#آرامش_نوزاد
سلام استاد، ایا در امور تربیتی برای نوزاد هم موارد خاصی هست؟ باتوجه به اینکه نوزاد خیلی متوجه نیست.
1. مثلا وقتی نوزاد دوماهه م گریه میکنه بعضیا میگن بلافاصله نرو پیشش تا لوس نشه از اول.
و 2. دیدم برخی خانوم ها اگر در حین نماز نوزادشون گریه کنه، نوزاد رو خم میشن برمیدارن و بغل میکنن و در همون حالت ادامه میدن نمازشون رو. ایا اینجور موارد صحیح هست؟
🌸 پاسخ استاد پوراحمد
#روانشناسی_اسلامی_خانواده
1_5605069528305238019.mp3
2.21M
#آرامش_نوزاد
🌸 پاسخ استاد پوراحمد
#روانشناسی_اسلامی_خانواده
#دروغ_گفتن_فرزند
سلام من دختری نه ساله دارم که جدیدا خیلی دورغگو وپهنکار شده و وسایل دوستاش بدون اجازه بر میداره بهش چند سری گفتم مامان جان این کار دزدی بازم تکرار کرده وخیلی گوشه گیری شده جمع گریز شده اینم بگم دوره بارداری و شیردهی خیلی پر تنشی داشتم آقای دکتر لطفاً راهنمایی کنید می مترسم هر چی بزرگتر بشه بدتر بشه تو خدا کمکم کنید
🌸 پاسخ استاد پوراحمد
#روانشناسی_اسلامی_خانواده
1_5611875041424703508.mp3
1.47M
#دروغ_گفتن_فرزند
🌸 پاسخ استاد پوراحمد
#روانشناسی_اسلامی_خانواده
#غیبت_باجناق_ها
سلام شوهرم و شوهر خواهرم تو میهمونی های خودمون پشت سر پدرم حرف میزنند مثلا انتظار دارند از لحاظ مالی ساپورت بشود و...و مدام بغل هم میشینند و باهم پچ پچ میکنند و میخندند این رفتارشون من و خواهرم را ناراحت میکند خصوصا من که خیلی اعصابم خورد میشه البته پدرم اینا نمیدانند که اونها پشت سرشون غیبت میکنند و خوشحالند که باجناق ها با هم خوبند. به ما هم نمیگندهیچی مدام در حال غیبت و پچ پچ کردند. من اعصابم خیلی بهم میریزه و مشخص میشه و همش موقع برگشتن به خانه تو ماشین با هم جر و بحث داریم
🌸 پاسخ استاد پوراحمد
#روانشناسی_اسلامی_خانواده
1_5623293658657718289.mp3
1.99M
#غیبت_باجناق_ها
🌸 پاسخ استاد پوراحمد
#روانشناسی_اسلامی_خانواده
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
📖 رمان «جان شیعه، اهل سنت... عاشقانه ای برای مسلمانان» 🖋 قسمت سیصد و دوم چشمانم را به زیر انداختم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📖 رمان «جان شیعه، اهل سنت... عاشقانه ای برای مسلمانان»
🖋 قسمت سیصد و سوم
نمیدانستم چه کنم که من دو شب گذشته با نوای گرم و پُر شور آسید احمد وارد حلقه عشقبازی مراسم شب قدر شده و حالا امشب در کنج تنهایی این خانه نشسته و تمام بدنم از درد ناله میزد. مجید کنار سجادهام نشست و شاید میخواست پای دلم را در ساحل دریای امشب به آب بزند که با آهنگ دلنشین صدایش آغاز کرد: «الهه جان! ما اعتقاد داریم تو این شب سرنوشت همه معلوم میشه! نه فقط سرنوشت انسانها، بلکه مقدرات همه موجودات عالم امشب مشخص میشه!» سپس به عشق امام زمان (علیهالسلام) صورتش میان لبخندی آسمانی درخشید و زمزمه کرد: «ما اعتقاد داریم امشب نامه سرنوشت هر کسی به امضای امام زمان (علیهالسلام) میرسه. به قول یه آقایی که میگفت امشب امام زمان (علیهالسلام) با خدا کلی چونه میزنه تا خدا بدیهای ما رو ندید بگیره و به خاطر گل روی امام زمان (علیهالسلام) هم که شده، ما رو ببخشه! که اگه امشب کسی بخشیده بشه، خدا بهترین مقدرات رو براش مینویسه و امام زمان (علیهالسلام) هم براش امضا میکنه... الهه! امشب بیشتر از هر شب دیگهای، میتونی حضور امام زمان (علیهالسلام) رو حس کنی!» و حالا باید باور میکردم آنچه مرا در مجلس احیاء مست میکند، نه از پیمانه پُر شور و حال آسید احمد که از عطر نفسهای امام زمان (علیهالسلام) است که امشب هم در کنج خلوت این خانه، دلم را هوایی خودش کرده و عطش قلبم را از باران بیدریغ حضورش سیراب میکرد که بیآنکه کسی برایم روضه بخواند، در میان دریای اشک، عاشقانه صدایش میزدم که باور کرده بودم او هم اکنون در این عالم حضور دارد و در پسِ پرده غیبت، نغمه نالههای مرا میشنود و در نهایت لطف، پاسخم را میدهد که اگر عنایت او نبود، دل من اینچنین عاشقانه برایش نمیتپید! من هنوز هم در حقیقت مناجات با اهل بیت پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) شک داشتم و همچنان نمیتوانستم با کسی که هزاران سال پیش از این دنیا رفته و من هرگز او را ندیدهام، دردِ دل کنم، اما ارتباط با موعودی که هم اینک در این دنیا حضور دارد، حدیث دیگری بود و نمی توانستم از لذت هم صحبتی اش بگذرم که امشب میخواست در پیشگاه پروردگارم برای خوشبختی من وساطت کند! اما چرا سال گذشته این امام مهربان به فریادم نرسید و با رفتن مادرم، این طوفان مصیبت بر سر من و زندگیام خراب شد که با چشمانی که پشت پرده اشک به چله نشسته بود، به صورت خیس از اشک مجیدم نگاه کردم و پرسیدم: «خُب چرا پارسال که شب 23 من و تو رفتیم امامزاده و برای شفای مامان اونهمه دعا کردیم، خدا جوابمون رو نداد؟ چرا امام زمان (علیهالسلام) نخواست که مامان خوب شه؟ چرا مقدر شد که من و تو اینهمه عذاب بکشیم؟» که مجید میان گریه، عاشقانه خندید و در اوج پاکبازی پاسخ گلایههای مظلومانهام را داد: «نمیدونم الهه جان! ما یه چیزی خواستیم، ولی خواست خدا یه چیز دیگه بود! ولی شاید اگه این یه سال من و تو اینهمه عذاب نمیکشیدیم، الان تو این خونه کنار هم نبودیم تا با هم احیاء بگیریم!» و حالا که به بهای یکسال رنج و محنت به چنین بهشت دلانگیزی رسیده بودیم، دریغم میآمد به بهانه ضعف بیماری و دلخوری گذشته، از کنارش بگذرم که با بدنی که از حرارت تب آتش گرفته بود، قرآن به سر گرفته و گوش به زمزمههای خالصانه مجید، خدا را به اولیای نازنینش قسم میدادم. مجید میدید دستانم میلرزد و نمیتوانم قرآن را روی سرم نگه دارم که با دست چپش قرآن را روی سر خودش گرفته بود و با دست راستش که خیلی هم خم نمیشد، قرآن را روی سر من نگه داشته و با چه شور و حالی نجوا میکرد: «بِکَ یا اَلله...» تا امشب پرودگارمان برایمان چه تقدیری رقم بزند، تا سحر به درگاهش ناله زدیم و چشم به امضای زیبای امام زمان (علیهالسلام)، یک نفس صدایش میزدیم که به پیروی از همه فقهای شیعه و بخشی از علمای اهل سنت، به حضورش معتقد شده و به امامتش معترف بودم و او هم برایمان سنگ تمام گذاشت که بیهیچ روضه و مجلس و منبری، چشمهایمان تا سحر بارید و دست در حلقه وصالش، چه شب قدری شد آن شب قدر!!!
با ما همراه باشید🌹💍https://eitaa.com/zandahlm1357
@shervamosigiiranSazo Avaz(Delkash va Aragh) - کانال شعر و موسیقی اصیل ایرانی.mp3
1.37M
✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺
🍃🍂🌺🍃🍂🌺
🍂🌺🍂
🌺
نه من اوفتاده تنها به کمند آرزویت
همه کس سر تو دارد تو سر کدام داری
ملکا مها نگارا صنما بتا بهارا
متحیرم ندانم که تو خود چه نام داری
همه دیدهها به سویت نگران حسن رویت
منت آن کمینه مرغم که اسیر دام داری
بجز این گنه ندانم که محب و مهربانم
به چه جرم دیگر از من سر انتقام داری
نظر از تو برنگیرم همه عمر تا بمیرم
که تو در دلم نشستی و سر مقام داری
نظری به لشکری کن که هزار خون بریزی
به خلاف تیغ هندی که تو در نیام داری
#سعدی
🎶🎶🎶🎶🎶🎶
قتل این خسته به شمشیر تو تقدیر نبود
ور نه هیچ از دل بیرحم تو تقصیر نبود
من دیوانه چو زلف تو رها میکردم
هیچ لایقترم از حلقه زنجیر نبود
#حافظ
🌺
🍂🌺🍂
🍃🍂🌺🍃🍂🌺
✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺
🆔 https://eitaa.com/zandahlm1357
هدایت شده از #مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
کانال ولایت مدار✌️
برای
امت ولایت مدار✊
🇮🇷🇮🇷🇮🇷
✅با محتوای
عقیدتی_اجتماعی_ فرهنگی _سیاسی
#تازنده ایم _رزمنده ایم🌺
#پیام رسان ایتا
با ما همراه باشید👇
https://eitaa.com/zandahlm1357
#پیام رسان سروش
👇👇👇
https://sapp.ir/joingroup/KOwcfFpBCixzgEJGabZID0No
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
کتاب خانه تازنده ایم رزمنده ایم🇮🇷
👇👇👇
https://sapp.ir/joingroup/rIC6kaP4d5vMTDNisZ1jFV9H
هدایت شده از #مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
دنیایی از مطالب
علمی،اجتماعی،سرگرمی،جک و....
تنوع مطلب
با
مجله تازنده ایم رزمنده ایم👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
eitaa.com/joinchat/3717922818Ca7721d8525
https://eitaa.com/zandahlm1357
😍ادعا نداریم، بهترینیم اما #تـــضمین می دهیم که متفاوت ترینیم 👌پس امتحانش #مجانیه☝️☝️☝️
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
.......: پيام تشكر و تجليل از آحاد مردم، به خاطر شركت گسترده در انتخابات رياست جمهورى و همه پرسى قان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
پيام تشكر از حجةالاسلام والمسلمين حاج سيّد احمد خمينى به مناسبت برگزارى مراسم تنفيذ حكم رياست جمهورى
پيام تشكر از حجةالاسلام والمسلمين حاج سيّد احمد خميني به مناسبت برگزاري مراسم تنفيذ حكم رياست جمهوري بسمه تعالي جناب حجةالاسلام والمسلمين آقاي حاج سيّد احمد خميني (دامت تأييداته) مراسم تنفيذ رياست جمهوري امروز در حسينيه ي مطهر جماران كه از شكوه معنويت و جلوه ي صفا و صميميتي ويژه برخوردار بود، اين جانب را موظف ميسازد كه از جناب عالي به عنوان يادگار يگانه و عزيز امام فقيد و يار و ياور صميمي و هميشگي آن بزرگوار صميمانه تشكر كنم. بيت شريف و كريم آن رهبر و پير مراد ملت ايران، اكنون نيز مانند هميشه مركز و ملجأ دلها و عشقها و اميدهاست و همواره چنين خواهد بود ان شاءاللَّه. اين جانب،
جلوههاي حضور معنوي امام و مقتداي فقيدمان را امروز بوضوح احساس ميكردم. اين توفيق بزرگ، مرهون تلاش خالصانه جناب عالي است كه شمع آن شبستان محبتيد. بار ديگر از شما و ديگر عزيزان آن بيت معظّم سپاسگزاري ميكنم. سيّد علي خامنه اي - ۱۲/۰۵/۶۸
https://eitaa.com/zandahlm1357
.......:
چشم هايش پُرِ از اشك شد...
چشم هايش پُرِ از اشك شد... دو هفته پيش شهيد كاظمي پيش من آمد و گفت از شما دو درخواست دارم: يكي اين كه دعا كنيد من روسفيد بشوم، دوم اين كه دعا كنيد من شهيد بشوم. گفتم شماها واقعاً حيف است بميريد؛ شماها كه اين روزگارهاي مهم را گذرانديد، نبايد بميريد؛ شماها همه تان بايد شهيد شويد؛ وليكن حالا زود است و هنوز كشور و نظام به شما احتياج دارد. بعد گفتم آن روزي كه خبر شهادت صياد را به من دادند، من گفتم صياد، شايسته ي شهادت بود؛ حقش بود؛ حيف بود صياد بميرد. وقتي اين جمله را گفتم، چشمهاي شهيد كاظمي پُرِ اشك شد، گفت: ان شاءاللَّه خبر من را هم به تان بدهند!
فاصله ي بين مرگ و زندگي، فاصله ي بسيار كوتاهي است؛ يك لحظه است. ما سرگرم زندگي هستيم و غافليم از حركتي كه همه به سمت لقاءاللَّه دارند. همه خدا را ملاقات ميكنند؛ هر كسي يك طور؛ بعضيها واقعاً روسفيد خدا را ملاقات ميكنند، كه احمد كاظمي و اين برادران حتماً از اين قبيل بودند؛ اينها زحمت كشيده بودند.
ما بايد سعي مان اين باشد كه روسفيد خدا را ملاقات كنيم؛ چون از حالا تا يك لحظه ي ديگر، اصلاً نمي دانيم كه ما از اين مرز عبور خواهيم كرد يا نه؛ احتمال دارد همين يك ساعت ديگر يا يك روز ديگر نوبتِ به ما برسد كه از اين مرز عبور كنيم. از خدا بخواهيم كه مرگ ما مرگي باشد كه خود آن مرگ هم ان شاءاللَّه مايه ي روسفيدي ما باشد.
ان شاءاللَّه خدا شماها را حفظ كند.
بيانات رهبر معظم
انقلاب اسلامي در مراسم تشييع پيكرهاي فرماندهان سپاه ۲۱/۱۰/۱۳۸۴
https://eitaa.com/zandahlm1357