#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
☑️متن شبهه و سوال👇👇👇👇👇 سوالی داشتم در مورد اعداد ابجد که چقدر واقعین؟ و آیا اینکه خودمون میتونیم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
☑️متن شبهه و سوال👇👇👇👇👇
استاد میخواستم بپرسم در جواب افرادی که میگن ما نیاز به امام زمان نداریم و اگه خودمون خوب باشیم میشیم منجی، چه جوابی میشه داد؟
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
✅متن پاسخ به شبهه👇👇👇👇👇
👌🏻بحث اینجاست که اگر فردی نیاز به امام زمان (عج) نداشته باشد عقل کافی نیست. ما نمی گوییم عقل این وسط بی خاصیت است، از حرف ما بد برداشت نشود. عقل یکی از شیوه های استنباط احکام در فقه شیعه هست. کتاب و سنت و اجماع و عقل، ما می دانیم عقل چیز خوبی است و ممکن است در بعضی جاها راهنمای ما باشد ولی در بعضی از موضوعات عقل راهنما نیست چون عقل نمی تواند بعضی چیزها را خوب کشف بکند.
🔸ما بارها و بارها در زندگی یمان پشیمان شدیم، بارها در زندگی ممکن است یکسری راه ها را نرفته باشیم چون اطلاعاتی از آن راهها نداشتیم. پس عقل این وسط کامل نیست! هر چه قدر هم علم پیشرفت بکند باز هم عقل در بعضی جاها ناقص است. شما می بینید همین چای سیاهی که می خورید یک روز دکترها می گویند خوب است، یک روز دکترها می گویند بد است، آخر ما نفهمیدیم چه هست .....
عقل خوب است، لازم هست اما کامل نیست.. یک کسی باید باشد که بر همه علوم اشراف داشته باشد.
☝️🏻الان آن کسی که ادعا می کند
به امام نیاز ندارم و عقل من کافی است آیا مریضی سختی گرفت خودش خودش را درمان می کند؟ خودش خودش را جراحی می کند؟ نه می رود سراغ کسی که عقل دارد و در آن زمینه کامل تر هست. بحث امامت و منجی هم همین است، ما آن قدرت را نداریم که جهان را تغییر بدهیم، ما آن قدرت را نداریم که مردم جامعه را تغییر بدهیم، ما آن قدرت را نداریم که صلح و صفا را در جامعه ایجاد بکنیم. پس باید به کسی روی بیاوریم که این قدرت را داشته باشد و عقلش هم از ما کامل تر است. اتفاقا این یک نظر کاملا عقلیست.
#پرسش_پاسخ
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
👤پاسخ دهنده: #استاد_احسان_عبادی
(👆جزو اساتید مهدویت ، پژوهشگر تاریخ و محقق)
25.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥| دستاوردهای حکومت مهدوی(2)
#کلیپ_مهدوی
🎤حجت الاسلام حائری پور
هدایت شده از #مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
هنر آن است ڪه بمیرے پیش از آنڪه بمیرانندت و مبدا و منشا حیات آنانند ڪه چنین مردهاند...
.......:
@zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
.......: خاطرات: به روایت دیگران ۱ در خمین که بودیم همیشه شاگرد اول کلاس بود. حتی یک روز آمد و دید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
.......:
بیشتر دوست داشت گمنام باشد به همین دلیل گاهی به اسمهای دیگر مقاله مینوشت، نامهایی مانند: سجاد شکیب، مرتضی علم الهدی، مرتضی حق گو، مهدی علم الهدی و فرهاد گلزار که از این نام آخر بیشتر در مجلات سینمایی استفاده میکرد.
گاهی نیز با نام مستعار «کاکتوس» مینوشت که بعدها عنوان صفحه طنز ماهنامه ی سوره شد.
۷
روی نیمکت راهروی بخش تدوین فیلم برایم شعری خواند که خیلی قشنگ بود. بعدها به من گفت تمام اشعار و قصههای پیش از انقلابش را سوزانده است به همین خاطر امیدوار بودم آن شعر کار بعد از انقلاب باشد که آن را نسوزانده باشد.
در تمام آن سالها همیشه فکر میکردم در یک فرصت مناسب از او درخواست کنم که همان شعرش را دوباره برایم بخواند و من یادداشت کنم.
حالا که ناگهان خیلی دیر شده، بدون هیچ دلیلی احساس میکنم که تنها شنونده ی آن شعر من بوده ام.
۸
قبل از پرواز آمده بود دفتر. موقع خدا حافظی همینطور که داشت میرفت گفت:
نمی خواهی روبوسی کنی؟
گفتم: مگه دو
سه روز
بیشتر طول میکشه؟
خندید و راه افتاد. دوباره بر گشت و گفت: «تا حالا فکر کردی اگه من نباشم، میخواهید روایت فتح را چه بکنید؟ »
حرفش را جدی نگرفتم و گفتم: «تعطیل میکنیم؟ » گفت: «یعنی چی؟ »
گفتم: «
جدی دارم میگم.
تعطیلش میکنیم. »
... و برای همیشه رفت.
۹
هیچ وقت نمی گذاشت ازش عکس یادگاری بگیریم. شوخی میکرد و از جلوی دوربین فرار میکرد. آن سفر آخر، خیلی اصرار کردم تا راضی شد عکس بگیرم. ولی گفت: «بگیر! اما به شرطی که عکس حجله ای باشد. » آن وقت راحت ایستاد و عکس گرفتم.
لاله ای در فکه
https://eitaa.com/zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
شکرفروش که عمرش دراز باد چرا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
تبرک شریف مکه ره آورد برای صلاح الدین ایوبی فرستاد. فرستاده یک یک هدایا را توضیح میداد، بادبزنی از
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
.......:
کار عصا
حجاج بن یوسف بادیه نشینی را دید و به او گفت: چه در دست داری؟ گفت: عصایی است که موقع نهار بر زمین میگذارم و در حال حرکت با خود بر میدارم و چهارپایانم را با آن
می رانم، در سفر از آن کمک میگیرم، در راه رفتن تکیه گاه من است تا قدمهای بلند بردارم، با آن از رودخانه میگذرم، از افتادن بازم میدارد، عبایم بر آن میافکنم تا از گرمای آفتاب سایبانی و از سرما محافظتم نماید، هرچه دور است با کمک آن به خود نزدیکش میسازم، مرکب سفر و وسیله باز کردن در خانهام میباشد، سگ را از خود با کمک آن دور میکنم، مانند شمشیر است در جنگ، از پدرم به من ارث رسیده و از من به فرزندم ارث میرسد، نیز گلهام را با آن میچرانم و کارهای زیادی با آن دارم، حجاج مبهوت شد و بازگشت.
امیر شاهی
اگر در پایت افکندم سری عیبم مکن کاندم
چنان بودم که از مستی ز سر نشناختم پارا
حقا که به افسون دگرش خواب نیاید
آنکس که شبی بشنود افسانه ی ما را
#کشکول شیخ بهاء
https://eitaa.com/zandahlm1357