#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
ماده ۳۴ هرگاه بعد از صدور قرار تعليق معلوم شود كه محكوم عليه داراي سابقه محكوميت به جرايم مستوجب مح
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مشروط زندانيان (ماده ۳۸ تا ۴۰)
ماده ۳۸ هر كس براي بار اول به علت ارتكاب جرمي به مجازات حبس محكوم شده باشد و نصف مجازات را گذرانده باشد دادگاه
صادركننده دادنامه محكوميت قطعي ميتواند در صورت وجود شرايط زير حكم به آزادي مشروط صادر نمايد:
۱ هرگاه در مدت اجراي مجازات مستمرا حسن اخلاق نشان داده باشد.
۲ هرگاه از اوضاع و احوال محكوم پيش بيني شود كه پس از آزادي ديگر مرتكب جرمي نخواهد شد.
۳ هرگاه تا آنجا كه استطاعت دارد ضرر و زياني كه در مورد حكم دادگاه يا مورد موافقت مدعي خصوصي واقع شده بپردازد يا قرار پرداخت آن را بدهد و در مجازات حبس توام با جزاي نقدي مبلغ مزبور را بپردازد يا با موافقت رييس حوزه قضايي ترتيبي براي پرداخت داده شده باشد.
تبصره ۱ مراتب مذكور در بندهاي ۱ و ۲ بايد مورد تاييد رييس زندان محل گذران محكوميت و قاضي ناظر زندان يا رييس حوزه قضايي محل قرار گيرد و مراتب مذكور در بند ۳ بايد به تاييد قاضي مجري حكم برسد.
تبصره ۲ در صورت انحلال دادگاه صادركننده حكم صدور حكم آزادي مشروط از اختيارات دادگاه جانشين است
تبصره ۳ دادگاه ترتيبات و شرايطي را كه فرد محكوم بايد در مدت آزادي مشروط رعايت كند از قبيل سكونت در محل معين يا خودداري از سكونت در محل معين يا خودداري از اشتغال به شغل خاص يا معرفي نوبه اي خود به مراكز تعيين شده و امثال آن در متن حكم قيد ميكند كه در صورت تخلف وي از شرايط مذكور يا ارتكاب جرم مجدد بقيه محكوميت وي به حكم دادگاه صادركننده حكم به مرحله اجرا درمي آيد.
ماده ۳۹ صدور حكم آزادي مشروط منوط به پيشنهاد سازمان زندانها و تاييد دادستان يا داديار ناظر خواهد بود.
ماده ۴۰ مدت
آزادي مشروط بنا به تشخيص دادگاه كمتر از يك سال و زيادتر از پنج سال نخواهد بود.
#قوانین کیفری....
https://eitaa.com/zandahlm1357
#آیا_میدانید... 👇
🔴 طبق قانون پولی و بانکی، بانک ها #مسئول تمام خسارتی هستند که از اقدامات کارمندان آن ها به مشتریان وارد می شود، #برای_مثال اگر کارمندی در تشخیص #جعلی_بودن_امضای_چک اشتباه کند، و از حساب شما مبلغ آن چک برداشت شود، #بانک مسئول جبران خسارت شما خواهد بود و #احتیاجی نیست تقصیر کارمند بانک اثبات شود
#با_ما_همراه_باشید... 🌺
https://eitaa.com/zandahlm1357
#با_دقت_مطالعه_شود... 👇
👈 نحوه محاسبه رهن و اجاره مسکن به چه شکل است👇
🔴 #سعی_کنید ابتدا قیمت خانهی مدنظرتان را بر اساس متراژ، عمر، امکانات و ناحیهای که در آن واقع شده تخمین بزنید. #حال اگر فرض کنیم یک خانهی یکصدمتری متری یک میلیون تومان قیمت داشته باشد #یعنی سر جمع ارزشش ۱۰۰میلیون تومان باشد، رهن آن عرفاً چقدر خواهد بود
#رهن_کامل یک خانه در بازار معمولاً مبلغی #بین_یک_پنجم_یا_یک_ششم کل قیمت آن خانه است. #اگر خانه نوساز باشد بعضاً ممکن است مبلغ رهن برابر با یک چهارم قیمت خانه نیز در نظر گرفته شود، ولی اگر خانه سن و سالی داشته باشد میزان یک ششم قیمت خانه برای رهن قابل پیشبینی است
#پس رهن کامل خانهی یکصدمیلیون تومانیِ ما، #میتواند چیزی بین هفده میلیون تومان تا بیست و پنج میلیون تومان باشد
#سوال_دیگر
👈 اگر صاحب خانه نخواهد خانهاش را رهن کامل بدهد و علاقه داشته باشد که به صورت ترکیبی #رهن+ #اجاره خانهاش را به کسی واگذار کند، چه باید بکنیم و چگونه بفهمیم که اجارهی پیشنهادیاش منصفانه است
#به_همان_مثال خانهی صد میلیون تومانی خودمان برگردیم و فرض کنیم که نوساز است و مبلغ رهن کامل آن بیست و پنج میلیون تومان است. حال اگر صاحب این خانه، دهمیلیون تومان رهن + ششصدهزار تومان اجاره را پیشنهاد داده باشد، آیا این قیمت برای رهن و اجاره عادلانه است
#فرمول_محاسبه_اجاره👈 ابتدا مبلغ رهن کامل را حساب میکنیم، بعد به ازای هر یک میلیون تومان رهن، چیزی حدود سی هزار تومان اجاره را در نظر میگیریم. لذا اگر خانهای 25میلیون تومان رهن کاملش باشد، اجارهی آن بدون هر گونه پول پیش میشود👇
750=30×25
#پس حالا که از 25میلیون تومان رهن کامل، ده میلیون تومان آن برای رهن تعیین شده و پانزدهمیلیون تومان مابقی باید به صورت اجاره پرداخت شود، حساب میکنیم که اجارهی برابر با 15میلیون تومان رهن چقدر است👇
450=30×15
#اما میبینیم که صاحبخانه به جای 450هزار تومان، مبلغ 600هزار تومان را پیشنهاد داده است که با این حساب میتوان سر آن چانه زد. #البته یادتان باشد #این_فرمول_نسبی_است و ممکن است صاحب خانهی شما به زیر 500هزار تومان راضی نشود. پس شما هم در این موارد از #حس_ششم خود و تحلیل سود و فایده بهره ببرید. گاهی نمیارزد که معامله را سر اختلاف قیمتهای جزئی به هم بزنید!
#در_پایان_فراموش_نکنید که نحوه تعیین اجاره بها و رهن رابطهی مستقیم با نرخ سود بانکی دارد و گاهی اوقات با نوسان شدید نرخ سود، میزان سی هزار تومان برای هر یک میلیون نیز دچار تغییر میشود. عرف قیمتگذاری در یک منطقه میتواند تمامی این معادلات ذکر شده را بر هم بزند، همانطور که بسیاری از مشاورین املاک از سال 94 مبلغ بیست هزار تومان را برای هر یک میلیون تومان در زمینهی رهن پیشنهاد میدهند. #خلاصه آنکه قبل از هر چیزی نگاهی به شرایط مسکن در منطقهای که به آن علاقه دارید بیندازید و سپس نسبت به رهن و اجاره اقدام کنید
#با ما همراه باشید... 🌺
https://eitaa.com/zandahlm1357
🔸بازی مرگ با تفنگ بادی
🔹️بازی پسر ۱۷ساله با تفنگ بادی ۴.۵میلیمتری جانش را گرفت. به گزارش خبرنگار جامجم، ساعت ۱۱صبح یکشنبه بیست و دوم خرداد امسال، یکی از ماموران کلانتری شهرک قدس تهران با بازپرس کشیک قتل دادسرای جنایی پایتخت تماس گرفت و او را در جریان مرگ مشکوک پسری ۱۷ساله قرار داد.
🔹️ با دستور قضایی، تحقیقات آغاز و معلوم شد این نوجوان به دلیل اصابت گلوله تفنگ بادی ۴.۵میلیمتری به سرش مصدوم و بعد از انتقال به بیمارستان به دلیل شدت صدمات فوت شده است.
🔹️ پدر وی در جریان تحقیقات پلیسی گفت: پسرم در خانهمان در شهرک غرب تهران تنها بود. وقتی به خانه بازگشتیم، او را نیمه جان در اتاقش پیدا کردیم. تفنگ بادیش هم در کنارش بود.
🔹️او را سریع به بیمارستان رساندیم اما فوت شد. محمد وهابی، بازپرس شعبه دوم دادسرای جنایی تهران با تایید این خبر به جامجم گفت: با تحقیقات اولیه از خانواده نوجوان فوت شده و بررسیهای اولیه از محل و تفنگ بهدست آمده از خانه آنها، به نظر میرسد پسر نوجوان در حال بازی با سلاح بوده که تیری به سرش اصابت کرده و باعث مرگ وی شده اما تحقیقات تکمیلی در ارتباط با این پرونده از سوی ماموران اداره دهم پلیس آگاهی تهران ادامه دارد.
#چنگ قانون
https://eitaa.com/zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
ادامه داستان يک فنجان چاي با خدا 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇 قسمت 101: به پیراهنی بلند و یشمی رنگ که هنرِ دستانِ پر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ادامه داستان يک فنجان چاي با خدا 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
قسمت 102:
گیج و منگ به درخواستهایِ در گوشیِ فاطمه خانم و نگاههایِ پر نگرانیِ دانیال، لبیک گفتم و رویِ دورترین مبل از حسام نشستم.
استرس و سوالهایِ بی جواب، رعشه ایی پنهانی به وجودم سرازیر کرده بود.
در مجلس چشم چرخاندم..
حسام متین وموقر مثله همیشه با دانیال حرف میزد و میخندید..
پروین و فاطمه خانم پچ پچ میکردند و منِ بی خبر از همه چیز، زل زده بودم به جعبه ی شیرینی و دسته گلِ رویِ میز..
امیرمهدی برایِ تمامِ شب نشینی هایِ دوستانه اش، چنین کت شلوارِ شیک و اتوکشیده ایی به تن میکرد؟؟ یا فقط محضِ شکنجه ی من و خودنمایی خودش؟؟
بی حرف و پرتنش مشغولِ بازی با انگشتانم شدم..
هر چه بیشتر میگذشت، تشنج اعصابم زیادتر میشد.
این جوانِ خوش خنده یِ شیک پوش، امروز پتک به دستم داد تا خودم را خورد کنم و وقتی مطمئن شد، بی خیالِ حالم همانجا درست وسطِ حیاتِ امامزاده رهایم کرد.
و حالا انگار نه انگار که اتفاقی افتاده، با همان ژستهایِ سابق دلبری میکرد.
اینجا چه میخواست؟؟
آمده بود تا له شدنم را بیند و گوشزد کند که هیچ چیز برایم نمانده؟؟
عصبی انگشتانم را فشار میدادم و اصلا چرا باید در جمعشان مینشستم؟؟
از جایم بلند شدم که همه به جز حسامِ عهد بسته با زمین، در سکوتی عجیب سراسر چشم شدند برایِ پرسیدن دلیل البته بدونِ بیان کلمه ایی..
و من با عذر خواهی،عازمِ اتاق شدم.
این روزها چقدر دلم ناز و ادا داشت و چشمانی که تا چند وقت پیش معنی گریه را نمیفهمید، بی وقفه بغض را تبدیل به اشک میکرد.
رویِ تخت نشستم و زانو بغل کردم.
بغضِ عقده شده در سینه ام، ترکید و نرم نرم باران شد بر گونه ام.
درد داشت.. شکستنِ غرور از کشیده شدن ناخن هم دردناکتر بود.
دوست داشتم جیغ بزنم و آن جوانِ متکبرِ بیرونِ اتاق را به سلابه بکشم..
اشک ریختم و گریه کردم و با تموم وجود در دل ناسزا نثار خودمو خواستنم کردم که هنوزم پر میکشید برایِ آن همه مردانگی در پسِ پرده یِ حیا و نجوایِ قرآنی اش..
ناگهان چند ضربه به در خورد.
مطمئن بودم که دانیال است. آمده بود یا حالم را بپرسد یا دوباره خواهش کند تا به جمعشان بپیوندم.
نمیدانست.. او از هیچ چیز مطلع نبود.. از قلبی که حالا فرقی با آبکشِ آشپزخانه پروین نداشت..
جوابش را ندادم. دوباره به در کوبید..
چندین و چند بار.. سابقه نداشت انقدر مبادی آداب باشد. لابد دوباره حسِ شوخی های ِ بی مزه اش گل کرده بود.
کاش برای چند ساعت کلِ دنیا خفه میشد.
وقتی دیدم نه داخل میشود و نه دست از کوبیدن به درب برمیدارد، با خشم به سمتش دویدم و زیر لب درشت گویان، درب را بازش کردم. ( چته روانی.. جایی که اون دوستِ ….)
زبانم در دهان باز خشکید.
ابرویی بالا انداخت و سعی کرد لبخندِ پهنش را جمع کند. ( میفرمودین.. میشنوم.. داشتین میگفتین جایی که اون دوستِ …. دوست؟؟؟؟؟؟ دوستِ چی؟؟؟)
آّب دهانم را با تعجب و خجالت قورت دادم. او اینجا چه میکرد؟؟
انگار قرار نبود که راحتم بگذارم این حسامِ امیر مهدی نام..
نهیبی به خود زدم.. خجالت برایِ چه؟؟ باید کمی گستاخ میشدم.. شاید کمی شبیه به سارایِ آلمان نشین (با اجازه ی کی اومدی اینجا؟؟ )
سرش پایین بود ( با اجازه ی دانیال اومدم تا پشت در اتاقتونو در زدم.. بعدشم که خودتون باز کردین.. و تا اجازه صادر نکنید داخل نمیام.. )
خوب بلد بود زبان بازی کند ( چیکار داری؟؟ )
چشمانش را بست ( خواهش میکنم اجازه بدین بیام داخل.. زیاد وقتتونو نمیگیرم.. فقط چند کلمه حرف..)
مقاومت در برابر ادبی که همیشه خرج میکرد کمی سخت بود. روی تخت نشستم و داخل شد. در را کمی باز گذاشت و با فاصله از من گوشه ی تخت جای گرفت.
ادامه دارد..
رمان های عاشقانه مذهبی
بامــــاهمـــراه باشــید🌹
https://eitaa.com/zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
💠 #مبانی_دعا 🎤 با توضیحات #استاد_احسان_عبادی 🎬 جلسه 84 👈چطور برای اموات دعا کنیم ❇️ 90 جلسه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اخلاق مهدوی 109.MP3
2.78M
💠 #مبانی_دعا
🎤 با توضیحات #استاد_احسان_عبادی
🎬 جلسه 85
👈دعاهایی که ما را جهنمی میکند!
❇️ 90 جلسه
@shervamusiqiirani - قانون و آواز -استاد رضوی سروستانی.mp3
1.67M
✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺
🍃🍂🌺🍃🍂🌺
🍂🌺🍂
🌺
ای ساقیا مستانه رو آن یار را آواز ده
گر او نمی آیدبگو آن دل که بردی بازده
افتاده ام درکوی تو پیچیده ام برموی تو
مست رخ نیکوی تو آن دل که بردی بازده
#مولوی
🌺
🍂🌺🍂
🍃🍂🌺🍃🍂🌺
✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺
🆔 https://eitaa.com/zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپ_مهدوی 🎬
حجتالاسلام والمسلمین #پناهیان 🎙
ذکر امام زمان علیه السلام ...💎
اللهمعجللولیڪالفرج 🌿
۱۳. انتظار فرج؛ یعنی ایجاد و حفظ آمادگی همه جانبه فردی و اجتماعی. مقام معظم رهبری
۱۴. انتظار فرج موجب میشود که انسان به وضع موجود قانع نباشد و بخواهد به وضعی بهتر و برتر دست پیدا کند.
مقام معظم رهبری
https://eitaa.com/zandahlm1357
سلام لطفا
#اندڪی_تأمل🇮🇷👇
eitaa.com/joinchat/3717922818Ca7721d8525
هدایت شده از #مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم