❖﷽❖
#روضه_های_اربعین
#اربعین
#وداع_اهل_البیت_ع_در_روز_اربعین_با_شهداء
📜جریان کامل اربعین با ترجمه
🌠روضه ی حضرت سکینه س
20- أقول: ثم اني بعد ما نقلت ما ذکر عن الکتب المعتبرة وقفت علي بعض الکتب القديمة، ذکر فيه بعض ما يزيد علي ما نقلناه لفظا و معني، فأحببت تذييل المقام بنقل ما فيه من الزيادة، خاتم للمرام.
قال: فلما بلغوا أرض کربلاء نزولا في موضع مصرعه و وجدوا جماعة من بني هاشم و غير هم، و قد وردوا الي زيارة الحسين عليهالسلام فتلاقوا في وقت واحد، و أخذوا بالبکاء و النحيب و اللطم، و أقاموا العزاء الي مدة ثلاثة أيام، و اجتمع اليهم نساء أهل السواد،
🌠روضه ی حضرت زینب س در روز اربعین
فخرجت زينب عليها اسلام في الجمع، و أهوت الي جيبها، فشقته، و نادت بصوت حزين يقرح القلوب: وا أخاه! وا حسيناه! وا حبيب رسول الله! وا ابنمکة و مني! وا ابنفاطمة الزهراء! وا ابنعلي المرتضي! آه، ثم آه.
و وقعت مغشية عليها.
🌠روضه ی ام کلثوم س در روز اربعین
و خرجت أمکلثوم لاطمة الخدين تنادي برفيع الصوت : اليوم مات محمد المصطفي، اليوم مات علي المرتضي، اليوم ماتت فاطمة الزهراء .
🌠روضه ی سائر زنان و اهل حرم در روز اربعین
و باقي النساء لا طمات ناعيات نائحات قائلات: وا مصيبتاه! وا حسناه! وا حسيناه.
🌠روضه ی حضرت سکینه س در روز اربعین
فلما رأت سکينة ما حل بالنساء رفعت صوتها تنادي: وا محمداه وا جداه! يعز عليک ما فعلوا بأهل بيتک ما بين مسلوب و جريح، و مسحوب و ذبيح، وا حزني أسفا .
🌠وداع اهل بیت با قبر امام حسین ع
ثم أمر علي بن الحسين عليهما السلام بشد رحاله، فشدوها، فصاحت سکينة بالنساء لتوديع قبر أبيها، فدرن حوله فحضنت القبر الشريف ، وبکت بکاء شديدا، و حنت و أنت و أنشأت تقول:
ألا يا کربلاء نودعک جسما
بلا کفن و لا غسل دفينا
ألا يا کربلاء نودعک روحا
لأحمد و الوصي مع الأمينا .
ثم فصلوا من کربلاء طالبين المدينة.
📚البهبهاني، الدمعة الساکبة، 163 - 162 / 5: عنه: المازندراني، معالي السبطين، 198 - 197 / 2، الزنجاني، وسيلة الدارين، / 405، 404
📝چون روانه شدند و به نزديک عراق رسيدند، از آن مردي که براي رفاقت ايشان مأمور بود، التماس کردند که ايشان را به کربلا برد و از آن جا متوجه مدينه شود. او مضايقه نکرد. چون به کربلا رسيدند، در آن روز جابر بن عبد الله انصاري و گروهي از بني هاشم و اقارب آن امام مظلوم به زيارت آن حضرت آمده بودند. در آن موضع شريف، يکديگر را ملاقات کردند و نوحه و زاري بسيار کردند. جمعي کثير از زنان اهل قري و نواحي جمع شدند و به مراسم تعزيت و ماتم قيام کردند و از آن جا متوجه مدينه شدند
📚 مجلسي، جلاءالعيون، / 751.
به محفل عاشقان امام حسین ع به کانال ضامن اشک بپیوندید.
•┈┈••✾❀❀✾••┈┈ واتساپ🔽
https://chat.whatsapp.com/Ie5H2bXilyv4aTbz9OP4hI
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄
@zameneashk
تلگرام
•┈┈••✾❀❀✾••┈┈
@zameneashk1
ایتا
•┈┈••✾❀❀✾••┈┈
سروش
sapp.ir/zameneashk
4_5976336341141555860.mp3
زمان:
حجم:
9.09M
#اربعین
#وقایع_روز_اربعین
#ورود_اهل_البیت_ع_در_روز_اربعین_به_کربلاء
#روضه_های_اربعین
#وداع_اهل_البیت_ع_در_روز_اربعین_با_شهداء
🌹🌿 گفتگوی زینب س با قبر امام حسین ع در اربعین و وداع
#خادم_الحسین_علیه_السلام_تابع_منش
آیدی استاد برای طرح سوالات مقتل
@m_h_tabemanesh
┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄
"باب الحسین(ع) در تلگرام"
https://t.me/Babolhusein
"ضامن اشک در ایتا"
https://eitaa.com/zameneashk1
#اربعین
#وقایع_روز_اربعین
#کتاب_مذبوح_فرات
#وداع_اهل_البیت_ع_در_روز_اربعین_با_شهداء
#روضه_های_اربعین
وداع با کربلاء
📝 سه روز در کربلاء در کنار قبر ماندیم و مرثیه خواندیم. در طول سه روز عزاداری، شدت عزاداری به گونه ای بود که برادرم سجاد× نگران زنان شد و دستور حرکت به مدینه را صادر نمود. اگر بیشتر میماندیم، عمه هایم و ایتامِ اصحاب، مانند رقیه دق میکردند.
برادرم دستور داد از کربلاء برویم. با اشک و بکاء و فریاد «الوداع، الوداع» از کربلاء جدا شدیم. اما در مسیر راه همچنان چشمها گریان بود و همه بر حسین× میگریستند.
مانند روز یازدهم، تکلیف بود که برویم و خبر را به مدینه مرکز نور در کنار قبر پیامبر| برسانیم. با قبور مطهر وداع میکردیم؛ اشکها زیاد شد و خیمهها جمع شد. وقتی میرفتیم عده ای از اهالی غاضریه بر سر قبور مطهر ماندند.
از کربلاء بیرون آمدیم و با قبور مطهره وداع کردیم. قلبمان را در کربلاء، نزد حسین× جا گذاشتیم و جسممان راهی مدینه شد.
ما از کربلاء با سربلندی بیرون آمدیم و مطابق قولی که عمه ام در شب عاشوراء داده بود، آنطوری عمل کردیم که پدرم حسین× میخواست.
📚کتاب مذبوح فرات صفحه ۸۲۸ و ۸۲۹
آیدی استاد برای طرح سوالات مقتل
@m_h_tabemanesh
┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄
"باب الحسین(ع)"
https://t.me/Babolhusein
"ضامن اشک در واتساپ"
https://chat.whatsapp.com/KzAL9rEs5uu0kiDdyQFgRp
"ضامن اشک در ایتا"
https://eitaa.com/zameneashk1