قدر مردانگیهایشان را بدانیم ...
📸 خبرگزاری فرانسه: ۲۰ ژوئن ۱۹۸۸
اسرای نوجوان ایرانی در مرز ایران و عراق
[ مهران بعد از عملیات چلچراغ ]
#اسارت
#برای_ایران
#نوجوانان_آزاده
#سالروز_بازگشت_آزادگان
✍💞سرباز ولایت 💞
🤍خادم الشهدا مدیر کانال🤍
💚نشر معارف شهدا درایتا👇👇👇
❤️👆#کانال_زخمیان_عشق
@zakhmiyan_eshgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یکی از بهترین مواکب طریق
موکب الشهدا بود
جاتون سبز ....🕊
•
.
اگرصراطمستقیممےجویۍبیا . .
ازاینمستقیمترراهےوجودندارد . . !
⸤حُبُالحُسین♥️🔗⸣
#شهیدآوینۍ🌿 | #محـرم
✍💞سرباز ولایت 💞
خادم الشهدا مدیر کانال
💚نشر معارف شهدا درایتا👇👇👇
❤️👆#کانال_زخمیان_عشق
@zakhmiyan_eshgh
کاری که انجام میدهید،حتی نایستید که کسی بگویدخسته نباشید!
ازهمان در پشتی بیرون بروید.
چون اگر تشکر کنند،تو دیگر اجرت را گرفته وچیزی برای آن دنیایت باقی نمیماند
شهیدحسن تهرانی مقدم🌷
✍💞سرباز ولایت 💞
خادم الشهدا مدیر کانال
💚نشر معارف شهدا درایتا👇👇👇
❤️👆#کانال_زخمیان_عشق
@zakhmiyan_eshgh
📷روایت شهیدی که منافقان زنده پوستش را کندند
🔹مادر شهید رضوی در خصوص ویژگیها و سرگذشت فرزندش میگوید: " زمانی که ۱۱ ساله بود، یک روز بلند شد و پتویش را زیر بغلش گرفت. گفتم: «چرا پتو را زیر بغلت گرفتی؟» جواب داد: «میخواهم به جبهه بفرستمش.» گفتم: «پس خودت چی؟» گفت: «رزمندگان در جبهه هستند و با سختی و در سرما برای ما میجنگند، آنوقت من راحت باشم؟» ما به او پول دادیم که یک پتو بخرد و آن را به جبهه بفرستد. خیلی خوشحال شد."
🔹مادر این شهید والا مقام در ادامه در خصوص عشق و ارادت فرزندش به ائمه اطهار (ع) میگوید: "عشق خیلی زیادی به حضرت زهرا(س) و حضرت زینب(س) و امامحسین(ع) داشت. ایام محرم و عزاداری در هیئتها بود و عشقش قابل وصف نبود. قبل اینکه شهید شود، هر موقع تهران بود، میرفت روی قبر شهدا میخوابید و با آنها صحبت میکرد. با خدا راز و نیاز میکرد و خیلی دوست داشت، شهید شود."
شهید#سیدمهدی_رضوی🕊🌹
✍💞سرباز ولایت 💞
خادم الشهدا مدیر کانال
💚نشر معارف شهدا درایتا👇👇👇
❤️👆#کانال_زخمیان_عشق
@zakhmiyan_eshgh
35.46M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞 مستند کوتاه «تاریخچۀ پیادهروی اربعین؛ از سال ۶۱ قمری تا امروز»
🔻پیادهروی اربعین از آیینهای امروز و دیروز نیست؛ قصههای فراوانی دارد از همان اولین اربعین ۶۱ قمری تا امروز که ۱۳۸۴ سال میگذرد. در این مستند کوتاه گذری کردهایم بر همین قصهها.
#اربعین
#امام_حسین
✍💞سرباز ولایت 💞
خادم الشهدا مدیر کانال
💚نشر معارف شهدا درایتا👇👇👇
❤️👆#کانال_زخمیان_عشق
@zakhmiyan_eshgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 روایتی قابل تامل از همسر شهید حمید باکری...
واقعا ما چقدر پای کار دین خدا هستیم!!
عشقی و دلبخواهی کار می کنیم یا...
ای کاش مثل شما بودیم شهــدا...
✍💞سرباز ولایت 💞
خادم الشهدا مدیر کانال
💚نشر معارف شهدا درایتا👇👇👇
❤️👆#کانال_زخمیان_عشق
@zakhmiyan_eshgh
شهیدی که محاسبه و مراقبه اعمالش اولویت زندگیاش بود
🔹یک شب، شهید علی اکبر مقصودی نماز شبش را خواند و خوابید ولی برای نماز صبحش بیدار نشد، آن روز به شدت گریه کرد و بمدت سه روز، روزه گرفت. وقتی که نماز نافله شب علی اکبر، قضا میشد بسیار ناراحت بود و قضای آنرا در هر صورت می خواند.
🔹علی اکبر مقصودی به محاسبه و مراقبه در تمام ساعات زندگیاش می پرداخت و پس از شهادتش، دفترچههای محاسبه او به دست خانوادهاش رسید و مطالب آن حاصل دقتش در حالت و رفتار و سکناتش بود. او کمترین اشتباهش را مینوشت و هر شب برای رفع اشتباهاتش از خدا توفیق طلبیده و درخواست طلب و توبه کرده است.
✍💞سرباز ولایت 💞
🤍خادم الشهدا مدیر کانال🤍
💚نشر معارف شهدا درایتا👇👇👇
❤️👆#کانال_زخمیان_عشق
@zakhmiyan_eshgh
توپ را در دستش گرفت. آمد بزند که صدائی آمد!
الله اکبر...
ندای اذان ظهر بود.
توپ را روی زمین گذاشت. رو به قبله ایستاد و بلند بلند اذان گفت.
در فضای دبیرستان صدایش پیچید...
بچه ها رفتند. عده ای برای وضو، عده ای هم برای خانه.
او مشغول نماز شد. همانجا داخل حیاط.
بچه ها پشت سرش ایستادند. جماعتی شد داخل حیاط. همه به او اقتدا کردیم.
📚کتاب سلام بر ابراهیم1
یکى از بزرگترین نعمت هاى خدا نماز است.
نماز به ما این فرصت را می دهد که هر روزى چند بار ناگزیر با خداى خودمان حرف بزنیم، از او کمک بخواهیم، به او عرض نیاز کنیم. غالبا قدر نماز و اهمیت نماز را نمی دانیم.
فرموده اند: نماز مثل چشمه آبى است در خانه شما، که روزى پنج بار در این چشمه آب شستشو می کنید.
این شستشو می تواند براى دل هاى جوان آثار ماندگارى داشته باشد.
#نماز
✍💞سرباز ولایت 💞
🤍خادم الشهدا مدیر کانال🤍
💚نشر معارف شهدا درایتا👇👇👇
❤️👆#کانال_زخمیان_عشق
@zakhmiyan_eshgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
برای جاماندگان😔🚶🏻♂
نماهنگ آغوش
محمدابراهیمی اصل
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فواره تو مشایه 😳☺️
🔴پیام مهم که حتما باید ذخیرهاش کنید
🤚حتما برگشت از کربلا باید به گاراژهای شهر (ترمینالهای ماشین و اتوبوس و ون) مراجعه کنید در این پست سعی کردیم لوکیشن گاراژهای شهر رو قرار دادیم
🚌 آدرس گاراژ های ماشین های کربلا
1⃣ گاراژ کبیر (انتهای شارع العباس):
(چهار روز به اربعین تا دوروز بعد از اربعین فعال می باشد و برای اکثر مرز ها و شهرهای عراق اتوبوس مینی بوس و ون و تاکسی دارد)
https://nshn.ir/2bZTxy2ASRLF
2⃣ گاراژ الاحیاء خیابان شهدا
( برای اکثر شهر ها ماشین وجود دارد ولی سه روز به اربعین بدلیل ازدحام جمعیت به گاراژ کبیر منتقل میشود)
https://nshn.ir/7bZy3RQASdUg
3⃣گاراژ بغداد:
https://nshn.ir/vbZacGyASU9p
(ابتدای مسیر خیابان بغداد فعلا تا اطلاع ثانوی ماشین برای کاظمین و سامرا و بغداد وجود دارد)👇
https://nshn.ir/sbZl-t_ASKLi
4⃣ گاراژ موحد
(همه شهر ها ماشین هست )
https://nshn.ir/rbZ9VyPASmNU
( سه روز مانده به اربعین که ازدحام شدید به وجود می آید به گاراژ کبیر منتقل می شود)
اربعین | اخبار | اطلاعات
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کاروان حضرت زینب عمود ۵۳۲😭🕊
#رمان
#زیبای
#مهر_مهتاب
✍💞سرباز ولایت 💞
🤍خادم الشهدا مدیر کانال🤍
💚نشر معارف شهدا درایتا👇👇👇
❤️👆#کانال_زخمیان_عشق
@zakhmiyan_eshgh
📚 #مهر_و_مهتاب
📝 نویسنده #تکین_حمزه_لو
♥️ #قسمت_صد_سی_سوم
سهيل خيره خيره نگاهم كرد. گلرخ با بغض گفت : هيچكس از تقدير خبر نداره به قول تو اين كوروش سالم و سلامت بود اينطوري از بين رفت. انشااله كه حسين آقا عمر درازي داشته باشه و تو و بچه هاي آيندتون سالهاي سال زير سايه اش زندگي كنيد.
چند لحظه اي ساكت بوديم بعد سهيل با خنده گفت : گلي تو سخنراني هم بلد بودي من خبر نداشتم ؟
همه در حال خنده بوديم كه حسين در را باز كرد. وقتي چشمش به كفش هاي جديد افتاد با صداي بلند گفت : سلام يا الله .
سهيل بلند شد و به طرفش رفت : سلام از ماست .
به اصرار حسين سهيل و گلرخ شام ماندند. خود حسين به آشپزخانه آمد و شروع به تكه تكه كردن گوشت مرغها كرد. با خنده گفتم : مي خوای چي درست كني ؟ حسين سري تكان داد : جوجه كباب بده ؟
- نه خيلي هم خوبه ولي خودم درست مي كنم.
حسين خيلي جدي جواب داد : نه تو از صبح كار كردي خسته شدي حالا نوبت منه .
- خوب تو هم از صبح سركار بودي ...
- نه فرق مي كنه كمك به تو براي من تفريحه تو برو بشين بده مهمون تنها بمونه .
آخر شب موقع خداحافظي سهيل با خنده رو به حسين كرد :
- حسين انقدر زن ذليل نباش بايد گربه رو دم حجله بكشي !
بعد به گلرخ اشاره كرد و گفت : ببين اين الان كشته شده ...
حسين خنديد : بس كن سهيل جرات داشته باش و بگو زن ذليلي من حداقل جراتشو دارم.
گلرخ فوري گفت : احسنت !
وقتي مهمانها رفتند خسته روي كاناپه ولو شدم . حسين تند تند شروع به شستن ظرفها كرد. خجالت زده گفتم : حسين بذار فردا خودم مي شورم.
صدايش از آشپزخانه بلند شد : نه عزيزم معلومه حسابي خسته شدي دستت درد نكنه !
نفهميدم كي خوابم برد. وقتي بيدار شدم آفتاب از لاي پرده روي ملافه ها افتاده بود. بلند شدم و روي تختخواب نشستم. حسين رفته بود. اصلا يادم نبود ديشب چطور به رختخواب آمده ام. حتما حسين مرا از روي كاناپه بلند كرده بود. به ساعت بالاي ميز توالت نگاه كردم . نزديك نه صبح بود. ناگهان يادم افتاد امروز ثبت نام دارم. آه از نهادم بلند شد. هيچ فكري براي پرداختن شهريه ام نكرده بودم. تا قبل از آن هميشه يك شب قبل از ثبت نام از پدرم پول مي گرفتم. اما حالا خجالت مي كشيدم به حسين بگويم براي شهريه دانشگاه من پول بدهد . لباس پوشيدم و رختخواب را مرتب كردم. دوباره كاغذي روي مانيتور نظرم را جلب كرد. جلو رفتم برش داشتم.
‹ مهتاب جون روي پيشخوان آشپزخانه پول گذاشتم. اگر كم آمد بهم زنگ بزن موفق باشي ›
با عجله به طرف آشپزخانه رفتم . با خودم فكر كردم حتما براي خرج خانه پول گذاشته چون هر چند روز يك بار برايم مقداري پول مي گذاشت. هنوز خرج خانه مان منظم نشده بود وقسمت اعظم حقوقش صرف خورد و خوراك و پول آب و برق و گاز و تلفن مي شد. اما روي پيشخوان يك بسته پانصدي و يك بسته دويستي گذاشته بود. پولها را با عجله درون كيفم گذاشتم و به طرف در هجوم بردم تا جلوي دانشگاه در اين فكر بودم كه حسين از كجا خبر داشت كه من امروز ثبت نام دارم؟ خودم هم تا همين ديروز خبر نداشتم. وقتي رسيدم طبق معمول غلغله بود. شادي با ديدنم جلو آمد و گفت : خسته نباشيد شازده خانوم !
با خنده گفتم : خواب موندم.
ادامه دارد....
✍💞سرباز ولایت 💞
خادم الشهدا مدیر کانال
💚نشر معارف شهدا درایتا👇👇👇
❤️👆#کانال_زخمیان_عشق
@zakhmiyan_eshgh