eitaa logo
ضامن اشک بر امام حسین ع مادرش فاطمه س است.
7.7هزار دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
2.8هزار ویدیو
1.2هزار فایل
السلام علیک یاابا عبدالله کانال ویژه مقتل امام حسین ع با متن عربی و ترجمه از منابع معتبر ایتا @zameneashk1 باب الحسین ع https://t.me/Babolhusein آی دی پاسخ به سوالات مقتل و دریافت کتاب شیعتی و مذبوح فرات @m_h_tabemanesh آی دی تبادل @m_h_tabemanesh
مشاهده در ایتا
دانلود
4_6028368834845476220.mp3
زمان: حجم: 7.88M
4 فلما أراد أن يشرب غرفة من الماء، ذکر عطش الحسين و أهل بيته، فرمي الماء و ملأ القربة و حملها علي کتفه الأيمن، و توجه نحو الخيمة، فقطعوا عليه الطريق و أحاطوا به من کل جانب، فحاربهم حتي ضربه نوفل الأزرق علي يده اليمني، فقطعها، فحمل القربة علي کتفه الأيسر، فضربه نوفل، فقطع يده اليسري من الزند فحمل القربة بأسنانه، فجاءه سهم، فأصاب القرية و اريق ماؤها، ثم جاءه سهم آخر، فأصاب صدره،فانقلب عن فرسه و صاح الي أخيه الحسين:أدرکني. فلما أتاه، رآه صريعا، فبکي، و قال«الآن انکسر ظهري و قلت حیلتی » ای دی برای ارسال مطالب و سوالات مقتل در تلگرام و ایتا @m_h_tabemanesh1 کانال مقتل ضامن اشک پاسخ به شبهات و سوالات مقتل امام حسین ع @zameneashk لینک کانال ضامن اشک در ایتا https://eitaa.com/zameneashk1
4_6028368834845476221.mp3
زمان: حجم: 19.26M
5 العباس ع و الأسدي: حرملة بن الکاهل الذي جاء برأس عباس بن علي بن أبي‏طالب و هو قتله مع الحسين بالطف. البلاذري، جمل من أنساب الأشراف، 256 / 13 أقول قد ذکر صاحب الکامل البهائي خبر سهل بن سعد، بنحو أخصر، و فيه و رأيت الرؤوس علي الرماح و يتقدمهم رأس العباس بن علي عليهماالسلام و رأس الامام عليه‏السلام کان وراء الرؤوس أمام المخدرات، و للرأس الشريف مهابة عظيمة و يشرق منه النور بلحية مدورة قد خالطها الشيب و قد خضبت بالوسمة، أدعج العينين، أزج الحاجبين، واضح الجبين، أقني الأنف، متبسما الي السماء، شاخصا ببصره الي نحو الأفق، و الريح تلعب بلحيته يمينا و شمالا کأنه أميرالمؤمنين. القمي، نفس المهموم، 432 - 431 @m_h_tabemanesh1 کانال مقتل ضامن اشک @zameneashk لینک کانال ضامن اشک در ایتا https://eitaa.com/zameneashk1
4_5793967030411462270.m4a
زمان: حجم: 24.38M
#پاسخ_به_سوالات_و_شبهات 287 #عباس_قمر_بنی_هاشم_علیه_السلام #شهادت_قمر_بنی_هاشم_عباس_بن_علی_ع #عباس_ع #حضرت_ابالفضل_ع #سوال👇👇👇 سلام عليكم استاد عزیز خوب هستید الحمدلله؟ این سخن درسته که کوچکی قبر حضرت عباس علیه السلام بخاطر اینه که ایشون تنها کسی هستند هم سرشون هم دستاشون و هم پاهاشون قطع شده؟ ✅خلاصه و نتیجه گیری از پاسخ استاد👇 ⬛️◼️◾️▪️کوچک یا کوتاه بودنِ قبر ، نشان دهنده ی ابعادِ جسم فرد نیست. ✅ پاسخ مفصل در فایل صوتی التماس دعا #خادم_الحسین_علیه_السلام_تابع_منش ضامن اشک در ایتا https://eitaa.com/zameneashk1 ای دی برای سوالات مقتل @m_h_tabemanesh1 @m_h_tabemanesh2 لینک مقتل ضامن اشک ، پاسخ به شبهات و سوالات مقتل امام حسین ع @zameneashk لینک گروه مقتل متضمن البکاء در تلگرام https://t.me/joinchat/CQ5QIjy-YrD-rSAOIK0SWg لینک گروه مقتل متضمن البکاء در ایتا http://eitaa.com/joinchat/979107861C7825264ca2
‍ ‍ ‍ بسم الله الرحمن الرحیم ⭕️ باسلام به ساحت مقدس امام زمان ارواحنا روحی فدا، به اطلاع کاربران عزیزوگرامی میرسانم بعدازورود« کانال نوای مقتل »به جهت سهولت در دسترسی شما عزیزان به مداحی های ماه محرم میتوانید برروی برچسب های زیر کلیک کنید و آنهارا به صورت صوتی وهمچنین بعضی از انها رابااشعار دریافت نمایید 👇👇👇👇👇 ــــــــــــــــــــــــــــــ نوای مقتل.گلچین مداحی های روز در تلگرام @navayemaqtal نوای مقتل درایتا @Navaymagtal
❖﷽❖ 📜أن العباس لما رأي وَحَدَتهُ عليه‏السلام، أتي أخاه و قال : يا أخي، هل من رخصة؟ فبکي الحسين عليه‏السلام بکاء شديدا، ثم قال: يا أخي، أنت صاحب لوائي، و اذا مضيت تفرق عسکري! چون عباس ع تنهایی امام حسین ع رادید، به خدمت برادر خود آمد و گفت: «اي برادر! مرا رخصت فرما که جان خود را فداي تو گردانم.» پس حضرت ع با شنیدن سخنان عباس ع گریه شدیدی کرد و گفت: «اي برادر! تو علمدار مني و از رفتن تو لشکر من از هم مي‏پاشد.» فقال العباس: قد ضاق صدري، و سئمتُ من الحياة، و أريد أن أطلب ثاري من هؤلاء المنافقين. فقال الحسين عليه‏السلام: فاطلب لهولاء الأطفال قليلا من الماء. عباس ع فرمود: «اي برادر بزرگوار! سينه‏ام تنگ شده است و از زندگي ملول شده‏ام مي‏خواهم در طلب خون برادران و خويشانم انتقام از دشمن بگیرم.» پس امام حسین ع فرمود که: «اگر عازم سفر آخرت گرديده‏اي، آبي برای کودکان طلب کن.» فذهب العباس و وعظهم و حذرهم، فلم ينفعهم، فرجع الي أخيه، فأخبره، فسمع الأطفال ينادون: العطش العطش! فرکب فرسه، و أخذ رمحه و القربة، و قصد نحو الفرات، فأحاط به أربعة آلاف ممن کانوا موکلين بالفرات، و رموه بالنبال، فکشفهم ، و قتل منهم علي ما روي ثمانين رجلا حتي دخل الماء. عباس به نزديک دشمن رفت و ایشان را موعظه کرد وبیم از آخرت داد پس صحبت در ایشان اثر نکرد.چون ديد که نصيحت و پند در آن کافران اثر نمي‏کند، به خدمت حضرت برگشت. و از کار حضرت را خبر کرد. ناگاه از خيمه‏هاي حرم صداي العطش به گوش او رسيد. بي‏تاب شد و بر اسب خود سوار شد و نيزه و مشکي برداشت و متوجه شط فرات گرديد. چون به نزديک نهر رسيد، چهار هزار نامرد که بر آن موکل بودند، آن غريب مظلوم را در ميان گرفتند و بدن شريفش را تيرباران کردند. آن شير بيشه‏ي شجاعت خود را بر آن سپاه بي‏قياس زد و هشتاد نفر از ايشان را با تن تنها بر زمين افکند و خود را به آب رسانيد. فلما أراد أن يشرب غرفة من الماء، ذکر عطش الحسين و أهل بيته، فرمي الماء و ملأ القربة و حملها علي کتفه الأيمن، و توجه نحو الخيمة، فقطعوا عليه الطريق و أحاطوا به من کل جانب، فحاربهم حتي ضربه نوفل الأزرق علي يده اليمني، فقطعها، فحمل القربة علي کتفه الأيسر، فضربه نوفل، فقطع يده اليسري من الزند چون کفي از آب برگرفت که بياشامد، تشنگي آن امام مظلوم و اهل بيت او را به ياد آورد. آب را ريخت و مشک را پر کرد و بر دوش خود کشيد و جنگ کنان متوجه خيمه‏ هاي حرم شد. آن کافران بي‏حيا سر راه بر او گرفتند و بر دور او احاطه کردند و با ايشان محاربه مي‏کرد و راه مي‏پيمود. ناگاه يزيد بن ورقا از کمين درآمد و حکم بن طفيل نيز او را مدد کرد. ضربتي بر آن سيد بزرگوار زدند و دست راست او را جدا کردند. آن شير بيشه‏ي شجاعت و نهال حديقه‏ ي امامت، مشک را دوش چپ کشيد و ششير را به دست چپ گرفت و جهاد مي‏کرد و راه مي‏پيمود. ناگاه حکم بن طفيل ضربتي بر او زد و دست چپش را جدا کرد. فحمل القربة بأسنانه، فجاءه سهم، فأصاب القرية و اريق ماؤها، ثم جاءه سهم آخر، فأصاب صدره،فانقلب عن فرسه پس مشک را به دندان گرفت و اسب را مي‏دوانيد که آب را به آن لب تشنگان برساند. ناگاه تيري بر مشک خورد و آب بر زمين ريخت و تير ديگر بر سينه‏ي او آمد و از اسببه زمین افتاد. و صاح الي أخيه الحسين:أدرکني. فلما أتاه، رآه صريعا، فبکي، و قال«الآن انکسر ظهري و قلت حیلتی » پس صدا زد : «اي برادر مرا درياب.» چون امام حسين عليه‏السلام صداي برادر را شنيد، خود را به او رسانيد. چون او را به آن حال مشاهده کرد،گریست و فرمود:«حالا، پشت من شکست. و راه چاره بر من کم شد.» 📚المجلسي، البحار، 42 - 41 / 45 ؛ البهبهاني، الدمعة الساکبة 323 - 322 / 4؛ القمي، نفس المهموم، / 337 - 336؛ الجواهري، مثير الأحزان، / 84 ، 83 کانال مقتل ضامن اشک در تلگرام @zameneashk کانال مقتل ضامن اشک در ایتا @zameneashk1 ضامن اشک در واتساپ https://chat.whatsapp.com/KAyraS0E7Kc2JarDj8ZKjR
4_6028368834845476220.mp3
زمان: حجم: 7.88M
4 فلما أراد أن يشرب غرفة من الماء، ذکر عطش الحسين و أهل بيته، فرمي الماء و ملأ القربة و حملها علي کتفه الأيمن، و توجه نحو الخيمة، فقطعوا عليه الطريق و أحاطوا به من کل جانب، فحاربهم حتي ضربه نوفل الأزرق علي يده اليمني، فقطعها، فحمل القربة علي کتفه الأيسر، فضربه نوفل، فقطع يده اليسري من الزند فحمل القربة بأسنانه، فجاءه سهم، فأصاب القرية و اريق ماؤها، ثم جاءه سهم آخر، فأصاب صدره،فانقلب عن فرسه و صاح الي أخيه الحسين:أدرکني. فلما أتاه، رآه صريعا، فبکي، و قال«الآن انکسر ظهري و قلت حیلتی » ای دی برای ارسال مطالب و سوالات مقتل در تلگرام و ایتا @m_h_tabemanesh1 کانال مقتل ضامن اشک پاسخ به شبهات و سوالات مقتل امام حسین ع @zameneashk لینک کانال ضامن اشک در ایتا https://eitaa.com/zameneashk1
4_6028368834845476221.mp3
زمان: حجم: 19.26M
5 العباس ع و الأسدي: حرملة بن الکاهل الذي جاء برأس عباس بن علي بن أبي‏طالب و هو قتله مع الحسين بالطف. البلاذري، جمل من أنساب الأشراف، 256 / 13 أقول قد ذکر صاحب الکامل البهائي خبر سهل بن سعد، بنحو أخصر، و فيه و رأيت الرؤوس علي الرماح و يتقدمهم رأس العباس بن علي عليهماالسلام و رأس الامام عليه‏السلام کان وراء الرؤوس أمام المخدرات، و للرأس الشريف مهابة عظيمة و يشرق منه النور بلحية مدورة قد خالطها الشيب و قد خضبت بالوسمة، أدعج العينين، أزج الحاجبين، واضح الجبين، أقني الأنف، متبسما الي السماء، شاخصا ببصره الي نحو الأفق، و الريح تلعب بلحيته يمينا و شمالا کأنه أميرالمؤمنين. القمي، نفس المهموم، 432 - 431 @m_h_tabemanesh1 کانال مقتل ضامن اشک @zameneashk لینک کانال ضامن اشک در ایتا https://eitaa.com/zameneashk1
❖﷽❖ امام حسين عليه‏السلام با دلي شکسته، صورتي غرق اندوه و چشماني اشکبار به سوي خيمه‏ها بازگشت؛ در حالي که با آستين خود اشکهايش را پاک مي‏کرد تا اهل حرم حضرتش را مشاهده نکنند. و دشمن به سوي خيمه‏ها هجوم آورد، و امام بزرگ عليه‏السلام با صدايي بلند ندا در داد: أما من مجير يجيرنا؟ أما من مغيث يغيثنا؟ أما من طالب حق ينصرنا؟ أما من خائف من النار فيذب عنا؟ آيا کسي هست که ما را پناه دهد؟ آيا فرياد رسي هست که به فريادمان رسد؟ آيا طالب حقي هست که ياريمان کند؟ آيا ترسان از دوزخي هست که از ما حمايت نمايد؟ اينها همه براي اتمام حجت و قطع عذر بود تا در روز رستاخيز خلايق به سوي پروردگار عالم، کسي نتواند بهانه آورد که ما فرياد مظلوميت مولايمان را نشنيديم. باري! چون سکينه پدرش را ديد که از مقابل مي‏آيد، به سوي حضرت شتافت و گفت: «عمويم عباس کجاست؟ چرا آب برايمان نياورد؟» امام عليه‏السلام فرمودند: «عمويت کشته شد.» زينب عليهاالسلام چون اين خبر را شنيد، فغان برداشت: «واي برادرم! واي عباسم! آخ که بعد از تو ديگر ما بي‏ياور شديم.» زنان حرم به گريه پرداختند و حسين عليه‏السلام هم با آنان به گريه پرداخت و ندا در داد: «آخ که بعد از تو اي اباالفضل بي‏ياور شديم و تباهي به ما روي آورد.» ترديدي نيست که سيدالشهدا عليه‏السلام شهيدان را در ميدان جنگ وانمي‏نهاد؛ بلکه دستور مي‏فرمود که آنان را به خيمه‏اي حمل نمايند. اين موضعي است که اگر چه درباره‏ي يکايک شهدا صريح وارد نشده است. اما با تأمل و دقب درباره‏ي اخبار رسيده، و بنا به اقتضاي حال مي‏توان به آن حکم نمود. تأييد بر اين امر، احاديث و اخباري است که در «بحارالانوار» نقل شده است و دائر بر حمل پيکر حر و يا علي اکبر عليه‏السلام به خيمه‏ي دارالحرب مي‏باشد، و امام حسين عليه‏السلام خود نيز جسد مطهر قاسم را حمل و او را در کنار بدن علي اکبر عليه‏السلام و ديگر شهدايي از اهل بيت حضرتش قرار داد. اين کلام ابن‏جرير و ابن‏اثير است، اما جدا بعيد به نظر مي‏رسد که سيد الشهدا عليه‏السلام افراد خانواده‏ي خود را به خيمه ببرد و اين برگزيدگان گرانمايه را که درباره‏شان فرمود: «من اصحابي بهتر و نيکوکارتر از اصحاب خود نمي‏دانم.» در ميدان جمگ وانهد. چگونه گمان مي‏رود که امام عليه‏السلام با اينان که آنان را بر همه، حتي اصحاب جد و پدرش عليهماالسلام برتريشان داده است، چنين رفتار نمايد. هيچ کس بر خود نمي‏پسندد که بدين‏سان عمل کند، تا چه رسد به بزرگ آقاي اهل عالم که آموزگار غيرت و عزت و بلند نظري به جهانيان است. مزيد بر آن که فاضل قزويني در کتاب «تظلم الزهراء»، ص 118 از «غيبت نعماني» نقل مي‏کند که امام باقر عليه‏السلام فرمود: کان الحسين يضع قتلاه بعضهم مع بعض و يقول: قتلة مثل قتلة النبيين و آل النبيين. حسين عليه‏السلام کشتگانش را برخي نزد بعضي ديگر قرار مي‏داد و مي‏فرمود، کشتگاني مانند کشته شدگاني از پيامبران و دودمان پيامبران هستند. اما با تمام اين مراتب، شک نيست که امام حسين عليه‏السلام برادرش عباس عليه‏السلام را در همان نحل سقوطش از اسب نزديک سد وانهاد؛ و آن نه به خاطر کثرت جراحات وارده و خونريزي بسيار بود و نه به خاطر عدم قدرت بر حمل. چنان که گفته‏اند (الدمعة الساکبة، ص 337) زيرا که امام عليه‏السلام با آن توان الهي خود مي‏توانست آن پيکر را هر جا که بخواهد، ببرد. و نيز نه بدان علت که گويند: عباس حضرتش را به جد مکرمش صلي الله عليه و آله قسم داد که وي را به خيمه حمل ننمايد؛ زيرا به سکينه وعده‏ي آب داده بود و از وي شرمگين مي‏گشت؛ (الکبريت الأحمر، ج 1، ص 158) زيرا بر هر يک از اين دو مورد شاهد واضح و دليل قاطعي وجود ندارد. بلکه وانهادن او در شهادتگاهش، از سر و نکته‏اي دقيق برخوردار است که بر هر شخص تيزبين کنکاشگري و آن که از ذوق سليمي بهره دارد، روشن و آشکار است. و اگر اين امر نبود، امام عليه‏السلام از حمل او در هر شرايطي هم که قرار داشت، عجز نمي‏ورزيد. با گذشت زمان، اين راز آشکار گشت و معلوم شد که مقصود آن بوده است که وي از حشمت و جاهي مخصوص بهره‏ور باشد که ارباب حوائج، بار سفر به سوي او بربندند و در حرم مطهرش براي دنيا و آخرت خود توشه‏ها برگيرند. به گونه‏اي که در زير قبه‏ي شريفش که در رفعت و والايي بر آسمان طعنه مي‏زند، هم به نيازهاي مادي و جسماني خود دست يازند و هم بر اثر عنايات بي‏حسابش، بيش از پيش به خداوند متعال تقرب جويند. آري! آن سکون و عدم جا به جايي، از آن رو بود که کرامات و معجزات حضرتش بر همگان آشکار گردد و امت به منزلت عظيم وي نزد خداوند آگاه شد، به قدر و قيمت حقيقي آن حضرت واقف گردد و بر محبت قلبي خود به قمر بني‏هاشم عليه‏السلام - که حق مسلم و واجب حضرتش بر آنان است - بيفزايند؛ و به اين ترتيب، او عليه‏السلام حلقه‏ي اتصال بين آنان و خداي تعالي گردد.
4_5895437037233772968.mp3
زمان: حجم: 8.58M
🌺بدستور آن ملعون راه را بر عباس ع بستند 🕊درحالی‌که دستهایش قطع شده بود و با مشک به سمت حرم می رفت 🌺او را محاصره کردند و او را تيرباران کردند 🕊تیر به مشک عباس ع خورد و آب جاری شد 🌺تيري بر سينه عباس ع زدند و تيري بر چشمش 🕊شدت تیر چنان بود که چشم عباس ع از حدقه فرو ریخت و خون بر چشم دیگرش ریخت و عباس ع نتوانست ببیند 🌺در این هنگام ظالمی با عمودی از آهن بر فرق مبارک زد و عباس ع بزمین افتاد 🕊حزن حضرت مهدی عج از لحظه فرود آمدن عباس ع بزمین 🌺عباس ع به خاک و خون افتاد و علم کنارش افتاد 🕊قوم بر سر او ریختند و مانند علی اکبر ع و سيدالشهدا ع او را با شمشیرهایشان قطعه قطعه کردند 🌺در این هنگام صدا زد علیک مني السلام اباعبدالله 🕊شباهت متن زیارت عاشورا با کلام عباس ع آیدی استاد برای طرح سوالات مقتل @m_h_tabemanesh2 گروه و کلاس مقتل شناسی متضمن البکاء https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 ضامن اشک در واتساپ https://chat.whatsapp.com/FeY2zvX5tAM8uDFoQoE9y1