eitaa logo
🍁زخمیان عشق🍁
350 دنبال‌کننده
27.3هزار عکس
9.8هزار ویدیو
136 فایل
ارتباط با مدیر.. @Batau110 اسیرزمان شده ایم! مرکب شهادت ازافق می آیدتاسوارخویش رابه سفرابدی کربلاببرد اماواماندگان وادی حیرانی هنوزبین عقل وعشق جامانده اند اگراسیرزمان نشوی زمان شهادتت فراخواهدرسید.
مشاهده در ایتا
دانلود
enc_17231350303265084297708.mp3
2.09M
دیگه ندارم مَن به زندگی میلی عَمه نگاهم کن عَوض شدم خیلی...
4_5791926379779984179.mp3
5.11M
🤲 انشاءالله ازبليات در ماه صفر ، در امان باشيم دعای ماه صفر حتما ، حتما ! هرروز بخوانید
4_5917737538226753118.mp3
15.61M
لیست زائرا دست کیه ...😭
گوش کن، می‌شنوی؟ کربلا و آن سوی‌تر قدس؛ در انتظار طلیعه‌داران هستند هم آنان که راه‌گشایِ تاریخ بسوی عدالت موعود خواهند بود آیا تو نیز به خیل آنان پیوسته‌ای؟! " شهید آوینی" ✍💞سرباز ولایت 💞 خادم الشهدا مدیر کانال 💚نشر معارف شهدا درایتا👇👇👇 ❤️👆 @zakhmiyan_eshgh
⭕️ شهادت "حضرت رقيه سلام الله علیها" در خرابه شام 💠 یکی از شهیدان قیام حسینی که درتبدیل واقعه عاشورا به یک جریان تاریخی، نقشی بسیار تأثیرگذار دارد، حضرت رقیه(ع) دختر امام حسین علیه السلام است. نام ایشان فاطمه، مادرش ام اسحاق دختر طلحة بن عبدالله بود و سال ۵۷ قمری در مدینه دیده به جهان گشوده است. 🔹حضرت رقیه(ع) پس از شهادت پدر و یارانش، به همراه دیگر زنان بنی هاشم توسط سپاه یزید به اسیری رفت و در پنجم ماه صفر سال 61 هجری، پس از دیدن سر مبارک پدرش، در خرابه های شام به شهادت رسید و همان جا به خاک سپرده شد. 🔸حضرت رقیه(ع) آن شب در خرابه از عمه‌اش پرسیده بود: «پدرم کجاست؟» فرمود: «به سفر رفته» رقیه به گوشه خرابه رفت و زانوی غم بغل گرفت و به خواب رفت. ساعتی بعد سراسیمه از خواب بیدار شد و دوباره سراغ پدر را گرفت، به گونه ای که با صدای ناله و گریه او تمام اهل خرابه شیون و ناله کردند. ♦️خبر به یزید رسید؛ دستور داد سر بریده پدر را برایش ببرند. سر مطهر را مقابل دختر قرار دادند. رقیه پرسید: این سرِ کیست؟ گفتند: سرِ پدرت. او سر پدر را باتعجب برداشت و در آغوش کشید. بر صورت پدر بوسه زد و آه و ناله‌اش بلندتر شد. ✅ گفت: «پدر جان! چه کسی صورت تو را به خونت رنگین کرد؟ چه کسی رگ های گردنت را برید؟ چه کسی مرا در کودکی یتیم کرد؟ ....» سپس لب بر لب های پدر نهاد و آن چنان گریست که بیهوش شد. وقتی او را حرکت دادند، دیدند که از دنیا رفته است. ✍💞سرباز ولایت 💞 خادم الشهدا مدیر کانال 💚نشر معارف شهدا درایتا👇👇👇 ❤️👆 @zakhmiyan_eshgh
4_6010478517941176252.mp3
14.53M
🌿🥀°• 😭🕊 🎙بامداحی: حاج مهدی رسولی پست‌ ویژه شهادت حضرت رقیه (سلام‌الله‌علیها)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
روزی اگر بنا شد، احساس را بسنجند در عرصهٔ محبّت، معیارِ هر ترازی... خلبان‌جاویدالاثر🌷 سالروز شهادت❤️ شهید آل آقا چگونه شهید شد؟ تقویم‌ها روز ۲۰ مرداد ۱۳۶۳ را نشان می‌داد و آسمان آبی خلیج فارس یکی از گرم‌ترین روز‌های خود را سپری می‌کرد. هاشم آل‌آقا و کمک خلبانش در یک تامکت طی ماموریتی مشغول اسکورت نفتکش‌ها و کشتی‌های تجاری کشورمان بودند. در همین اثنا ناگهان مورد حمله چند فروند جنگنده میراژ اف ۱ عراقی قرار می‌گیرد. درگیری آغاز و پس از مدتی جنگ و گریز تامکت آل آقا مورد اصابت موشک شلیک شده از طرف جنگنده عراقی قرار گرفته و به درون آب سقوط می‌کند. شاهدان عینی حادثه که دورادور ناظر درگیری آن‌ها بودند خطر شلیک شدن موشک سوپر ۵۳۰ F-۱ به سمت تامکت را به آل آقا گوشزد می‌کنند، اما آل آقا در جواب آن‌ها می‌گوید هیچ نشانه‌ای دال بر حمله موشک به سمتشان در سامانه‌های هشدار دهنده مشاهده نمی‌کند. این مطلب گویای آن است که عراقی‌ها با استفاده از اطلاعات فنی که آمریکایی‌ها در اختیار آن‌ها قرار داده بودند در استفاده از نقاط ضعف اف ۱۴ کاملا موفق عمل کرده اند. یادش گرامی وراهش پررهرو ✍💞سرباز ولایت 💞 خادم الشهدا مدیر کانال 💚نشر معارف شهدا درایتا👇👇👇 ❤️👆 @zakhmiyan_eshgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
يه كار جالب در پياده روى اربعين👌👌👌👌 ✍💞سرباز ولایت 💞 خادم الشهدا مدیر کانال 💚نشر معارف شهدا درایتا👇👇👇 ❤️👆 @zakhmiyan_eshgh
37.07M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مستند سرلشکر خلبان شهید حسین لشکری یادش گرامی وراهش پررهرو ❤️ ✍💞سرباز ولایت 💞 خادم الشهدا مدیر کانال 💚نشر معارف شهدا درایتا👇👇👇 ❤️👆 @zakhmiyan_eshgh
⚠️⚠️بارها و بارها این خاطرات را بخوانیم 👇🏽👇🏽 🌹 شهید 📃خاطره ای از ۱۸ سال اسارت سیدالاسراء، شهید سرلشگر خلبان حسین لشگری، اولین اسیر ایرانی در جنگ تحمیلی و آخرین اسیری که آزاد شد. 💢وقتی بازگشت از او پرسیدند: این همه سال انفرادی را چگونه گذراندی؟ ◽️و او گفت: برنامه ریزی کرده بودم و هرروز یکی از خاطرات گذشته ام را‌ مرور می کردم. ◽️سالها در سلول های انفرادی بود و با کسی ارتباط نداشت، 🔻قرآن را کامل حفظ کرده بود، 🔻زبان انگلیسی می دانست 🔻و برای ۲۶ سال نماز قضا خوانده بود. 🌹حسین می گفت: از هیجده سال اسارتم ده سالی که تو انفرادی بودم سالها با یک "مارمولک" هم صحبت میشدم! 🌹بهترین عیدی که این ۱۸ سال اسارت گرفتم، یک نصفه لیوان آب یخ بود! عید سال ۷۴ بود، سرباز عراقی نگهبان یک لیوان آب یخ می خورد می خواست باقی مانده آن را دور بریزد، نگاهش به من افتاد، دلش سوخت و آن را به من داد، من تا ساعت ها از این مسئله خوشحال بودم، این را بگویم که من مدت ۱۲ سال ( نه ۱۲روز یا ۱۲ ماه)در حسرت دیدن یک برگ سبز و یک منظره بودم، حسرت ۵ دقیقه آفتاب را داشتم... ✍️خاطرات دردناک.ناصر کاوه. یادش همیشه جاودان ✍💞سرباز ولایت 💞 خادم الشهدا مدیر کانال 💚نشر معارف شهدا درایتا👇👇👇 ❤️👆 @zakhmiyan_eshgh
برادران عزیزم نکند در رختخواب ذلت بمیریدکه حسین(علیه السلام)در میدان نبردشهیدشد شهید 🌷 فرمانده لشکر ۱۰ سیدالشهدا(ع) ✍💞سرباز ولایت 💞 خادم الشهدا مدیر کانال 💚نشر معارف شهدا درایتا👇👇👇 ❤️👆 @zakhmiyan_eshgh
در راه خدا ، جان فدا بايد كرد يعني به حسين(ع) اقتدا بايد كرد بي سر به لقاي يار بايد رفتن دينی است كه اين گونه ادا بايد كرد اللهُمَّ ارْزُقْنا تَوْفِیقَ الشَّهادَةِ فِی سَبِیلِکَ ماملت امام حسینیم 🚩
✍💞سرباز ولایت 💞 🤍خادم الشهدا مدیر کانال🤍 💚نشر معارف شهدا درایتا👇👇👇 ❤️👆 @zakhmiyan_eshgh
📚 📝 نویسنده ♥️ (حسین : ) - خدا نكنه از خدا مي خوام هيچ روزي رو بدون تو نبينم. ديگه احساس ضعف و بي حالي نداشتم از عشق حسين سرشار بودم و دلم مي خواست زودتر از بيمارستان مرخص شوم و تكليفم مشخص شود. صبح فردا پدرم دنبالم آمد و پس از پرداخت صورتحساب بيمارستان با كمك سهيل مرا سوار ماشين كرد و به طرف خانه راه افتاد. در ميان راه سهيل با ملايمت گفت : - خدا خيلي رحم كرد مهتاب تو رو خدا بچه بازي رو كنار بذار. بي حال گفتم : وقتي به حرفهاي منطقي ام كسي گوش نمي ده مجبورم با اين كارهاي بچگانه توجه بقيه رو به خودم و خواسته هاي معقولم جلب كنم. صداي پدرم غمگين و گرفته بلند شد : مهتاب انقدر حرف بيخود نزن من و مادرت اگه حرفي ميزنيم چون آينده رو مي بينيم نه مثل تو كه از روي احساس فقط همين امروزت رو مي بيني اين پسر بچه خوبيه حرفي نيست ولي مهتاب مريضه مي فهمي ؟ هيچ معلوم نيست تا كي زنده بماند. عصبي گفتم : عمر دست خداست از كجا معلوم شايد من زودتر بميرم شايد دارويي براي امثال حسين كشف بشه و نجات پيدا كنن. پدرم پوزخندي زد : شايد اما اگر ! با اين حرفها نمي شه زندگي كرد. بايد واقعيت رو درك كني . به ميان حرف پدرم دويدم : واقعيت اينه كه من انتخاب خودم رو كردم و پاي همه چيز هم وايستادم اينو بدونيد اگه موافقت نكنيد باز هم من سر حرفم هستم انقدر صبر مي كنم تا بميرم يا شما راضي بشيد ! پدرم نگاهي به سهيل انداخت و حرفي نزد . وقتي به خانه رسيديم عمو فرخم گوسفندي را ميان كوچه كشيد و قصاب سر زبان بسته را جلوي ماشين پدرم بريد با اشمئزاز روي خون رفتم و وارد خانه شدم. حوصله صحبت كردن با كسي را نداشتم به اتاقم رفتم و در رو قفل كردم. چند دقيقه بعد صداي گلرخ بلند شد : - مهتاب تلفن رو بردار ... گوشي را برداشتم : بله ؟ صداي ليلا بلند شد : چطوري دختر ؟ - تو چطوري عروس خانم ؟ - همه اش نگران تو بودم اون شب سر ميز شام غش كردي انقدر ترسيدم كه نگو راستي برات ثبت نام هم كردم. - خيلي ممنون چند واحد برداشتي ؟ - مثل هميشه بيست تا . با تعجب پرسيدم : معدلم بالاي دوازده شده بود ؟ ليلا خنديد : حواس جمع ترم تابستون مهم نيست معدلت چند بشه ولي ترم قبل معدلت نزديك چهارده شده بود. واحدهاي تابستان را هم پاس كردي ولي نمره هات خيلي درخشان نيست . منهم خنديدم : به جهنم همين كه پاس شده كافيه . شادي چطوره ؟ - خوبه اونهم نگرانت بود. احتمالا بهت زنگ مي زنه . گوشي را گذاشتم و دوباره روي تخت دراز كشيدم. مطمئن بودم حسين به حرفم گوش مي كند و بعد از ظهر با پدرم تماس مي گيرد. تمام سلول هاي بدنم انتظار مي كشيد. نمي دانم كي خواب چشمانم را در ربود. اما وقتي بيدار شدم شب شده بود. بي اختيار به ياد حسين افتادم و ذهنم پر از سوال شد ‹ آيا زنگ زده بود ؟ پدرم چه جواي داده بود ؟ چه اتفاقي افتاده ؟› بي توجه به ساعت گوشي را برداشتم و شماره خانه حسين را گرفتم . بوق ممتد و كشداري خط را پر كرد . چند بوق و بعد صداي خسته و خواب آلود حسين : بفرماييد ... بي صبرانه گفتم : حسين چي شد ؟ صدايش پر از عطوفت و مهرباني شد : حالت چطوره عزيزم ؟ هنوز نخوابيدي ؟ با خنده گفتم : من تازه بيدار شدم . زنگ زدي ؟ - آره ... - خوب چي شد ؟ - هيچي قرار شد آخر هفته بيام صحبت كنم . از شادي جيغ كوتاهي كشيدم : راست مي گي ! واي حسين چقدر خوشحالم. حسين هم خنديد : خدا كنه جواب مثبت بدن راستي من فردا خونه جديد هستم بايد كليد اينجا رو تحويل بدم. - اسباب كشي كردي ؟ - تقريبا اما هنوز چيزي نچيدم مي خوام تو اينكارو بكني با سليقه خودت. ادامه دارد....✍💞سرباز ولایت 💞 خادم الشهدا مدیر کانال 💚نشر معارف شهدا درایتا👇👇👇 ❤️👆 @zakhmiyan_eshgh
{بسم الله الرحمن الرحیم...
{صَبَاحَاً أتَنَفَّسُ بِحُبِّ الحُسَین...
سَلامٌ عَلى قَلبِ زَينَبَ الصَّبور
💌💗بسم الله الرحمن الرحیم 💌💗 قرائت دعای عهد جهت تعجیل در فرج امام زمــ❤️ـان اللّهُمَّ رَبَّ النُّورِ الْعَظیمِ، وَ رَبَّ الْکُرْسِىِّ الرَّفیعِ، وَ رَبَّ الْبَحْرِ الْمَسْجُورِ، وَ مُنْزِلَ التَّوْراةِ وَالْإِنْجیلِ وَالزَّبُورِ، وَ رَبَّ الظِّلِّ وَالْحَرُورِ، وَ مُنْزِلَ الْقُرْآنِ الْعَظیمِ، وَ رَبَّ الْمَلائِکَةِ الْمُقَرَّبینَ، وَالْأَنْبِیاءِ وَالْمُرْسَلینَ اَللّهُمَّ إِنّى أَسْأَلُکَ بوَجْهِکَ الْکَریمِ، وَ بِنُورِ وَجْهِکَ الْمُنیرِ، وَ مُلْکِکَ الْقَدیمِ، یا حَىُّ یا قَیُّومُ، أَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ الَّذى أَشْرَقَتْ بِهِ السَّمواتُ وَالْأَرَضُونَ، وَ بِاسْمِکَ الَّذى یَصْلَحُ بِهِ الْأَوَّلُونَ وَالْآخِرُونَ، یا حَیّاً قَبْلَ کُلِّ حَىٍّ، وَ یا حَیّاً بَعْدَ کُلِّ حَىٍّ، وَ یا حَیّاً حینَ لا حَىَّ، یا مُحْیِىَ الْمَوْتى، وَ مُمیتَ الْأَحْیاءِ، یا حَىُّ لا إِلهَ إِلّا أَنْتَ. اللّهُمَّ بَلِّغْ مَوْلانَا الْإِمامَ الْهادِىَ الْمَهْدِىَّ الْقائِمَ بِأَمْرِکَ، صَلَواتُ اللَّهِ عَلَیْهِ وَ عَلى آبائِهِ الطّاهِرینَ، عَنْ جَمیعِ الْمُؤْمِنینَ وَالْمُؤْمِناتِ فى مَشارِقِ الْأَرْضِ وَ مَغارِبِها، سَهْلِها وَ جَبَلِها، وَ بَرِّها وَ بَحْرِها، وَ عَنّى وَ عَنْ والِدَىَّ مِنَ الصَّلَواتِ زِنَةَ عَرْشِ اللَّهِ، وَ مِدادَ کَلِماتِهِ، وَ ما أَحْصاهُ عِلْمُهُ، وَ أَحاطَ بِهِ کِتابُهُ. أَللّهُمِّ إِنّى أُجَدِّدُ لَهُ فى صَبیحَةِ یَوْمى هذا، وَ ما عِشْتُ مِنْ أَیّامى عَهْداً وَ عَقْداً وَ بَیْعَةً لَهُ فى عُنُقى، لا أَحُولُ عَنْها، وَ لا أَزُولُ أَبَداً. اَللّهُمَّ اجْعَلْنى مِنْ أَنْصارِهِ وَ أَعَوانِهِ، وَالذّابّینَ عَنْهُ، وَالْمُسارِعینَ إِلَیْهِ فى قَضاءِ حَوائِجِهِ، وَالْمُمْتَثِلینَ لِأَوامِرِهِ، وَالْمُحامینَ عَنْهُ، وَالسّابِقینَ إِلى إِرادَتِهِ، وَالْمُسْتَشْهَدینَ بَیْنَ یَدَیْهِ. اللّهُمَّ إِنْ حالَ بَیْنى وَ بَیْنَهُ الْمَوْتُ الَّذى جَعَلْتَهُ عَلى عِبادِکَ حَتْماً مَقْضِیّاً، فَأَخْرِجْنى مِنْ قَبْرى مُؤْتَزِراً کَفَنى، شاهِراً سَیْفى، مُجَرِّداً قَناتى، مُلَبِّیاً دَعْوَةَ الدّاعى فِى الْحاضِرِ وَالْبادى. اَللّهُمَّ أَرِنِى الطَّلْعَةَ الرَّشیدَةَ وَالْغُرَّةَ الْحَمیدَةَ، وَاکْحَُلْ ناظِرى بِنَظْرَةٍ مِنّى إِلَیْهِ، وَ عَجِّلْ فَرَجَهُ، وَ سَهِّلْ مَخْرَجَهُ، وَ أَوْسِعْ مَنْهَجَهُ، وَاسْلُکْ بى مَحَجَّتَهُ، وَ أَنْفِذْ أَمْرَهُ، وَاشْدُدْ أَزْرَهُ، وَاعْمُرِ اللّهُمَّ بِهِ بِلادَکَ ، وَ أَحْىِ بِهِ عِبادَکَ، فَإِنَّکَ قُلْتَ وَ قَوْلُکَ الْحَقُّ: ظَهَرَ الْفَسادُ فِى الْبَرِّ وَالْبَحْرِ بِما کَسَبَتْ أَیْدِى النّاسِ، فَأَظْهِرِ اللّهُمَّ لَنا وَلِیَّکَ وَابْنَ بِنْتِ نَبِیِّکَ الْمُسَمّى بِاسْمِ رَسُولِک حتّى لا یَظْفَرَ بِشَىْءٍ مِنَ الْباطِلِ إِلّا مَزَّقَهُ، وَ یُحِقَّ الْحَقَّ وَ یُحَقِّقَهُ، وَاجْعَلْهُ اللّهُمَّ مَفْزَعاً لِمَظْلُومِ عِبادِکَ وَ ناصِراً لِمَنْ لا یَجِدُ لَهُ ناصِراً غَیْرَکَ، وَ مُجَدِّداً لِما عُطِّلَ مِنْ أَحْکامِ کِتابِکَ، وَ مُشَیِّداً لِما وَرَدَ مِنْ أَعْلامِ دینِکَ، وَ سُنَنِ نَبِیِّکَ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ، وَاجْعَلْهُ اللّهُمَّ مِمَّنْ حَصَّنْتَهُ مِنْ بَأْسِ الْمُعْتَدینَ، اَللّهُمَّ وَ سُرَّ نَبِیَّکَ مُحَمَّداً صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ بِرُؤْیَتِهِ، وَ مَنْ تَبِعَهُ عَلى دَعْوَتِهِ، وَارْحَمِ اسْتِکانَتَنا بَعْدَهُ ، اللّهُمَّ اکْشِفْ هذِهِ الْغُمَّةَ عَنْ هذِهِ الْأُمَّةِ بِحُضُورِهِ، وَ عَجِّلْ لَنا ظُهُورَهُ، إِنَّهُمْ یَرَوْنَهُ بَعیداً وَ نَراهُ قَریباً، بِرَحْمَتِکَ یا أَرْحَمَ الرّاحِمینَ. ❤️الْعَجَلَ، اَلْعَجَلَ؛ یا مَولای یا صاحِبَ الزَّمانِ❤️ ❤️الْعَجَلَ، اَلْعَجَلَ؛ یا مَولای یا صاحِبَ الزَّمانِ❤️ ❤️الْعَجَلَ، اَلْعَجَلَ؛ یا مَولای یا صاحِبَ الزَّمانِ❤️ اللهم عجل الولیک الفرجــ✨ @zakhmiyan_eshgh
✨ السَّلامُ عَلَيْكَ يا داعِيَ اللهِ وَرَبّانِيَ آياتِهِ.. 💬 سلام بر تو ای دروازه (ارتباط با) خدا و ای حاکم دین او «بِسم الله الرحمن الرحیم» سلام امام مهربان زمانم✋ صبحتان خدایی به رسم شروع روزهای انتظارمان می خوانیم: 💠يا اللّٰهُ یا رَحْمَانُ یا رَحیم،يَا مُقَلِّبَ القُلُوب ثَبِّتْ قَلبی عَلی دینِک 💠دعای زمان غیبت؛ ▫️اللَّهُمَّ عَرِّفْنی نَفْسَكَ فَاِنَّكَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنی نَفْسَكَ لَمْ اَعْرِف نَبِيَّك ▫️اللَّهُمَّ عَرِّفْنی رَسُولَكَ فَاِنَّكَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنی رَسُولَكَ لَمْ اَعْرِفْ حُجَّتَك ▫️اللَّهُمَّ عَرِّفْنی حُجَّتَكَ فَاِنَّكَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنی حُجَّتَكَ ضَلَلْتُ عَنْ دینی 🌴🥀🌴توسل به امام زمان(عج)؛ يا وَصِيَّ الْحَسَن وَ الْخَلَفَ الْحُجَّهَ أَيُّهَا الْقَائِمُ الْمُنْتَظَرُ الْمَهْدِيُّ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّه، يَا حُجَّهَ اللَّهِ عَلَي خَلْقِه يَا سَيِّدَنا وَمَولانا، إِنَّا تَوَجَّهْنا وَ اسْتَشْفَعْنا وَ تَوَسَّلْنا بِكَ إلَي اللَّه و قَدَّمْنَاكَ بَيْنَ يَدَیْ حَاجَاتِنا،یا وَجِيهاً عِنْدَاللَّهِ اشْفَعْ لَنَا عِنْدَاللَّه 🌴🏴🌴به امید آنکه امروز را آنگونه بگذرانیم که شایسته ی نام "منتظر مهدی(عج)" باشیم ✍💞سرباز ولایت 💞 🤍خادم الشهدا مدیر کانال🤍 💚نشر معارف شهدا درایتا👇👇👇 ❤️👆 @zakhmiyan_eshgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نماهنگ ویژه دعای فرج ‎الهی علی فانی ﴿ بِسْمِ اللَّـهِ الرَّ‌حْمَـٰنِ الرَّ‌حِيمِ ﴾ اِلهی عَظُمَ الْبَلاَّءُ وَبَرِحَ الْخَفاَّءُ وَانْکَشَفَ الْغِطاَّءُ وَانْقَطَعَ الرَّجاَّءُ وَضاقَتِ الاْرْضُ وَمُنِعَتِ السَّماَّءُ واَنْتَ الْمُسْتَعانُ وَاِلَیْکَ الْمُشْتَکی وَعَلَیْکَ الْمُعَوَّلُ فِی الشِّدَّهِ وَالرَّخاَّءِ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ اُولِی الاْمْرِ الَّذینَ فَرَضْتَ عَلَیْنا طاعَتَهُمْ وَعَرَّفْتَنا بِذلِکَ مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلا قَریباً کلمح الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ، یامُحَمَّدُ یاعَلِیُّ، یاعَلِیُّ یامُحَمَّدُ، اِکْفِیانی فَاِنَّکُما کافِیانِ، وَانْصُرانی فَاِنَّکُما ناصِرانِ، یا مَوْلانا یا صاحِبَ الزَّمان،ِ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ، اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی، السّاعَهَ السّاعَهَ السّاعَهَ، الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ، یا اَرْحَمَ الرّاحِمین، بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطّاهِرینَ.️ اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم إِنَّهُمْ يَرَوْنَهُ بَعِيدًا وَنَرَاهُ قَرِيبًا 🌴💎🌹💎🌴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴فاصله مرزهای شش گانه تا شهرهای مهم عراق🌇