eitaa logo
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
1.4هزار دنبال‌کننده
47.7هزار عکس
34.7هزار ویدیو
1.6هزار فایل
#نذر_ظهور ارتباط با ما @Zh4653 @zandahlm1357 سلام خدمت بزرگواران این کانال پیروفرمایشات امام خامنه ای باب فعالیت درفضای مجازی ایجاد شده ازهمراهی شما سپاسگزاریم درصورت رضایت ؛کانال را به دیگران معرفی بفرمایید🍃🍃🍃🍃https://eitaa.com/zandahlm1357
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
.......: مبادا ما آن مؤذن بدصدا باشيم مبادا ما آن مؤذن بدصدا باشيم داستاني را مولوي نقل كرده است كه البته نمادين (سمبليك) است؛ ولي هرگاه به يادم مي‌آيد، بر خودم مي‌لرزم و به خدا پناه مي‌برم. او مي‌گويد: در شهري كه هم مسلمانها و هم مسيحيها زندگي مي‌كردند، مؤذن بدصدايي وارد محله ي مسلمانها شد و چند وعده اذان گفت. روزي يك مرد نصراني از محله ي خود به محله ي مسلمانها آمد و سراغ مؤذن را گرفت؛ او را راهنمايي كردند، تا بالاخره مؤذن را پيدا كرد و بعد از ديدنش تشكر فراواني از او كرد! مؤذن گفت: چرا از من تشكر مي‌كني؟ مرد نصراني پاسخ داد: تو حق بزرگي بر گردن من داري كه هيچ كس ندارد؛ زيرا من دختر جواني در خانه دارم كه مدتي است محبت اسلام به دلش افتاده است و تمايل به مسلماني دارد. هر كار مي‌كردم، به كليسا نمي آمد و در مراسم ما شركت نمي كرد و به عقايد ما بي اعتنا بود. ما در كار اين دختر، عاجز و درمانده شده بوديم. دو، سه روز پيش كه تو اذان گفتي و اين دختر صدايت را شنيد، گفت: اين صداي كريه از كجاست؟! گفتم: اذان مسلمانهاست. از آن لحظه بود كه ما راحت شديم و بكلي محبت اسلام از دل اين دختر رفت و در حال حاضر مثل زمان عادي گذشته، به زندگي خود مشغول است و در كليسا حاضر مي‌شود و مراسم را انجام مي‌دهد! بنابراين، تو بودي كه دختر ما را به ما برگرداندي! بارها به خود و دوستانم گفته‌ام كه مبادا ما آن مؤذن بدصدا باشيم كه عشق به اسلام را در دلها فرو بنشانيم و استفهام عظيمي را كه در دنيا براي شناخت اسلام به وجود آمده است، با پاسخ منكر و زشتي پاسخ دهيم. سخنراني در مراسم بيعت مدرّسان، فضلا و طلاب حوزه ي علميه ي مشهد، به همراه نماينده ي وليّ فقيه در خراسان و توليت آستان قدس رضوي ۲۰/۴/۶۸ مقام معظم رهبری https://eitaa.com/zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✍ﺑﻌﻀﯽ‌ﻫﺎ ﻫﻢ ﺩﻧﯿﺎﺭﻭ ﺩﺍﺭﻥ ﻫﻢ ﺁﺧﺮﺗﻮ. ﺑﻌﻀﯽ‌ﻫﺎ ﺩﻧﯿﺎﺭﻭ ﺩﺍﺭﻥ ﻭﻟﯽ ﺁﺧﺮﺕ ﻧﺪﺍﺭﻥ. ﺑﻌﻀﯽ‌ﻫﺎ ﺁﺧﺮﺗﻮ ﺩﺍﺭﻥ ﻭﻟﯽ ﺩﻧﯿﺎ ﻧﺪﺍﺭﻥ. ﺑﻌﻀﯽ‌ﻫﺎ ﻧﻪ ﺩﻧﯿﺎ ﺩﺍﺭﻥ ﻧﻪ ﺁﺧﺮﺕ. ﺍﯾﻦ ﺩﺳﺘﻪ ﺁﺧﺮ ﺧﯿﻠﯽ ﺑﯿﭽﺎﺭﻩ ﻫﺴﺘﻦ. ﻃﺮﻑ ﻫﻤﻪ ﺟﻮﺭ ﮐﺎﺭ ﺧﻼﻑ ﻣﯽ‌ﮐﻨﻪ ﺗﺎ ﺑﻪ ﻣﺎﻝ ﻭ ﺛﺮﻭﺕ، ﻣﻘﺎﻡ، ﯾﺎ ﻟﺬﺕ ﺩﻧﯿﺎ ﺑﺮﺳﻪ، ﻭﻟﯽ ﺁﺧﺮﺵ ﯾﻪ ﺍﺗﻔﺎﻗﯽ ﻣﯿﻔﺘﻪ ﺑﻪ ﻫﯿﭻ ﮐﺪﻭﻡ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﭼﯿﺰﻫﺎ ﻧﻤﯽ‌ﺭﺳﻪ. ﯾﻌﻨﯽ ﺁﺧﺮﺗﺸﻮ ﻓﺮﻭﺧﺘﻪ ﺑﻪ ﺩﻧﯿﺎ، ﺗﻮ ﺩﻧﯿﺎ ﻫﻢ ﺑﻪ ﭼﯿﺰﯼ ﻧﺮﺳﯿﺪﻩ. ﺧﺪﺍ ﻣﯽ‌ﮔﻪ: 🍃ﺧَﺴِﺮَ ﺍﻟﺪُّﻧْﯿﺎ ﻭَ ﺍﻟْﺂﺧِﺮَﺓَ🍃 ﻫﻢ ﺩﻧﯿﺎ ﻭ ﻫﻢ ﺁﺧﺮﺕ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﻣﯽ‌ﺩﻫﺪ (ﺑﺨﺸﯽ ﺍﺯ ﺁﯾﻪ 11 ﺣﺞ) (ﺻﻔﺤﻪ 108) ┄┅┅❅♥️❅┅┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥فراز های معنوی از تلاوت استاد شحات محمد انور در ایران ➖🔺➖🔺➖🔺➖🔺 📖انعام
هر روز با امام رضا @zandahlm1357 @HashtominEmam آرشیو مطالب صفحه هرروز با امام رضا (ع)
بيم رشيد از علويان در زمان رشيد آشوبهاى بسيار ميان اهل سنّت و رافضيان برپا شد. (۵۸) البته آماج اين شورشها خاندان على عليه السلام و هر فرد شريف و ارجمندى از اين خاندان بود. داستان رشيد با « يحيى بن عبدالله بن حسن » كه در ديلم قيام كرده و پريشان احوالى و اندوههاى فراوانى براى رشيد آفريده بود، مشهورتر از آن است كه نياز به بازگويى داشته باشد. چرا رشيد اندوهگين و دستپاچه نباشد كه يحيى را مردم بسيارى حمايت و پيروى مى كردند. دسته دسته از هر آبادى و شهرى به سويش روان مى شدند و چنان قدرتش بالا گرفته بود كه رشيد را به شدّت دغدغه خاطر دست داد و كار را بر او بسى دشوار نمود. كسى كه ميان وى و يحيى ميانجى شد، فضل بن يحيى بود و چون توانست سرانجام آتش اين نهضت را فرونشاند، مقامى شامخ نزد رشيد يافت و اين آشتى شادى فراوانى بر دل و روحش فروريخت. (۵۹) البته همان گونه كه مشهور و معروف است بعداً رشيد به يحيى نيز نيرنگ زد. روزى كه رشيد به مدينه ورود كرد، فقط دويست دينار به امام موسى بن جعفر عليه السلام تقديم نمود، در حالى كه به كسانى كه مزاحمش نبودند، هزاران دينار مى بخشيد. علّت اين كار را براى پسرش مأمون چنين مى گفت كه اگر پول بيشترى در اختيار وى قرار دهد چه بسا كه فردا صدهزار شمشير از سوى شيعيان و دوستان امام به رويش آخته شود. (۶۰) آنگاه طولى نكشيد كه امام را به اتّهام اين كه ماليات براى خود جمع آورى مى كند، به زندان فرستاد و بعد هم مسموش كرد و بدين وسيله خويشتن را از وى برهانيد. البتّه اين سرنوشت بيشتر امامان شيعه بود. امام رضا علیه السلام https://eitaa.com/zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۴ - آگاهی امام به آینده دِعبل خُزاعی یکی از شاعران بزرگ روزگار امام علی بن موسی علیه السلام بود که با وجود شرایط دشوار آن زمان، در برابر مخالفان اهل بیت علیهم السلام در مدح و ستایش اهل بیتِ عصمت و طهارت علیهم السلام شعر می‌سرود و با اشعار خود، امامان را به همه مردم می‌شناساند. «در یکی از مجالسی که دعبل شعری درباره حضرت رضا علیه السلام و کرامتهای آن بزرگوار سروده بود، آن امام مهربان سکّه‌هایی از نقره که نام رضوی بر آن نقش بسته بود، به وی هدیه داد. دعبل که از سر محبّت و ارادت شعر سروده بود و پول و هدیه ای را چشم نداشت، پولها را نپذیرفت و بازگرداند. امّا امام فرمود: این سکّه‌ها را بگیر زیرا به آن نیاز خواهی یافت! دِعبل می‌گوید: از مجلس امام بیرون آمدم و به خانه بازگشتم، چون به خانه رسیدم، خانه را از اسباب و اثاث، خالی دیدم و دریافتم که، اموال خانه دزدیده شده است. این جا بود که سکّه‌های نقره را فروختم و مردم به بهای خوبی از من خریدند، چه نام امام بر آن نقش بسته بود و مردم در برابر سکّه ای نقره، سکّه ای طلا به من می‌دادند و بدین گونه آنچه را نیاز داشتم فراهم ساختم [۱] ». سخاوتمندان و گشاده دستان، هیچ نیازمندی را از خویش ناامید و بی بهره برنمی گردانند. خاندان عصمت و طهارت علیهم السلام که مهر و جود و سخاوت را از پیامبر صلی الله علیه و آله به ارث برده اند، زائران خویش را بی پاسخ نخواهند گذاشت، ولی چه زیباست که زائران نیز همچون دعبل، از سر مهر و محبّت و با معرفت، به زیارت امام آیند و بدانند که این خاندان، دوستان خود را وانمی نهند و حتّی نیازهای آینده آنان را نیز در نظر دارند. ---------- [۱]: قطب الدین راوندی، الخرائج و الجرائح ۲ / ۷۶۹؛ بحارالانوار ۴۹/۵۶. ملکوت https://eitaa.com/zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽 🎙حجت الاسلام کفیل ◽️تبیین انتظار پویا توسط رهبر کبیر انقلاب اسلامی 🇮🇷
هنر آن است ڪه بمیرے پیش از آنڪه بمیرانندت و مبدا و منشا حیات آنانند ڪه چنین مرده‌اند... .......: @zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهید قاسم سلیمانی: اگر من جانم را هزاربار فدای این ملت کنم ارزشش را دارد 🌷 از آتش جانسوز خبر بال و پرم سوخت دل آب شد از شعله و یکباره سرم سوخت انگشتر خونین تو در دست بریده ناگاه جهان تار شد و در نظرم سوخت ⏱ 1:20 😢
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا