هدایت شده از #مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
هنر آن است ڪه بمیرے پیش از آنڪه بمیرانندت و مبدا و منشا حیات آنانند ڪه چنین مردهاند...
.......:
@zandahlm1357
@Ganjitaa.tarkesh27.mp3
1.44M
🎙🎙🎙
#صوت #شهدا
#دفاع_مقدس
#داستان #طنز
📚 #ترکشهای_ولگرد 📚
✍ داوود امیریان 🔹
7⃣2⃣ قهرمانان فینال آسیا
🎙 به روایت محمدرضا سرشار ( رضا رهگذر ) ✨
📚 داستان های کوتاه طنز با موضوع دفاع مقدس 🎧
https://eitaa.com/zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
#حساب_کتاب ▫️ چرا دیگر راحت او را نمیبوسید؟ ▪️چرا دیگر قربان صدقهاش نمیروید؟ ▫️چرا او را برای
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
#حساب_کتاب
بسّــــه ... ❌
همین کسی که امروز، حاضری برای اثبات حقّ خودت، آبرویش را بریزی ؛
دیروز سنگ صبورش بودی و محلّ اعتمادش...
و برایت از گفتنیهایی، حرف زد، که برای غیرِ تو، رازِ مگو بود...
اگر مطمئنی در کدورت امروزتان، حق با توست، یا او به ناروا حرفی دربارهات گفته، یا رازی از تو را فاش نموده:
★ برای کسی که در دایرهی قوانین خدا، زندگی میکند؛ مقابله به مثل، جایز نیست ...!
| تو سکوت کن و با وقار، به خدا اعتماد کن!|
این عرصه، هم میدان امتحان توست، هم میدان امتحان او..
✓ و آخر بازی، خدا دست کسی را بالا میبرد؛ که تقوا را رعایت کرده باشد؛
” تقوا یعنی؛ دلت صندوقچه اسرار باشد.
دوست و دشمن فرقی نمیکند!! ”
https://eitaa.com/zandahlm1357
🍁
💦🍒 اصالت مهم تر است یا تربیت؟🍒💦
می گویند: روزی شاه عبّاس در اصفهان به خدمت عالم زمانه، شيخ بهایی رسيد. پس از سلام و احوالپرسی، از شيخ پرسيد:
در برخورد با افراد اجتماع، اصالت ذاتیِ آن ها بهتر است
يا تربيت خانوادگی شان؟
شيخ گفت: هر چه نظر حضرت اشرف باشد، همان است.
ولی، به نظر من "اصالت" ارجح است.
و شاه بر خلاف او گفت: شک نکنيد که "تربيت" مهمّ تر است.
بحث ميان آن دو بالا گرفت و هيچ يک نتوانستند يکديگر را قانع کنند.
به ناچار شاه برای اثبات حقّانيّت خود، او را به کاخ دعوت کرد تا حرفش را به کرسی بنشاند.
فردای آن روز، هنگام غروب، شيخ به کاخ رسيد.
بعد از تشريفات اوّليّه، وقت شام فرا رسيد. سفره ای بلند پهن کردند.
ولی، چون چراغ و برقی نبود، مهمانخانه سخت تاريک بود.
در اين لحظه، پادشاه دستی به کف زد و با اشاره ی او چهار گربه، شمع به دست حاضر شدند و آن جا را روشن کردند.
در هنگام شام، شاه دستی پشت شيخ زد و گفت ديدی گفتم: "تربيت" از "اصالت" مهمّ تر است.
ما اين گربه های نااهل را اهل و رام کرديم.
که اين نتيجه ی اهمّيّت "تربيت" است.
شيخ در عين اين که هاج و واج مانده بود، گفت: من فقط به يک شرط حرف شما را می پذيرم و آن، اين که فردا هم گربه ها مثل امروز چنين کنند.
شاه که از حرف شيخ سخت تعجّب کرده بود، گفت:
اين چه حرفی است. فردا مثل امروز و امروز هم مثل ديروز!
کار آن ها اکتسابی است که با تربيت و ممارست و تمرين زياد انجام می شود.
ولی، شيخ دست بردار نبود که نبود.
تا جایی که، شاه عبّاس را مجبور کرد تا اين کار را فردا تکرار کند.
لذا، شيخ فکورانه به خانه رفت.
او وقتی از کاخ برگشت، بی درنگ دست به کار شد.
چهار جوراب برداشت و چهار موش در آن نهاد.
فردا او باز طبق قرار قبلی به کاخ رفت. تشريفات همان و سفره همان و گربه های بازيگر همان شاه که مغرورانه تکرار مراسم ديروز را تاکيدی بر صحّت حرف هايش می ديد.
زير لب برای شيخ رجز می خواند. که در اين زمان، شيخ موش ها را رها کرد.
در آن هنگام، هنگامه ای به پا شد؛ يک گربه به شرق، ديگری به غرب، آن يکی شمال، و اين يکی جنوب.....
اين بار شيخ دستی بر پشت شاه زد و گفت: شهريارا !
يادت باشد اصالت گربه، موش گرفتن است؛ گرچه "تربيت" هم بسيار مهمّ است. ولی، "اصالت" مهمّ تر است.
يادت باشد با "تربيت" می توان گربه ی اهلی را رام و آرام کرد؛
ولی، هر گاه گربه موش را ديد، به اصل و "اصالت" خود بر می گردد.
و اين است: حکايت بعضی تازه به دوران رسيده ها.
🌸😁🌸☺️🌸
https://eitaa.com/zandahlm1357
.......:
برایَت گِران تمام میشود!
▪️ چرا سپاهیانِ یزید با آنکه ادعای مسلمانی داشتند، نماز میخواندند، غسل شهادت میکردند و... اما در مقابل امام حسین علیه السلام ایستادند؟ توجیهِ آنها این بود که میخواستند به خدا نزدیکتر شوند. نیّتشان قربه الی الله بود!
نداشتنِ بصیرت، مثلِ نداشتنِ چشم است؛ ممکن است راه را اشتباه بروی و از آن بدتر ممکن است راهِ اشتباه را درست بدانی و حتی از آن دفاع کنی، که میشود همان دفاعِ کورکورانه.
▫️ برای رسیدن به خدا، باید از راهِ خدا عبور کرد و امام، همان راهِ درستی است که سرانجامش خداست؛ و این راه وابسته به زمان است. انسان موظف است در هر زمان، راه و امامِ زمانِ خودش را کامل بشناسد، چون میخواهد عمری در آن راه و با این راهنما باشد.
▪️ این روایت را که شنیدهای: «مَن مَاتَ وَ لَم یعرِف إِمَامَ زَمَانِهِ مَاتَ مِیتَةً جَاهِلیة» هر کس بمیرد و امام زمانش را نشناخته باشد، به مرگ جاهلی مرده است. آری! ندانستن، توجیهِ خوبی برای اشتباه نیست، چون آدمِ بصیر، هر روز اطلاعاتِ خودش را بروز رسانی میکند.
#توجیه_المسائل_کربلا ۱۷
.......:
نقدِ معصوم با چاشنیِ دلسوزی!
▪️ خودمان را ارادتمند به امام حسین و عقلِ کل میدانیم و به بهانهی دلسوزی، به خود اجازه میدهیم حتی حادثهی کربلا و عملکرد امام حسین و یارانش را نقد کنیم. دقت نمیکنیم که حسین، خلیفةالله است و عملکردِ او مورد تایید خداست. توجیهمان اینست که با دیپلماسیِ مذاکره و تعامل، میشود جلوی وقوعِ حادثهای عظیم و از دست دادن نیروهای ارزشی را گرفت.
▫️ با همین توجیه میتوان حتی با دشمن هم نرمِش و مذاکره کرد و در مقابل هر سیاستی، با دشمنان، با منطقِ بِده بِستان عمل کرد؛ غافل از اینکه در مقابلِ دشمن، بُردِ دوسره وجود ندارد و اگر به دشمن، چراغِ سبز نشان بدهیم، فقط مسیر دشمنی را برای او هموارتر میکنیم.
▪️ اگر ما به جای حضرت عباس اماننامه میگرفتیم، ممکن بود با این توجیهات به راحتی خودمان را گول بزنیم و اماممان را تنها بگذاریم. وقتی به خود اجازه میدهیم با این توجیهات عملکردِ خدا محورِ امام حسین و یارانش را نقد کنیم، وقتی امام زمان بیاید، آیا تسلیم و همراهِ او خواهیم بود یا منتقد و مقابلِ او؟!
#توجیه_المسائل_کربلا ۱۸