده گفتم نخیر اتفاقا برعکس إ خرشدی باالخره پس فکر کنم ذوق مرگ شده. اسماء شیرینی یادت نره ها باشه بابا کشتی تو منو بعدشم هنوز خبری نیست که وارد خونه شدم که مامان صدام کرد اسماااااء سلام جانم بیا کارت دارم باشه مامان بزار لباسامو... نذاشت حرفم تموم بشه _ همین الان بیا.. بله مامان مادر سجادی زنگ زده بود. تو ازجوابی که به سجادی دادی مطمئنی مگه برای شما مهمه مامان چپ چپ نگاهم کرد و گفت این حرفت یعنی چی _ خب راست میگم دیگه مامان همش فکرت پیش اردلانه تو این یه هفته ۴ بار رفتی با مادر زهرا حرف زدی تا باالخره راضیشون کنی اما یه بار از من پرسیدی میخوای چیکار کنی نظرت چیه _ اسماء من منتظر بودم خودت بیای باهام حرف بزنی و ازم کمک بخوای ترسیدم اگه چیزی بگم مثل دفعه ی قبل... حرفشو قطع کردم و گفتم مامان خواهش میکنم از گذشته چیزی نگو _ باشه دخترم. مگه میشه تو برام مهم نباشی - مگه میشه حاالا که قراره مهم ترین تصمیم زندگیتو بگیری به فکرت نباشم بعدشم تو عاقل تر از این حرفایی مطمئن بودم تصمیم درستی میگیری باشه مامان من خستم میرم بخوابم وایسااا. من بهشون گفتم با پدرت حرف میزنم بعد بهشون خبر میدم الان هم بابا و اردالان رفتن واسه تحقیق تو دلم گفتم چه عجب و رفتم تو اتاقم اردلان و بابا تحقیق هاشونو کرده بودند و راضی بودن و قرار شده بود سجادی خانوادش آخر هفته بیان برای گذاشتن قرار مدار عقد. یک شب قبل از بله برون اردلان اومد تو اتاقمو گفت... - اسماء پاشو بریم بیرون با بی حوصلگی گفتم کار دارم نمیتونم بیام روسریمو با زور سرم کرد و چادرمم گرفت دستش و با زور هلم داد بیرون _ صداشو کلفت کردو گفت وقتی داداش بزرگترت یه چیزی میگه باید بگی چشم با دادو بیداد هام نتونستم جلوشو بگیرم خوب حداقل وایسا آماده شم - باشه تو ماشین منتظرم زودباش سرمو تکیه داده بودم به پنجره و با چشم ماشین هایی رو که با سرعت ازمون رد میشدن رو دنبال میکردم با صدای اردالان به خودم اومدم. - اسماء تو چته مثلا فردا بله برونته باید خوشحال باشی چرا انقد پکری؟ نکنه از تصمیمت پشیمونی هنوز دیر نشده ها آهی کشیدم و گفتم: چیزی نیست نمیخوای حرف بزنی کجا داری میری اردلان برگرد خونه حوصله ندارم. _ داشتم میرفتم کهف الشهدا باشه حالا که دوست نداری برمیگردم الان صاف نشستم و گفتم: نه نه برو کهف و دوست داشتم آرامش خاصی داشت. نیم ساعت داخل کهف بودم خیلی آروم شدم تو این یه هفته همش استرس و نگرانی داشتم هم بخاطر جوابی که به سجادی دادم هم بی خیالی مامان - اردالان اومد کنارم نشست: اسماء میدونم استرس داری واسه فردا آهی کشیدم و گفتم. نمیدونی اردلان من تو وضعیت بدیم یکم میترسم به کمک مامان احتیاج دارم اما... - اینطوری نگو اسماء باور کن مامان به فکرته.. بیخیال به هر حال ممنون بابت امشب واقعا احتیاج داشتم.. یک ساعت به اومدن سجادی مونده بود... _ خونه شلوغ بود مامان بزرگترهای فامیلو دعوت کرده بود همه مشغول حرف زدن باهم بودن... ✍خانم علی‌آبادی ادامه دارد... نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh
از کـودکی معطر به آغوشـم بودی ... حالا که بزرگ شدی جهانی معطر به تـوست ... #شهید_سیداسماعیل_موسوی🌷 صبوری دل مـادران و پـدران شهــدا صلوات .. #شبتـــــون_آرام_بایاد_شھـــــدا🌹 #کانال_زخمیان_عشق نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh
🍁زخمیان عشق🍁
شهادت ۳ نفر از پاسداران پیرانشهری در درگیری با گروهک‌های تروریستی 🔹دقایقی پیش عده ای ناشناس در ورودی شهرستان پیرانشهر به خودروی سپاه تیراندازی کردند که طی این حادثه سه نفر شهید و یک نفر مجروح شد. 🔹به گزارش کانال اخبار امنیتی دفاعی، دقایقی پیش در حوالی ترمینال روستایی شهرستان مرزی پیرانشهر عده‌ای ناشناس که هویت آنها مشخص نیست به سمت خودروی سپاه تیراندازی کردند که طی این حادثه تروریستی سه نفر شهید و یک نفر مجروح شد. 🔹هنوز جزئیات این حادثه تروریستی مشخص نیست و موضوع در دست بررسی است. 🔹منابع رسمی در خصوص این حادثه اظهارنظر نکرده‌اند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💌💗بسم الله الرحمن الرحیم 💌💗 قرائت دعای عهد جهت تعجیل در فرج امام زمــ❤️ـان اللّهُمَّ رَبَّ النُّورِ الْعَظیمِ، وَ رَبَّ الْکُرْسِىِّ الرَّفیعِ، وَ رَبَّ الْبَحْرِ الْمَسْجُورِ، وَ مُنْزِلَ التَّوْراةِ وَالْإِنْجیلِ وَالزَّبُورِ، وَ رَبَّ الظِّلِّ وَالْحَرُورِ، وَ مُنْزِلَ الْقُرْآنِ الْعَظیمِ، وَ رَبَّ الْمَلائِکَةِ الْمُقَرَّبینَ، وَالْأَنْبِیاءِ وَالْمُرْسَلینَ اَللّهُمَّ إِنّى أَسْأَلُکَ بوَجْهِکَ الْکَریمِ، وَ بِنُورِ وَجْهِکَ الْمُنیرِ، وَ مُلْکِکَ الْقَدیمِ، یا حَىُّ یا قَیُّومُ، أَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ الَّذى أَشْرَقَتْ بِهِ السَّمواتُ وَالْأَرَضُونَ، وَ بِاسْمِکَ الَّذى یَصْلَحُ بِهِ الْأَوَّلُونَ وَالْآخِرُونَ، یا حَیّاً قَبْلَ کُلِّ حَىٍّ، وَ یا حَیّاً بَعْدَ کُلِّ حَىٍّ، وَ یا حَیّاً حینَ لا حَىَّ، یا مُحْیِىَ الْمَوْتى، وَ مُمیتَ الْأَحْیاءِ، یا حَىُّ لا إِلهَ إِلّا أَنْتَ. اللّهُمَّ بَلِّغْ مَوْلانَا الْإِمامَ الْهادِىَ الْمَهْدِىَّ الْقائِمَ بِأَمْرِکَ، صَلَواتُ اللَّهِ عَلَیْهِ وَ عَلى آبائِهِ الطّاهِرینَ، عَنْ جَمیعِ الْمُؤْمِنینَ وَالْمُؤْمِناتِ فى مَشارِقِ الْأَرْضِ وَ مَغارِبِها، سَهْلِها وَ جَبَلِها، وَ بَرِّها وَ بَحْرِها، وَ عَنّى وَ عَنْ والِدَىَّ مِنَ الصَّلَواتِ زِنَةَ عَرْشِ اللَّهِ، وَ مِدادَ کَلِماتِهِ، وَ ما أَحْصاهُ عِلْمُهُ، وَ أَحاطَ بِهِ کِتابُهُ. أَللّهُمِّ إِنّى أُجَدِّدُ لَهُ فى صَبیحَةِ یَوْمى هذا، وَ ما عِشْتُ مِنْ أَیّامى عَهْداً وَ عَقْداً وَ بَیْعَةً لَهُ فى عُنُقى، لا أَحُولُ عَنْها، وَ لا أَزُولُ أَبَداً. اَللّهُمَّ اجْعَلْنى مِنْ أَنْصارِهِ وَ أَعَوانِهِ، وَالذّابّینَ عَنْهُ، وَالْمُسارِعینَ إِلَیْهِ فى قَضاءِ حَوائِجِهِ، وَالْمُمْتَثِلینَ لِأَوامِرِهِ، وَالْمُحامینَ عَنْهُ، وَالسّابِقینَ إِلى إِرادَتِهِ، وَالْمُسْتَشْهَدینَ بَیْنَ یَدَیْهِ. اللّهُمَّ إِنْ حالَ بَیْنى وَ بَیْنَهُ الْمَوْتُ الَّذى جَعَلْتَهُ عَلى عِبادِکَ حَتْماً مَقْضِیّاً، فَأَخْرِجْنى مِنْ قَبْرى مُؤْتَزِراً کَفَنى، شاهِراً سَیْفى، مُجَرِّداً قَناتى، مُلَبِّیاً دَعْوَةَ الدّاعى فِى الْحاضِرِ وَالْبادى. اَللّهُمَّ أَرِنِى الطَّلْعَةَ الرَّشیدَةَ وَالْغُرَّةَ الْحَمیدَةَ، وَاکْحَُلْ ناظِرى بِنَظْرَةٍ مِنّى إِلَیْهِ، وَ عَجِّلْ فَرَجَهُ، وَ سَهِّلْ مَخْرَجَهُ، وَ أَوْسِعْ مَنْهَجَهُ، وَاسْلُکْ بى مَحَجَّتَهُ، وَ أَنْفِذْ أَمْرَهُ، وَاشْدُدْ أَزْرَهُ، وَاعْمُرِ اللّهُمَّ بِهِ بِلادَکَ ، وَ أَحْىِ بِهِ عِبادَکَ، فَإِنَّکَ قُلْتَ وَ قَوْلُکَ الْحَقُّ: ظَهَرَ الْفَسادُ فِى الْبَرِّ وَالْبَحْرِ بِما کَسَبَتْ أَیْدِى النّاسِ، فَأَظْهِرِ اللّهُمَّ لَنا وَلِیَّکَ وَابْنَ بِنْتِ نَبِیِّکَ الْمُسَمّى بِاسْمِ رَسُولِک حتّى لا یَظْفَرَ بِشَىْءٍ مِنَ الْباطِلِ إِلّا مَزَّقَهُ، وَ یُحِقَّ الْحَقَّ وَ یُحَقِّقَهُ، وَاجْعَلْهُ اللّهُمَّ مَفْزَعاً لِمَظْلُومِ عِبادِکَ وَ ناصِراً لِمَنْ لا یَجِدُ لَهُ ناصِراً غَیْرَکَ، وَ مُجَدِّداً لِما عُطِّلَ مِنْ أَحْکامِ کِتابِکَ، وَ مُشَیِّداً لِما وَرَدَ مِنْ أَعْلامِ دینِکَ، وَ سُنَنِ نَبِیِّکَ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ، وَاجْعَلْهُ اللّهُمَّ مِمَّنْ حَصَّنْتَهُ مِنْ بَأْسِ الْمُعْتَدینَ، اَللّهُمَّ وَ سُرَّ نَبِیَّکَ مُحَمَّداً صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ بِرُؤْیَتِهِ، وَ مَنْ تَبِعَهُ عَلى دَعْوَتِهِ، وَارْحَمِ اسْتِکانَتَنا بَعْدَهُ ، اللّهُمَّ اکْشِفْ هذِهِ الْغُمَّةَ عَنْ هذِهِ الْأُمَّةِ بِحُضُورِهِ، وَ عَجِّلْ لَنا ظُهُورَهُ، إِنَّهُمْ یَرَوْنَهُ بَعیداً وَ نَراهُ قَریباً، بِرَحْمَتِکَ یا أَرْحَمَ الرّاحِمینَ. ❤️الْعَجَلَ، اَلْعَجَلَ؛ یا مَولای یا صاحِبَ الزَّمانِ❤️ ❤️الْعَجَلَ، اَلْعَجَلَ؛ یا مَولای یا صاحِبَ الزَّمانِ❤️ ❤️الْعَجَلَ، اَلْعَجَلَ؛ یا مَولای یا صاحِبَ الزَّمانِ❤️ اللهم عجل الولیک الفرجــ✨ @zakhmiyan_eshgh
18.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دعای صنمی قریش نشر معارف شهدا در ایتا #کانال_زخمیان_عشق @zakhmiyan_eshgh
💙🍃 🍃🍁 💠✍🏻و اما دعاے صنمی قریشی  🍂🍃بسم الله الرّحمن الرّحیم .. اللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ العَن صَنَمَی قُرَیشٍ وَ جِبتَیها وَ طاغُوتَیهاوَ إِفکَیها وَ إِبنَتَیهِما اللَّذینَ خالَفا أمرَک وَ أنکَرا وَحیَک وَ جَحَدا إِنعامَک وَ عَصَیا َرسُولَک وَ قَلَّبا دینَک وَ حَرَّفا کِتابَک وَ أحبا أعداءَک وَ جَحَدا آلاءَک وَ عَطَّلا أحکامَک وَ أبطَلا فَرائِضَک وَ ألحَدا فِی آیاتِک وَ عادَیا أولیاءَک وَ والَیا أعداءَک وَ خَرَّبا بِلادَک وَ أفسَدا عِبادَک اللّهُمَّ العَنهُما وَ أتباعَهُما وَ أولیاءَهُما وَ أشیاعَهُما وَ مُحِبّیهِما فَقَد أخرَبا بَیتَ النُّبُوَّه وَ رَدَما بابَه وَ نَقَضا سَقفَهُ وَ ألحَقا سَماءَهُ بِأرضِهِ وَ عالیَهُ بِسافِلِه وِ ظاهِرَهُ بِباطِنِه وَ استَأصَلا أهلَه وَ أبادا أنصارَه وَ قَتَلا أطفالَه وَ أخلَیا مِنبَرَه مِن وَصیِّه وَ وارِثِ عِلمِه وَ جَحَدا إمامَتَهُ وَ أشرَکا بِرَبِّهِما فَعَظِّم ذَنبَهُما وَ خَلِّدهُما فی سَقَرٍ وَ ما أدراکَ ما سَقَر لا تُبقی وَ لا تَذَر َاللّهُمَّ العَنهُم بِعَدَدِ کُلِّ مُنکَرٍأتَوهُ وَ حَقّ ٍاَخفَوهُ وَ مِنبَرٍ عََلوهُ وَ مُؤمِنٍ أرجَوهُ وَ مُنافِقٍ وَلَّوهُ وَ وَلیّ ٍآذُوهِ وَطَریدٍ آوَوهُ وَ صادِقٍ طَرَدوهُ وَ کافِرٍ نَصَرُوهُ وَ إِمامٍ َقهَرُوهُ وَ فَرضٍ غَیَّرُوهُ وَ أثَرٍ أنکَرُوهُ وَ شَرٍّ آثَرُوهُ وَ دَمٍ أراقُوهُ وَ خَیرٍ بَدَّلُوهُ وَ ُکفرٍ نَصَبُوهُ وَ إرثٍ غَصَبُوهُ وَ فَیءٍ اقتَطَعُوهُ وَ سُحتٍ اَکَلُوهُ وَ خُمسٍ استَحَلُّوهُ وَ باطِلٍ أسَّسُوهُ وَ جَورٍ بَسَطُوهُ وَ نِفاقٍ أسرَوُهُ وَ غَدرٍ أضمَرُوهُ وَ ظلمٍ نَشَرُوهُ وَ وَعدٍ أخلَفُوهُ وَ أمانٍ خانُوهُ وَ عَهدٍ نَقَضُوهُ وَ حَلالٍ حَرَّمُوهُ وَ حَرامٍ أحَلُّوهُ وَ بَطنٍ فَتَقُوهُ وَ جَنینٍ أسقَطُوهُ وَ ضِلعٍ دَقُّوهُ وَ صَکٍّ مَزَّقُوهُ وَ شَملٍ بَدَّدُوهُ وَ عَزیزٍ أذَلُّوهُ وَ ذَلیلٍ أعَزُّوهُ وَ حَقٍّ مَنَعُوهُ وَ کِذبٍ دَلَّسُوهُ وَ حُکمٍ قَلَّبَوهُ .اللّهُمَّ العَنهُم بِکُلِّ آیَهٍ حَرَّفُوها وَ فَریضَهٍ تَرَکُوها وَ سُنَهٍ غَیَّرُوها وَ رُسُومٍ مَنَعُوها وَ أحکامٍ عَطَّلُوها وَ بَیعَهٍ نَکَسُوها وَ دَعوى أبطَلُوها وَ بَیِّنَهٍأنکَرُوها وَ حیلَهٍ أحدَثُوها وَ خیانَهٍ أورَدُوها وَ عَقَبَهٍ اِرتَقُوهاوَ دِبابٍ دَحرَجُوها وَ أزیافٍ لَزَمُوها وَ شَهاداتٍ کَتَمُوها وَ وَصیَّهٍ ضَیَّعُوها .اللّهُمَّ العَنهُما فی مَکنُونِ السِّر وَ ظاهِرِ العَلانیَهِ لَعناً کَثیراً أبَداً دائِمَاً دائِباً َسرمَداً لا انقِطاعَ لِأمَدِه وَ لا نَفادَ لِعَدَدِه لَعناً یَغدُو أوَّلُهُ وَ لا یَرُوحَ آخِرُهُ لَهُم وَ لِأعوانِهِم وَ أنصارِهِم وَ مُحِبّیهِم وَ مُوالیهِم وَ المُسَلِّمینَ لَهُم وَ المائِلینَ إلَیهِم وَ الناهِضینَ بِاحتِجاجِهِم وَ المُقتَدینَ بِکَلامِهِم وَ المُصَدِّقینَ بِأحکامِهِم .. 🍂🍃پس چهار مرتبه بگو : اللّهُمَّ عَذِّبهُم عَذاباً یَستَغیثُ مِنهُ أهلُ النّار آمینَ رَبَّ العالَمین ../. ▪️✔️ذڪات این نسخه: اگر بتوانید به همراه این ختم ذڪاتش را هم بپردازید اثرش قویتر و نزدیڪتر میشه ۱-به ازاے هر روزے ڪه میخوانید مبلغ ۵۰۰ تومان ڪنار بگزارید تا روزے ڪه ختم تمام شود و بعد پولها را به یه نفر صدقه کنید ۲-بعد از هر بار خواندن دو رڪعت نماز براے حضرت علی (ع) بخوانید و ۱۴ صلوات هم بفرستید نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh
💚بسم الله الرحمن الرحیم💚 🌹چله دعای صنمی قریش🌹 ❤️سلامتی ظهور امام زمان عج❤️ 🌷حاجت روا یی همه اعضای کانال🌷 🕊هر روز هدیه به یک شهید🕊 🌹❣ختم ‌ دعای صنمی قریش🌹❣ ⬅️ روز15 هدیه به شهید 💓حضرت امام سجاد رسول خلیلی💓 #کانال_زخمیان_عشق @zakhmiyan_eshgh
💐 #تلاوت_روزانه_قرآن_کریم 💐 #چهارشنبه۱۹تیر_ماه_۹۸ 💐 #امروز_صفحه۳۴۸ 💐 #کانال_زخمیان_عشق ╔═ ⚘════⚘ ═╗ @zakhmiyan_eshgh ╚═ ⚘════⚘ ═╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌻روز چهارشنبه به نام حضرت_موسى بن جعفر و حضرت رضا و حضرت جواد و حضرت هادى علیهم السلام است. زیارت آن بزرگواران: السَّلامُ عَلَیْکُمْ یَا أَوْلِیَاءَ اللهِ السَّلامُ عَلَیْکُمْ یَا حُجَجَ اللهِ السَّلامُ عَلَیْکُمْ یَا نُورَ اللهِ فِی ظُلُمَاتِ الْأَرْضِ السَّلامُ عَلَیْکُمْ صَلَوَاتُ اللهِ عَلَیْکُمْ وَ عَلَى آلِ بَیْتِکُمْ الطَّیِّبِینَ الطَّاهِرِینَ بِأَبِی أَنْتُمْ وَ أُمِّی لَقَدْ عَبَدْتُمُ اللهَ مُخْلِصِینَ وَ جَاهَدْتُمْ فِی اللهِ حَقَّ جِهَادِهِ حَتَّى أَتَاکُمُ الْیَقِینُ فَلَعَنَ اللهُ أَعْدَاءَکُمْ مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ أَجْمَعِینَ وَ أَنَا أَبْرَأُ إِلَى اللهِ وَ إِلَیْکُمْ مِنْهُمْ یَا مَوْلایَ یَا أَبَا إِبْرَاهِیمَ مُوسَى بْنَ جَعْفَرٍ یَا مَوْلایَ یَا أَبَا الْحَسَنِ عَلِیَّ بْنَ مُوسَى یَا مَوْلایَ یَا أَبَا جَعْفَرٍ مُحَمَّدَ بْنَ عَلِیٍّ یَا مَوْلایَ یَا أَبَا الْحَسَنِ عَلِیَّ بْنَ مُحَمَّدٍ أَنَا مَوْلًى لَکُمْ مُؤْمِنٌ بِسِرِّکُمْ وَ جَهْرِکُمْ مُتَضَیِّفٌ بِکُمْ فِی یَوْمِکُمْ هَذَا وَ هُوَ یَوْمُ الْأَرْبِعَاءِ وَ مُسْتَجِیرٌ بِکُمْ فَأَضِیفُونِی وَ أَجِیرُونِی بِآلِ بَیْتِکُمُ الطَّیِّبِینَ الطَّاهِرِینَ. سلام بر شما اى دوستان خدا، سلام بر شما اى حجتّ هاى خدا، سلام بر شما اى نور خدا در تاريكي هاى زمين، سلام بر شما، درودهاى خدا بر شما و بر خاندان پاكيزه و پاكتان، پدر و مادرم فدايتان، به راستى خدا را خالصانه پرستيديد و در راه خدا آنچنان كه شايسته بود جهاد نموديد تا مرگ شما را دربر گرفت، لعنت خدا بر دشمنانتان از تمام پريان و آدميان، من به سوى خدا و به سوى شما از دشمنانتان بيزارى می جويم، اى سرور من يا ابا ابراهيم موسى بن جعفر، اى سرور من يا ابا الحسن علی بن موسى، اى سرور من يا ابا جعفر محمّد بن على، اى سرور من يا ابا الحسن على بن محمّد، من دل بسته شما هستم، ايمان دارم به نهان و آشكار شما، در اين روز شما كه روز چهارشنبه است از شما درخواست پذيرايى دارم، و به بارگاه شما پناه می جويم، پس مرا پذيرا باشيد و پناهم دهيد، به حقّ خاندان پاكيزه و پاكتان. نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh
یڪ زمانی ؛ فهمِ تڪلیف و ادایِ آن برای خیلی ها سخت بود..! ولی بودند کسانی‌که به‌ راحتی از تشخیـص و ادایِ آن بر آمدند ... #شهید_نوجوان #علیرضا_محمودی_پارسا صبحتون شهدایی نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh @zakhmiyan_eshgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📌 به نقل از همسر شهید : بار آخر به شهید گفتم من باردارم الان نرو. گفت می‌روم و زود برمی‌گردم. برای به دنیا آمدن بچه می‌آیم. خیالم را جمع می‌کرد و نمی‌گذاشت نگران شوم. میثم هر وقت عکس دوستان شهیدش را که در خان‌طومان به شهادت رسیدند می‌دید، خیلی بی‌تابی می‌کرد. سعی داشت جلوی من گریه نکند ولی من متوجه بودم. از هم‌دوره‌ای‌های میثم، شهید مدافع حرم محمد تقی سالخورده و شهید مبارزه با گروهک تروریستی پژاک شهید محمد منتظر قائم بودند که علاقه زیادی به این شهدا داشت. از وقتی از خان‌طومان برگشت برای شهید سالخورده بی‌تاب بود.... برای رفتن میثم به مأموریت‌هایش مخالفت نمی‌کردم. همیشه ته دلم راضی بود. هرچند برای یک خانم دوری از تکیه‌گاه زندگی‌اش سخت است. ولی خب همه مشکلات را تحمل می‌کردم و اعتراض نمی‌کردم. دلتنگش می‌شدم اما میثم می‌دانست ته دلم رضایت دارم.  سوریه رفته بود خواب دیدم از ناحیه گردن مجروح شده است. بعداً خبر مجروحیتش را آوردند. سالروز تولدش یعنی 21 فروردین جانباز شد و هیچ گاه پیش من حرف از رفتن و شهید شدن نمی‌زد. همیشه می‌گفت برمی‌گردم. با شناختی که از دین داشت علاقه‌مند بود برای دفاع از اسلام برود. دفاع از دین برایش مرز نداشت. اولین باری که به سوریه اعزام شد خیلی خوشحال بود. می‌گفت حضرت زینب(س) اسممان را جزو مدافعان حرمش ثبت کرد. هرچند در سوریه شهید نشد، ولی عاقبت شهادت را برای خودش خرید. فرزندم پدرش را ندید، اما از همسرم اسطوره‌ای برایش می‌سازم و دوست دارم پسرم هم شهید شود. چون میثم می‌گفت پسرم باید طوری تربیت شود که شهید شود. 📎 پی نوشت : امیر سجاد ، فرزند شهید میثم علجیانی 90 روز پس از شهادت پدرش چشم به جهان گشود. شهید علیجانی متولد سال1366 اصالتاً اهل شهرستان بابلسر از نیروهای لشکر عملیاتی 25 کربلا بود که در 18 تیر سال 96 حین ماموریت جهت تامین امنیت مرزهای شمالغرب کشور به خیل شهیدان پیوست نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh
در کوله بارم چیزی ندارم ؛ غیر از دلی مستِ شوقِ شهادت ... #شهید_امنیت #میثم_علیجانی #سالروز_شهـادت نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا