🍁زخمیان عشق🍁
... میخرامد آفتاب خوبرویان ره کنید رویها را از جمال خوب او چون مه کنید #مولانا ✍ #شهید_حسن_احمدی
حسن آقا یک آدم خوشسفری بود. بیشتر اوقات برای آخر هفتهها برنامهریزی می کرد که برای تفریح، مسافرتهای کوتاه دو سه روزه هم که شده با هم برویم
به امامزادههای اطراف میرفتیم، اما هر هفته در گلزار شهدای اصفهان بخصوص قسمت قطعه شهدای گمنام میرفتیم و آنجا با هم زیارت عاشورا میخواندیم آرامش خوبی بعد از هر زیارت، نصیب هر دوی ما میشد. شهید خرازی و شهید همت را خیلی دوست داشت. اصفهان که میآمد سری به گلستان شهدا میزدو حتماً سر مزار شهید خرازی میرفت. وقتی چند نفر از همرزمها و همکارانش در سوریه به شهادت رسیدند، بیشتر میرفت گلستان و کنار رفقایش مینشست و با آنها خلوت میکرد.
#شهید_حسن_احمدی ❤️
❤نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh
°
گاهی بی آنکه حضور
داشته باشی
و بی آنکه اصلا خبر داشته باشی
آنچنان بی حد و مرز
سرگرم دوست داشتنت می شوم
که از سر شب چراغهای اتاق را
خاموش می کنم
و با آغوشم به آغوشت
بی حد و مرز فکر می کنم
#امید_آذر ✍
#شهید_حسن_احمدی ❤️
نشر معارف شهدا درایتا
#کانال_زخمیان_عشق
@zakhmiyan_eshgh
🍁زخمیان عشق🍁
° گاهی بی آنکه حضور داشته باشی و بی آنکه اصلا خبر داشته باشی آنچنان بی حد و مرز سرگرم دوست داشتنت
#خاطره
#شهید_حسن_احمدی ❤️
دقیقا یک ماه قبل از اینکه به سوریه اعزام بشن یه خواب دیدن که صبحش برام را تعریف کردن، خواب بهشت رادیده بود گفت یه جایی بودم که مثل بهشت بود خیلی سر سبز و زیبا پر از گل وپرنده های زیبا و ادم هایی با چهره های نورانی که یه نفرشون بهم گفت بیا تا جایگاهت رات بهت نشون بدم و همراهش رفتم وقتی به اونجا رسیدم خیلی جای بلند و زیبایی بود که طبق طبق گلهای قرمز چیده بودند وهمون موقع ازخواب پریدم.
و گفت میخوام خودم بهت بگم وراضی باشی که میخوام برم وبعد از زبان کسی دیگر نشنوی و ازدستم ناراحت شوی ومن هم که اصلا طاقت دوریش را نداشتم واصلا نمیخواستم ازم جدا بشه و هر چی با خودم فکر میکردم و کلنجار میرفتم و فقط گریه میکردم که نمیخوام ازدستت بدم ولی ایشون همش من رو دلداری میدادو میگفت هیچی نمیشه من هر جا هم که برم برمیگردم وهمیشه پیشتونم و اگه راضی نباشی نمیرم ولی دیگه خودت جواب اقاامام زمان رابده جواب حضرت زهرا را بده گفتم نه اون دنیام و آخرتم را به خاطر این دنیا نمیفروشم و جوابی ندارم که بدم وبه ایشون گفتم میسپارمدبه خدا و انشاالله که با پیروزی برگردید وهمینطورم شد خدا حسنم را خیلی دوست داشت و بردش پیش خودش و همون بهشت زیبا وبرینی که خودش وعده داده بود وجایگاهش را بهشون نشون داد
#راویهمسرشهید ✍
#شهادت_محرم۹۴
#برخوردترکش_به_سر_شهید
#سوریه_حلب_عبطین
نشر معارف شهدا درایتا
#کانال_زخمیان_عشق
@zakhmiyan_eshgh
🌹✨خــــــــدمت به خــــــــانواده
✨🕊🍃✨✨🕊🍃✨✨🕊🍃✨
🌸🍂خانه ی پدر که می آمد، بیکار نمینشست.
اول از پدر شروع میکرد، موها و محاسنش را #اصلاح میکرد.
ناخن هایش را میگرفت و لباس تمیز به بابا می پوشاند.😍
🦋بعد هم میرفت سراغ خانه.اگر کاری روی زمین مانده بود،انجام میداد☝️
#به_نقل_ازمادر_شهید.
همیشه درخانه درکارها خیلی کمک میکرد،
🌼🍃وقتی هم که مهمان داشتیم بیشتر خودش پذیرایی میکرد ✅
وقتی که #غذا آماده میشد در پهن کردن وچیدن سفره و بعد هم کمک میکرد سفره راجمع کنیم و داخل آشپزخانه می امد ومی گفت خانمم شما خسته شدی من همه ی کارهارا انجام میدهم💔
#نقل_ازهمسرشهید
#شهید_حسن_احمدی🕊🍁
نشر معارف شهدا درایتا
#کانال_زخمیان_عشق
@zakhmiyan_eshgh