فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 چهکار کنیم اگر دوران ظهور را درک نکردیم در دوران #رجعت در خدمت امام زمان عج باشیم؟
🔴 #استاد_عالی
https://eitaa.com/zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#پست_پیشنهادی
✅ماجرای #چوپان و خادمی که ۶۰سال خادم حرم امام رضا علیه السلام بود
✅حضور #امام_رضا در یکی از بیمارستان های مشهد
#فوق_العاده_زیبا
┈✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾┈┈
https://eitaa.com/zandahlm1357
هدایت شده از #مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
هنر آن است ڪه بمیرے پیش از آنڪه بمیرانندت و مبدا و منشا حیات آنانند ڪه چنین مردهاند...
https://eitaa.com/zandahlm1357
🇮🇷 سیره شهدا 🇮🇷
🔴 انس با قرآن
◽️از ویژگیهای بارز شهید انس با قرآن بود تا آنجا که ملزم بودند هر روز صبحها قبل از رفتن به محل کار خویش قرآن کریم را باز نموده و قرائت نماید و در آیات الهی تأمل کند و بدون اینکه کسی حتی پدر و مادر ایشان بدانند دوازده جزء از قرآن کریم را حفظ کردند.
◽️در یکی از روزها که مشغول تلاوت و تأمل در قرآن بودند مرا صدا زدند و گفت به این آیه بنگر آیه ۱۰ از سوره صف که خداوند میفرماید «یَآ أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ هَلْ أَدُلُّکُمْ عَلَى تِجَارَهٍ تُنجِیکُم مِّنْ عَذَابٍ أَلِیمٍ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَتُجَاهِدُونَ فِى سَبِیلِ اللَّهِ بِأَمْوَالِکُمْ وَ أَنفُسِکُمْ ذَ لِکُمْ خَیْرٌ لَّکُمْ إِن کُنتُمْ تَعْلَمُونَ»، «اى کسانىکه ایمان آوردهاید، آیا شما را بر تجارتى که از عذاب دردناک (قیامت) نجاتتان دهد، راهنمایى کنم؟ به خدا و رسولش ایمان آورید و با اموال و جان هایتان در راه خدا جهاد کنید که این براى شما بهتر است اگر بدانید» من از خدا می خواهم که من هم از مصادیق این آیه باشم و دعایش این بود «اللّهم اخْتِمْ لَنَا بِالسَّعَادَهِ والشَّهَادَهِ».
#مدافع_حرم
#شهید_موسی_جمشیدیان
https://eitaa.com/zandahlm1357
#پاسخ_به_سؤال_اعضای_کانال
سؤال👇
باسلام وخداقوت،خوردن غذا یاخرمایی که برای اموات میدهند،تازه گذشته،مکروه است ویافقط درنطفه اثرمیگذارد؟
اصلااین رسمی که همه رومیبرندرستوران
چطوریه؟روایتی دراین موردهست؟
پاسخ👇
سلام علیکم
استفاده از آنچه به عنوان خیرات برای میت می دهند، جایز است و اشکالی نداشته و مکروه نیز نیست.
درباره زنان باردار بجاست در خوراک خود دقت داشته باشند و اگر یقین به حلال بودن دارند استفاده کنند.
رستوران بردن روایتی نداشته و رسمی است که مردم درآورده اند و در بسیاری از موارد اسراف هم است.
#احکام_میت
#خیرات
#پاسخ_به_سؤال_اعضای_کانال
سؤال👇
حکم اشیاء پیدا شده هم رو لطف کنید ..
لطفا نظر امام خامنه ای و آیت الله سیستانی بفرمایید
پاسخ👇
سلام علیکم
مقام معظم رهبری:
هرگاه چيزى كه پيدا كرده نشانهاى دارد كه به واسطه آن مىتواند صاحبش را پيدا كند، در صورتى كه قيمت آن چيز به ۱۲.۶ نخود نقره سكه دار برسد بايد اعلان كند، و چنانچه به نحوى که در رسالههاي عمليه مذکور است اعلان كند و صاحب مال پيدا نشود مىتواند آن را براى خود بردارد به قصد اين كه هر وقت صاحبش پيدا شد عوض آن را به او بدهد، يا براى او نگهدارى كند كه هر وقت پيدا شد به او بدهد، ولى احتياط مستحب آن است كه از طرف صاحبش صدقه بدهد.
اگر انسان در بين سالى كه اعلان مى كند از پيدا شدن صاحب مال نااميد شود احتياط واجب آن است كه آن را صدقه بدهد.
آیت الله سیستانی:
هرگاه چیزی را که پیدا کرده نشانهای دارد که به واسطه آن میتواند صاحبش را پیدا کند، اگرچه بداند صاحب آن کافری است که اموالش محترم است، در صورتی که قیمت آن چیز به مقدار یک درهم برسد، باید از روزی که آن را پیدا کرده تا یک سال در محل اجتماع مردم اعلان کند، و اگر قیمت آن از یک درهم کمتر باشد احتیاط واجب آن است که آن را از طرف صاحبش صدقه بدهد، و هر وقت صاحبش پیدا شد، چنانچه به صدقه دادن راضی نشود، عوض آن را به او بدهد.
اگر تا یک سال اعلان کند و صاحب مال پیدا نشود، در صورتی که آن مال را در غیر حرم مکه پیدا کرده باشد میتواند آن را برای صاحبش نگهداری کند که هر وقت پیدا شد به او بدهد، و در این مدت استفاده از آن با حفظ عین آن اشکال ندارد، و میتواند آن را از طرف صاحبش به فقراء صدقه بدهد، و احتیاط واجب آن است که آن را برای خود برندارد، و اگر آن مال را در حرم پیدا کرده باشد احتیاط واجب آن است که آن را به فقراء صدقه بدهد.
#احکام_اشیاءپیداشده
#مطابق_بافتوای_آیت_الله_خامنه_ای
#مطابق_بافتوای_آیت_الله_سیستانی
#پاسخ_به_سؤال_اعضای_کانال
سؤال👇
سلام
خانمی ناخنش رو لامینت کرده پرسیدن ازم میتونن نماز بخونن
پاسخ👇
سلام علیکم
نماز هیچ موقع ازانسان ساقط نمی شود. این عمل اگر روی ناخن باشد چون ایجاد مانع می کند برای وضو و غسل باید برطرف شود حتی اگر هزینه داشته باشد.
اگر برطرف کردن آن مشقت غیرقابل تحمل دارد می بایست وضوی جبیره ای گرفت و به نظر برخی از مراجع تیمم هم کرد.
#احکام_بانوان
#مانع_وضووغسل
#پاسخ_به_سؤال_اعضای_کانال
سؤال👇
سلام کارمندی هستم دارای فرزندان دو قلوی پسر و دختر 17 ساله دار ای یک آپارتمان 85 متری در تهران (البته به اسم خانمم است ) یک ماشین به اسم خودم و دو عدد آپارتمان مسکن مهر هم پیش خرید کردم با هدف فروش آنها به منظور خرید یک آپارتمان بزرگتر و یا سرمایه ای برای تامین هزینه های مربوط به تشکیل زندگی برای فرزندان
. تا به حال نیز بنا به غفلت وجهی به عنوان خمس پرداخت ننموده ام .
تکلیف خمس من چیه
مقلد آیت الله وحید خراسانی
پاسخ👇
سلام علیکم
از این که این مسأله برای شما دغدغه شده، خداوند را شاکر باشید.
انسانی که دارای درآمد است باید برای خود سال خمسی قرار دهد تا در زندگی دچار دخل و تصرف در سهم امام و سادات فقیر نشود.
به دفتر مرجع تقلید خود مراجعه کرده یا در شهر خود به یکی از وکلای تام الاختیار ایشان مراجعه کنید، نسبت به گذشته به گونه ای مصالحه می کنند و سال خمسی برای شما قرار داده می شود.
#احکام_خمس
#پاسخ_به_سؤال_اعضای_کانال
سؤال👇
سلام
یه سوال داشتم
یه کبوتری که بال های اون چینده و ما تو کوچه اون رو گرفتیم آیا مالک اون میشیم یا نه ؟
پاسخ👇
سلام علیکم
این گونه کبوترها ملک افراد هستند و نمی توان آنها را برای خود برداشت. حکم این کبوترها حکم اشیاء پیداشده را دارد.
#احکام_حیوانات
#احکام_اشیاءپیداشده
#پاسخ_به_سؤال_اعضای_کانال
سؤال👇
سلام گوشت مرغابی حرام است یا حلال است؟
مقلد آیت الله سیستانی
پاسخ👇
سلام علیکم
حلال است.
#احکام_خوردنی_ها
#گوشت_مرغابی
#نهی_از_منکر_مسولین
#زیادخواهی
#نماینده
#مجلس
دكتر سیدعبدالباقی مدرسی (فرزند شهید #مدرس)
تصور میكنم دوره چهارم بود و شاید شش ماهی از عمر #مجلس میگذشت. یكی از روزها، نزدیك غروب، عدهای از #نمایندگان به مناسبتی كه حالا فراموش كردهام به خانۀ ما آمدند.
یكی از نمایندگان گفت: «حضرت آقا! من از طرف قاطبۀ نمایندگان استدعایی دارم كه امید دارم اجابت گردد.»
مدرس با همان سادگی و لهجۀ خاص خود پاسخ داد: «در ولایت ما ضربالمثلی هست؛ میگویند سلام لر بیتمنا نیست. بفرمایید چه مطلبی است؟»
آن نماینده اظهار داشت: «حضرت آقا مسبوقید كه #حقوق نماینده مبلغ صدتومان است و این برای ادارۀ زندگی كم است. ترتیبی دهید كه مجلس، این مبلغ را به دویست تومان برساند.»
مدرس در جواب گفت: «نظر شما درست یا غلط، در مورد آن بحثی ندارم، ولی روزی كه انتخاب شدید مشخص بوده كه حقوق شما صد تومان است و با رضایت، وكالت را انتخاب كردهاید یا انتخابتان كردهاند. اگر حالا ناراضی هستید، باید #استعفا بدهید و اعلام كنید كه ما با حقوق دویست تومان حاضریم قبول نمایندگی كنیم. اگر موكلین یا آنها كه شما را انتخاب كردهاند، راضی شدند و باز به مجلس آمدید، حق دارید دویست تومان بگیرید. غیر از این هم راهی ندارید.»
تنها در محراب (برگهایی از زندگی شهید مدرس)، صفحه ۳۴
#خاطرات_امر_به_معروف_و_نهی_از_منکر
https://eitaa.com/zandahlm1357
✔️ نمازخون شدن! به همین سادگی،
به همین خوشمزگی...😋
🏢 گوشه دانشکدهمون یه نمازخونهی نقلی وجود داره
من رو تا تو دانشکده ول میکردی، میرفتم اون تو. یا مینشستم یا میخوابیدم😴 یا تکلیف هام رو انجام میدادم📝 یا خدایی نکرده نمازی چیزی میخوندم... 💟
با دو سه تا از رفقا همیشه با هم بودیم. یکیشون که به معنای واقعی کلمه تارکالصلاه بود، و یکیشون از اینا که نمازشون ماکزیمم ۲ دقیقه طول میکشه.
🔹خلاصه، از اونجایی که من اکثراً کار و بارام رو میبردم تو نمازخونه انجام میدادم و اونجام جای دنج و خلوتی بود، این رفقا هم تا یه حدی عادت کرده بودن بیارن تو نمازخونه بنشینن و... (البته یادمه اولاش یه ذره اکراه داشتن) یه نماز جماعت ظهری هم برقرار بود که با حضور حداقلی خواص که نصفشون هم کارکنان بودن سرپا بود!
البته چه میشه کرد، دانشکده هنر بود دیگه!!🌈 (آدم رو رعد و برق بگیره، جوّ هنری نگیره). 😬
😊 امام جماعتش یه عادت خوبی که داشت، این بود که بعد نماز با همهی کسایی که اونجا بودن دست میداد و میگفت: قبول باشه. یه بار هم با این رفیق تارکالصلاتمون که اون کنار نشسته بود دست داده بود، رفیقمون هم حس جالبی بهش دست داده بود.
🔅 آره خلاصه، داستان امر به معروف ما از این جا شروع شد که یه دفعه قبل از نماز با این رفیق تارک الصلاتمون نشسته بودیم و حرف میزدیم، بحث پیش اومد؛
▫️بهش گفتم: تو بالاخره چی کارهای؟
◾️با خنده گفت: ببین! من کلاً تو فاز آزادیام، تو فیس بوکم نوشتم: آزاد یکتاپرست! (یه چیزی تو این مایه ها به انگلیسی...)
منم تو یه فازی که اصلاً به فکرم خطور نمیکرد الان بخوام تاثیری چیزی بذارم، همینطوری دورهمی برگشتم بهش گفتم: یکتا پرست؟! لااقل بپرست! ❗️❕
⚠️ یه دفعه جا خورد و با یه لحن خندهای گفت: نماز رو میگی؟
منم فقط با یه حرکت کله گفتم: آره.
دیگه هیچ چیز نگفتم. نماز جماعت شروع شد و ایستادم به نماز؛ مثل بقیه. بعد از چند دقیقه یه نفر اومد کنارم وایستاد و گفت: اللهاکبر.
✅ میشناختمش، همین رفیقم بود که چند دقیقه پیش داشتیم با هم صحبت میکردیم.
💠 به همین سادگی، به همین خوشمزگی... نماز خوند.
🔻خاطرات امر به معروف و نهی از منکر
https://eitaa.com/zandahlm1357
📣 دوباره بیا بگو ‼️
پارسال ماه رمضون کلاس کنکور میرفتم.👨🏫📚✏️ کلاسها تو یه دانشگاه برگزار میشد.🏢
خیلی از بچهها مقید روزه گرفتن نبودن. ⚠️
❌ متاسفانه بعضی هاشون ناهارم میخوردن و قبح اینکار شکسته شده بود. بین دو تا کلاس مینشستن به ناهار خوردن 🍔 و بعضاً با آبمعدنی 💧 میومدن سر کلاس...
متاسفانه تقصیر آموزشگاه بود و رسیدگی نمیکرد! ♂ لذا جری شده بودن و اصلاً روزه خوری داشت تبدیل به کلاس و تریپ میشد تو جمع بچهها! 😡
☑️ من با یکی دو تا بچه مذهبی که تو کلاس بودن فکر کردیم چه کنیم؟ البته اونا هم خیلی دغدغه نداشتن و چیزی نمیگفتن. ♂
⁉️ یه بار تو کلاس به یه بنده خدایی گفتم: میخوای آب بخوری بخور 🍶 چرا آب معدنی میاری تو کلاس!؟ 🎒
اصلاً شوکه شد... 😯 کاملاً تعجب کرد!!! ولی هیچی نگفت. 😶
اما انقدر شایع شده بود که با سختی میشد به همه بگی! 📈
👨رفتم سراغ مسئول پیگیریهای کلاس؛ گفتم: آقا شما مسئولید! اینطوری روزهخوری میشهها!⚠️
گفت: ما گفتیم نخورن، یا برن تو یه کلاس در بسته بخورن...
📢 گفتم: دوباره بیا بگو!
آقا این بنده خدا اومد و دوباره گفت.
✅ کلی اوضاع بهتر شد...
💠 به نظرم با فشار آوردن به مسئولین هر محیط عمومی و تکرار مشکلات اجتماعی مثل بیحجابی و روزه خوری، بسیار نتیجه بهتر و کم هزینه تری میگیریم. ⬅️ البته در کنار تذکرات فردی که وظیفه شخصیمونه.
🔸اگر مسئولین بیان بگن قانون اینه و باید رعایت بشه، حرمت شکنی رویه نمیشه و قبح قانونشکنی و گناه نمیریزه...
🔺خاطرات امر به معروف و نهی از منکر
https://eitaa.com/zandahlm1357
#پرسش_پاسخ
#مشاور_خانواده
سوال
سلام وقت بخیر
ممنون از کانال خوبی ک دارید
زنی هستم ۲۵ ساله و همسرم ۲۹ سال دانشجو ارشد هستم و تک بچه هستم
حدود ۴ سال از آشنایی و ازدواج ما میگذرد (یک سال و سه ماه عقد و دوسال و نیم عروسی کردیم)
ازدواج بنده کاملا سنتی و به اصرار خانواده رخ داد من هم ک از خواستگاران خسته شده بودم تصمیم گرفتم تن ب این ازدواج بدهم تا هم خودم راحت شوم و هم خانواده از این وصلت خوشحال شوند چون خانواده همسرم را از همه لحاظ (مالی،اجتماعی،مذهبی،اخلاقی) مناسب میدیدند و من بدون هیچ علاقه و عشقی ازدواج کردم و تا سه ماه در همین وضع بودم و روزهای سختی سپری شد تا کم کم علاقه ای ایجاد شد
همسرم پس از ۹ ماه ناگهان رفتارهای ناب جایی از خود نشان داد ک ناشی از اختلال های روانی بود ک ب تشخیص پزشک ایشون شخصیت دو قطبی دارن
زندگی من ب دلیل بیماری ایشون ب طلاق رسید اما نتونستم قلب همسرم را بشکنم و بروم و جدانشدیم ایشون بسیار ب بنده علاقه مند هستند . پس از آن عود کردن بیماری تا الان دیگ بر نگشته بیماری شون
مشکل بعدی ک واسم ایجاد شد این بود ک خانواده ام ک بسیار مشتاق بودند ب مرور زمان با شناخت خانواده همسر پشیمان شدند از این وصلت .انرژی منفی و نگرانی های خانواده واقعن از لحاظ روانی موثر هستند
مشکل بعدی اینک همسرم پس از مدتی از کارخانه پدرشان ب دلیل اختلافات خارج شدند و در حال حاضر کار مناسبی ندارند
اینجور نیستن ک اهل تلاش نباشن ولی کار مشخصی ندارند و فک میکنم این ب دلیل عدم ثبات شخصیتشون هست
مادیات واسم مهم نیست ولی شغل همسرم مهم هست برای آینده و فرزندانم
اما این مسیله و مشکل طولانی شده و من حس میکنم نمیتونم تحمل کنم
خیلی وقتها ب جدایی فکر میکنم و نمیدونم چکار کنم خسته شدم از وضعیت زندگیم ...حدود ۹۰ درصد دعوا و اختلافات ما برسر وضعیت کاریه ایشونه 😞 درضمن از لحاظ اخلاقی فردی مذهبی و مهربان و پاک هستن و این خوبیها را دارند و همین امر منو دو دل میکنه واسه جدایی
ممنون میشم اگ کمک کنین ببخشید ک اینقدر صحبت کردم
زمانی ک در دوران عقد میخاستم جدا بشم مشاوره رفتم و گفتن ک زندگی با آدمای دو قطبی سخته و فایده نداره و طلاق بگیرم 😞😞
الان خدا رو شکر نرمالن
ولی اون یک بار ک اینجور شدن
چند شب نخابیدن و هرچی تو ذهنشون بود رو ب زبون میوردن و نسبت ب پدر و مادرشون عصبانی میشدن و داد میزدن ولی با من آروم بود و با من خشونت نداشتن
همین یکبار اینجوری شد ک اوج مشکلات کارخانه پدرشون بود ولی ما خیلی نگران شدیم و ترسیدیم
پیش روانپزشک رفتیم و تحت درمان قرار گرفتن حدود دوسال و نیم
در مورد بیماریشون همیشه نگرانم ک نکنه دوباره اینجوری بشه
پزشکشون گفتن باید همیشه داروی دپاکین را بخورند ولی ب خاطر هزینه نمیخورن
راهکار مشاوران عزیز چی هست؟
#پاسخ
سرکار خانم #منصوری مشاور خانواده
سلام ممنون
ببينيد در اختلال دو قطبى با تناوب سريع بيش از ٤ بار نوسان روحى در طول يك سال
ديده ميشود
بنده چند پيشنهاد دارم
اولا كه خب بله به گفته مشاوره اى كه داشتين زندگى با اين افراد بسيار سخت است اما نبايد بگيم طلاق و تمام!
البته اين نظر من هست
شما اولا هرجور كه شده طبق دستوراتى كه داشتن كپسول دپاكين ايشون رو ادامه بدين و قطع نكنيد
خب خداروشكر كه همه چيز نرمال هست اما توجه كنيد ايشون به دليل شرايطى كه دارن نبايد زياد تحت فشار قرار بگيرن
حالا يك كاريى فعلا شروع كنن
و مشغول باشن و يك صحبت هم با خانوادشون داشته باشن
تا بتونن تصميمات درستى بگيرن..
اينكه شمارو دوست دارن خيلى خوبه و شماهم ميتونيد به ايشون خيلى كمك كننده باشيد تا همه چيز را باب ميل خودتان تغيير دهيد
و نكته ئ ديگه زندگى مشترك اينطور نيست كه يك روز خانواده بگه برو يك روز بگه نه خوب نيست برگرد
كاملا اين صحبت هارا فراموش كنيد
ادامه دادن و ندادن زندگى با اين اقا به خود خودتان بستگى دارد ...
اگر ميتوانيد هنوز مشاوره حضورى داشته باشيد
موفق باشيد
https://eitaa.com/zandahlm1357
#پرسش_پاسخ
#مشاور_خانواده
سلام
سن دخترم ۲۹
دامادم ۳۷
نحوه آشنایی .خواستگاری
وازدواج سنتی
دخترم لیسانس وحافظ قرآن
دامادم فوق لیسانس
کارمند دانشگاه آزاد
دخترمن ده سال پیش ازدواج کرد
از سالهای اول زندگی متوجه این شدم
که دامادم به شدت به مادرش وابسته س
واستقلال فکری نداره
توروزهایی که اولین بچه شون بدنیا اومد ومن چند روزی کنارشون بودم
ازنزدیک دیدم که دخترم هیچ تصمیمی
نمیتونه تو زندگیش بگیره
حتی اسم برای بچش انتخاب کنه
تا۹سال طبقه پایین خونه مادرشوهرش زندگی میکرد
وبالاخره بعدازسالهارنج دخترم
همین امسال رفت مسکن مهر
وازاون خونه بیرون اومد .
از تیرماه که اومده بیرون خونه مادرشوهرش نرفته
میگه اگه برم منو ملزم میکنن به اینکه فقط ارتباطم باید بااوناباشه ولاغیر
نه دوست نه فامیل ونه هیچ
خودشونم باهیچکس رفت وآمدی ندارن
دامادمم اصلاخونه مانیومده
حتی به بچه ها ی دخترم اونقدر رو مخشون کار کردن که خونه ما نمیان
واقعا مستاصلم
هیچ مشاوره ای هم نمیره
وخودشوخیلی قبول داره
باور کنید بارها همسایه هاشون به من گفتن دخترت داره خیلی اذیت میشه
نمیدونم بایدچیکارکنم
راهنمایی م کنین لطفا
دخترم .از دخالتها خسته وعصبیه
اجازه نداشت بدون اجازه مادرشوهرش
ازخونه بیرون بیاد
یااگه دوستش میومد خونه شون
بدر خونه رومیزدن کی خونتونه
چرابدون هماهنگی اومده
دخترم میگه چون من تواین چندماه نرفتم خانه مادرش شوهرمم با نیامدن ب خانه شما میخادانتقام بگیره
ولی قبلشم دیر به دیرمیومد
ومعمولاطلبکار وبداخلاق وهمیشه متوقع
دخترم تعطیلات عید گذشته روچند روزی از خونه ش اومد قهر
تااون موقع بامن حرفی نمیزد چون خیلی توداره
ولی تواون چند روز مافهمیدیم چه مشکلاتی داره
علاوه بر چیزایی که گفتم
فهمیدم شوهرش بهش خیانت کرده بارها آنهم فکر کنم تا حد رابطه جنسی
دوتادختر ۷و۸ ساله داره
که مدت زمان قهر دخترم اوناباخانواده پدرشون بودن اون چند روز
دخترم داشت دق میکرد ازغصه ندیدن بچه هاش
یه مشاور پیداشد ومهدی دامادم اونو آورد به عنوان وکیل مدافعش
ودخترمم مجاب کرد به ادامه زندگی
البته ماهم راضی شدیم چون دخترم خیلی غصه میخورد ازندیدن بچه هاش
دامادم هیچ حرفی وقبول نداره
خودش وخیلی قبول داره وخانواده شو
تو اختلافا فقط دختر منو مقصر میدونه
غد وعصبیه
وبه شدت لجباز
وهرچی خانواده ش میگن همونو قبول داره
حتی هرسال برای تولد دخترم مایه میذاشت ولی امسال هیچی
دخترم خیلی زجر میکشه
ومن غصه های پوشیده شو میبینم
همیشه لبخند میزنه ومیگه مامان چیزی نبست ولی یه غم پنهان داره 😭😭😭
لطفا بگین ب عنوان یک مادر چ کمکی از من برمیاد
پاسخ ما👇
سرکارخانم #شمس مشاور خانواده
با سلام
مادر خوبم بزرگترین کمکی که شما می تونید به دخترتان داشته باشید اینه که دخالتی نداشته باشید
اونا ۱۰سال از زندگی مشترکشان گذشته ودو فرزند دختر دارند .مطمئن باش که شرایط بدی بود وبالاتر از آستانه تحمل دختر شما بود ول میکرد ومیومد نه اینکه این همه صبوری کنه پس لابد با همدیگه خوش هستند الحمدلله که صبوری وسازش اوبه نتیجه هم رسیده و صاحب خونه هم شدن مادر شوهر هم یه مادره ک۶ سالها زحمت کشیده پسر بزرگ کرده و حالا وظیفه فرزندش هست که بهش احترام بزاره وبه حرفش گوش بده و این خیلی کار مهمی نیست وظیفه است تصور کن خودت مادر شوهری بعد عروسک بی احترامی کنه حالت بد نمیشه؟بهتره که در این مورد دخالتی نکنی دخترت خودش از پس قضیه بر میاد پس شما بده نباشید لطفا اما به دخترتان سر بزنید محبت کنید مهمونش کنید ودامادتون رو هم تحویل بگیرید وبا محبت و چشم پوشی از کم وکاستی ها اورا شرمنده محبت خودتون بکنید و اصلا به روی خودتون هم نیارید
به نظرم دخترتان هم اشتباه میکنه که از خانواده همسرش دوری میکنه که شوهرش هم جبهه بگیره آنکه این همه خانمی و صبوری کرده !بهتره بازهم همچنان به خانمی خودش ادامه بده وبی احترامی نکنه وبا خدا معامله کنه انشاالله که عاقبت بخیر باشه
https://eitaa.com/zandahlm1357
#پرسش_پاسخ
#مشاور_خانواده
سلام .
من ۲۹سالمه و سال ۹۵بعد از سه سال فرزند خواستن ،درکمال ناامیدی باردار شدم ،البته هیچ وقت اصرار و به این امر نداشتم ،یعنی درمانها را انجام میدادیم اما بازم سعی میکردم از زندگیم راضی باشم و به زور چیزی را از خدا نخام .دوران بارداری فوق العاده سختی را داشتم .چون هم مراقبت نیاز داشتم و هم دچار سنگ کلیه شده بودم و دردهای شدیدی را تا آخر بارداری تحمل کردم .و در این مدت همسر عزیزم و مادرشون بسیار برام زحمت کشیدند
به دلیل عدم تشخیص به موقع دکتر زنان ،دیر زایمان صورت گرفت و بچه مون با دفع و خوردن مکونیوم غلیظ متولد شدند ،خدا را شکر با گریه متولد شد .خودم هم دوروز در آی سی یو بودم .
بعد از ۵روز با انجام اکو قلب از نوزادم متوجه شدیم ، فرزند عزیزم مشکل قلبی دارند.در حالیکه تمام سونو های ایشون در زمان بارداری نرمال و خوب بودند .
بلاخره بعد از معاینه تشخیص دادند با عمل جراحی ۹۹%این تیپ بیماری قلبی خوب شده اند ،اما چون عمل سنگین بود باید سن نوزادی را سپری میکردند ،
فرزندم در 50روزگی عمل قلب باز شد و خب تا دوهفته من اصلا نمیتونسم ببینمشون .چون جناق باز بود ،البته من با صرار به دیدنش میرفتم ،بعد از این مدت به یه بیمارستان دیگه ارجاع داده شدیم ،و تا 5ماهگی من و فرزندم در بیمارستان بودیم ،که البته مادرم و همسرم و خواهر شوهرم در این مدت خیلی زحمت کشیدند .
در این مدت 5ماه هرروز یه آزمایش جدید یه سی تی جدید ،عکس های زیاد از ریه ...و هرروز آزمایش خون از فرزندم گرفته میشد و من شاهد رنج های اون ،بی قراری های فرزندم ،و گاهی تا چند روزاز شیر خوردن محروم میشد و گاهی باز برمیگشت .
یک هفته نفس های عالی ،یک هفته اینقدر اوضاع تنفس بد میشد که اینتوبه میشد ،البته کار درمان بعضی از پزشکان هم بی اثر نبود .کار به جایی رسید که زنده بودن فرزندم را امری محال میدونستند در حالیکه تا مدتی قبل از اون ریس کل علوم پزشکی از عمل تقریبا راضی بودند و گفتند با گذشت زمان و وزن گیری ،نفس های بچه خوب میشه .
خلاصه اینکه به حدی رسیدیم که وقتی حال فرزندم خوب و بدون اکسیژن تنفس میکرد ،همه این را معجزه میگفتند .
بعد از 5ماه بالاخره ما به منزل آمدیم ،البته تعداد داروهای فرزندم خیلی بیشتر از قبل از عمل شده بود و ما در منزل دستگاه اکسیژن ساز هم داشتیم .
زمان گذشت و روز به روز حال فرزندم بهتر شد ،اما فشار ریه همچنان بالا بود .
ولی اکسیژن زیادی نیاز نداشتند .
در یکی از همین روزهای دی ماه ،شب جمعه ،فرزندم در آغوش خودم فوت شدند .
من ضربه روحی زیادی خوردم .
بخاطر رنج های زیادی که فرزندم کشید .
دردهای شدید و زخم های شدیدش ،رنج های زیادی که کشید ولی همیشه لبخند بر لبانش بود همیشه ...
و ...
دلم براش تنگ میشه .
و از اینکه بعضی مردم بهم بگن انشاالله بچه بعدی بیشتر میسوزم .
خیلی بیشتر ،...
میدونم میخان آرامم کننند ،اما بنظرم سکوت کنند بهتر از حرف ناپخته هست .
البته الان خوب میدانم که فرزندم در کمال سعادت و خوشبختی در دنیای ابد زندگی با آرامش دارد و من از این بابت خوشحالم ،چون آسایش و رفاه را برایش خواستار بودم و چه بهتر از زندگی ابد سرشار از موفقیت .
اکنون یک سال و ده روز از فوت فرزندم میگذرد .ومن و همسرم ترس بسیار شدیدی از بچه داری مجدد داریم ،
واز این بدتر که علت این نقص قابل تشخیص نبود و ما برای بارداری مجدد خب درمان هایی بیشتر از قبل احتیاج داریم .
ومن از رنگ بیمارستان و دکتر دلهره شدیدی دارم و تحمل رفتن و ادامه درمان را ندارم .
از طرفی اگر بخواهم به این رویه ادامه بدهم ،دچار بی انگیزگی شده ام ،نمیدانم اوقات و وروزها را چطور سپری کنم ،کلاس ها و مجالس مذهبی مختلفی را برای خودم برنامه ریزی کرده ام ،اما از بی برنامه و بی انگیزه بودن همسرم رنج میبرم ،در حالیکه همسرم در کمال مهربانی هست و اصلا ابراز ناراحتی نمیکند اما در وجودش این حس پدر بودن را که شکوفا نشد احساس میکنم ،
گاهی با جدیت یا با شوخی ازش تقاضا میکنم ازدواج مجدد کند اما با اشکی درون چشمانش روبرو میشوم و سکوت ...
و نمیدانم چطور بر ترسم از بارداری غلبه کنم و .....
مممنون میشم راهنمایی بفرمایید .
باتشکر از شما 💐
#پاسخ
سرکار خانم امیری #مشاور_خانواده