eitaa logo
🍁زخمیان عشق🍁
349 دنبال‌کننده
27.3هزار عکس
9.8هزار ویدیو
136 فایل
ارتباط با مدیر.. @Batau110 اسیرزمان شده ایم! مرکب شهادت ازافق می آیدتاسوارخویش رابه سفرابدی کربلاببرد اماواماندگان وادی حیرانی هنوزبین عقل وعشق جامانده اند اگراسیرزمان نشوی زمان شهادتت فراخواهدرسید.
مشاهده در ایتا
دانلود
💔 آخرین بار که به مرخصی آمده بود گفت که خواب دیده ام شهید می‌شوم؛ می‌گفت من حضرت آقا را در خواب دیدم که به من وعده شهادت دادند؛ ولی من گیر خانواده ام، تو را به خدا بیا و از من دل بکن.🥀 من هم هر بار که می‌رفت و می‌آمد کلی نذر و نیاز می‌کردم که سالم برگردد... دیدار آخر ما در معراج الشهدا بود، در وداع آخر مادرشان گفت که تو خیلی مهمان نواز بودی و قسمش داد که به حرمت مهمان‌ها یک بار دیگر چشمانت را باز کن که من چشمانت را ببینم و در آنجا در تابوت چشمانش را باز کرد. راوی: همسر سالروزشهادت🥀 ✍💞سرباز ولایت 💞 خادم الشهدا مدیر کانال 💚نشر معارف شهدا درایتا👇👇👇 ❤️👆 @zakhmiyan_eshgh
💔 آخرین بار که به مرخصی آمده بود گفت که خواب دیده ام شهید می‌شوم؛ می‌گفت من حضرت آقا را در خواب دیدم که به من وعده شهادت دادند؛ ولی من گیر خانواده ام، تو را به خدا بیا و از من دل بکن.🥀 من هم هر بار که می‌رفت و می‌آمد کلی نذر و نیاز می‌کردم که سالم برگردد... دیدار آخر ما در معراج الشهدا بود، در وداع آخر مادرشان گفت که تو خیلی مهمان نواز بودی و قسمش داد که به حرمت مهمان‌ها یک بار دیگر چشمانت را باز کن که من چشمانت را ببینم و در آنجا در تابوت چشمانش را باز کرد. راوی: همسر سالروزشهادت🥀 ✍💞سرباز ولایت 💞 خادم الشهدا مدیر کانال 💚نشر معارف شهدا درایتا👇👇👇 ❤️👆 @zakhmiyan_eshgh
💔 دل کندن از عزیزترین آدم زندگی ات، خیلی سخت است 💔 مصطفی، مرد درون گرایی بود و دوست نداشت احساسش را بروز دهد. یکبار با دخترم زهرا که ۳ ساله بود و شیرین زبان رفتیم بدرقه او. دخترم گفت: بابایی می‌خواهم پشت سرت آب بریزم. رفتیم کوچه و آب ریختیم و رفت. همیشه تا جایی که در تیررس نگاهم بود با چشمم نگاهش می‌کردم که برود. آن دفعه حس کردم یکدفعه از وسط کوچه نمی‌بینمش. 😱 نگران شدم، جلو رفتم دیدم پشت کامیونی در کوچه ایستاده و گریه می‌کند. سعی می‌کرد وقتی می‌رود بچه‌ها خواب باشند، چون خیلی بی تابی می‌کردند. اتفاقا وقت رفتن دفعه آخر محمد طا‌ها بیدار شد و با گریه پرسید: بابایی کو؟ * دل کندن از عزیزترین آدم زندگی ات خیلی سخت است. او راهی می‌رفت که برگشتی نداشت. ما زنان مدافع حرم هر بار که شوهرانمان را بدرقه می‌کردیم در ذهنمان شهیدشان می‌کردیم تا برگردند و دوباره زنده شوند. از بس فکر و خیال و استرس به وجود می‌آید. بسیار سخت است و قابل وصف نیست. ✍🏻 کیلو چند وقتی همسران و مادران شهدا، عشق واقعی را نشان دادند... 💍 ✍💞سرباز ولایت 💞 خادم الشهدا مدیر کانال 💚نشر معارف شهدا درایتا👇👇👇 ❤️👆 @zakhmiyan_eshgh
💔 💝 برایش از سختی زندگی و اداره چهار فرزند در نبودش تعریف کردم، اما مرا آرام کرد. به او گفتم:  "باشه! پس اگر شهید شدی دیگه به من و بچه ها فکر نکن. برو از همنشینی با اولیای خدا لذت ببر.😍 بچه‌ها هم خدا دارند."😇 وقتی ۲ اسفند سال ۹۴ هم زمان با شب شهادت حضرت زهرا(س) خبر آوردند احمد در حلب شهید شده رو کردم به خدا و گفتم: تو عشق مرا پیش خودت بردی، من هم او را بخشیدم به تو.❤️ می‌دانستم احمد چقدر دوست داشت شهید شود. راوی همسر 💍 سالروزشهادت ✍💞سرباز ولایت 💞 خادم الشهدا مدیر کانال 💚نشر معارف شهدا درایتا👇👇👇 ❤️👆 @zakhmiyan_eshgh
💔 💝 برایش از سختی زندگی و اداره چهار فرزند در نبودش تعریف کردم، اما مرا آرام کرد. به او گفتم:  "باشه! پس اگر شهید شدی دیگه به من و بچه ها فکر نکن. برو از همنشینی با اولیای خدا لذت ببر.😍 بچه‌ها هم خدا دارند."😇 وقتی ۲ اسفند سال ۹۴ هم زمان با شب شهادت حضرت زهرا(س) خبر آوردند احمد در حلب شهید شده رو کردم به خدا و گفتم: تو عشق مرا پیش خودت بردی، من هم او را بخشیدم به تو.❤️ می‌دانستم احمد چقدر دوست داشت شهید شود. راوی همسر 💍 سالروزشهادت ✍💞سرباز ولایت 💞 خادم الشهدا مدیر کانال 💚نشر معارف شهدا درایتا👇👇👇 ❤️👆 @zakhmiyan_eshgh