eitaa logo
🍁زخمیان عشق🍁
353 دنبال‌کننده
28.5هزار عکس
11هزار ویدیو
139 فایل
ارتباط با مدیر.. @Batau110 اسیرزمان شده ایم! مرکب شهادت ازافق می آیدتاسوارخویش رابه سفرابدی کربلاببرد اماواماندگان وادی حیرانی هنوزبین عقل وعشق جامانده اند اگراسیرزمان نشوی زمان شهادتت فراخواهدرسید.
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نیایش صبحگاهے خــداونـدا 🌴🍁🌴 امروز را براے همه ما به گونه اے ورق بزن ڪه لحظه لحظه آن عشق باشد و امیـد اے خداے مهربان🌴🌹🌴 امروز ، صبروبردباری فروتنے و تسلیم لبخندو گذشت🌴💎🌴 صلح و آرامش برڪت و بخشش بسیار نصیب همه ما بگردان🙏 آمیـــن 🌴💎🌹💎🌴
4_5956074768498165762.mp3
4.14M
موضوع: غفور بودن مثل خداوند 🌴💎🌴 🎤 🌴🌹🌴 و زباله‌هایی که با ما دفن خواهند شد! و زباله‌هایی که با ما محشور خواهند شد! و زباله‌هایی که بوی تعفن‌شان ما را در قیامت رسوا خواهند کرد! زباله‌های روح، را باید یکی‌یکی شناخت، و یکی‌یکی تطهیر کرد! خیــــلی زود، دیر می‌شود 🌴🍁🌴 🌴💙🌴
صد جمعه دیده ایم و شما را ندیده ایم از درد گفته ایم و دوا را ندیده ایم 🌴🍁🌴 چشمان ما هر آنچه به جز یار دیده است ! از بخت تیره وجه خدا را ندیده ایم 🌴💎🌴 چرخیده ایم دور سر خویش تا کنون اما مسیر پای شما را ندیده ایم 🌴🌹🌴 خون دل است قسمت ما از فراق یار از روزگار ما که مدارا ندیده ایم 🌴🍁🌴 هستیم اسیر ظلمت محض و نخواستیم تا حال اگر که شمس هدی را ندیده ایم 🌴🍁🌴 از ذکر مانده ایم چو تسبیح پاره شد وقت سحر نسیم دعا را ندیده ایم 🌴🌹🌴 چندین محرم آمد و رفت و نیامدی آقا بیا که کرب و بلا را ندیده ایم 🌴🌹💎🌹🌴 اللهم عجل لولیک الفرج🌴💎🌴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
- باقیمانده‌ عمر خود را دریابید و برای انجام کارها، امروز و فردا نکنید. همین امروز، همین امشب انجام دهید . .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 شهیدی که امام خمینی جایش نگهبانی داد. 🔸شهید مهدی خندان در تابستان 1359 در پادگان امام حسین(ع) دوره آموزشی عمومی نظامی را گذراند و پس از آن برای مقابله با ضد انقلاب آماده اعزام به کردستان می شود که با شروع جنگ تحمیلی در شهریور 59 داوطلبانه به سمت جبهه های غرب عازم می شود. 🔹وی پس از اینکه به مدت شش ماه داوطلبانه در جبهه های غرب کشور به مقابله با دشمن بعثی مشغول بود پس از چندی به عضویت سپاه پاسداران درآمد و مدت چهار ماه به عنوان محافظ بیت حضرت امام خمینی(ره) به خدمت مشغول شد. 🔸مادر شهید خندان در این باره می گوید: "مهدی یک شب با خوشحالی به منزل آمد و گفت: "دیشب یکی از بچه ها در بیت امام مشغول نگهبانی بود که امام سلاحش را گرفت و عبایش را به او داد و دو ساعت تمام در حیاط به نگهبانی پرداخت. پس از نگهبانی اسلحه را به آن پاسدار داد و به نماز شب مشغول شد. 🔹آن بنده خدا در حالی که اشک شوق در چشمانش حلقه زده بود به نماز ایستاد." بعدها فهمیدم که آن پاسدار خود مهدی بوده است. شهید مهدی خندان شادی روحش صلوات نشر معارف شهدا درایتا👇👇👇 ❤️👆 @zakhmiyan_eshgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_5838957796384571731.mp3
5.14M
🌸هفته وحدت مبارک🌸 🎤 سخنان رهبر انقلاب درمورد وحدت شکنی هیئت‌ها، مداحان و منبری‌ها و اثرات آن در جهان اسلـــام نشر معارف شهدا درایتا👇👇👇 ❤️👆 @zakhmiyan_eshgh
"صاحِبُنا املَأ قُلوبَنا حُبّاً لَکَ ... را سرشار از کن ... أَنَا سَائِلُ اَلمَهدی و‌ عَجّل فی فَرَجنا ...🌱°.
خواهش‌ازماونشان‌دادن‌قآمتـ‌ازتو ꔷ͜ꔷ!
yasfatemii - روزبه بمانی .mp3
4.21M
『 شبیه تو شدم که آرزوتو آرزو کنم...🌱•』
♥️وَاعتَصِموا بِحَبلِ اللَّهِ جَميعًا وَلا تَفَرَّقوا 📚 آل عمران آیه ۱۰۳ ♥️و همگی به ریسمان خدا [ قرآن صامت و قرآن ناطق در کنار هم ]، چنگ زنید، و پراکنده نشوید! نشر معارف شهدا درایتا👇👇👇 ❤️👆 @zakhmiyan_eshgh
مقام معظم رهبری: اگر مسلمین دست در دست هم بگذارند و با هم صمیمی باشند ولو عقایدشان مخالف با یکدیگر باشد اما آلت دست دشمن نشوند دنیای اسلام سربلند خواهد شد. 🎊هفته وحدت گرامی باد🎊 نشر معارف شهدا درایتا👇👇👇 ❤️👆 @zakhmiyan_eshgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
الا‌بذکر‌الله‌تطمئن‌القلوب استادۍ‌مۍفرمود : این‌آیه معنایش‌این‌نیست‌که‌باذکر‌خدا‌دل‌آرام مۍگیرد !' این‌جمله‌یعنۍ‌خدامیگوید جورۍ‌بنده‌ام‌راساخته‌ام‌که‌جز‌بایاد‌من‌آرام نگیرد‌
‏فرهاد قائمیان هستن سلبریتی داریم تا سلبریتی نشر معارف شهدا درایتا👇👇👇 ❤️👆 @zakhmiyan_eshgh
زیارت مرقد مطهر شهید مدافع حرم مهدی نوروزی ملقب به شیر سامرا به نیابت از شما همراهان عزیز کانال بی‌سیم‌چی نشر معارف شهدا درایتا👇👇👇 ❤️👆 @zakhmiyan_eshgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
در یکى از دورهمى های پارک لاله, حرف این به میان آمد که چرا برای طلبگى آمده ایم. مصطفی می گفت: دنبال گمشده ای هستم که باید پیداش کنم. دلمـ یه معنویت خاص می خواد! این جور وقت ها حرف شهادت و شهدا را وسط می کشید. کسی هم نمی توانست درباره این قضیه خیلى با او بحث کند طوری از شهدا حرف می زد که انگار جزئی از آن ها بود. همیشه می گفت: تو نمیدونی به شهدا چى گذشته و اینا برای چی شهید شدن! آن قدر جسارت و مردانگى داشت که می دانستم اگر دست مصطفی چاقو باشد و دشمن تیربار دستش باشد, حتما مصطفی با همان چاقو می رود سروقت دشمن. 📚 کتاب قرار بی قرار شهید مصطفی صدرزاده نشر معارف شهدا درایتا👇👇👇 ❤️👆 @zakhmiyan_eshgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
جشن خدابه وسعت دنیامبارک است تکرار عید دیگـر «طاهـا» مبـارک است در لیلــــۀ ولادت پیغمبــــر عظیــــم،  میلاد علم و دانش و تقوا مبارک است
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📗 کتاب تو برادر من نیستی شهید مدافع‌حرم محمد_ تاجبخش از بسیجیان شهرستان گتوند و دیار شهدای عملیات یا مهدی (عج) است که در مرداد ۱۳۹۶ همزمان با شهادت شهید حججی در منطقه‌ی تدمر سوریه به فیض شهادت رسید. ✅در قسمتی از کتاب می‌خوانیم : محمد دلاورانه می‌جنگید بچه‌ها را سازمان می‌داد و دوباره مشغـول شلیک می‌شد؛ انگار سالهاست تجربه‌‌ی جنگ دارد. نزدیک دو ساعت از آغاز حمله گذشته بود و فشنگ های ما رو به اتمام بود، حمید کنار من تیر به پایش خورد و زمین‌گیر شد. محمـد با یک فاصله از ما در انتهای‌خاکریز و خطرناکترین جا نشسته بود. گهگاهی بلند می‌شد و به طرف داعشی‌ها شلیک می کرد.، مدام تصویر اسارت و بریده شدنِ سرهایمان را می‌دیدم. در اوج نا امیدی رو به محمد فریاد زدم : «حسین می‌گوید جناح راست با شما. جناح راست با شما.» به حالت سجده درآمده بود تا حرف هایم را بشنود ، فریاد زد: «خیالت راحت. به حسین بگو تا آخرین گلوله می‌جنگم و اگر تیرهایم تمام شد، باز هم از جایم تڪان نمی‌خورم.» این را گفت و اسلحه را برای شلیک دوباره آماده ڪرد. روی زانو ایستاد، تمرکز ڪرد و قبل از اینکه تیری بزند نقش زمین شد... نشر معارف شهدا درایتا👇👇👇 ❤️👆 @zakhmiyan_eshgh
شهید کاظمی: برای خوشایند هیچ کس جهنم نروید، که بخواهد کسی خوشش بیاد شما جهنمی بشوید. نشر معارف شهدا درایتا👇👇👇 ❤️👆 @zakhmiyan_eshgh
🌼🍃🌼 📚 🌼🍃 🌼 📝 نویسنده: 🔻 بعدازپوشیدن کتونیام ازخونه بیرون زدم،هدفونم وتوگوشم محکم کردم وآهنگی روپلی کردم. سرخیابون که رسیدم گوشه ی شالم وروی صورتم کشیدم تاگشت من ونبینه،زیرچشمی نگاه کردم ببینم ماموراش بازهم همان هاهستندیانه،آخه همیشه ماموراش عوض میشه.ازاونجایی که من خیلی خوش شانسم بازهم همون مامورها بودن، سرم وانداختم پایین وسرعت قدماموزیادکردم. کتابخانه زیاددورنبود،کلاده دقیقه ازخونمون فاصله داشت. رسیدم کتابخانه،کارتم وبه مسئول کتابخانه نشان دادم وبعدبه سمت میزرفتم،پشت میزنشستم ومنتظر دنیاموندم. خوبه گفتم ساعت چهارکتابخانه باش،بهش پیام دادم: +دنیاکجایی؟ بعدازیک دقیقه جواب داد: دنیا:دارم میام چنددقیقه دیگه اونجام. سرم وگذاشتم روی میزوچشمام وبستم. بادستی که روی شانه ام نشست چشمام وباز کردم،دنیابود،بعدازسلام واحوال پرسی معمولی دنیاپشت میزنشست وگفت: دنیا:زودتندسریع بگوچی شده؟ بازهم بغض لعنتی راه بازکرد،بااولین کلمه ای که گفتم اشکام جاری شد،جریان وکامل بهش گفتم، دنیاهمچنان که چشماش ازتعجب گردشده بودگفت: دنیا:باورم نمیشه،اصلابچه ی ناخواسته یعنی چی؟ کلافه گفتم: +نمیدونم دنیانمیدونم. دنیا:خب ازیکی بپرس. +کی مثلا؟ دنیاکمی فکرکردوگفت: دنیا:مثلاخانم جون. +خب اگه خانم جون بامامان وبابام هم دست باشه چی؟ دنیا:خب هالین تانپرسی که چیزی معلوم نمیشه. +والاچی بگم. هردوتامون سکوت کردیم وبه فکرفرورفتیم، بعد از چندلحظه گفتم: +میگی چیکارکنم؟ دنیایکم فکرکردوگفت: دنیا:ببین به نظرم بایددوتامرحله روطی کنی،اول اینکه تمام سعیت روبکنی تامنصرفشون کنی اگه منصرف شدن که چه عالی ولی اگه نشدن میری سراغ مرحله ی دوم. باکنجکاوی گفتم: +مرحله ی دوم چیه؟ گلوش وصاف کردوگفت: دنیا:مرحله ی دوم اینه که اصلی کاریارومنصرف کنی. عین خنگاگفتم: +اصل کاریا؟ پوف کلافه ای کشیدوگفت: دنیا:خواستگاردیگه پشمک. پیشنهادخیلی خوبی بودولی خب بایدچیکارمی کردم؟ +ببین دنیاپیشنهادخوبیه ولی درمرحله ی دوم دقیقامن بایدچیکارکنم؟ آروم ضربه ای به پیشانی اش زدوگفت: دنیا:اون دیگه باخودته،هرکاری که فکرش و میکنی باعث میشه اون یارو پشیمان بشه بایدانجام بدی. سری تکون دادم وچیزی نگفتم،خیلی آروم شدم که باهاش حرف زدم. دنیابعدازچندلحظه دوباره گفت: دنیا:دیگه چخبر؟ لبخندی زدم وجریان شایانم بهش گفتم، خندید وگفت: دنیا:ایول بابا،چه خوب موقع اومده وسط زندگیت. منم خندیدم وگفتم: +آره برای سرگرمی خوبه. دنیاکتاباش وگذاشت روی میزوگفت: دنیا:خب خاطره گویی بسه بیامحض رضای خدایکم درس بخونیم. باشه ای گفتم وشروع کردیم به درس خواندن... &ادامه دارد.... 🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼 نشر معارف شهدا درایتا👇👇👇 ❤️👆 @zakhmiyan_eshgh