🔴مشروح خطبه های عبادی سیاسی نمازجمعه این هفته بخش زیدون (۹۸/۷/۱۹) :
◼امام جمعه زیدون در خطبه عبادی نمازجمعه این هفته پس از حمد و ثنای الهی و سلام و صلوات بر حضرت محمد (ص) و امامان معصوم (ع) و بعداز توصیه به رعایت تقوای الهی باترجمه و تفسیر آیه ۲۵۹سوره بقره و نقل داستان حضرت عزیر (ع) ، در بخشی از سخنان خود در خطبه اول اظهار داشت: برخی از پیام های آیه شریفه عبارتند از:
🔹۱-به تمدن های ویران شده گذشته، باید به دید عبرت نگاه کرد و درس های عبرت گرفت.
🔹۲-رجعت و زنده شدن مردگان در همین دنیا و قبل از قیامت قابل قبول است.
🔹۳-نمایش قدرت پروردگار برای ارشاد و هدایت مردم است.
◼خطیب نمازجمعه زیدون در خطبه سیاسی نمازجمعه این هفته باتبیین و تحلیل رهنمود های مقام معظم رهبری در دیدار با موکب داران عراقی، و بااشاره به موضوع عشق به امام حسین (ع) ، موضوع راهپیمایی بزرگ اربعین، اتحاد امت اسلامی، هویت بخشی به ملت عراق، پیوند دو ملت ایران و عراق، تحلیل کلان وضعیت جمهوری اسلامی ایران و نابودی آمریکا و رژیم صهیونیستی و پیروزی امت اسلامی در آینده نه چندان دور، بااستناد به بیانات ولی امر مسلمین جهان، بیان داشت: رهبر معظم انقلاب اسلامی در هفته آخر شهریورماه با موکب داران عراقی، اعم از شیعیان، اهل سنت، مسیحی، صوفی و کُرد درخصوص مراسم راهپیمایی اربعین دیدار داشتند. مقام معظم رهبری در بیانات نسبتا کوتاه -هزار و پانصد کلمه ای- به مطالب مهمی اشاره کردند که سزاوار مداقه و بازخوانی چندین باره است.
🔹حضرت حجت الاسلام والمسلمین یزدان فر تصریح کرد: مهم ترین محورها و گزارههای بیانات رهبرحکیم و فرزانه انقلاب با موکب داران عراق در تاریخ ۱۳۹۸/۶/۲۷ عبارتند از:
◼۱-تشکر از موکب داران و رفتار کریمانه ملت بزرگ عراق،
◼۲-قدر دانستن توفیق میهمان نوازی از زائران حسینی به عنوان یک نعمت و رحمت الهی،
◼۳-جهانی شدن امام حسین (ع) و معرفت حسینی،
◼۴-معرفی درست امام حسین (ع) معرفی اسلام و قرآن،
◼۵-راهپیمایی بزرگ اربعین موضوعی بینظیر و جهانی،
◼۶-تجلی جوشش خون امام حسین (ع) و تجلی پیام عاشورا بعداز ۱۴۰۰ سال،
◼۷-زمینه ساز گسترش معرفت حسینی و تشکیل تمدن نوین اسلامی،
◼۸-آیت عظمای الهی و نشانه ارادهی پروردگار بر نصرت امت اسلامی،
◼۹-بین المللی شدن ابعاد حرکت و اجتماع عظیم اربعین،
◼۱۰-فراشیعی و فرا اسلامی بودن راهپیمایی اربعین،
◼۱۱-جهانی تر شدن راهپیمایی اربعین در آینده،
◼۱۲-عظمت اقدام جوانان عراقی در خنثی سازی توطئه بزرگ داعش و تکفیری ها با فتوای مرجعیت معظم عراق،
◼۱۳-ایمان به خداوند متعال و محبت اهل بیت (ع) و عشق به امام حسین (ع) عامل اصلی پیروزمندی دو ملت ایران و عراق،
◼۱۴-تبدیل جمهوری اسلامی ایران از یک نهال نحیف به درختی تناور که ثمرات و میوه های آن روز به روز درحال گسترش است.
◼۱۵-نابودی آمریکا و رژیم صهیونیستی و پیروزی امت اسلامی در آینده نه چندان دور.
🔹امام جمعه زیدون ابراز داشت: از زاویه جامعه شناسی سیاسی، مهم ترین عوامل شکل گیری پدیده عظیم راهپیمایی اربعین عبارتند از:
◼۱-درک صحیح ازنهضت حسینی (ع)
◼۲-الگوی گفتمان مقاومت اسلامی
◼۳-"مهدی باوری" و "مهدی یاوری"
🔹خطیب نمازجمعه زیدون در تبیین و تحلیل سومین عامل شکل گیری پدیده عظیم راهپیمایی اربعین حسینی خاطرنشان کرد: عامل سوم، اظهار اشتیاق نیاز و اضطرار به ظهور منجی عالم بشریت (عج) است. در حقیقت نهضت انتظار؛ پیوست فرهنگی مراسم اربعین است و ایجاد تمدن جهانی مهدوی، یکی از اهداف برپایی تجمع جهانی اربعین است.
◼حضرت حجت الاسلام والمسلمین یزدانفر تاکید کرد: وجود نظام اسلامی و توفیقات بزرگ آن در ایران و منطقه و دنیا بامحوریت فقیه جامع الشرایط و نائب امام زمان (ع) این زمینه را فراهم ساخته تا نه تنها بتوان برای تغییر نسبی شرایط قدم برداشت بلکه، به سمت مهیا ساختن زمینه ظهور منجی عالم بشریت (عج) نیز حرکت کرد. بنابراین راهپیمایی اربعین، قدرت نمایی شیعه در تغییر سرنوشت و آینده دنیاست. به خصوص حضور گسترده جوانان در این مراسم بخش مهمی از مقدمات ظهور است. به فرمایش امیر المومنین (ع) که فرمود: 《اصحاب المهدی شباب لاکهول فیهم الا مثل کحل العین و الملح فی الزاد؛ یاران مهدی (عج) جوان اند و کهن سالان، در میان آنان، مانند سرمه در چشم و نمک در زاد و توشه، اندک هستند.》
🔹امام جمعه زیدون در ادامه باتبیین ابعاد راهبرد اربعین و نیز بااشاره به ویژگی های اساسی دیدگاه ها و مواضع ائمه اطهار (ع) یادآورشد: یکی از اوصاف مهم ائمه اطهار (ع) در زیارت جامعه کبیره این است که دیدگاهها و مواضع ائمه اطهار (ع) همواره دارای سه ویژگی اساسی است:
◼۱-عالمانه، کارشناسانه و کاملا واقع بینانه،
◼۲-خردمندانه و به دور از هرگونه شتاب زدگی و دربر گیرنده همه جوانب،
◼۳-دوراندیشانه و عاقبت نگرانه (رایکم علم و حلم و حزم).
🔹خطیب نمازجمعه زیدون با تاکید بر این که راهبرد اربعین،
تکمیل حماسه عاشورا در تامین بقای ابدی اسلام است، اظهار کرد: راهبرد اربعین یکی از تدابیر الهی ائمه اطهار (ع) بود تا اهداف و آرمان های قیام امام حسین (ع) در تاریخ زنده بماند.
◼حضرت حجت الاسلام والمسلمین یزدانفر اضافه کرد: بعداز واقعه عاشورا وقتی از محضر مبارک امام سجاد (ع) کسی سوال کرد که "در صحنه کربلا چه کسی پیروز شد؟" ، فرمود: 《اذا اردت ان تعلم من غلب و دخل وقت الصلاه فاذن ثم اقم؛ اگر خواستی بدانی و بفهمی در کارزار کربلا چه کسی پیروز شد، هنگام نماز درحال اذان و اقامه ببین به چه چیزی شهادت میدهی و نام چه کسی را میبری؟》 یعنی ما توحید و نبوت و امامت و ولایت را زنده کردیم. بنابراین امام سجاد (ع) با ضرس قاطع فرمود: ما پیروز شدیم.
🔹امام جمعه زیدون بااشاره به جایگاه و اهمیت مقطع عاشورا در میان مقاطع چهارگانه اسلام بیان کرد: از دیدگاه اندیشمندان و اسلام شناسان، اسلام دارای چهار مقطع مهم برای ایجاد و بقاء است:
◼۱-مقطع بعثت (تولد اسلام)
◼۲-مقطع غدیر (تکامل اسلام)
◼۳-مقطع عاشورا (بیمه شدن و حفظ همیشگی اسلام)
◼۴-ظهور و فرج امام عصر (عج) ، (جهانی شدن اسلام)
🔹خطیب نمازجمعه زیدون اضافه کرد: اما درمیان این چهارمقطع حساس، اگر عاشورا نبود، اساسا چیزی از سایر مقاطع باقی نمیماند.
◼حضرت حجت الاسلام والمسلمین یزدانفر بااشاره به دو مرحله ای بودن نهضت عاشورا ابراز کرد: درنگاهی تحلیی میتوان گفت حرکت عاشورا دو مرحله داشت، یکی مرحله شهادت و دوم مرحله پیام رسانی که اهمیت این مرحله دوم قطعا کمتر از مرحله اول نیست؛ چراکه اگر این مرحله دوم نبود، اساسا مرحله اول بی نتیجه میماند.
🔹امام جمعه زیدون افزود: سید الشهداء (ع) در نهضت خود با دو لشکر عملیات انجام داد، یکی لشکر مردانه به فرماندهی حضرت اباالفضل العباس (ع) و دیگری لشکر زنانه به فرماندهی زینب کبری (س) ، لذا این ابیات کلام درستی است:
گر حسین این خواهر والا نداشت - کربلا و نهضتش معنا نداشت
بی وجود زینب اسلامی نبود - از حسین و کربلا نامی نبود
سر نی در نینوا میماند اگر زینب نبود - کربلا در کربلا میماند اگر زینب نبود
چشمه فریاد مظلومیت لب تشنگان -در کویر تفته جا میماند اگر زینب نبود
در طلوع داغ اصغر، استخوان اشک سرخ - در گلوی چشم ها می ماند اگر زینب نبود
ذوالجناح دادخواهی، بیسوار و بی لگام - در بیابان ها رها میماند اگر زینب نبود
در عبور از بستر تاریخ، سیل انقلاب - پشت کوه فتنه ها میماند اگر زینب نبود
◼خطیب نمازجمعه زیدون در پایان خطبه دوم اظهار داشت: اهمیت جایگاه اربعین از این منظر به خوبی قابل فهم و تبیین است. به فرموده مقام معظم رهبری، شهادت بدون خاطره، بدون یاد، بدون جوشش خون شهید اثر خودش را نمی بخشد و اربعین آن روزی است که برافراشته شدن پرچم پیام شهادت کربلا درآن آغاز شده است.
🔴روابط عمومی و اطلاع رسانی ستاد برگزاری نمازجمعه بخش زیدون
از زمینِ ڪربلا . . .
خورشیدهـا برخاسته
عشق از قافلہ ، ۷۲ سر می خواسته
عاشق شبیه خوانی حضرت زینب وحضرت رقیه.وحضرت علی اکبر بود واخر درجوارحضرت زینب وحضرت رقیه ودر روز نزدیک به ولادت حضرت علی اکبر شهید شد
پاسـدار مدافع حـرم
تعزیه خوان #امام_حسین_؏
#شهید_جاویدالاثر_سیدجواد_اسدی
#سـالروز_ولادت
نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh
🍁زخمیان عشق🍁
زندگی نامه و خاطرات #شهید_مرتضی_ابوعلی_ #کانال_زخمیان_عشق نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_esh
❃↫✨« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »✨↬❃
✫⇠ #خاطرات_شهید_مرتضی_عطایی
✫⇠قسمت : 4⃣2⃣
#نورچشمم
✍ خاطرات شهید از سوریه
🌻چند دقیقه گذشت که دیدم حاج آقایی آمد که همه به او احترام می گذاشتند. پرسیدم این کیست؟ گفتند مسئول اعزام است. گفتند این بنده خدا هر دو ماه یک بار می آید و سرکشی می کند. رفتم و به حاج آقا گفتم من مدرک دارم ولی اجازه رفتن نمی دهند، می گویند شما ایرانی هستی. گفت: «خب لابد ایرانی هستی». گفتم: «من مدرک دارم». نگاهی به گذرنامه ام کرد و گفت: «پس چرا عکست شبیه نیست؟ چه زمانی گرفتی؟» گفتم: «11 سال پیش» پرسید چه کسی گرفته؟ گفتم: «پدرم». گفت: «پس چرا مهر ندارد یعنی جایی نرفتی؟!» گفتم: «حقیقتا مشهد به دنیا آمدم و همینجا هم بزرگ شدم هیچ کجا هم نرفتم، پدرم افغانستانی هست و مادرم ایرانی، دو رگه ایم!» پرسید پدرت اهل کجاست؟ گفتم: «افغانستان» گفت: «کجای افغانستان؟» گفتم: «هرات». گفت: «کجای هرات؟» گفتم: «دولتخانه». گفت برو سوار اتوبوس شو!
🌻دوستان افغانستانی ام گفته بودند که اگر سوال پرسیدند بگویم اهل کجا هستم و اسم محلات را هم گفته بودند و به یاد داشتم. رفتم و دلم قرص بود که امام رضا(ع) کارم را درست کرده و محال است برگشت بخورم.
🌻تا پایان دوره حدود 15 الی 20 نفر دیگر از ایرانی ها را شناسایی کردند و یکی یکی برگشت زدند. تا می آمدند اسم کسی را صدا بزنند دلم می ریخت که نکند من باشم. با این حال 8 باری سراغم آمدند و تا مرز بیرون افتادن از پادگان هم رسیدم ولی نمی دانم چه اتفاقی می افتاد که کنسل می شد.
🌻آخر دوره آموزشی، شب قبلی که قرار بود به فرودگاه برویم یک سری فرم دادند که پر کنیم، همانجا گفتند امکان برگشتن شما نیست، مشخص شده است ایرانی هستید باید بمانید، گفتم من مدرک دارم، گفتند باید گذرنامه ام را استعلام کنیم، خیلی جدی گفتم: «بروید همین الان استعلام کنید، هر وقت متوجه شدید غیر از این است من را برگردانید». گذرنامه را گرفتند و هنوز هم دستشان است؛ ولی الحمدالله مشکلی پیش نیامد.
ادامه دارد...
🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃
نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh
🍁زخمیان عشق🍁
#رمان #قبله_ی_من_ دو چشم تو مناجات است و بغض من اذان صبح و باران محبت را درون چشم تو دیدم #ی
#قبله_ی_من
#قسمت74
نمیترسم! قبال هم نمیترسیدم!
جا میخورم. تشکر می کنم و ازاتاق بیرون می ایم...
ا*م*ا*م ایستاد و خ*ط*ب*ه ای ک*ر*ب*ل*ا*ی*ی خواند:
"اما بعد...می بینید که کار دنیا به کجا کشیده است! جهان تغییر یافته، منکر روی
کرده است و معروف چهره پوشانده و ازآن جز ته مانده ظرفی، خرده نانی و یا
چراگاهی
کم مایه باقی نمانده است."
"زنهار! آیا نمی بینید حق را که بدان عمل نمی شود و باطل را که ازآن نهی
نمی گردد تا مؤمن به لقای خدا مشتاق شود؟ پس اگر این چنین است، من درمرگ
جز سعادت نمی بینم و در زندگی با ظالمان جز ماللت. مردم بندگان حلقه به
گوش دنیا هستند و دین جز بر زبانشان نیست؛ آن را تا آنجا پاس می دارند که
معایش ایشان از ِقَبل آن می رسد، اگر نه، چون به بار امتحان شوند، چه کم
هستند دینداران."
انگشت سبابه ام را نرم روی جمله ی آخر میکشم. چه کم هستند دینداران!
نگاهم چند کلمه دیگر را چنگ میزند. حقیقت محض است! تازمانی که دنیا به
کام است. خداهم خوب است. کافیست زندگی کمی کج تا کند، آنوقت خدا رفیق
بدمیشود! خودمن هم همین طورم. پنج فصل از کتاب را خواندم. کتابی که
جمله به جمله حقیقت بود! گویی برای من نوشته شده! سپاه مقابل جگرگوشه
زهرا س گمان می کردند که سوار برمرکب حق میتازند! و برای دست یافتن به
بهشت و طوبی شمشیر رااز رو بستند! احساس خال می کنم. یکی باید باشد
تا با او حرف بزنم! یکی که آرامم کند. به من اطمینان دهد که تو ع*م*ر
س*ع*د نیستی! شمشیر روی ا*م*ا*م نبستی! جوانی کردی... یکی پیدا شود که
مرا از توهمات و ابرهای سیاه نجات دهد!
کتاب را روی پایم میگذارم و کوله ام راروی دوشم میندازم. به اطراف نگاهی
گذرا میندازم؛ همه رفته اند جز آراد! به صندلی اش تکیه داده و با خشم
نگاهم می کند. بااکراه به نگاهش لبخند میزنم و ازجا بلند می شوم. راستی
استادکجای کتاب را درس داد؟! به تخته وایت برد خیره میشوم. چقدر هم
نوشته! او جزوه نوشته و من منزل به منزل با قافله حرکت کردم و به
ن*ی*ن*و*ا رسیدم! حالا میترسم ادامه اش را بخوانم. نمی دانم قراراست
درکدام سپاه باشم! سپاه حسین یا گرگ صفتان! چندقدم جلو می روم و اوهم
تقریبا با چندقدم بلند به سمتم می دود! فکش منقبض شده و ابروهای پهن و یک
دستش درهم گره خورده! به سر تاپایم نگاه می کند و با پوزخند می پرسد:
ِ
چته؟! عابد شدی! مدام سرت تو کتابه. یاهمش توی سایتای مذهبی و
حوصله اش را ندارم. کنایه اش را با مهربانی جواب میدهم:
-چیزی نیست. دارم دنبال یه چیزی میگردم!
چی؟! بگو منم کمکت کنم!
-نه. خودم باید بهش برسم.
و سرم را پایین میندازم و به کتونی آل استارم زل میزنم.
یک دفعه دستش رادراز می کند، کتابم را از دستم میقاپد و به جلدش نگاه می
کند. تمسخر بر لبهایش نقش می بندد.
فتح خ*و*ن. کلا زدی توخط سیرو سلوک! ش*ه*ی*د مرتضی آ*و*ی*ن*ی...
خیلی به این بابا گیر دادی. نکنه خواستگارته؟!
بی اراده عصبی می شوم و کتاب را از دستش میکشم.
-آراد بفهم داری چی میگی! اگر حوصله ی تو و زنگ زدناتو ندارم دلیل نمیشه
به یکی که به گردنت حق داره توهین کنی!
اوهو! ببخشید اونوخ چه حقی؟!
-همین که اینجا وایسادی داری بلبل زبونی می کنی از صدقه سری همین
ش*ه*ی*داست!
نه بابا مث اینک تو کار سیمات اتصالی کرده! فکر می کردم فقط ظاهرت رو
کوبیدن! نگو از تو داغون تری!
-به تو هیچ ربطی نداره!
از کنارش رد می شوم و به سمت در کلاس می روم که میگوید:
فکر نمی کردم اینقد بی معرفت باشی! دیگه اسمتو نمیارم!
زیرلب می گویم به جهنم و در راهروی دانشگاه شروع می کنم به دویدن.
کم محلی های من دلیل خداحافظی و اتمام حجت امروزش بود! چطور توقع دارد که
مثل قبل وقتم را ساعتها برای صحبت های بی سرو تهش تلف کنم؟ درحالیکه یک
دنیا سوال درذهنم هرلحظه متولد می شود! من باید جواب این سوالهارا پیدا
کنم! به انتهای راهرو که می رسم به سمت در خروج می پیچم که نگاهم به اینه
ی قدی کنار در میافتد. همچین بیراه هم نمی گفت... امروز آرایش نکردم!
حتی یک کرم هم نزدم. دلم نمی امد دقیقه ای بیشتر کتاب را برای نقاشی
صورتم روی زمین بگذارم! دلیلش رادقیق نمیدانم... شاید هم یک کم عقب
نشینی کرده ام! دیگر افسار لجاجت را در دستم به بازی نمی گیرم و اجازه
میدهم تا دیگران هم نصیحتم کنند! چه حرف شنو! شالم هم نسبت به قبل
ضخیم تر شده و جلو تر امده! فقط کمی از ریشه ی طلایی موهایم مشخص است...
صدای قدمهای کسی مرا وادار می کند که برگردم. آراد سرش را با تاسف تکان
میدهد و میگوید:
اره خودتو خوب نگا کن! شبیه مریضا شدی!
↩️ #ادامہ_دارد...
#نویسنده:مهیاسادات_هاشمی
#کپی بدون ذکر و نام نویسنده پیگرد الهی دارد.
نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh
🍁زخمیان عشق🍁
#قبله_ی_من #قسمت74 نمیترسم! قبال هم نمیترسیدم! جا میخورم. تشکر می کنم و ازاتاق بیرون می ایم...
#قبله_ی_من
#قسمت75
حرصم میگیرد و بدون جواب به محوطه میدوم. دوست دارم فحشش بدهم.. مردک
مفت
گو! کتاب را به س*ی*ن*ه ام میچسبانم، درست به قلبم و تندتر میدوم. هیچ
اتفاق بزرگی نیفتاده فقط یک چیز در من هر روز رشد می کند و پایه های
گذشته را میشکند. از دانشگاه بیرون که می ایم بادیدن صحنه ی مقابلم شوکه
میشوم. یحیی وسط پیاده رو ایستاده و به اسمان نگاه می کند. مثل همیشه!
کاش می گفت چه چیز در لابه لای ابرها می بیند.! چرااینجا پیدایش شده؟
اب دهانم را قورت میدهم و بازبان لبهای خشکم را خیس می کنم. به ارامی
چندقدم به سمتش میروم که سرش راپایین می اورد و بادیدنم لبخند می زند.
دیگر یحیی مثل چندماه قبل مثل کورها رفتار نمی کند. مرا خوب می بیند.
انگار بالاخره جز زندگی اش شده ام! جز خیلی کوچک! درست مثل یک همبازی!
دستش را در جیب شلوارش فرو می برد و یک قدم جلو می اید.
سلام! خسته نباشید!.
جوابی نمیدهم. ذهنم قفل کرده! به چشمهای عسلی اش خیره میشوم.
نمیدونستم کی کلاستون تموم میشه، برای همین زود رسیدم و یک ساعته اینجام!
بازهم حرفی پیدا نمی کنم.
عمیق ترلبخند می زند.
جواب سلام واجبه!
ارام سلام می کنم و با نگاه از آمدنش سوال می کنم.
راستش... حس کردم بالاخره وقتشه ببرمتون یجا!
باچشمهای گرد می پرسم: منو؟!
بله! قراربود یلدا هم بیاد ولی امروز بایکی ازدوستاش رفت بیرون.
-ک...کجا بریم؟!
یک تااز ابروهایش را بالا می دهد و میپرسد: ناراحت شدید؟! فکر کنم امادگی
نداشتید!
-اره! اصن فکرشو نمی کردم بیای اینجا!
نگاهش را میدزد و به زمین خیره میشود
خب حالا اومدم! بریم؟!
پای راستم رابلند می کنم تایک قدم بردارم که بند کوله ام از پشت کشیده می
شود و نگهم میدارد. سریع به پشت سرم نگاه می کنم. دیدن صورت سرخ آراد
قلبم را به تپش میندازد. بند کوله ام را در مشتش فشار میدهد و دندان
قروچه می کند. صدای خفه اش تنم را میلرزاند...
کجا برید؟!
بااسترس به صورت یحیی نگاه می کنم. ابروهایش ازحالت بالا متعجب کم کم درهم
میرود و نگاهش جدی میشود. بغض به گلویم چنگ میزند. چرا ترسیده ام؟! چرا
مثل قبل راحت راجع به دوستی اجتماعی ام با آراد به یحیی نمی گویم؟! چرا
داد نمیزنم:
-چته چرا زل زدی؟! دوستمه!
چرا خفه شده ام! یحیی به طرفمان می اید و درچشمهای اراد مستقیم نگاه می کند.
ببخشید شما؟!
اراد پوزخند می زند و جواب میدهد:
اینو باید من بپرسم! یهو سرو کلت پیدا شده ازمن میپرسی من کیشم؟! من همه
کارشم.
یحیـی اخم غلیظی می کند و میتوپد: بیخود! ندیده بودمت! بندکولشو ول کن!
نکنم؟!
یحیی- مجبوری!
یحیـی دست دراز می کند و مچ دست آراد را محکم میگیرد و میکشد. بندکوله ام
ازاد میشود. به سرعت ازهردویشان فاصله میگیرم. یحیی دست اراد را رها می
کند و میگوید:
دوست ندارم بدونم دقیقا چیکاره ای! من به فکرم اعتماد دارم نه به
چشمام!
حرفش دلم را میلرزاند، باورم نمی شود! یعنی نمیخواهد حتی ذره ای شک کند؟!
پشتش را به اراد می کند و روبه من میگوید:
ماشین یکم بالاتر پارکه؛ برید سوار شید.
اراد بامشت ضربه ای به شانه اش میزند و بلند میگوید: وایسا بینم! چی چیو
سوار شه؟ میگم چرا خانوم دیگه محل نمیده! یه جوجه رنگی پیدا کرده!
لبم راباترس میگزم و می گویم: بس کن آراد!
چهره ی یحیـی درهم میرود: میشناسیش محیا؟!
محیا؟! اسمم را! چی شد؟! اراد بند فکرم را پاره می کند:
بله که میشناسه! هم کلاسشم، دوم رفیقشم؛ سوم مابهم علاقه داریم.
↩️ #ادامہ_دارد...
#نویسنده:مهیاسادات_هاشمی
#کپی بدون ذکر و نام نویسنده پیگرد الهی دارد.
نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh
💌💗بسم الله الرحمن الرحیم 💌💗
قرائت دعای عهد جهت تعجیل در فرج امام زمــ❤️ـان
اللّهُمَّ رَبَّ النُّورِ الْعَظیمِ، وَ رَبَّ الْکُرْسِىِّ الرَّفیعِ، وَ رَبَّ الْبَحْرِ الْمَسْجُورِ، وَ مُنْزِلَ التَّوْراةِ وَالْإِنْجیلِ وَالزَّبُورِ، وَ رَبَّ الظِّلِّ وَالْحَرُورِ، وَ مُنْزِلَ الْقُرْآنِ الْعَظیمِ، وَ رَبَّ الْمَلائِکَةِ الْمُقَرَّبینَ، وَالْأَنْبِیاءِ وَالْمُرْسَلینَ اَللّهُمَّ إِنّى أَسْأَلُکَ بوَجْهِکَ الْکَریمِ، وَ بِنُورِ وَجْهِکَ الْمُنیرِ، وَ مُلْکِکَ الْقَدیمِ، یا حَىُّ یا قَیُّومُ،
أَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ الَّذى أَشْرَقَتْ بِهِ السَّمواتُ وَالْأَرَضُونَ، وَ بِاسْمِکَ الَّذى یَصْلَحُ بِهِ الْأَوَّلُونَ وَالْآخِرُونَ، یا حَیّاً قَبْلَ کُلِّ حَىٍّ، وَ یا حَیّاً بَعْدَ کُلِّ حَىٍّ، وَ یا حَیّاً حینَ لا حَىَّ، یا مُحْیِىَ الْمَوْتى، وَ مُمیتَ الْأَحْیاءِ، یا حَىُّ لا إِلهَ إِلّا أَنْتَ.
اللّهُمَّ بَلِّغْ مَوْلانَا الْإِمامَ الْهادِىَ الْمَهْدِىَّ الْقائِمَ بِأَمْرِکَ، صَلَواتُ اللَّهِ عَلَیْهِ وَ عَلى آبائِهِ الطّاهِرینَ، عَنْ جَمیعِ الْمُؤْمِنینَ وَالْمُؤْمِناتِ فى مَشارِقِ الْأَرْضِ وَ مَغارِبِها، سَهْلِها وَ جَبَلِها، وَ بَرِّها وَ بَحْرِها، وَ عَنّى وَ عَنْ والِدَىَّ مِنَ الصَّلَواتِ زِنَةَ عَرْشِ اللَّهِ، وَ مِدادَ کَلِماتِهِ، وَ ما أَحْصاهُ عِلْمُهُ، وَ أَحاطَ بِهِ کِتابُهُ.
أَللّهُمِّ إِنّى أُجَدِّدُ لَهُ فى صَبیحَةِ یَوْمى هذا، وَ ما عِشْتُ مِنْ أَیّامى عَهْداً وَ عَقْداً وَ بَیْعَةً لَهُ فى عُنُقى، لا أَحُولُ عَنْها، وَ لا أَزُولُ أَبَداً.
اَللّهُمَّ اجْعَلْنى مِنْ أَنْصارِهِ وَ أَعَوانِهِ، وَالذّابّینَ عَنْهُ، وَالْمُسارِعینَ إِلَیْهِ فى قَضاءِ حَوائِجِهِ، وَالْمُمْتَثِلینَ لِأَوامِرِهِ، وَالْمُحامینَ عَنْهُ، وَالسّابِقینَ إِلى إِرادَتِهِ، وَالْمُسْتَشْهَدینَ بَیْنَ یَدَیْهِ.
اللّهُمَّ إِنْ حالَ بَیْنى وَ بَیْنَهُ الْمَوْتُ الَّذى جَعَلْتَهُ عَلى عِبادِکَ حَتْماً مَقْضِیّاً، فَأَخْرِجْنى مِنْ قَبْرى مُؤْتَزِراً کَفَنى، شاهِراً سَیْفى، مُجَرِّداً قَناتى، مُلَبِّیاً دَعْوَةَ الدّاعى فِى الْحاضِرِ وَالْبادى.
اَللّهُمَّ أَرِنِى الطَّلْعَةَ الرَّشیدَةَ وَالْغُرَّةَ الْحَمیدَةَ، وَاکْحَُلْ ناظِرى بِنَظْرَةٍ مِنّى إِلَیْهِ، وَ عَجِّلْ فَرَجَهُ، وَ سَهِّلْ مَخْرَجَهُ، وَ أَوْسِعْ مَنْهَجَهُ، وَاسْلُکْ بى مَحَجَّتَهُ، وَ أَنْفِذْ أَمْرَهُ، وَاشْدُدْ أَزْرَهُ، وَاعْمُرِ اللّهُمَّ بِهِ بِلادَکَ ، وَ أَحْىِ بِهِ عِبادَکَ، فَإِنَّکَ قُلْتَ وَ قَوْلُکَ الْحَقُّ: ظَهَرَ الْفَسادُ فِى الْبَرِّ وَالْبَحْرِ بِما کَسَبَتْ أَیْدِى النّاسِ، فَأَظْهِرِ
اللّهُمَّ لَنا وَلِیَّکَ وَابْنَ بِنْتِ نَبِیِّکَ الْمُسَمّى بِاسْمِ رَسُولِک حتّى لا یَظْفَرَ بِشَىْءٍ مِنَ الْباطِلِ إِلّا مَزَّقَهُ، وَ یُحِقَّ الْحَقَّ وَ یُحَقِّقَهُ،
وَاجْعَلْهُ اللّهُمَّ مَفْزَعاً لِمَظْلُومِ عِبادِکَ وَ ناصِراً لِمَنْ لا یَجِدُ لَهُ ناصِراً غَیْرَکَ، وَ مُجَدِّداً لِما عُطِّلَ مِنْ أَحْکامِ کِتابِکَ، وَ مُشَیِّداً لِما وَرَدَ مِنْ أَعْلامِ دینِکَ، وَ سُنَنِ نَبِیِّکَ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ،
وَاجْعَلْهُ
اللّهُمَّ مِمَّنْ حَصَّنْتَهُ مِنْ بَأْسِ الْمُعْتَدینَ، اَللّهُمَّ وَ سُرَّ نَبِیَّکَ مُحَمَّداً صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ بِرُؤْیَتِهِ، وَ مَنْ تَبِعَهُ عَلى دَعْوَتِهِ، وَارْحَمِ اسْتِکانَتَنا بَعْدَهُ ، اللّهُمَّ اکْشِفْ هذِهِ الْغُمَّةَ عَنْ هذِهِ الْأُمَّةِ بِحُضُورِهِ،
وَ عَجِّلْ لَنا ظُهُورَهُ، إِنَّهُمْ یَرَوْنَهُ بَعیداً وَ نَراهُ قَریباً، بِرَحْمَتِکَ یا أَرْحَمَ الرّاحِمینَ.
❤️الْعَجَلَ، اَلْعَجَلَ؛ یا مَولای یا صاحِبَ الزَّمانِ❤️
❤️الْعَجَلَ، اَلْعَجَلَ؛ یا مَولای یا صاحِبَ الزَّمانِ❤️
❤️الْعَجَلَ، اَلْعَجَلَ؛ یا مَولای یا صاحِبَ الزَّمانِ❤️
اللهم عجل الولیک الفرجــ✨
#کانال_زخمیان_عشق
@zakhmiyan_eshgh
💐 #تلاوت_روزانه_قرآن_کریم
💐 #شنبه_۲۰مهر_ماه_۹۸
💐 #امروز_صفحه۴۴۰
💐 #کانال_زخمیان_عشق
╔═ ⚘════⚘ ═╗ @zakhmiyan_eshgh
╚═ ⚘════⚘ ═╝
سلام علیکم بزرگواران
صبح قشنگتون بخیر
تقویم نجومی اسلامی
تقدیم به شما خوبان
✴️ شنبه👈20 مهر 1398
👈12 اکتبر 2019 👈13 صفر 1441
🕌 مناسبت های اسلامی و دینی.
📛صدقه صبحگاهی رفع نحوست کند.
📛از دعوا و نزاع پرهیز گردد.
📛دیدار رؤسا نیز خوب نیست نتیجه ندارد.
📛امور ازدواجی نیز اقدام نشود.
👶مناسب زایمان نیز نیست.
🚖 مسافرت همراه صدقه باشد.
🔭 🌗احکام نجومی.
🔘شروع به معالجات.
🔘ارسال کالاهای تجاری.
👩❤️👩مباشرت و انعقاد نطفه
💑 مباشرت و انعقاد نطفه( امشب شب یکشنبه).
دستوری مبنی بر تاثیر بر فرزند وارد نشده.ولی برای سلامتی خوب است.
💇💇♂ اصلاح سر و صورت
طبق روایات، #اصلاح_مو (سر و صورت) در این روز از ماه قمری خوب نیست.
💉💉 حجامت خون دادن فصد زالو انداختن خون_دادن یا #حجامت در این روز از ماه قمری، خوب نیست و باعث ملال گردد.
😴😴 تعبیر خواب امشب.
خوابی که شب یکشنبه دیده شود تعبیرش از ایه 14 سوره مبارکه ابراهیم علیه السلام.
و لنسکننکم الارض من بعدهم ذالک لمن خاف مقامی و خاف وعید....
و از معنی ان چنین استفاده می شود که کسی از دوستان یا دشمن به خواب بیننده برسد و ملاقاتی صورت پذیرد. و شما مطلب خود را بر ان قیاس کنید .
💅 ناخن گرفتن
شنبه برای #گرفتن_ناخن، روز مناسبی نیست و طبق روایات ممکن است موجب بیماری در انگشتان دست گردد.
👚👕دوخت و دوز.
شنبه برای بریدن و دوختن،#لباس_نو روز مناسبی نیست آن لباس تا زمانی که بر تن آن شخص باشد موجب مریضی و بیماری اوست.
🙏🏻 وقت #استخاره در روز شنبه: از طلوع آفتاب تا ساعت ۱۰ و بعداز اذان ظهر تا ساعت ۱۶ عصر.
📿ذکر روز شنبه : یارب العالمین ۱۰۰ مرتبه
📿 ذکر بعد از نماز صبح ۱۰۶۰ مرتبه یاغنی که موجب غنی و بی نیاز شدن میگردد .
💠 ️روز شنبه طبق روایات متعلق است به #حضرت_رسول_اکرم_(ص). سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد.
🌻ززندگیتون حسینی🌻
💐🌱💐🌱🔷🌱💐🌱💐
نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh
🌻 زیارت مختصر حضرت رسول (صلّی اللّه علیه و آله) در روز شنبه :
السَّلامُ عَلَیْکَ یَا رَسُولَ اللهِ وَ رَحْمَةُ اللهِ وَ بَرَکَاتُهُ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا مُحَمَّدَ بْنَ عَبْدِ اللهِ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا خِیَرَةَ اللهِ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا حَبِیبَ اللهِ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا صِفْوَةَ اللهِ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا أَمِینَ اللهِ أَشْهَدُ أَنَّکَ رَسُولُ اللهِ وَ أَشْهَدُ أَنَّکَ مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ اللهِ وَ أَشْهَدُ أَنَّکَ قَدْ نَصَحْتَ لِأُمَّتِکَ وَ جَاهَدْتَ فِی سَبِیلِ رَبِّکَ وَ عَبَدْتَهُ حَتَّى أَتَاکَ الْیَقِینُ فَجَزَاکَ اللهُ یَا رَسُولَ اللهِ أَفْضَلَ مَا جَزَى نَبِیّا عَنْ أُمَّتِهِ اللهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ أَفْضَلَ مَا صَلَّیْتَ عَلَى إِبْرَاهِیمَ وَ آلِ إِبْرَاهِیمَ إِنَّکَ حَمِیدٌ مَجِیدٌ.
سلام و رحمت خدا و برکاتش بر تو ای رسول خدا، سلام بر تو ای محمّد بن عبد اللّه، سلام بر توی ای اختیارشده خدا، سلام بر تو ای محبوب خدا، سلام بر تو ای برگزیده خدا، سلام بر تو ای امین وحی خدا، شهادت می دهم که تو فرستاده خدایی و گواهی می دهم که تو محمّد بن عبد اللّه هستی و گواهی می دهم که تو امّت خویش را خیرخواهانه پند گفتی، و در راه پرودگارت جهاد کردی،و او را تا زمان مرگ پرستیدی، پس خدا پاداشت دهد ای فرستاده خدا، بهترین پاداشی که به پیامبری از سوی امّتش می دهد. خدایا! بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست. برترین درودی که بر ابراهیم و خاندان ابراهیم فرستادی، همانا تو ستوده و بزرگواری
التماس دعا✋🌸
#کانال_زخمیان_عشق
🌼دلم گرفته💔و چندیست وا نمیشود
🍁نه این #شب_فراق تو فردا نمیشود
🌼گاهی بیا به دیدن من، مهربان من♥️
🍁عاشق تر از نگاه #تو پیدا نمی شود
🌼بهار بی تو💕 گذشت بهارم نیامدی
🍁آخر به پرسش حال نزارم #نیامدی
🌼تنها امید نگاه به خون❣ نشسته ام!
🍁دیدی کسی به جز تو #ندارم نیامدی
#شهید_محمد_اینانلو
#صبحتون_شهدایی
نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh @zakhmiyan_eshgh
چفیه را میاندازیم روی سرمان و گریه میکنیم
بعد هم حس میکنیم که حالمان خیلی خوب شده است
و خوشحال باز میگردیم خانه هایمان
و زندگی تکراریمان را از سر میگیریم.
و تازه خیلی هم خرسندیم که سبک شدهایم
و معنویتمان زدهاست بالا و پیشخودمان
میگوییم که چهقدر آدم خوبی هستیم که مثلا
وقتمان را صرف زیارت شهدا کردهایم و چه و چه ...
چرا شهدا را واسطهی تخلیهی روحی خودمان قرار میدهیم.
چند نفرمان به این فکر میکند که شهدا چه کردند؟
چند نفرمان به این میاندیشد که حالا من
چه طور بشوم شهید امروز، مجاهد امروز؟
اصلا زمانی که فرهنگ و علم مضافالیه سنگر
قرار میگیرند، یعنی چه؟
آیا جهاد علمی و جهاد فرهنگی یعنی همین بازی ما
با درسها و کتابهایمان، یعنی همین تفریحات فرهنگی
که برای تنوع انجام میدهیم و یحتمل بعدش هم
کلی منت میگذاریم بر خدا و پیغمبر و شهدا و انقلاب
که ما اهل خدمت خالصانه هستیم و از این حرفها.
چند نفرمان سعی میکنیم شرایط آن زمان دفاع مقدس
را با زندگی امروز معادلسازی کنیم و همانند شهدا
یا همسران شهدا زندگی کنیم؟
کداممان جهاد را کلیدواژهی سبک زندگی خودمان قراردادهایم؟
چرا همه چیز را خلاصه کرده ایم در زیبا گریستن؟
مواظب باشیم انس با شهدا را با شهیدبازی اشتباه نگیریم!
نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh