✫⇠قسمت :۱۴
#فصل_پنجم
همدان، میدانِ بزرگ و قشنگی داشت که بسیار زیبا و دیدنی بود. توی این میدان، پر از باغچه و سبزه و گل بود. وسط میدان حوض بزرگ و پرآبی قرار داشت. وسط این حوض هم روی پایه ای سنگی، مجسمه شاه، سوار بر اسب، ایستاده بود. عکاس دوره گردی توی میدان عکس می گرفت. پدر صمد گفت: «بهتر است همین جا عکس بگیریم.» بعد رفت و با عکاس صحبت کرد. عکاس به من اشاره کرد تا روی پیت هفده کیلویی روغنی، که کنار شمشادها بود، بنشینم. عکاس رفت پشت دوربین پایه دارش ایستاد. پارچه سیاهی را که به دوربین وصل بود، روی سرش انداخت و دستش را توی هوا نگه داشت و گفت: « اینجا را نگاه کن.» من نشستم و صاف و بی حرکت به دست عکاس خیره شدم. کمی بعد، عکاس از زیر پارچه سیاه بیرون آمد و گفت: «نیم ساعت دیگر عکس حاضر می شود.» کمی توی
میدان گشتیم تا عکس ها آماده شد. پدر صمد عکس ها را گرفت و به من داد. خیلی زشت و بد افتاده بودم. به پدرم نگاه کردم و گفتم: «حاج آقا! یعنی من این شکلی ام؟!»
پدرم اخم کرد و گفت: «آقا چرا این طوری عکس گرفتی. دختر من که این شکلی نیست.»
عکاس چیزی نگفت. او داشت پولش را می شمرد؛ اما پدر صمد گفت: «خیلی هم قشنگ و خوب است عروس من، هیچ عیبی ندارد.»
عکس ها را توی کیفم گذاشتم و راه افتادیم طرف خانه دوست پدر صمد. شب را آنجا خوابیدیم.
صبح زود پدرم رفت و شناسنامه ام را عکس دار کرد و آمد دنبال ما تا برویم محضر. عاقد شناسنامه هایمان را گرفت و مبلغ مهریه را از پدرم پرسید و بعد گفت: «خانم قدم خیر محمدی کنعان! وکیلم شما را با یک جلد کلام الله مجید و مبلغ ده هزار تومان پول به عقد آقای...» بقیه جمله عاقد را نشنیدم. دلم شور می زد. به پدرم نگاه کردم. لبخندی روی لب هایش نشسته بود. سرش را چند بار به علامت تأیید تکان داد.گفتم: «با اجازه پدرم، بله.»
محضردار دفتر بزرگی را جلوی من و صمد گذاشت تا امضا کنیم. من که مدرسه نرفته بودم و سواد نداشتم، به جای امضا جاهایی را که محضردار نشانم می داد، انگشت می زدم. اما صمد امضا می کرد.
از محضر که بیرون آمدیم، حال دیگری داشتم. حس می کردم چیزی و کسی دارد من را از پدرم جدا می کند. به همین خاطر تمام مدت بغض کرده بودم و کنار پدرم ایستاده بودم و یک لحظه از او جدا نمی شدم.
ظهر بود و موقع ناهار. به قهوه خانه ای رفتیم و پدر صمد سفارش دیزی داد. من و پدرم کنار هم نشستیم. صمد طوری که کسی متوجه نشود، اشاره کرد بروم پیش او بنشینم. خودم را به آن راه زدم که یعنی نفهمیدم. صمد روی پایش بند نبود. مدام از این طرف به آن طرف می رفت و می آمد کنار میز می ایستاد و می گفت: «چیزی کم و کسر ندارید.»
عاقبت پدرش از دستش عصبانی شد و گفت: «چرا. بیا بنشین. تو را کم داریم.»
دیزی ها را که آوردند، مانده بودم چطور پیش صمد و پدرش غذا بخورم. از طرفی هم، خیلی گرسنه بودم. چاره ای نداشتم. وقتی همه مشغول غذا خوردن شدند، چادرم را روی صورتم کشیدم و بدون اینکه سرم را بالا بگیرم، غذا را تا آخر خوردم. آبگوشت خوشمزه ای بود. بعد از ناهار سوار مینی بوس شدیم تا به روستا برگردیم. صمد به من اشاره کرد بروم کنارش بنشینم. آهسته به پدرم گفتم: «حاج آقا من می خواهم پیش شما بنشینم.»
رفتم کنار پنجره نشستم. پدرم هم کنارم نشست. می دانستم صمد از دستم ناراحت شده، به همین خاطر تا به روستا برسیم، یک بار هم برنگشتم به او، که هم ردیف ما نشسته بود، نگاه کنم.
به قایش که رسیدیم، همه منتظرمان بودند. خواهرها، زن برادرها و فامیل به خانه ما آمده بودند. تا من را دیدند، به طرفم دویدند. تبریک می گفتند و دیده بوسی می کردند. صمد و پدرش تا جلوی در خانه با ما آمدند. از آنجا خداحافظی کردند و رفتند.
با رفتن صمد، تازه فهمیدم در این یک روزی که با هم بودیم چقدر به او دل بسته ام. دوست داشتم بود و کنارم می ماند. تا شب چشمم به در بود. منتظر بودم تا هر لحظه در باز شود و او به خانه ما بیاید، اما نیامد.
فردا صبح موقع خوردن صبحانه، حس بدی داشتم. از پدرم خجالت می کشیدم. منی که از بچگی روی پای او یا کنار او نشسته و صبحانه خورده بودم، حالا حس می کردم فاصله ای عمیق بین من و او ایجاد شده. پدرم توی فکر بود، سرش را پایین انداخته و بدون اینکه چیزی بگوید، مشغول خوردن صبحانه اش بود.
کمی بعد پدرم از خانه بیرون رفت. هنوز چند دقیقه ای نگذشته بود که صدای مادرم را شنیدم. از توی حیاط صدایم می کرد: «قدم! بیا آقا صمد آمده.»
نفهمیدم چطور پله ها را دو تا یکی کردم و با دمپایی لنگه به لنگه خودم را به حیاط رساندم. صمد لباس سربازی پوشیده بود. ساکش هم دستش بود. برای اولین بار زودتر از او سلام دادم. خنده اش گرفت.
گفت: «خوبی؟!»
خوب نبودم. دلم به همین زودی برایش تنگ شده بود. گفت: «من دارم می روم پایگاه. مرخصی هایم تمام شده. فکر کنم تا عروسی دیگر همدیگر را نبینیم. مواظب خودت باش.»
گریه ام گرفته بود. وقتی که رفت، تازه متوجه دانه های اشکی شدم که بی اختیار سُر می خورد روی گونه هایم. صورتم خیس شده بود. بغض ته گلویم را چنگ می زد. دلم نمی خواست کسی من را با آن حال و روز ببیند.
ادامه دارد..
🕊🌹
🍃
🌹🍃
🍃🌹🍃
🌹🍃🌹🍃
┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄
💯@zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
🔶#سرخط_خبرها 🔹نیکزاد نایب رئیس مجلس: جلسه مشترک مجلس و دولت فردا یکشنبه به صورت غیرعلنی و غیررسمی ب
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
متن قانون حمایت از خانواده از طریق عفاف و حجاب.pdf
10.4M
📁 فایل PDF متن نهایی قانون حجاب یا «حمایت از خانواده از طریق ترویج فرهنگ عفاف و حجاب»
🔸پس از رفت و برگشتهای متعدد میان مجلس و شورای نگهبان، در ۷۴ ماه و مجموعا در پنج فصل تنظیم و نهایی شده است؛ محمد باقر قالیباف اعلام کرده این قانون ۲۳ آذر ابلاغ خواهد شد و مطابق ماده ۷۴، مدت زمان آزمایشی این قانون، سه سال تعیین شده است.
🇮🇷 اخبار مجلس
📌 خبر
┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄
💯@zandahlm1357
📸 سیدنظام الدین موسوی، نماینده مجلس یازدهم: میان اخبار تلخی که درباره سیطره تروریستهای تکفیری بر مناطق حلب به گوش میرسد، داغ «خان طومان» برای ما سنگین تر است
🔸همه استان حلب، مهم و راهبردی است اما خان طومان برای ما مثل «شلمچه» است. جای جای خاکش بوی شهید می دهد؛ شک ندارم خان طومان دوباره آزاد خواهد شد، مثل شلمچه!
🇮🇷 اخبار مجلس شورای اسلامی
📌 خبر
┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄
💯@zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 خط و نشان نیکزاد برای ظریف / علی نیکزاد، نائب رئیس مجلس شورای اسلامی: مملکت رو علاف یک نفر نکنید، آقای ظریف نمیتواند مسئولیتی بگیرد!
🇮🇷 اخبار مجلس شورای اسلامی
📌 خبر
┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄
💯@zandahlm1357
✅نماینده مجلس: برخی اتباع با وجود ۲۱ بار طرد شدن مجددا به ایران بازگشتهاند
🔸ابوترابی، نماینده طراح طرح تاسیس سازمان ملی مهاجرین با بیان اینکه صرفِ طرد کردن اتباع بیگانه نمیتواند مشکل اتباع را مرتفع کند، گفت: در حالی که جمعیت افغانستان ۳۵ میلیون نفر است، مااز ابتدای انقلاب تاکنون ۴۲ میلیون تبعه افغانستانی را از کشور طرد کردهایم.
🇮🇷 اخبار مجلس شورای اسلامی
📌 خبر
┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄
💯@zandahlm1357
🔴هشدار وزارت رفاه درباره پیام جعلی اعطای وام
🔹وزارت رفاه اعلام کرد پیام اینترنتی «اعطای وام ۳۰ میلیون تومانی بدون سود و ضامن از سوی وزارت کار» که از طریق پیامرسانها و تعاملات دیجیتال در حال بازنشر است، جعلی بوده و صرفاً به قصد کلاهبرداری سودجویان در حال انتشار است.
📌 خبر
┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄
💯@zandahlm1357
🔴 سرلشکر سلامی: شکستخوردگان نبرد غزه و لبنان فرماندهی حملات وحشیانه به سوریه را در دست دارند
🔹فرمانده کل سپاه:تروریستهای تکفیری تحت فرماندهی و هدایت شکستخوردگان میدان نبرد در غزه و جنوب لبنان، بار دیگر حملات وحشیانه به سوریه را در دستور کار خود قرار دادهاند که با پاسخهای ارتش و نیروهای مردمی این کشور مواجه شدند.
📌 خبر
┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄
💯@zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴می دونید چرا تکفیری ها دارن پرچم فلسطین رو پاره میکنن؟!
🔹چون قرار بود سال پیش به سوریه حمله کنن اما عملیات بزرگ طوفان الاقصی و درگیر شدن رژیم موقت متوقفشون کرد...!😏
📌 خبر
┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄
💯@zandahlm1357
🔴رییس دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران: وضعیت حجاب در دانشگاه به حال خود رها شده/ بحث از روسری گذشته، این وضعیت عریانی است😒
🔹غلامرضا جمشیدیها، رییس دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران: به عنوان یک فرد ایرانی مسلمان اصلا از وضعیت امروز حجاب راضی نیستم، اما معتقدم برای حل این مساله نباید عجله کرد. باید از گروههای مختلف دعوت کرد که نظرشان را بگویند و به یک جمعبندی برسند و دولت این جمعبندی را اجرایی کند.
🔹در دولت شهید رئیسی در هر دانشکدهای، مثلا دانشکده ما که دانشکده علوم اجتماعی بود چندین خانم میآمدند و تذکر میدادند. ما هم چیزی نمیگفتیم. متاسفانه در این دوره این خانمها هم نمیآیند تذکر بدهند؛ یعنی قبل از این از حراست خانمها میآمدند و اوضاع خوب بود، اما الان همه چیز رهاست. خب اینها هم رویکرد دولت است و ما نمیتوانیم نادیده بگیریم.
📌 خبر
┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄
💯@zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⁉️ ابو علی حمید شیبانی کیست؟!
🔅اخیرا کلیپی از پیشگویی این فرد درباره استعفاء یا عزل رییس جمهور ایران منتشر شده و متاسفانه برخی کانال های ارزشی نیز آن را در حد وسیع منتشر کردند.
از دروغگو نقل سخن نکنیم و با این کار به دروغگویان رسمیت و مشروعیت نبخشیم.
📣 پاسخ حجت الاسلام شهبازیان
┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄
💯@zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄ 💯@zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
نگاه به دهان هم غذا از مثلهای عربی است که فلانی چشمش سطل آب کش و دهانش هم غذایش است. یعنی موقع غذا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
معیار همسر
مردی برای شوهر دادن دخترش با حسن بصری مشورت کرد. حسن گفت: او را به همسری پرهیزکاری درآور که اگر او را دوست داشته باشد به وی اکرام کند و اگر او را نخواهد، به او ستم نکند.
اعشی
راغب در محاضرات آورده است که اعشی شاعر عرب، شراب خواره بود و در نهایت در خانه زنی ایرانی که شراب فروش بود، از دنیا رفت. از زن پرسیدند، چرا مرد؟ گفت: منهابها او را کشت. وی اشاره به شعر اعشی کرد که گفته بود:
چه بسیار جام شرابی که برای لذت نوشیدم، و چه بسیار که با شراب درد خودم را شفا دادم.
و کاس شربت علی لذة
واخری تداویت منها بها
نیمه آخر مرد و زن
حکیمی گفت: نیمه آخر مرد بهتر از نیمه اول اوست. چرا که از جهل بدر آید و کارش زیاد شود و نظرش جمع شود. ولی نیمه آخر زن بدتر از نیمه اول اوست چون بد اخلاق و تیز زبان شود و یائسه میگردد.
شوخی
شهرزوری گفته است شوخی شخصیت انسان را نابود میکند، چنانچه آتش هیزم را از بین میبرد.
خلفای عباسی
مدت خلافت خلفای عباسی مجموعاً ۵۲۴ سال بوده و تاریخ انقراض آنها سال ۶۵۶ است که این عدد مطابق واژه ی «خون» است.
نام خلفای عباسی و تاریخ تولد و مدت خلافت و سال وفات آنها.
۱- سفاح، م۱۰۳، خ۱۳۲، وف۱۳۶.
#کشکول_شیخ_بهاء
┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄
💯@zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
🌹🎬چرا شهید طهرانیمقدم پدر موشکی ایران نام گرفت؟ 🔷روایت سردار مجید موسوی جانشین فرمانده نیروی هوافض
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♨️مدیون همه شهدا هستیم و البته دلتنگ
نثار روح پاک و مطهر شهدا صلواتی هدیه کنیم
اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم
❤️اللّهمَّعَجِّلْلِوَلِیِّڪَالفَرَج❤️
https://eitaa.com/zandahlm1357
Part12_خار و میخک.mp3
14.7M
📗کتاب صوتی
#خار_و_میخک
اثر یحیی سنوار
قسمت 2⃣1⃣
https://eitaa.com/zandahlm1357
🌴#کلمات_قصار_نهج_البلاغه
🌹#حکمت_شماره_312
و قال عليهالسلام
إِنَّ لِلْقُلُوبِ إِقْبَالاً وَ إِدْبَاراً؛ فَإِذَا أَقْبَلَتْ فَاحْمِلُوهَا عَلَى النَّوَافِلِ، وَ إِذَا أَدْبَرَتْ فَاقْتَصِرُوا بِهَا عَلَى الْفَرَائِضِ.
امام عليه السلام فرمود:
دلها (ى انسانها) گاه روى مىآورد (و پرنشاط است) و گاه پشت مىكند (و بىنشاط است) آنگاه كه روى مىآورد آن را به انجام نوافل و مستحبات نيز وادار كنيد و آنگاه كه پشت مىكند و بىنشاط است تنها به انجام فرائض و واجبات قناعت نماييد.
شرح و تفسير
وظيفۀ ما در حال نشاط و عدم نشاط
امام عليه السلام در اين گفتار حكيمانه به نكتۀ قابل توجه روانى اشاره كرده، مىفرمايد:«دلها (ى انسانها) گاه روى مىآورد (و پرنشاط است) و گاه پشت مىكند (و بىنشاط است) آنگاه كه روى مىآورد آن را به انجام نوافل و مستحبات نيز وادار كنيد و آنگاه كه پشت مىكند و بىنشاط است تنها به انجام فرائض و واجبات قناعت نماييد»؛ (إِنَّ لِلْقُلُوبِ إِقْبَالاً وَ إِدْبَاراً؛ فَإِذَا أَقْبَلَتْ فَاحْمِلُوهَا عَلَى النَّوَافِلِ، وَ إِذَا أَدْبَرَتْ فَاقْتَصِرُوا بِهَا عَلَى الْفَرَائِضِ) .
بدون شك، انسان حالات مختلف و متفاوتى دارد و در هر يك از اين حالات بايد موافق آن گام بردارد تا به نتيجۀ مطلوب برسد.
گاه فكر انسان آرام و روح او پرنشاط است و عوامل اشتغال فكرى وجود ندارد و جسم و روحش آماده براى عبادت و اطاعت و بندگى خداست. در اين هنگام اين فرصت طلايى را بايد غنيمت شمرد و علاوه بر واجبات به مستحبات نيز با حضور قلب پرداخت.
ولى گاه روح انسان خسته و فكر او مشغول به يك سلسله مشكلات دنيوى است و گاه ناراحتى جسمانى نيز به آن ضميمه مىشود بهگونهاى كه حوصلۀ هيچ كارى را ندارد در چنين شرايطى بايد به واجبات كه به هر حال بايد انجام شود قناعت كرد، زيرا پرداختن به مستحباتى كه انسان آن را بر خودش تحميل كند و هيچ حضور قلب و نشاطى در آن نباشد سبب ارتقاء روح و قرب به پروردگار و وصول به اهداف عالى نخواهد شد و چه بسا اگر مستحبات را در چنين حالى به خود تحميل كند هم به واجبات ضرر بزند و هم حالت تنفر از مستحبات براى او حاصل شود كه هر دو ضايعۀ بزرگى است.
شبيه همين گفتار حكيمانه در حكمت ١٩٣ با كمى تفاوت گذشت و همانگونه كه به هنگام ذكر سند گفتيم، اين حديث شريف از رسول اكرم صلى الله عليه و آله با كمى تفاوت به اين صورت آمده است:
«إِنَّ لِلْقُلُوبِ إِقْبَالاً وَ إِدْبَاراً فَإِذَا أَقْبَلَتْ فَتَنَفَّلُوا وَ إِذَا أَدْبَرَتْ فَعَلَيْكُمْ بِالْفَرِيضَةِ» . ١
همچنين شبيه اين كلام حكيمانه در حكمت ٢٧٨ گذشت آنجا كه فرمود:
«قَلِيلٌ تَدُومُ عَلَيْهِ أَرْجَى مِنْ كَثِيرٍ مَمْلُولٍ مِنْهُ؛ عمل كمى كه با نشاط آن را تداوم بخشى اميدواركنندهتر از عملى است كه بسيار و خسته كننده است».
نكتۀ اصلى اينجاست كه اسلام به كيفيت عمل بيش از كميت آن اهميت مىدهد، ازاينرو در آيۀ دوم سورۀ «ملك» مىخوانيم: «اَلَّذِي خَلَقَ الْمَوْتَ وَ الْحَياةَ لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلاً وَ هُوَ الْعَزِيزُ الْغَفُورُ» ؛آنكس كه مرگ و حيات را آفريد تا شما را بيازمايد كه كدام يك از شما بهتر عمل مىكنيد، و او شكستناپذير و بخشنده است».
در اين آيۀ شريفه به حُسن عمل اهميت داده شده است، نه به كثرت عمل. به همين دليل امام صادق عليه السلام در حديثى به اين نكته توجه داده و مىفرمايد:
«لَيْسَ يَعْنِي أَكْثَرَ عَمَلاً وَ لَكِنْ أَصْوَبَكُمْ عَمَلاً؛ منظور اين نيست كه عمل فرد بيشتر باشد، بلكه مقصود آن است كه كداميك صحيحتر و كاملتر عمل مىكنيد». ٢
به بيان ديگر، روح عمل، حضور قلب و توجه به خدا و اخلاص است و اين در حالى حاصل مىشود كه انسان نشاط عبادت داشته باشد و به هنگام كمبود نشاط حضور قلب نيز آسيب مىپذيرد به همين دليل فرمودهاند: هنگامى كه نشاط عبادت نيست به واجبات قناعت كنيد و به هنگام نشاط عبادت، هم واجبات را به جا بياوريد و هم مستحبات را.
اضافه بر اين اگر هنگام نداشتن نشاط و حوصله براى عبادت، انسان مستحبات را بر خود تحميل كند ممكن است يك حال نفرت و بيزارى در او پيدا شود كه بر آيندۀ او نيز تأثير بگذارد.
در نامۀ ٦٩ كه از نامههاى جالب امير مؤمنان على عليه السلام به «حارث همدانى» است نيز اشارهاى به اين حقيقت شده بود آنجا كه مىفرمايد:
«وَ خَادِعْ نَفْسَكَ فِي الْعِبَادَةِ وَ ارْفُقْ بِهَا وَ لا تَقْهَرْهَا وَ خُذْ عَفْوَهَا وَ نَشَاطَهَا إِلَّا مَا كَانَ مَكْتُوباً عَلَيْكَ مِنَ الْفَرِيضَةِ فَإِنَّهُ لا بُدَّ مِنْ قَضَائِهَا وَ تَعَاهُدِهَا عِنْدَ مَحَلِّهَا؛ در انجام عبادت، نفس خود را بفريب (و آن را رام ساز) و با آن مدارا كن و خويشتن را بر آن مجبور نساز، بلكه بكوش آن را در وقت فراغت و با نشاط به جا آورى مگر فرايضى كه بر تو مقرر شده است كه در هر حال بايد آنها را انجام دهى و در موقعش مراقب آن باشی