14.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نماهنگ ویژه دعای فرج الهی
علی فانی
﴿ بِسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِيمِ ﴾
اِلهی عَظُمَ الْبَلاَّءُ وَبَرِحَ الْخَفاَّءُ وَانْکَشَفَ الْغِطاَّءُ وَانْقَطَعَ الرَّجاَّءُ وَضاقَتِ الاْرْضُ وَمُنِعَتِ السَّماَّءُ واَنْتَ الْمُسْتَعانُ وَاِلَیْکَ الْمُشْتَکی وَعَلَیْکَ الْمُعَوَّلُ فِی الشِّدَّهِ وَالرَّخاَّءِ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ اُولِی الاْمْرِ الَّذینَ فَرَضْتَ عَلَیْنا طاعَتَهُمْ وَعَرَّفْتَنا بِذلِکَ مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلا قَریباً کلمح الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ، یامُحَمَّدُ یاعَلِیُّ، یاعَلِیُّ یامُحَمَّدُ، اِکْفِیانی فَاِنَّکُما کافِیانِ، وَانْصُرانی فَاِنَّکُما ناصِرانِ، یا مَوْلانا یا صاحِبَ الزَّمان،ِ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ، اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی، السّاعَهَ السّاعَهَ السّاعَهَ، الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ، یا اَرْحَمَ الرّاحِمین، بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطّاهِرینَ.️
اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم
إِنَّهُمْ يَرَوْنَهُ بَعِيدًا وَنَرَاهُ قَرِيبًا
🌴💎🌹💎🌴
تحدیر%2F_جزء_بیست_و_هفتم_قرآن_کریم_.mp3
4.02M
تندخوانی جزء بیست و هفتم 27 با صدای استاد معتز آقایی🌷
🌴💎🌹💎🌴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠دعای روز بیست و هفتم ماه مبارک رمضان
بسم الله الرّحمن الرّحیم
اللهمّ ارْزُقْنی فیهِ فَضْلَ لَیْلَةِ القَدْرِ وصَیّرْ أموری فیهِ من العُسْرِ الى الیُسْرِ واقْبَلْ مَعاذیری وحُطّ عنّی الذّنب والوِزْرِ یا رؤوفاً بِعبادِهِ الصّالِحین.
خدایا در این روز فضیلت شب قدر را روزیام ساز، و کارهایم را از سختی به آسانی برگردان و پوزشهایم را بپذیر، و گناه و بار گران را از گُرده ام بریز، ای مهربان به بندگان شایسته.
#ماه_رمضان
#دعای_روز
🌴💎🌹💎🌴
سحر بیستوهفتم _ یا وفی.mp3
8.25M
#حرفهای_من_و_خدا
🌟 پرسهای شاعرانه حوالیِ یک اسم از أسماء جوشن کبیر ....
سحر بیست و هفتم ؛ اسم شریف #یا_وفی
¤ واحد #موسیقی منتظران منجی "عج"
ـ با صدای "سامان کجوری"
ـ آهنگسازی "یحییٰ عباسی "
ـ تنظیم " امید اردلان "
ـ و به قلم "سپیده پوررجب"
🌴💎💢💎🌴
13.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اکولایزر حرفهای من و خدا
🌴💎🌴 نگاهی متفاوت و لطیف به یک اسم از أسماء جوشن کبیر ....
سحر بیست و هفتم ؛ اسم شریف "یا وَفیّ"
🌴💎🌼💎🌴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞نماهنگ محشر فوق العاده عالی
و بسیار زیبای غریب بن غریب
با صدای حسن جان بابا زاده
🎼آقای مظلومم کسی رو نداری
اصلا نمیدونم کجا خونه داری
دلت از من خونه ای امام من
تو هم راضی نیستی از مرام من
#شرمندم_که_مدام_شرمندم 😔
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
🌴💎🌹💎🌴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌴💎🌴#زیارت_ال_یاسین با صدای استاد فرهمند
#امام_زمان
🌴💎🌹💎🌴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صلی الله علیک یا ابا عبدالله الحسین علیه السلام
سحر بیست و هفتم به حضور تو معطر شده است
دل ما سوی ضریح تـو کبوتر شـده است
سحرِ بیست و هفتم ذکر لبم گشته «حسین»
میرسد بوی خوش «نسیم بین الحرمین»
✨اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ [اَبَداً] ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ.✨
🌷اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ
🌷وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ
🌷وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ
🌷وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ
#اللهم_عجلـــ_لولیڪ_الفرجـ 🤲🌷
#نذرگل_نرجس_صلوات
🌴💎🌹💎🌴
ما را به دوستان خود معرفی کنید.
#پوستر✌🏻
🔹سید حسن نصرالله:
در واکنش به کسانی که میگویند
شما وابسته به ایران هستید بگویید
به روابط با جمهوری اسلامی
افـــتــخـار میکنیم👌🏻.
.
.
فایل صوتی 16 - من اومدم بین خوبا آشتی کنم باهات خدا.mp3
508K
💔😭 آشتی /
🎙 حاج سعید حدادیان
kojaei_hosein sotode.mp3
9.17M
🎼فایل صوتی
#نماهنگ
📝دنیا رو با خوب و بدش...
#کربلایی_حسین_ستوده
📸وداع فرزند "شهید حسین انتظاریان اردکانی" از شهدای راسک با پیکر پدر
✍💞سرباز ولایت 💞
🤍خادم الشهدا مدیر کانال🤍
💚نشر معارف شهدا درایتا👇👇👇
❤️👆#کانال_زخمیان_عشق
@zakhmiyan_eshgh
📌 دلنوشته عجیب خانواده شهیدحاج محمد رضا زاهدی رحمت الله علیه در وصف این شهید عزیز
🔻بسم رب الشهداء والصدیقین
و لا تحسبن الذین قتلو فی سبیلالله اموات بل احیا عند ربهم یرزقون...
اللهم تقبل منا هذا القربان🌹
خدایا این قربانی را از ما بپذیر...
خدایا کسی را فدایت کردیم که تمام عمر خواست که دیده نشود...
همیشه از دوربین و جلوی دوربین بودن تا حد امکان فراری بود...
🔻 روزهایی را دیدیم که از ۶ صبح تا یک نیمه شب سر کار بود و با آن خستگی نماز شبش ترک نمیشد!
🔹خدایا تو دیدی و شنیدی که روزی حداقل سه جزء قرآن تلاوت میکرد و در ایام ماه مبارک #رمضان، هر سه تا چهار روز یک ختم قرآن داشت...
🔹 میگفت: من چشم را برای دو چیز میخواهم، قرآن خواندن و شاید دیدار مهدی فاطمه...
از زمان جنگ هر روز زیارت عاشورا اش ترک نمیشد و بیست سالی بود که زیارت را با صد لعن و صد سلام می خواند...
خدایا ما ندیدیم نمازش از اول وقت فاصله بگیرد...
🔸️ خدا را شکر که اجر قریب ۴۵ سال مجاهدت عزیز دلمان و نور چشممان سردار محمد رضا زاهدی اینگونه رقم خورد...! و چه عاقبتی بهتر از #شهادت در روز شهادت امام علی (ع)!
«هنیاً لک»
◇ گوارای وجودت...
◇ به آرزویت رسیدی
شهید#محمدرضا_زاهدی🕊🌹
✍💞سرباز ولایت 💞
🤍خادم الشهدا مدیر کانال🤍
💚نشر معارف شهدا درایتا👇👇👇
❤️👆#کانال_زخمیان_عشق
@zakhmiyan_eshgh
آمده بود مرخصے ، سر نماز بود
ڪه صدای آخ شنیدم، نمازش قطع شد ، پرسیدم چی شد؟
گفت: چیزی نیست !
توی حمام باندهای خونی بود، نگرانش شدم، فهمیدم پایش گلوله خورده، زخـمی است، دکتر گفته باید عمل شود تا یک هفته هم نمیتوانی باندش را باز کنی. باند ࢪا باز کرده بود تا وضو بگیرد.
گریه کردم و گفتم: «با این وضع به جبهه میروی؟» رفیقش که دنبالش آمده بود، گفت: «نگران نباش خواهر، من مواظبشم» با عصبانیت گفتم: «اشکالی ندارد، بروید جبهه، انشاءالله پایت قطع میشود، خودت پشیمان میشوی و برمیگردی»
علی بهم نگاه کرد و گفـت: «ما برای دادن سر میرویم، شما
ما را از دادن پا میترسانی؟!»؛
شهید#علی_تجلایی🕊🌹
✍💞سرباز ولایت 💞
🤍خادم الشهدا مدیر کانال🤍
💚نشر معارف شهدا درایتا👇👇👇
❤️👆#کانال_زخمیان_عشق
@zakhmiyan_eshgh
📸وداع فرزند "شهید حسین انتظاریان اردکانی" از شهدای راسک با پیکر پدر
✍💞سرباز ولایت 💞
🤍خادم الشهدا مدیر کانال🤍
💚نشر معارف شهدا درایتا👇👇👇
❤️👆#کانال_زخمیان_عشق
@zakhmiyan_eshgh
#رمان
#زیبای
#مهر_مهتاب
✍💞سرباز ولایت 💞
🤍خادم الشهدا مدیر کانال🤍
💚نشر معارف شهدا درایتا👇👇👇
❤️👆#کانال_زخمیان_عشق
@zakhmiyan_eshgh
📚 #مهر_و_مهتاب
📝 نویسنده #تکین_حمزه_لو
♥️ #قسمت_پنجاه_هشتم
ليلا لحظه اي حرف نزد بعد گفت : حالا نداري و بد بختي اش به كنار ، اون يك پا حزب الهي است.انگار با يك كميته چي ازدواج كني.. تو كه اهل حجاب و نماز واين حرفها نيستي. واسه خودت يك زري مي زني ها!
بي حوصله گفتم : اين حرفها چيه ! حسين يك بچه مسلمون واقعيه اين بده ؟ اين بده يك نفر نماز بخونه و روزه بگيره ؟ بده كه از خدا بترسه و گناه نكنه ؟ ... ما بدكاري مي كنيم كه ول مي گرديم و بي توجه و الكي خوش زندگي ميكنيم زندگي درست رو امثال حسين دارن. ليلا نذار يك عده مسلمون نماي عوضي تو رو از هرچي مسلمون واقعيه بترسونن. اين بلا داره سر همه ما مي آد.
ليلا با دست به سرش زد : تو واقعا ديوانه شدي... خودتو به يك دكتر خوب نشون بده. اين دكتري كه مي ري انگار چيزي بارش نيست. بايد قرصهاتو عوض كنه.
بي حوصله گفتم : لوس نشو حوصله شوخي ندارم . منو ببين با كي حرف مي زنم. اصلا اشتباه كردم برات حرف زدم. بايد تو دلم نگه مي داشتم بالاخره يك چيزي مي شه .
بعد از چند لحظه سكوت ليلا پرسيد : حالا واقعا مي خواي باهاش ازدواج كني ؟
شانه اي بالا انداختم و گفتم : نمي دونم خودم هم نمي دونم چه كار ميخوام بكنم همه اش بستگي به حسين داره. تو هم دهن لقي نكن حتي به شادي هم حرفي نزن به هيچكس. نمي خوام تا وقتي چيزي معلوم نيست با كسي جر وبحث كنم . خوب ؟
ليلا سري تكان داد و گفت : خوب. ولي تو رو خدا درست فكر كن. زندگي فقط شعار و حرف نيست . سر برج پول اجاره و آب و گاز و برق و تلفن و هزار تا كوفت و زهرمار ديگه هم هست. زندگي تو صف مرغ و گوشت و روغن و پنير و برنج ايستادن هم هست. اتوبوس سوار شدن و جر و بحث با همسايه ديوار به ديوار و صاحخانه هم هست. اين زندگي كه تو مي خواي انتخابش كني اينه ! درست فكر كن مهتاب تو عادت به اين زندگي نداري . باور كن خسته مي شي آن وقت يا بايد طلاق بگيري يا به زور زندگي كني و از افسردگي و رنج و بدبختي بميري... تازه پدر و مادرت با اون وضع زندگي و طرز رفتار صد سال سياه هم تو روي دستشون مونده باشي هم حاضر نمي شن جنازه ات رو روي دوش حسين بذارن. بهت بگم راه خيلي سختي در پيش داري حالا خود داني !
زير لب گفتم: خودم همه اينها رو مي دونم از همين هم مي ترسم.
سر ناهار مادر ليلا در لفافه ازم خواست كه ليلا را نصيحت كنم تا از خر شيطان پياده شود. ليلا پوزخند زد و ساكت نگاهم كرد. خودم هم خجالت كشيدم آهسته گفتم :
- هرچي قسمت باشه همون ميشه .
مادر ليلا چشم غره اي به من رفت: ‹ وا ؟ اين حرفها يعني چي ؟ قسمت و قدر مال پيرزن هاي قديمي بود. مال آن وقتها كه مي خواستن دخترها رو به زور شوهر بدن ! يك قسمت هم مي ذاشتن روش تا دختره قانع بشه. تو كه ماشاءالله تحصيل كرده اي خانواده ات هم همينطور آدم تا نخواد كسي قسمتش نمي شه ! ›
جمله آخر مادر ليلا تا خانه در گوشم زنگ مي زد‹ تا كسي را نخواهي قسمت نمي شه › پس يعني اگر كسي رو از ته قلب بخواي قسمتت مي شه ؟ زير لب از خدا خواستم كه اينطور شود و با هزار شك و ترديد در دل راهي خانه شدم.
قرار بود فردا برای انتخاب واحد ترم تابستاني به دانشگاه برويم اما صحبت درباره حسين باعث شد كه هيچكدام به فكر واحدهاي فردا نباشيم. آن شب سر شام پدرم را جع به واحدهاي درسي من سوال كرد و از وضع دانشگاه پرسيد. هميشه دلش مي خواست من هم مثل سهيل دانشگاه سراسري قبول شوم ولي خوب من بازيگوش بودم و در ضمن هر سال به تعداد كنكوردهندگان اضافه مي شد و شانس قبولي من اصلا با مال سهيل قابل مقايسه نبود. در هر حال پدرم خودش را به اين راضي كرده بود كه دانشگاه آزاد آنقدر ها هم بد نيست و بالاخره بهتر از هيچي است. اين بود كه گاهي از وضع و حال من مي پرسيد. دلم مي خواست آنقدر جرات داشتم كه در جوابش بگويم ‹ من عاشق يك پسر مسلمون يك لا قبا شده ام به نظرتون چه كار بايد بكنم؟ › اما نه من چنان جراتي داشتم و نه پدرم چنين ظرفيتي داشت. آن شب هم با هول و هراس خوابيدم و هزار بار جلوي خودم را گرفتم كه به حسين زنگ نزنم. فردا بايد به دانشگاه مي رفتم و احتمالا حسين را هم مي ديدم.
پايان فصل 14
ادامه ✍💞سرباز ولایت 💞
🤍خادم الشهدا مدیر کانال🤍
💚نشر معارف شهدا درایتا👇👇👇
❤️👆#کانال_زخمیان_عشق
@zakhmiyan_eshgh