eitaa logo
🍁زخمیان عشق🍁
357 دنبال‌کننده
31.9هزار عکس
13.5هزار ویدیو
155 فایل
ارتباط با مدیر.. @Batau110 اسیرزمان شده ایم! مرکب شهادت ازافق می آیدتاسوارخویش رابه سفرابدی کربلاببرد اماواماندگان وادی حیرانی هنوزبین عقل وعشق جامانده اند اگراسیرزمان نشوی زمان شهادتت فراخواهدرسید.
مشاهده در ایتا
دانلود
#روایٺــ_عِـشق ✒️ 💢برادر شـ‌هید؛ به پاسداري و خدمت به اسلام علاقه خاصي نشان مي داد. با دختر عمويش ازدواج کرد. پدرش در مورد ازدواج وي مي گويد: بنا به خواست خود به خواستاري رفتيم. گفت: من دختر عمويم را مي خواهم. اين مسئله با عمويش در ميان گذاشته شد و ايشان بدون مشورت با کسي و فقط با استخاره موافقت کرد. به ما گفت استخاره کردم و اين آيه آمد: من المومنين رجال صدقو ما عاهد الله عليه... "قائم مقام گردان زرهی لشگر ۵ نصر" #شهید_محمدمهدی_حمیدی🌷 #سالروز_شهادت نشر معارف شهدا در ایتا #کانال_زخمیان_عشق @zakhmiyan_eshgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃🌺🍃🌺 ما تمام دلتنگیھایمان را بہ جاےِ تو در آغوش میےڪشیم چقدر جایت میان ما خالیست ... °اولین رییس ستاد مشترک ارتش° 📎ترور توسط گروهک فرقان #سپهبدشهید_محمد_قرنی🌷 #سالـــــروز_شھـــــادت نشر معارف شهدا در ایتا #کانال_زخمیان_عشق @zakhmiyan_eshgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
چه لذتی💖 داره... چه لذتی داره این #مهر تو صفحه آخر شناسنامت📖 بخوره!!! و #شهادت بشه آغاز جاودانگی...❤ الهی...نصیب...همگی.. #شهـــــادت🌷 #روزتون_شهدایی نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh
fadaeian-haftegi951226 (5)-2.mp3
زمان: حجم: 10.13M
🎧🎤🎧 تو #زینبیه قیامته پس کی نصیبم #شهادته😭😭 .. 🎤🎤 #سید_رضا_نریمانی 🌺التماس دعای شهادت🌺 نشر معارف شهدا در ایتا #کانال_زخمیان_عشق @zakhmiyan_eshgh
🌷همسرشهید 🍂در تمام لحظه هاي زندگي #وجود_شهيد علمدار را احساس💓 مي كنم 🍂و چند وقتي است كه با #صدای_نفس اش😌 برای نمـــاز صبح بيدار می شوم. #شهید_سیدمجتبی_علمدار نشر معارف شهدا در ایتا #کانال_زخمیان_عشق @zakhmiyan_eshgh
🍁زخمیان عشق🍁
🌷همسرشهید 🍂در تمام لحظه هاي زندگي #وجود_شهيد علمدار را احساس💓 مي كنم 🍂و چند وقتي است كه با #صدای_
🌷 🔻همسر شهید 🔰مهربان و خيلي مومن بود و حق را مي گفت. حق بود و هميشه اولويت را به كارهاي فرهنگي📚 مي دادو بعد از جنگ گفته بود كه 5 سال بيشتر در دنيا زنده نيست❌ و اين حرفش به پيوست. 🔰واقعاً به ايمان داشتم و می دانستم دستورات اسلام👌 را می گويد و براي همين حتي در نامگذاري اسم دخترم كه را پيشنهاد داد، بسيار خوشحال شدم😍 « زهرا عملدار » 🔻دختر شهيد 🔰من همه نمره هاي كه در درس هايم مي گيرم، مديون هستم. چرا كه سايه او👤 در همه جاي زندگيم است و چه در غم ها و چه در شادي ها، را احساس مي كنم و به خصوص وقتي بيشتر تنها مي شوم و يا از چيزي ناراحتم😔 باهاش صحبت مي كنم و مي گويم اگر تو بودي الان اينطوري نمي شد🚫 🔰اما هم نگاه معناداري مي كند☺️ و خجالت زده با خودم مي گويم: زهرا چرا اين حرف را زدي⁉️ وقتي كه واقعاً احساس را مي كنم، سر مزارش🌷 مي روم 🔰هر چند اي از او ندارم و اين مسئله مرا ناراحت مي كند😔 اما بيشتر وقت ها با او صحبت مي كنم، گريه مي كنم😭 سرش داد مي زنم و... علمدار بودن، سبز رنگ است و هر وقت مي خندد😍 مطمئن مي شوم از من راضي است. 🔰خوابش را ديدم و مي گفت: كه بايد شوم و حتي برايم تعيين مي كرد كه بايد متخصص قلب❤️ و مغز باشم و از كساني هم كه نبايد پول بگيري💰 و در آخر، وقتي منم با بابا صحبت مي كنم، از او مي خواهم من را . نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh
🔹🔹 🔹 میگفت: موقع  بهش گفتم   شاءالله با  برگردی رفت و  شد   یادم اومد همیشه به  میگفت:    م رو به  نخواهم داد!  🌷    نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh
❤️بسم الرب الشهداء و الصدیقین❤️ شهید مدافع حرم کربلایی حامد بافنده در روز دوم خرداد ماه سال هزار و سیصد و شصت و شش ۱۳۶۶/۰۳/۰۲ در مشهد مقدس چشم به جهان گشود . سوم اردیبهشت ماه سالروز شهادت #شهید_حامد_بافنده 🌹گرامی باد 🌹 تاریخ شهادت: 96/02/03 روز شهادت امام موسی کاظم(ع) محل شهادت : حما_سوریه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍁زخمیان عشق🍁
❤️بسم الرب الشهداء و الصدیقین❤️ شهید مدافع حرم کربلایی حامد بافنده در روز دوم خرداد ماه سال هزار و
💠حامد هدیه امام رضا به من بود. 🌷برای زیارت اومده بودیم مشهد،🕌 جهت اقامه نماز مرتب به می‌رفتیم و زیارت و دعا می‌خواندیم و برمی‌گشتیم، اما یک‌بار که با تعدادی از اعضای و دوستانم به حرم رفتیم، وقتی که زیارت و دعا و مناجات‌ها را خواندیم و شب زنده‌داری کردیم،😇 تصمیم گرفتیم که تا در حرم بمانیم، صبح زود فهمیدیم که حرم را تا چند دقیقه دیگر عوض می‌کنند، به همین دلیل در حرم ماندیم، خیلی شلوغ بود 😰و در همان شلوغی 2 تا بزرگ آوردند، من یک غنچه از وسط یک تاج گل بیرون کشیدم، دوستانم گفتند «اتفاق خوب و خاصی برای من می‌افتد». همان روز خانواده «حامد» به من در مشهد آمدند.😳 🌷«حامد» به همراه مادر و عمه‌ها‌ی خود در مشهد به خواستگاریم آمد،🙈 این قضیه در همان گیر و دار و درمان پدرم اتفاق افتاد. پدرم خیلی اصولی و قبول نکرد و دلایل خود را تفاوت‌های فرهنگی و نوع آداب و رسوم در و سبک زندگی را عنوان کرد و نیز حتی این نکته را بیان کرد که نحوه دختر‌ها در شهر ما ملک، آب و خانه است👌 و نتیجه گرفت که دختر من به شما نمی‌خورد. 🌷بعد از مدتی که گذشت، «حامد» از مشهد به آمد و پیش برادرم وتمام مواردی را که لازم بود را به گفت و تأکید کرد💯 که می‌خواهم با خواهر شما زندگی کنم و حتی گفت که حاضرم در رفسنجان زندگی کنم.😊 🌷 وقتی برادرم مسئله را مجددا به پدرم مطرح کرد🗣، پدرم هم یک مهریه سنگینی را طبق آداب و رسوم منطقه خودمان تعیین کرد، تعدادی سکه، سه دانگ خانه، تمتع و سفر ، چند هزار شاخه گل و مبلغی پول که درست یادم نیست😐، حق سکونت در رفسنجان را نیز پدرم شرط ازدواج ما قرار داده بود و حامد همه را پذیرفت.😍 🌷در حقیقت پدرم کاری کرد که اگر حامد فقط به یک ظاهری اقدام کرده است پشیمان شود و برود🚶، غافل از آن که مردان خدایی دل در گرو حق دارند و بی‌خودی پا در میدان نمی‌گذارند. اراده آن‌ها و پای در راهی که می‌گذارند استوار است و هرگز نمی‌لغزند.⚠️ ✍راوی : همسرشهید 🌷 📎سالروز شهادت نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh @zakhmiyan_eshgh