🍁زخمیان عشق🍁
✍به مناسبت چهارمین سالگرد شهادت 14 مرزبان ایرانی؛🌹 در اثر درگیری 🔫مسلحانه پرسنل جان برکف هنگ مرزی س
🌹شامگاه روز جمعه سوم آبان ماه سال 92 تعدادی از نیروهای مرزبانی گردان مرزی سیرکان❤️ در حال عزیمت به منظور استقرار در یکی از موقعیتهای منطقه در نقطه صفر مرزی بودند که در کمین اشرار گرفتار شدند. 😞
اشرار که پیش از این برای شهادت پرسنل نیروهای مرزبانی در این منطقه به کمین نشسته بودند با مشاهده خودروهای گشتی روی مرزبانان آتش گشودند 😞که این تبادل آتش منجر به شهادت ۱۴تن از مرزبانان ایرانی شد.🌷 تعداد ۱۲ نفر از شهــ🌷ـــــدا ، از پرسنل وظیفه و ۲ نفر هم از پرسنل کادر بودند.
🔰اسامی شهدای این حادثه بدین شرح است :
۱_ محمد قرایی 🌷
۲_ امید پارداد🌷
۳_ امین آبراشی🌷
۴_مهدی عارفی🌷
۵_حامد عبداللهی🌷
۶_مهدی زبردست🌷
۷_ پژمان شاهوند🌷
۸_حمید لزگی🌷
۹_محمد صادقنژاد🌷
۱۰_ احمد لنگری🌷
۱۱_ سعید فسنقری🌷
۱۲ مسعود معصومی🌷
۱۳_سید علی سیادت🌷
۱۴_محمد سلیمانی🌷
#روحمان_با_یادشان_شاد
#سالروز_جمعه_خونین_سراوان
نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh
🍁زخمیان عشق🍁
خواستم فراموشت کنم؛ و بعد.. خنده ات به یادم آمد گفتم که: اگر بودی، باز دوستت می داشتم #جمال_ثریا ✍
یکی از بچهها به شوخی پتو رو پرت کرد طرفم....
اسلحه از دوشم افتاد و خورد تو سر کاوه. کم مونده بود سکته کنم؛ سر محمود شکسته بود و داشت خون میآمد.
با خودم گفتم: الانه که یه برخورد ناجوری با من کنه. چون خودم رو بی تقصیر میدونستم، آماده شدم که اگر حرفی، چیزی گفت، جوابش رو بدم .
دیدم یه دستمال از تو جیبش در آورد، گذاشت رو زخم سرش و بعد از سالن رفت بیرون! این برخورد از صد تا سیلی برام سخت تر بود !
در حالی که دلم میسوخت، با ناراحتی گفتم: آخه یه حرفی بزن، همونطور که میخندید گفت: مگه چی شده؟
گفتم: من زدم سرت رو شکستم، تو حتی نگاه نکردی ببینی کار کی بوده!
همونطور که خونها رو پاک میکرد، گفت: این جا کردستانه، از این خونها باید ریخته بشه، این که چیزی نیست .
چنان من رو شیفته خودش کرد که بعدها اگه میگفت: بمیر، میمردم .
#سردار_شهید_محمود_کاوه ❤️
نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh
#استاد_خاکریزها....
🌷عطاءالله از نظر نزديك شدن به دشمن و خاكريز زدن، نابغه بود. بچه ها مى گفتند: خاكريزى كه عطا مى زند، طورى است كه مى شود از پشت آن با سنگ توى سر عراقى ها زد.
🌷....در فاصله صد مترى، صد و پنجاه مترى دشمن، خاكريز را مى زد. او و بقيه بچه ها در ميدان تير آبادان چنان خاكريزى زدند كه دشمن مجبور شد به خاطر نزديك بودن خاكريز ما به نيروهايش بيست كيلومتر عقب نشينى كند!!
🌹خاطره اى به ياد شهید عطاءالله مرادی
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#شهیدذوالفقاری
چه آرزویی داری؟
یاد شهدا با ذکر #صلوات
حبیبالله حسینی پدر بزرگوار سه شهید گرانقدر دوران دفاع مقدس به فرزندان شهیدش پیوست.
شهیدان حسن، علی و مهدی سه دسته گلی بودند که حبیبالله حسینی از روستای نوق بهرمان توابع رفسنجان تقدیم اسلام و قرآن کرد.
4_5859671448695604838.mp3
3.6M
✅ #خداوند شمارا به هر خواسته ای
که میخواهید میرساند :
🔰به شرط اعتقاد
به شرط پاکی دل
به شرط طهارت روح
به شرط پرهیز از معامله با ابلیس
نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh @zakhmiyan_eshgh