🔘 داستان کوتاه
#معیار
یک مهندس روسی تعدادی کارگر ایرانی را برای کار استخدام کرده بود. کارگران بنا به وظیفه شرعی وقت اذان که میشد برای خواندن نماز دست از کار میکشیدند. یک روز مهندس به آنان اخطار کرد که اگر هنگام کار نماز بخوانند آخر ماه از حقوقشان کسر میشود. کسانی که ایمان ضعیف و سست داشتند از ترس کم شدن حقوقشان، نماز را به آخر وقت میگذاردند امّا عدّه ای بدون ترس از کم شدن حقوقشان، همچنان در اوّل وقت، نماز ظهر و عصرشان را میخواندند. آخر ماه، مهندس به کارگرانی که همچنان نمازشان را اوّل وقت خوانده بودند، بیشتر از حقوق عادّی ماهیانه پرداخت کرد. کسانی که نماز خود را به بعد از کار گذاشته بودند به مهندس اعتراض کردند که چرا حقوق آن کارگرها را بر خلاف انتظارشان زیاد داده است. مهندس میگوید: «اهميّت دادن این کارگرها به نماز و صرفنظر کردن از کسر حقوق، نشانگر آن است که ایمانشان بیشتر از شماست و این قبیل آدمها هرگز در کار خیانت نمیکنند همچنانکه به نماز خود خیانت نکردند.»
https://eitaa.com/zandahlm1357
─┅─═इई ❄️☃☃❄️ईइ═─┅─
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
کوتاه ک ند؛ غافل از آن که این همه بعث رسل و ارسـال کتـب و فرو فرستادن فرشتگان و وحى و الهام به پی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
.......:
فصل نهم در بیان احادیث راجع به حضور قلب
در ذکر شمه اى از ا حادیث اهل بیت عصمت و طهارت سلام اللَّه علیهم راجع به ترغیـب حـضور
قلب .
و ما در این جا به ترجمه متن بعضى از روایات اکتفا مىکنیم :
از حضرت رسول ختمى صلّى اللَّه علیه و آله روایت است که عبادت کن خداى تعالى را چنانچه
گویا او را مىبینى؛ و اگر تو او را نمىبینى او تو را مىبیند(75 .(
از این حدیث شریف استفاده دو مرتبه از مراتب حضور قلب مىشود :
یکى، آنکه سالک مشاهد جمال جمیل و مستغرق تجلّیات حضرت محبوب باشد به طـورى کـه
جمیع مسامع قلب از دیگر موجودات بسته شده و چشم بـصیرت بـه جمـال پـاك ذى الجـلال
گشوده گردیده و جز او چیزى مشاهده نکند . بالجمله، مشغولِ حاضر باشد و از حضور و محـضر
نیز غافل باشد .
و مرتبه دیگر، که نازلتر از این مقام است، آن است که خود را حاضر محضر ببیند و ادب حضور
و محضر را ملحوظ دارد . جناب رسول اکرم فرماید : اگر مى توانى از اهل مقام اول باشـى عبـادت
خدا را آن طور بجا آور، و الّا از این معنا غافل مباش که تو در محـضر ربـوبیتى . و البتـه محـضر
حق را ادبى است که غفلت از آن از مقام عبودیت دور است . و اشاره بـه ایـن فرمـوده اسـت . در
حدیثى که جناب ابو حمزه ثمالى رضی اللَّه عنه نقل مى کند، مى گوید: دیدم حضرت علـى بـن
الحسین سلام اللَّه علیهما را که نماز مى خواند. عباى آن حضرت از دوشش افتاد . آن را راسـت و
تسویه نفرمود تا آن که از نماز فارغ شد . سؤال کردم از سببش، فرمود: واى بر تو، آیـا مـى دانـى
( در خدمت کى بودم 76 ؟ )
و نیز از حضرت رسول صلّى اللَّه علیه و آله منقول است که دو نفر از امت من به نماز مىایستند
در صورتى که رکوع و سجودشان یکى است و حال آن که میان نماز آنها مثل مـا بـین زمـین و
( آسمان است 77 .(
و فرمودند : آیا نمى ترسد کسى که صورت خود را در نماز برمى گرداند صورت او چون روى حمار شود
فرمودند : کسى که دو رکعت نماز بج ا آورد و در آن به چیـزى از دنیـا متوجـه نـشود، خـداى
تعالى گناهان او را مىآمرزد(79 .(
و فرمودند : بعضى از نمازها قبول مى شود نصفش یا ثلثش یا ربعش یا خمـسش - تـا عـشرش و .
بعضى از نمازها چون جامه کهنه پیچیده مى شود و به روى صاحبش زده مى شود. و از نمـاز تـو
مال تو نی ( ست مگر آن که به قلبت اقبال به آن کنى 80 .(
و حضرت باقر علیه السلام فرمودند : رسول خدا فرمود : وقتى بنده مؤمن به نماز بایـستد خـداى
تعالى نظر به سوى او کند - یا فرمودند خداى تعالى اقبال بـه او کنـد - حتـى منـصرف شـود و .
رحمت از بالاى سرش سایه بر او افکند و ملائکه فرو گیرند اطراف و جوانب او را تا افق آسـمان
و خداى تعالى ملکى را موکّل او کند که بایستد بالاى سر او و بگویـد : اى نمـازگزار، اگـر بـدانى
کى نظر مى کند به سوى تو و با کى مناجات مى کنى، توجه به جایى نمى کنى و از موضعت جدا
نمىشوى هرگز(81 .(
و از حضرت صادق علیه ا لسلام منقول است که جمع نمى شود اشتیاق و خوف در دلى مگـر آن
که بهشت بر او واجب شود . پس وقتى نماز مى خوانى، اقبال کن به قلب خـود بـه خـداى عـزّ و
جلّ؛ زیرا که نیست بنده مؤمنى که اقبال کند به قلبش به خداى تعالى در نماز و دعـا مگـر آن
که قلوب مؤمنین را خداى تعالى به او اقبال دهد و با دوستى آنها او را تأیید کند او را به بهشت
برد(82 .(
و از حضرت باقر و صادق علیهما السلام مروى است که فرمودند : نیست از براى تو از نمازت مگر
آنچه را که اقبال قلب داشته باشى در آن؛ پس، اگر به غلـط بجـا آورد تمـام آن را یـا غفلـت از
آداب آن کند، پیچیده شود آن و به روى صاحبش زده شود(83 .(
و از حضرت باقر العلوم علیه السلام روایت شده که همانا بالا مى رود از نماز بنده از براى او نصف
یا ثلث یا ربع یا خمسش؛ پس، بالا نمى رود براى او مگر آنچه را اقبال به قلـب نمـوده اسـت بـر
آن. و ما مأمور شدیم به نافله تا تتم ( یم شود نقص فرایض به آن 84
از جناب صادق مروى است که فرمود : وقتى احرام بستى در نماز، اقبال کـن بـر آن، زیـرا کـه
وقتى اقبال نمودى خداوند به تو اقبال فرماید و اگر اعراض نمایى خداوند از تو اعراض کند . پس
گاهى بالا نمى رود از نماز مگر ثلث یا ربع یا سدس آن به آن قدر کـه نمـازگزار اقبـال بـه نمـاز
نموده و خداوند عطا نمىفرماید به غافل چیزى .
و از رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله روایت است که به ابى ذر فرمودند : دو رکعت متوسط با فکر
بهتر است از ایستادن یک شب در صورتى که قلب غافل باشد . احادیث در این باب بسیار اسـت
و براى اصحاب اعتبار و قلوب بیدار این قدر کفایت کند .
#آداب الصلاة امام خمینى رضوان االله تعالی علیه
https://eitaa.com/zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹شبهه اسلام میگه
کافر و دیدی بکش
یکی میگفت از کجا معلوم احادیث بعد از 1400 تحریف نشده باشند و دقیقا همان هایی که پیامبر اکرم فرمودند به ما رسیده باشد؟ آیا بهتر نیست فقط به قرآن عمل کنیم؟.mp3
2.77M
⭕️ سوال
⁉️ یکی میگفت از کجا معلوم احادیث بعد از 1400 تحریف نشده باشند و دقیقا همان هایی که پیامبر اکرم فرمودند به ما رسیده باشد؟ آیا بهتر نیست فقط به قرآن عمل کنیم؟
🔻 آيا شمر بن ذی الجوشن دایی حضرت ابوالفضل (ع) است
🔹 باستانگرایان و آتئیستها با ایجاد شبهاتی پیرامون حضرات اهل بیت (علیهم السلام) به جعل خرافه و توهین پرداختهاند. آنان ادعا میکنند که شمر بن ذیالجوشن برادر امالبنین مادر حضرت ابوالفضل (علیه السلام) بوده و همچنین یزید برادر همسر امام حسن (علیه السلام) است؛ لذا شیعیان گرفتار دعوای خانوادگی اعراب صدر اسلام شدهاند.
🔹 درست است که شمر بن ذی الجوشن و أم البنین هر دو از قبیلهی بنی کلاب هستند، اما هرگز برادر و خواهر نبودهﺍند. در اعراب، رسم بود اگر از ایشان دختری با طایفه دیگری ازدواج می کرد حتی اگر چند نسل هم از او می گذشت یعنی فاصله حتی به چند نسل هم میرسید فرزندان او را با انتساباتی اینگونه خطاب قرار میدادند.
🔹دشمنان اهل بیت (علیهمالسلام) ادعا میکنند که امام حسن (علیهالسلام) با خواهر یزید ازدواج کرده است. آنان برای ادعای خود هیچ سندی ارائه نمیکنند و به هیچ منبع معتبری استناد نمیکنند. آنچه مشخص است در منابع معتبر شیعه و اهل سنت، نامی از دختران معاویه که در زمرهی همسران امام حسن (علیهالسلام) باشند، نیامده است و اگر آنان چنین ادعایی دارند باید سند معتبر ارائه کنند.
🌐 جهت مطالعهی بیشتر، کلیک کنید:
https://www.adyannet.com/fa/news/36695
چرا از امامان (ع) طلب حاجت مي كنيم؟ آيا سخن گفتن از ويژگي ظاهري ائمه و حضرت عباس (ع) درست است؟.mp3
2.23M
⭕️ سوال
❓مگه حاجت دهنده خدا نیست؟ پس چرا از امامان حاجت می خواهیم؟
❓سوال دوم: آیا این درسته که مداحان در وصف بزرگانی چون حضرت عباس علیه السلام از چشم و ابروی او شعر می خوانند؟
🎙 استاد محمدی شاهرودی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ سوال
❓آیا کسی که چند همسر داشته است می تواند در بهشت با تمام همسرانش زندگی کند یا نه؟
🎙 استاد محمدی شاهرودی
🔰 پرسش و پاسخ؛
💠 فرزندم در سنین نوبلوغی است و حدودا ۱۰ ساله است و نسبت به واجبات دینی کمی سهل انگاری می کند!
نحوه برخورد پدر و مادر باید با این گونه فرزندان چگونه باشد؟
✍️ پاسخی کوتاه به این سوال:
▫️در عصر حاضر چون عوامل جذاب و وقت پر کن زیاد شده ناخودآگاه میبینیم توجه به بعضی از امور کاهش پیدا میکند.
مثلا درس خواندن بچه ها را امروزه رسانه، تلویزیون، گوشی و...تحت تاثیر گذاشته و باعث کم توجهی به این امر میشود.....
📌 حالا ما باید چه کار کنیم تا این فرزند ترغیب بشود نسبت به فرائض دینی؟
1️⃣ ما در نماز خواندن نباید فشار بیاوریم که اول وقت بخواند، بله روایت داریم که فضیلت نماز اول وقت نسبت به آخر وقت مثل فضیلت آخرت به دنیاست، خب خیلی فضیلت دارد ولی واجب نیست؛
لذا ما باید ذهن بچه ها را فعال کنیم.
🔹 مثلا بگوییم: دختر عزیزم تو که نماز رو دوست داری و بارها هم این رو گفتی،
نگاه کن اذان مغرب ساعت ۲۰شبه و نیمه شب شرعی هم ساعت ۲۴ شبه تو این فرصت رو داری برا نماز خوندن؛ تو کی میخوای بخونی؟
میگوید: همین الآن
🔸 خب تشویقش هم میکنیم و الآن این بچه خودش فعال شد.
🔹 اما یک بار میگوید: ساعت۲۲ میخوانم
در اینجا میتوانیم یک سوال بپرسیم و بگوییم:
🔻 باباجون اگر یادت رفت بخونی چی ما بهت یادآوری کنیم؟
🔹 به نوعی ما توپ را بیندازیم داخل زمین خودش و خودش وارد میدان عمل بشود و تصمیم بگیرد و بچه ها در سن خودشان وقتی تصمیم بگیرند پایبندتر هستند نسبت به این موضوع.
2️⃣ خوب است در این سن بیایم و داستانهایی درباره نماز بگوییم، البته نه داستانی که داخلش رکوع و سجده چند ساعته هست بلکه در باب اهمیت به نماز داستان بگوییم؛
🔹 از علما، بزرگان و حتی مثل مادربزرگ بچهها و...
3️⃣ خود نقش هم سالان بسیار میتواند کمک کند!
🔹 مثلا با دوستش بودن رو با نماز قرار بدهیم و بگوییم که این هفته در نماز مغرب و عشاءها دوستت را دعوت کن و باهم نماز بخوانید.
🔸 مثلا یکی از کارهایی که هیئتها و مجموعهها برای شروع جلساتشون انجام میدهند این است که به عنوان مثال میگویند:
همراه با اقامه نماز مغرب و عشاء...
یعنی به این مسئله توجه دارند.
#پرسش_پاسخ
#نماز
🌐 "
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞 فرار سفیر اوکراین در ایران از پاسخگویی به سوال مجری درباره اینکه «چرا #اوکراین حمله آمریکا به عراق و حمله عربستان به یمن را محکوم نکرد؟
🔆 متن شبهه:
خیلی ناراحت کنندست ، کودکانی با نطفه ی حرام
پیشنهاد جدی مطالعه متن
کودکانی با پایه ی حرام، حتی شاید دیر یا زود
عضو خانواده ی ما هم بشن، از والدینی که خودشون حلال زاده بودن⁉️
جریان زنان زیبای نقاشی شده کف کوچه خیابان چیست؟
اگر یک بچه بدون غسل حیض، یا غسل استحاضه،یاغسل جنابت یا نفاس، یا هر غسل واجب دیگر، نطفه اش بسته بشه چه حکمی دارد؟
با دقت بخونید و پیگیر بشید ممکنه یکی از این بچه ها در آینده ی نزدیک عروس یا داماد شما بشن
اگر به فعالیت های جدید آرایشگاههای زنونه دقت کنید محیطی ناجور و اسفناک که این محیط ها رو نمیتونید تحمل کنید!
کاشتن ناخن های بلند و لاکی، بدون لاک، کاشت مُژه های مصنوعی و اضافه در بین مژه ها، کرم پودرهای دائمی، و کشیدن پوست برای بازشدن چروکها، که تمام این خدمات آرایشگاهی، با چسب انجام میشود
اپیلاسیون نقاط خصوصی زنانگی بدن زن، که کلا نگاه کردن به ناحیه تناسلی زن توسط دیگران حرامه حرام ...
( متن شبهه خلاصه شده.)
🔆 پاسخ شبهه:
1️⃣ در متن شبهه فتواهایی از مراجع معظم تقلید اشاره شده است. که همگی تکذیب میشود ، لطفا به هیچ وجه این متن را مبنای عمل قرار ندهید و به منابع اصلی مراجعه کنید.
2️⃣ بدون غسل که هیچ حتی اگر بچه ای در زمان حیض نطفه اش بسته بشه باز هم حلال زاده است بنابراین بحث ناپاکی بچه در صورت غسل نکردن زن درست نیست.
3️⃣ روایاتی داریم که مربوط به دوران حیض است نه زمانی که حیض تمام شده و زن غسل نکرده است یا اینکه غسل کرده و غسل او باطل بوده! و در تایید مطلب می توانیم به فتوای حضرت امام و دیگر مراجع از جمله آیت الله مکارم شیرازی، نوری همدانی، تبریزی، زنجانی و سیستانی اشاره کنیم که می فرمایند بعد از آن که زن از خون حیض پاک شد اگر چه غسل نکرده باشد، طلاق او صحیح است و شوهرش هم می تواند با او جماع کند...(رساله توضیح المسائل ده مرجع، محشی امام خمینی، مسئله 467، ص 236.)
4️⃣ آرایشگران مانند بسیاری از شغل های دیگر، به مردم خدمات یا کالایی را ارائه می دهند. اینکه مشتری چه قصدی از خرید کالا یا دریافت خدمات دارد به فروشنده ارتباطی ندارد و او مسئول قصد و نیت مشتری نیست. فرض کنید شخصی چاقو می فروشد، آیا لازم است که از همه مشتریانش بپرسد که برای چه کاری چاقو می خرند؟ یا اگر کسی با آن چاقو مرتکب قتلی شد، فروشنده چاقو باید مجازات شود؟ البته برخی از فقهاء گفته اند که اگر شما به طور یقینی از قصد مشتری اطلاع دارید نباید به او چیزی بفروشید اما این مسئله را همه فقهاء قبول ندارند و نمی توان آن را به موضوع آرایشگری سرایت داد.
5️⃣ بنا براین، خدماتی که آرایشگران به زنها ارائه می دهند، در مقابل آن مسئولیتی ندارند، اگر چه بهتر است زنانی را که می دانند برای فساد آرایش می کنند را با لحنی مناسب نهی از منکر کنند:
📗 فتوای آیت الله مکارم درباره آرایشگری بانوان و مسئولیت آرایشگران:
🌐https://b2n.ir/944484
📗استفتاء از مقام معظم رهبری درباره انواع آرایشها و شرایط وضو و غسل با آرایش را در لینک زیر ببینید:(پرسش های 27 تا 40)
🌐https://b2n.ir/426389
📗 فتوای آیت الله مکارم درباره کاشت مژه و ناخن:
🌐https://b2n.ir/167881
🌐https://b2n.ir/754751
📌 بازنشر کلیه مطالب جهت روشنگری عموم مردم ، با ذکر #صلوات، بدون ذکر منبع هم مجاز است.
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
🦋هنر زن بودن (قسمت 8)بخش 1 ♨️داوری های نادرست و غیر عادلانه و ظلم و تحقیر زن باعث شده که زن: 🚫_
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
202030_353033103.mp3
48.27M
🦋هنر زن بودن (قسمت 9)
♨️داوری های نادرست و غیر عادلانه و ظلم و تحقیر زن باعث شده که زن:
🚫_جایگاه خود را نداند.
🚫_به زن بودنش افتخار نکند.
🚫_برای مردگونه بودن تلاش کند.
✅ مباحثی که ان شاء الله قرار است در "هنر زن بودن" بررسی شود
🎵استاد محمدجعفرغفرانی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بی حجابی اثرات مخربی روی بدن ومغز مردان وزنان می گذارد😭😭😰😰😱😱😱😱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ماجرای تحول
🌸🍃خانم مهاجر عزیز 🌸🍃
۵۱- عظمت یک بانو
گروهی از مردم نیشابور، اجتماع کردند. محمد پسر علی نیشابوری را انتخاب نمودند و سی هزار و پنجاه هزار درهم و مقداری پارچه به او دادند تا در مدینه محضر امام موسی بن جعفر علیه السلام برساند.
شطیطه نیشابوری که زنی مؤمنه بود، یک درهم سالم و تکه پارچه ای که به دست خود، نخ آن را رشته و بافته بود و چهار درهم ارزش داشت، آورد و گفت: (ان الله لایستحیی من الخلق).
متاعی که میفرستم اگر چه ناچیز است؛ لکن از فرستادن حق امام اگر هم کم باشد نباید حیا کرد.
محمد میگوید:
- برای اینکه درهم وی نشانه ای داشته باشد. آن گاه جزوه ای آوردند که در حدود هفتاد ورق بود و بالای هر صفحه مسأله ای نوشته بودند و پایین صفحه سفید مانده بود تا جواب سؤالها نوشته شود. ورقها را دو تا دو تا روی هم گذاشته، با سه نخ بسته بودند و روی هر نخ نیز یک مهر زده بودند که کسی آنها را باز نکند. به من گفتند:
- این جزوه را شب به امام علیه السلام بده و فردای آن شب جواب آنها را بگیر.
اگر دیدی پاکتها سالم است و مهر نامهها نشکسته، مهر پنج عدد را بشکن و پاکتها را باز کن و نگاه کن. اگر جواب مسائل را بدون شکستن مهر داده باشد او امام است و پولها را به ایشان بده و اگر چنان نبود، پولهای ما را برگردان. محمد بن علی از نیشابور حرکت کرد و در مدینه وارد خانه عبدالله افطح پسر امام صادق علیه السلام شد. او را آزمایش نمود و متوجه شد او امام نیست. سرگردان بیرون آمده، میگفت:
- خدایا! مرا به پیشوایم هدایت کن.
محمد میگوید:
در این وقت که سرگردان ایستاده بودم، ناگهان غلامی گفت: بیا برویم نزد کسی که در جستجوی او هستی. مرا به خانه موسی بن جعفر علیه السلام برد.
چشم حضرت که به من افتاد فرمود:
- چرا ناامید شدی و چرا به سوی دیگران میروی؟ بیا نزد من. حجت و ولی خدا من هستم. مگر ابوحمزه بر در مسجد جدم، مرا به تو معرفی نکرد؟ سپس فرمود:
- من دیروز همه مسائلی را که احتیاج داشتید جواب دادم، آن مسائل را با یک درهم شطیطه که وزنش یک درهم و دو دانگ است که در میان کیسه ای است که چهارصد درهم دارد و متعلق به وازری میباشد، بیاور و ضمنا پارچه حریری شطیطه را که در بسته بندی آن برادران بلخی
است، به من بده.
محمد بن علی میگوید: از فرمایش امام علیه السلام عقل از سرم پرید. هر چه خواسته بود آوردم و در اختیار حضرت گذاشتم. آن گاه درهم و پارچه شطیطه را برداشت و فرمود: (ان الله لا یستحیی من الحق): خدا از حق حیا ندارد. سلام مرا به شطیطه برسان و یک کیسه پول به من داد و فرمود: این کیسه پول را به ایشان بده که چهل درهم است.
سپس فرمود: پارچه ای از کفن خودم به عنوان هدیه برایش فرستادم که از پنبه روستای صیدا قریه فاطمه زهرا علیه السلام است که خواهرم حلیمه دختر امام صادق علیه السلام آن را بافته است و به او بگو پس از فرود شما به نیشابور، نوزده روز زنده خواهد بود. شانزده درهم آن را خرج کند و بیست و چهار درهم باقیمانده را برای مخارج ضروری خود و مصرف نیازمندان نگهدارد و نمازش را خودم خواهم خواند. آن گاه فرمود: ای ابو جعفر هنگامی که مرا دیدی پنهان کن و به کسی نگو! زیرا که صلاح تو در این است و بقیه پولها و اموالی که آورده ای به صاحبان آنها برگردان... [۱]
----------
[۱]: بحار: ج ۴۸، ص ۷۳.
جلد ۲
📚داستانهای بحار الانوار
https://eitaa.com/zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
شهید مصطفی چمران به روایت همسرش« غاده» قسمت 1⃣3⃣ می گفتم: اما امروز ظهر دیگر تمام می شود . هنوز
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شهید مصطفی چمران به روایت
همسرش« غاده»
قسمت 2⃣3⃣
خیلی فریاد میزدم؛ این خود عزیز ماست . این خود مصطفی ماست ، مصطفی چی شد ؟ مگر چه چیز عوض شده ؟ چرا باید سردخانه باشد ؟ اما کسی گوش نمی کرد . بالاخره آن شب اول در اهواز برایم خیلی درد بود. همه دورم بودند برای تسلیت ، اما من به کسی احتیاج نداشتم . حالم بدبود . خیلی گریه می کردم صبح روز بعد به تهران برگشتیم .
برگشتن به تهران سخت تر بود . چون با همین هواپیمای c-130 بود که آخرین بار من و مصطفی از تهران به اهواز آمدیم و یادم هست که خلبان ها اورا صدا می کردند که "بیا با ما بنشین ." ولی مصطفی اصلاً من را تنها نگذاشت ، نزدیک من ماند. خیلی سخت بود که موقع آمدن با خودش بودم و حال با جسدش می رفتم . اصرار کردم که تابوتش را باز کنند ، ولی نکردند . بیشتر تشریفات و مراسم بود که مرا کشت . حتی آن لحظات آخر محروم می کردند .
وقتی رسیدیم تهران ، رفتیم منزل مادر جان ، مادر دکتر . بعد دیگر نفهمیدم دکتر را کجا بردند. من در منزل مادرجان بودم و همه مردم دورم . هرچه می گفتم، مصطفی کو ؟ هیچ کس نمی گفت . فریاد میزدم: از دیروز تا الان ؟ آخر چرا ؟ شما مسلمان نیستید ؟ خیلی بی تابی می کردم . بعد گفتند مصطفی را در سردخانه غسل می دهند گفتم: دیگر مصطفی تمام شد ، چرا این کارها را میکنید؟ و گریه می کردم . گفتند: می رویم اورا می آوریم. گفتم اگر شما نمی آورید خودم می روم سردخانه نزدیکش وبرای وداع تا صبح می نشینم . بالاخره زیر اصرار من مصطفی را آوردند و چون ما در تهران خانه نداشتیم بردند در مسجد محل ، محله بچه گیش ، غسلش داده بودند ، و او با آرامش خوابیده بود. من سرم را روی سینه اش گذاشتم و تا صبح در مسجد با اوحرف زدم . خیلی شب زیبایی بود و وداع سختی . تا روز دوم که مصطفی را بردند و من نفهمیدم کجا . من وسط جمعیت ذوب شدم . تا ظهر ، مراسم تمام شد و مصطفی را خاک کردند. آن شب باید تنها برمی گشتم . آن لحظه تازه احساس کردم که مصطفی واقعا تمام شد.
در مراسم آدم گم است است، نمی فهمد....
ادامه دارد...
بامــــاهمـــراه باشــید🌹
https://eitaa.com/zandahlm1357