eitaa logo
🍁زخمیان عشق🍁
350 دنبال‌کننده
27.3هزار عکس
9.8هزار ویدیو
136 فایل
ارتباط با مدیر.. @Batau110 اسیرزمان شده ایم! مرکب شهادت ازافق می آیدتاسوارخویش رابه سفرابدی کربلاببرد اماواماندگان وادی حیرانی هنوزبین عقل وعشق جامانده اند اگراسیرزمان نشوی زمان شهادتت فراخواهدرسید.
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📲چهارشنبه های امام رضایی
نماز میت ما را ....🕊😔🤲
ریشه‌ی خیانت و بی‌وفایی.mp3
9.53M
...😳❌ ❌ چی میشه آدما بعد از محبت‌ها و خیرات کثیری که از کسی دریافت می‌کنند جایی مغلوب شیطان میشن، و به بی‌وفایی و خیانت و از پشت شمشیر زدن مبتلا میشن؟ | منبع : جلسه ۲۵ از مبحث ارتباط موفق
مداحی_آنلاین_توصیه_امام_حسن_عسکری_حجت_الاسلام_ماندگاری.mp3
2.23M
سه ویژگی خاص در توصیه‌های امام حسن عسکری(علیه السلام) 🔊 حجت الاسلام👇 🎙 🏴 ▪️▪️▪️▪️▪️▪️
مداحی آنلاین - دلم حزینه - سید رضا نریمانی.mp3
7.72M
دلم حزینه یه دنیا غم نهفته دارم توی سینه 🔊 🏴 🎙 ▪️▪️▪️▪️▪️▪️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
داستان هایی از پیاده روی اربعین داستان بسیار جالب از اربعین دو سال قبل، تا انتها ببینید داستانِ بسیار جالب با روایتگری حاج‌حیدر خمسه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سخنان مقام معظم رهبری؛ انگیزه شهدا دین بود خدا بود ✍💞سرباز ولایت 💞 خادم الشهدا مدیر کانال 💚نشر معارف شهدا درایتا👇👇👇 ❤️👆 @zakhmiyan_eshgh
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ *سالروز شهادت شهید محراب حضرت آیت الله شهید به دست گروهک خونخوار منافقین . 🌷اقدامات شهید مدنی در تثبیت اوضاع تبریز، مقابله با اقدامات منافقین و نیز بنی صدر و خنثی‌کردن توطئه‌های دشمنان کشور، کینه‌ی عمیق دشمنان را موجب شده بود. به دلیل این بود که آنان درصدد ترور و به شهادت رساندن وی برآمدند. 🌷 *منافقین روز 20 شهریور 1360 او را مانند جدش ـ حضرت علی‌بن‌ابیطالب‌ـ در محراب به شهادت رساندند* . 🌷آیت الله مدنی بعد از خطبه‌های نماز جمعه شروع به نماز خواندن ‌کرد که در آن لحظه یکی از حضار و نمازگزاران به ایشان نزدیک شد. حجت الاسلام والمسلمین ترابی چهرگانی که این صحنه را شاهد بود در این باره می‌گوید: « *من در نماز جمعه بودم. شاید ده قدم با آیت الله مدنی فاصله داشتم ایشان پس از اتمام نمازهای جمعه، همیشه استحبابات نماز ظهر و عصر را هم می‌خواندند. وقتی که می‌خواستند شروع به نماز کنند، ناگهان یکی از افراد که به ظاهر قصد دادن وجوهات شرعیه به آیت الله مدنی را داشت، به ایشان نزدیک شد و با انفجار خود آیت الله را به شهادت رساند* ". 🌹سالگرد شهادت دومین شهید محراب، آیت الله مدنی ، نماینده امام راحل در استان آذربایجان شرقی و امام جمعه تبریز توسط گروهک تروریستی آمریکایی منافقین ۲۰ شهریور۱۳۶۰ هدیه کنیم صلواتی نثارارواح مطهرهمه شهدا ✍💞سرباز ولایت 💞 خادم الشهدا مدیر کانال 💚نشر معارف شهدا درایتا👇👇👇 ❤️👆 @zakhmiyan_eshgh
👆تصویری کمتر دیده شده از حضرت آقا، آیت‌الله جنتی و شهید آیت‌الله مدنی در مسیر بازدید از جبهه‌ها 🌹گرامیباد سالگرد شهادت دومین شهید محراب، آیت الله مدنی ، نماینده امام راحل در استان آذربایجان شرقی و امام جمعه تبریز توسط گروهک تروریستی آمریکایی منافقین ۲۰ شهریور۱۳۶۰ ✍💞سرباز ولایت 💞 خادم الشهدا مدیر کانال 💚نشر معارف شهدا درایتا👇👇👇 ❤️👆 @zakhmiyan_eshgh
سلام علیکم کلیپی در رابطه باشهید عبدالمطلب تنها شهید کرولال کشور که آقای کاجی میفرمایند شهید مکانیک بود ولی این شهید بنّا بود آقای کاجی خودشون در یادواره شهدای شهید آباد صحبت کردند حتی یک کلمه از شهید نگفتند حالا رفته جایی دیگر متاسفانه صحبت کردند نتونستند شهید عبدالمطلب اکبری را معرفی کنند کسانی که شهید عبدلمطلب اکبری را جور دیگری معرفی میکنند هیچ اطلاعاتی از ایشون ندارند کتابی به نام دانه های خاکشیر چاپ شده که این شهید را معرفی میکند جریان نشان دادن جای قبر به تعدادی از دوسانشان گفته بود جای من اینجا است با اشاره ویک علامت ضربدر زده بود البته این شهید از اقوام ما میباشد واین شهید هیج جا نه گفته ونه نوشتاری از ایشون هست که ثابت کند ایشان با امام زمان ارتباط داشته .واقعا در حق این شهید ظلم شده است وخانواده ایشان هم نوشتاری ودستخطی از ایشان ور اینترنت هست که تایید نمیکنند ودستخط شهید نیست لطفا در ارسال کلیپ در رابطه با شهدا دقت لازم داشته باشید . این شهید کراماتی دارد وخیلی از این شهید حاجت گرفتند. ✍️سلام فقط به رسم امانت نوشته ارسالی شما را داخل کانال گذاشتیم تا اگر همرزمان یا مراکز مرتبط در ردّ یا تایید شما مطالب شما نظری دارند، ارسال کنند. ضروری است خانواده ایشان در صدا و سیما حضور پیدا کرده و نسبت به این انتسابات واکنش نشان دهند. به هر حال اطلاعات ما در همین حد است و نمی توانیم از خودمان چیزی کم یا زیاد کنیم. انشاءالله خداوند عاقبت همه ما را ختم بخیر کند. به یاد شهید 🕊🌹 ✍💞سرباز ولایت 💞 خادم الشهدا مدیر کانال 💚نشر معارف شهدا درایتا👇👇👇 ❤️👆 @zakhmiyan_eshgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️ مردم‌داری شهید آیت‌الله مدنی به روایت مرحوم حجت‌الاسلام موسویان 🌹به مناسبت ۲۰ شهریور سالروز شهادت آیت‌الله مدنی، دومین شهید محراب 🕊شادی روح بلندش صلوات ✍💞سرباز ولایت 💞 خادم الشهدا مدیر کانال 💚نشر معارف شهدا درایتا👇👇👇 ❤️👆 @zakhmiyan_eshgh
❤️هر نَفسی که می‌کشم به خدا نزدیک‌تر می‌شوم... 🌹۲۰ شهریور ۱۳۶۰؛ شهادت آیت‌الله مدنی دومین شهید محراب ✍💞سرباز ولایت 💞 خادم الشهدا مدیر کانال 💚نشر معارف شهدا درایتا👇👇👇 ❤️👆 @zakhmiyan_eshgh
🏅قهرمانان دفاع مقدس ✍و سید شهیدان اهل قلم چه زیبا گفت: هرکس می‌خواهد ما را بشناسد، داستان کربلا را بخواند .... ✍💞سرباز ولایت 💞 خادم الشهدا مدیر کانال 💚نشر معارف شهدا درایتا👇👇👇 ❤️👆 @zakhmiyan_eshgh
✅ شهادت شهید ثانی فقیه بزرگ شیعه 🔹 زین‌ الدین بن علی شهید ثانی در ۹۱۱ ق در لبنان به دنیا آمد. در آغاز عمر، نزد علمای سنی و شیعه به کسب علم پرداخت. سپس از دیار خود به مصر، دمشق، حجاز، فلسطین، عراق و استانبول مسافرت کرد. 🔻 شهید ثانی در سن ۳۳ سالگی به رتبه اجتهاد رسید. او مذاهب پنجگانه اسلامی را تدریس می‌کرد و طبق مبانی هر یک فتوا می‌داد. شهید ثانی مولف حدود ۸۰ جلد کتاب است که معروف‌ترین آن در فقه "الروضة البهیه فی شرح اللمعه الدمشقیه"شرحی بر کتاب لمعه دمشقیه شهید اول است. 🔸 سرانجام در سن ۵۴ سالگی در ۵ ربیع الاول ۹۶۶، وقتی در سفر مکه بود به امر سلطان عثمانی بازداشت شد و بعد از ۴۰ روز به شهادت رسید. سپس سه روز جسد او بر روی زمین ماند و کسی او را دفن نکرد تا اینکه سرانجام جسد او را به دریا انداختند. ✍💞سرباز ولایت 💞 خادم الشهدا مدیر کانال 💚نشر معارف شهدا درایتا👇👇👇 ❤️👆 @zakhmiyan_eshgh
شهیدی که به ماری‌کوری معروف بود/ دخترِ پتویی زندان ساواک 🔹شهیده زهرا زندی‌زاده در کنکور سراسری در رشته مورد علاقه‌اش یعنی شیمی در دانشگاه صنعتی اصفهان پذیرفته شد؛ چندی نگذشت که در دانشگاه به ماری کوری معروف شد و این به دلیل نبوغ خاصی بود که در شیمی از خود نشان می‌داد، در دوران دانشجویی به عنوان دانشجوی برتر انتخاب و برای ادامه تحصیل در بهترین دانشگاه‌های دنیا بورسیه شد، اما به این علت که هدایا و بورسیه تحصیلی را خواهر شاه پهلوی در یک جشن تحویل می‌داد، به‌خاطر اختلاف سطح بینش اسلامی و سیاسی خاص خود از رفتن خودداری کرد و قید بورسیه را زد. ✍💞سرباز ولایت 💞 خادم الشهدا مدیر کانال 💚نشر معارف شهدا درایتا👇👇👇 ❤️👆 @zakhmiyan_eshgh
✍💞سرباز ولایت 💞 🤍خادم الشهدا مدیر کانال🤍 💚نشر معارف شهدا درایتا👇👇👇 ❤️👆 @zakhmiyan_eshgh
📚 📝 نویسنده ♥️ حالا از آن روز نزديک به يک ماه مى گذشت و حسين راضى شده بود همراه على براى معالجه به خارج از كشور برود. اميد، در دلم جوانه زده بود. چندين كميسيون پزشكى تشكيل و پرونده حسين و على بررسى شده بود. قرار بود تا آخر ماه آينده هر دو را به آلمان اعزام كنند، با اينكه از فكر تنها ماندن غصه دار مى شدم اما خوشحالى ام از بابت معالجه و امكان رهايى حسين از اين مصيبت، بيشتر از غمم بود. امتحاناتم را با موفقيت پشت سر گذاشته بودم و همه اين سر زندگى و موفقيت را مديون حسين بودم كه با قبول سفر به خارج مرا از بند فكر و خيال رهايى بخشيده بود. در اين ميان سهيل هم خوشحال بود. مى دانستم خوشحالى اش به خاطر من است. عاقبت كارها سر وسامان گرفت و هنگام جدايى فرا رسيد. سحر از من خوددارتر بود. حسين چمدانش را مى بست و من اشک مى ريختم. اصلا نمى توانستم جلوى خودم را بگيرم. هر چه حسين دلدارى ام مى داد، بى فايده بود. مى دانستم با رفتنش خيلى تنها مى شوم، بايد مدتى نامعلوم در خانه مان تنها مى ماندم. پدر و مادرم هم پشت به من كرده بودند و جايى در پيش آنها نداشتم. شب آخر، داشتم گريه مى كردم كه صداى بغض آلود حسين بلند شد: - مهتاب اصلا من نمى رم! چمدانش را به گوشه اى پرت كرد و ادامه داد: الان به سهيل هم زنگ مى زنم دنبال من نياد. با وحشت نگاهش كردم كه به سمت تلفن مى رفت. از جا پريدم و گوشى را از دستش گرفتم. - بس كن حسين! خودتو لوس نكن. لبانش را روى موهايم حس مى كردم. شروع به بوسيدنم كرد. بريده بريده گفتم: چه كار مى كنى؟ لحظه اى صورتش را عقب كشيد و با خنده گفت: مى خوام اگه یه موقع برنگشتم، مهريه ات رو داده باشم. با بغض گفتم: تو مديون منى، بايد برگردى. تا يكماه ديگه هم اگه يكسره منو ببوسى نمى تونى دينت رو ادا كنى، بايد برگرى. حسين دوباره صورتم را بوسيد: برمى گردم، مطمئن باش. چند ساعت بعد، هواپيماى حسين و على پرواز كرد و من و سحر در آغوش هم به گريه افتاديم. قرار شده بود به محض رسيدن با ما تماس بگيرند و ما را در جريان لحظه لحظه كارهايشان بگذارند. بى اعتنا به اصرارهاى سهيل و گلرخ، به خانه خودم رفتم. دلم مى خواست تنها باشم و در تنهايى و خلوت، از ته دل و خلوص نيت براى حسين دعا كنم. در و ديوار خانه انگار جلو مى آمدند و مى خواستند مرا در ميانشان له كنند. در را قفل كردم و لباسهايم را روى مبل انداختم. حسين در آخرين روزها، هر چه پس انداز داشتيم به سهيل داده بود تا براى من یک ماشين جمع و جور و تميز بخرد. سهيل هم قول داده بود اينكار را بكند و در نبود حسين مراقب من باشد. اما من دلم مى خواست تنها باشم، جاى خالى حسين همه جا خودش را به رخم مى كشيد. آن شب انقدر دعا خواندم تا به خواب رفتم. آخر هفته، براى ثبت نام ترم تابستانى بايد به دانشگاه مى رفتم. بايد براى كارآموزى دو ماهى در شركتى مشغول به كار مى شدم، اما اصلا حوصله كار كردن نداشتم، سهيل هم تنبلم كرده بود، چون وقتى فهميد اين ترم كارآموزى دارم با خنده گفت: - نترس، من برگه هاى مربوط به كارآموزيت رو پر مى كنم و مى دم بابا مهر و امضا كنه. گزارش كارآموزيت هم خودم مى نويسم، خوبه؟ براى من افسرده و بى حوصله عالى بود. ليلا هم حال مساعدى نداشت و قرار بود پدرش ترتيب كارآموزى اش را بدهد، در ميان ما فقط شادى بود كه واقعا قرار بود سر يک كار كوتاه مدت برود و چيزى ياد بگيرد. شب قبل از ثبت نام، سهيل برايم پول آورده بود. مى دانستم پدرم پول را داده و سهيل نمى خواهد حرفى بزند. حتما پدر و مادرم مثل من منبع كسب خبرشان سهيل بود. صبح بعد از انتخاب واحد و واريز پول به سرعت وسايلم را جمع كردم تا برگردم، ليلا هم حال درستى نداشت. خودش مى گفت صبحها به محض بيدار شدن حالت تهوع شديدى گريبانش را مى گيرد، شادى با روحيۀ خوب هميشگى اش مرا به خانه رساند و رفت. تا در باز كردم صداى زنگ تلفن بلند شد. گوشى را برداشتم و نفس زنان گفتم: بفرماييد... چند لحظه صدايى نيامد، بعد صداى حسين به گوشم رسيد: سلام مهتاب... از خوشحالى مى خواستم جيغ بزنم. البته از حالشان بى خبر نبودم، اما انقدر دلتنگش بودم كه شنيدن صدايش برايم حكم هديه را داشت. كمى صحبت كرديم، كارهاى ابتدايى انجام شده بود. حسين با خنده گفت: البته هنوز معلوم نيست ما چه مرگمونه! ولى كلى آزمايش و نوار و عكس ازمون گرفتن. قراره چند روز ديگه با هم یک شور و مشورت بكنن و نتيجه رو بهمون بگن، حتما خبرت مى كنم. على اينجاست و سلام مى رسونه. ادامه دارد.... ✍💞سرباز ولایت 💞 خادم الشهدا مدیر کانال 💚نشر معارف شهدا درایتا👇👇👇 ❤️👆 @zakhmiyan_eshgh