⚠️ #موانع اجرای امر به معروف و نهی از منکر 5⃣ #شُبَهات_دینی هست نسبت به امر به معروف و نهی از منکر ⭕️ خیلی از مردم یه #شبهات ساده ای دارن نسبت به #امر_به_معروف👇 🔻مثلاً میگن آقا قرآن فرموده: "لَکُم دینُکُم وَلِیَ دِینِ" ×× دین اینا برای خودشون، دین شما هم برای خودتون! چیکار داریم ما به دیگران امر و نهی کنیم!❗️ ⤴️ خُب این #شبهه یه جواب ساده داره، جوابش این هست که: ✅ این آیه مالِ تعاملِ اسلام و کفر است؛ " قُل یا اَیُّها الکافرون است" 👈 این داره میگه شما وظیفه ندارید همه کُفّار رو حتماً به زور مسلمون کنید! نه! دینِ مسیحی ها مال خودشون، دینِ شما هم برای خودتون باهاشون تعامل کنید، تبادل کنید، خرید و فروش کنید ❗️این به این معنا نیست که در دایره #جامعه_اسلامی هم هر کی هر کاری خواست بکنه!❗️ ❌ لَهو دینه و لَکم دینکم! نه! این دیگه اینجا صدق نمیکنه! ⏪ شبهاتی از این دست که بسیار جواب های ساده ای داره نسبت به «امر به معروف و نهی از منکر» وارد می کنند و مومنین خیلیشون جواب این ها رو نمی دونند! ✍ برگرفته از سلسله مباحث استاد علی تقوی با موضوع انسان مصلح #امر_به_معروف_و_نهی_از_منکر #موانع_اجرا 🍀 🌺🍀 💠💠💠💠 https://eitaa.com/zandahlm1357

داستان شب @zandahlm1357

#داستان روزگار من (۲۸) امروز پنج شنبه ست وبه رسم احترام و دلتنگی هر هفته میریم سر خاک بابا😔😔😔 فضای مزار چقدر دلگیر بود تو مسیر همش چشام به سنگ قبرا بود جوان ناکام ـ پدری مهربان ـ مادری دلسوز ـ فرزندی..... واااای آدم غمش بیشتر میشه وقتی این چیزارو میبینه😢😢😢😢 رسیدیم سر خاک بابا، مامان نشست و شروع کرد به گریه کردن منم با چهره ی گرفته نگاش میکردم ☹️☹️☹️☹️ خجالت میکشیدم پیش مامان با سنگ قبر بابا حرف بزنم مامان گفت فرزانه من میرم آب بیارم تو همین جا بشین گفتم باشه مامان که دور شد یهو بغضم ترکید اشکام سرازیر شد و ریخت روی قبر بابا😢😢😢😢 باباجونم دلم خیلی گرفته روزای بی تو بودن خیلی سخت میگذره کاش بودی بابا ...کاش هنوزم مستاجر بودیم اما تو کنارمون بودی بابا گاهی خوابتو میدیدم اما حالا دیگه چرا نمیای مگه باهام قهری باباجونم😭😭😭 صورتمو بردم نزدیک و اسم بابارو بوسیدم قربونت بشم هوامو داشته باش دخترت خیلی تنهاست مراقبم باش بابااا 😭😭😭😭 تا مامان اومد سریع اشکامو پاک کردم ظرف اب و از دست مامان گرفتم میشه مامان من بشورم ...اره دخترم ... اب میریختم و با دستام خاک و گلای رو پاک میکردم مامانمم با دیدن من گریه اش میگرفت هردو فاتحه ای فرستادیم و بلند شدیم دست مامانمو گرفتم یه سید پیری که قران خون بود از کنارمون رد میشد مامانم گفت سلام اقا سید ... علیک سلام دخترم اقا سید میشه سر مزار شوهرم چند صفحه ای قران بخونی اونجاست یه مقدا پولم بهش کمک کرد دستت درد نکنه سید چشم دخترم میخونم خدا رحمتش کنه ان شاالله خدا دخترتو برات حفظ کنه ممنون پدر جان 😢😢😢 بین راه اعظم خانم زنگ زد به مامانم ... الو... سلام خوبی اعظم جون سلام... کجایین نیستین خونه؟ اومدیم با فرزانه سر مزار نادر اهاااان... خدا رحمتش کنه کی میاین ؟؟ ممنون خدا سحرتو برات حفظ کنه...سوار تاکسی شدیم تو راهیم تا ۱۰‌ دقیقه دیگه میرسیم باشه اومدی حتما یه سری بزن خونمون .... باشه ، به مامانم گفتم چی میگفت خاله اعظم؟؟ هیچی کارم داشت گفت رسیدی یه سر بهم بزن .... چیکار داره؟؟؟ نویسنده 📝 انارگل🌹 📝 بامــــاهمـــراه باشــید🌹 https://eitaa.com/zandahlm1357

#کارگاه_خویشتن_داری ۴ ▫️گاهی مختصات تقوایِ تو، با نفرِ بعدی فرق می‌کنه! مثلاً انجام یه کاری برای تو، عینِ تقواست! ولی برای شخص دیگه‌ای، بی‌تقوایی مطلق! 🔍 اول مختصات خودتُ بشناس، و بعد در چهارچوب تقوا حرکت کن! https://eitaa.com/zandahlm1357

#انیمیشن نسخه #انگلیسی با زیرنویس فارسی 💥با من درباره محمد "ص" صحبت نکن! [ ماجرای پیرزنی که با پیامبر دشمنی می‌کرد، و روزی در میانه‌ی راه، پیامبر را ملاقات میکند .....] 🌐 تولید واحد #بین‌الملل منتظران منجی"عج" https://eitaa.com/zandahlm1357

‌ ‌ ✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺 🍃🍂🌺🍃🍂🌺 🍂🌺🍂 🌺 ای نگین آخرین انگشتری جان عالم این نگین را مشتری غنچه خورشید حسنت تا شکفت گشت حیران تو ماه و مشتری باغ سیبی در گذر گاه زمان ای نگین خاتم پیغمبری هم بر این انگشتری هستی نگین این نگین را هم تویی انگشتری مدعی از نا امیدی گریه کرد تا نشستی بر سریر سروری در تو قرآن یک گلستان غنچه بود تا شکفتی در شبی نیلوفری #فرید_اصفهانی 🌺 🍂🌺🍂 🍃🍂🌺🍃🍂🌺 ✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺 https://eitaa.com/zandahlm1357

☝️ #ایمان و #عمل_صالح، کلید محبوبیّت نزد خدا و مردم.🗝 💢 کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام داده‌اند، خداوندِ رحمان محبّتِ آنها را در دلها قرار می‌دهد! 🌴سور مریم، آیه ۹۶🌴 ألـلَّـهُـمَــ عَـجِّـلْ لِـوَلـیِـکْ ألْـفَـرَج •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•

القارئ المبدع ابو الوفا الصعيدي 🌹