داماد پیامبر
قطب الدین شیرازی گوید: برترین پس از پیامبر کسی است که دختر پیامبر در خانه اوست. کسی که در تاریکی شب، روشنی هدایت در روغن چراغ او میدرخشید.
خیرالوری بعد النبی
من بنته فی بیته
من فی الدجی لیل العمی
ضوء الهدی فی زیته
توحید
محقق دوانی در بحث توحید، در رساله واجب الجدید مینویسد: بحث توحید از مباحث دقیق است لازم است جوینده ی این مباحث دقت لازم را داشته باشد. من سخن گذشتگان و پس از آنان را در این باره بی عیب ندیدم. پس بد نیست اینکه فصل کاملی تا آنجا که امکان دارد، مطرح کنم هرچند یقین دارم هدف ملامت سرزنش کنندگان خواهم شد.
این مقدمه عبارت است از:
پیش از بحث، بیان مقدمه ای لازم است. حقایق از قبیل اطلاعات عرفیه نیستند. این حقایق در اصطلاح عرف به معناهایی اطلاق میشوند که برهان صحیح با آنها مساعدت نمی نماید بلکه برهان بر خلاف آن چیزی است که عرف از آن استفاده میکند. و نظیر آن بسیار است از جمله علم در لغت دانستن و دانش و مرادف آنها از قبیل نسب و اضافات است؛ با آنکه مقتضی تحقیق این است که دانش صورت مجرده و یا جوهر باشد، مانند علم به جوهر و گاهی قائم به عالم نبوده بلکه قائم به نفس است، مانند علم به نفس و سایر مجردات و گاهی عین عالم است مانند علم واجب تعالی به ذات خودش.
از فصول جوهریه به الفاظی تعبیر میشود که موهم نسب و اضافات عارض به آن جوهرند چنانچه فصل انسان را ناطق و مدرک کلیات میدانند. و فصل حیوان را حساس و متحرک بالاراده میگویند با آنکه بطور تحقیق فصول جوهریه از قبیل نسب و اضافات نبوده بلکه همان جواهرند زیرا بطوری که در جای خود تحقیق شده جزء جوهر است و بس.
در اینجا طرح مقدمه ای دیگر نیز لازم است و آن اینست که هرگاه مشتق بر چیزی صدق کرد، مستلزم آن نیست که مبدأ اشتقاق قائم به آن چیز باشد با آنکه در عرف لغت چنین قیامی متصور است چنانچه لغویها و ادباء مثلاً اسم فاعل را این چنین معنی میکنند و
می گویند: کلمه ای است که دلالت میکند بر امری که مشتق منه قائم به آن باشد. این بیان دور از تحقیق است. شیخ و دیگران به همین مناسبت گفته اند: مثلاً هرگاه حداد بر زید اطلاق میشود به خاطر این است که حدید موضوع صنعت اوست. اینک پس از بیان این دو مقدمه، میگوییم وجودی که مبدأ اشتقاق موجود ماست، ممکن است قائم بذات خود باشد که واجب الوجود است و وجود دیگران منتسب به او باشد بنابراین موجود اعم از حقیقت وجود و منتسب بوجود است و این مفهوم عام امر اعتباری و از معقولات ثانیه و از بدیهیات اولیه است.
اگر بگویی چگونه ممکن است حقیقت موجوده که عین وجود است در خارج وجود داشته باشد و چگونه ممکن است موجود اعم از آن حقیقت موجوده و دیگر باشد؟
می گوییم معنی موجود که متبادر به ذهن است و عرف آن را میفهمد مغایر با وجود نیست بلکه همان وجودی است که در فارسی از آن تعبیر به هست یا کلمات مترادف آن شود. بنابراین هرگاه وجود از ناحیه غیر و قائم بذات باشد وجود لنفسه است و موجود بذات خود است چنانچه صورت مجرده هرگاه قائم بذات باشد علم و عالم و معلوم است مانند نفوس و عقول بلکه واجب تعالی چنین است.
توضیح مطلب: هرگاه فرض شود حرارت از آتش جدا باشد باز هم گرم و گرم کننده است زیرا گرم کننده، موجودیست که اثر آتش در آن وجود دارد و گرمی هم با فرضی که جدای از آتش باشد همان آثار را دارد. بهمنیار در کتاب بهجت و سعادت در تأیید فرضیه ی مزبور میگوید: هرگاه صورت محسوسه مجرد از حسن باشد و قائم به خود باشد باز هم حاسه و محسوسه است به همین مناسبت گفته اند وجود با این بیانی که ذکر میشود زائد بر موجود است مثلاً برخی از اشیا را موجود میدانیم و حال آنکه عین وجود نیستند و بعضی از اشیا را موجود میگوییم و حال آنکه عین وجودند که همان واجب بالذات باشد در نتیجه موجوداتی که واجب بالذات نیستند وجود آنها زائد بر آنها است.
اگر بگویی چگونه ممکن است این معنی اعم از وجود قائم بذات و وجود منتسب به انتساب مخصوص باشد و بالاخره منظور از آن همان وجودی باشد که مبدأ آثار و مظهر احکام است و ممکن است مراد از آن ما قام به الوجود باشد یعنی آن متصوری که وجود به آن قائم است و اینگونه تصور اعم از این است وجود قائم به نفس باشد و یا از قبیل قیام امور منتزعه عقلیه باشد که قائم بعروضات خوداند مانند قیام امور اعتباریه از قبیل کلیت و
جزئیت و امثال اینها. و این بیان را ایجاب نمی کند تا اطلاق قیام بدان معنی که بالمجاز است اطلاق موجود هم بر آن بالمجاز باشد.
گذشته از این بحث فعلی ما در معنی لغوی و اینکه آیا اطلاق موجود بنحو حقیقت است یا مجاز نمی باشد زیرا این چنین بحثی بیرون از مباحث عقلیه است خلاصه کلام آنکه وجودی که مبدأ اشتقاق موجود است یک امر واحد فی نفسه بیش نیست که حقیقت خارجیه دارد و موجود اعم از این وجود قائم بنفس است و وجودی که انتساب خاصی بدان دارد.
اگر سخن حکمیان را به این حمل کنیم، مستلزم آ
ن نیست که بگوییم آنچه از موجود متصور میشود امر اعتباری و وصف برای موجودات باشد و همان است که آن را از بدیهیات اولیه دانسته ایم. پس اطلاق موجود بر آن حقیقت که قائم بالذات است به مجاز یا به وضع دیگر است و بالاخره اظهار نظر مذکور ایجاب نمی کند واجب تعالی از عروض وجود براو مستغنی باشد و آن مفهوم امر اعتباری است که حقیقت واجب تعالی نمی باشد!
#کشکول شیخ بهاء
https://eitaa.com/zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
يك سري القاب هم داريم كه توهين آميز هستند كه متأسفانه اين القاب در جامعه ي ما باب شده اند و در مورد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بعد از القاب، طعنه ها و كنايه ها هستند كه خطرناك تر از دادن لقب هستند به خصوص در رابطه ي همسران.
طعنه و كنايه غير از لقب دادن هستند وحتي از آن بدتر. كودك مي رود پايش مي خورد به ليوان.... مادر: هزارماشاا.... ليوان كه كوره و تو رو نمي بينه!!
اين حالت فقط با زبان نيست و گاهي با حالت هاي صورت و نگاه انجام مي شوند. وقتي مي گوييم زبان نيشدار، مجموعه ي اين مسائل را در نظر مي گيريم چون بچه ها عين اين مسائل را كپي برداري مي كنند و خودپنداره و شخصيت سازي انجام مي شود. اين حالت را القاء مي ناميم.
زبان نيشدار القاء شخصيتي است كه توسط پدر و مادر انجام مي شود.
#شخصیت {قسمت18}
[مباحث کودک متعادل ]
نكته ي ديگري كه در سال هاي اخير در جامعه ي ما باب شده، حرف زدن هاي مصنوعي با صداهاي مصنوعي است. كه در بين خانم ها بيشتر است و اصطلاحاً به آن حرف زدن جردنی گفته مي شود.
ما در كل عاميانه حرف مي زنيم اما كلمات را نبايد شكست مثل خداحافظ كه نبايد خدافظ بگوييم و خوبه كه فكر كنيم چرا كامل خداحافظ را نگوييم.
براي پيشگيري از اين مسائل، تمرين كنيد متن بنويسيد و بيشتر متون ادبي را بخوانيد. ما متن هاي بسيار زيبايي داريم مثل هفت اورنگ جامي يا فيلم هاي خوب ببينيم مثل بانوي ارديبهشت، كار آقاي داريوش مهرجويي كه بر اساس رمان جان شيفته است. مناجات نامه ي خواجه عبداله انصاري، دعاي جوشن كبير كه كلام بسيار فاخري دارد. از اين منابع در زندگي مان و ادب کلاممان بهره ببريم.
#شخصیت {قسمت19}
[مباحث کودک متعادل ]
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
《تعلیم و تربیت - محمود سلطانی》 - احساسات #تعلیم_و_تربیت ۱۶
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_5814699434549712579.mp3
18.33M
《تعلیم و تربیت - محمود سلطانی》
- احساسات۲
#تعلیم_و_تربیت ۱۷
4_5834881769341463522.mp3
17.03M
《تعلیم و تربیت - محمود سلطانی》
- احساسات۳
- عبور از احساس
#تعلیم_و_تربیت ۱۸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#تربیتفرزند
📽 کلیپ تأمل برانگیز از آقای دکتر داودی نژاد
با عنوان
📋 تربیت شتری ❗️❗️❗️
📒 مگه نمیبینی دارم با ....
رفع #سوزش معده با روشی ساده و خانگی
نعناع درمانی
نعناع درمانی روشی است که اثر کلیدی آن بر درمان معده درد تایید شده است. نعنا یا نعناع گیاهی با خاصیت آرامب خشی و بی حسی است که در طب سنتی اغلب برای درمان سردرد، سوزش پوست، حالت تهوع، اسهال، گرفتگی قاعدگی، نفخ شکم و اضطراب همراه با افسردگی و مهمتر از همه برای تسکین معده و کمک به هضم غذا استفاده میشود. در واقع نعنا با داشتن اثر ضد اسپاسم در دستگاه گوارشی، میتواند تاثیر سریع و محسوسی بر رفع سوزش معده داشته باشد.
شیوههای مصرف نعناع برای کاهش سوزش و درد معده
مصرف روزانه نعنا به صورت پودر خشک یا عرق نعنا سوزش معده را از بین میبرد.
برای افراد مبتلا به بیماری رفلاکس معده یا سایر ناراحتیهای گوارشی، استفاده از دمنوش یا چای نعناع به جای پودر یا عرق آن، توصیه میشود.
جویدن چند برگ تازه نعناع یا خوردن شیرینیهای نعناع فلفلی (هرچه نعناعیتر و تندتر باشد بهتر است) نیز میتواند برای رفع سوزش و درد معده مفید باشد.
آموزش دمنوش یا چای نعنا
مواد لازم:
۵ تا ۱۰ برگ تازه نعناع یا یک مشت کوچک نعناع خشک
آب جوش ۲ فنجان
عسل یا نبات به مقدار دلخواه
لیمو ترش (اختیاری)
طرز تهیه:
برگهای نعناع را کاملاً تمیز بشویید.
برگها را خورد کنید (باعث میشود عطر آن بیشتر خارج شود) و داخل فنجان یا قوری بریزید.
آب جوش را بر روی برگها بریزید و چند قطره آب لیمو تازه بر روی آن بچکانید (لیمو قابل حذف است).
سپس درب قوری خود را بگذارید و اجازه دهید به مدت ۱۰ تا ۱۵ دقیقه روی حرارت غیرمستقیم دم بکشد.
سپس دمنوش را بنا به ذائقه خود با شیرین کنندههای مورد علاقه میل کنید.
🔹 پودر ابردوا مصرف کنید
💚 نشستن روی زمین و غذا خوردن برای
افرادی که منع پزشکی ندارند خیلی مفیده
🟢 فواید غذا خوردن روی زمین :
🔹 ۱ پشتیبانی از وضع اندامی صحیح :
غذاخوردن در حالت چهارزانو وضع اندامی
خوبی ایجاد میکند و باعث کاهش فشار روی
برخی عضلات و مفاصل به ویژه در ناحیه کمر
و گردن میشود
🔹 ۲ کمک به هضم غذا :
تمرکز خون در قسمت شکم در حالت نشستن
باعث ترشح سریعتر عصاره های هضم غذا
شده و غذا سریعتر هضم میشود
🔹 ۳ حس سیری سریعتر :
نشستن باعث نزدیکی بیشتر پاها به شکم و
حس سیری سریعتری میشود
🔹 ۴ تحرک و فعالیت مفاصل :
خم شدن زانوها ، قوزک پا و ران ها در هنگام
نشستن برای افراد سالم باعث روان شدن ،
نرمی و عملکرد بهتر مفاصل میشود
🔹 ۵ بهبود گردش خون :
خون راحت تر از طریق قلب به دیگر نقاط بدن
پمپ میشود و به سلامت قلب کمک میکند
🔹 ۶ بهبود قدرت و انعطاف پذیری :
حالت نشسته کشش کفل ها ، زانو ها و قوزک ها
را موجب میشود. همچنین انعطاف پذیری در
ستون فقرات ، شانه ها و سینه را افزایش
می دهد و از این رو انعطاف پذیری کلی را
بهبود بخشیده و توانایی دفع برخی بیماریها را
افزایش می دهد
🔹 ۷ کاهش وزن :
حالت نشسته موجب میشود تا آهسته تر غذا
بخورید و معده و مغز از زمان کافی برای
تشخیص این که چه زمانی سیر شده اید
برخوردار شوند
🔹 ۸ ارتقاء پیوند خانوادگی :
در حالت نشسته هم سطح با فرزندان خود
هستید در نتیجه برقراری ارتباط با آنها و درک
این که چه احساسات و عواطفی دارید راحتتر
است
🔹 ۹ جلوگیری از واریس :
نشستن در هنگام غذا خوردن باعث میشود تا
خون در منطقه شکم و بطن متمرکز شود و به
قلب نزدیکترباشد. همچنین باعث بهبود گردش
خون ، از ایجاد لخته های خونی و واریس
جلوگیری میشود
🔹 ۱۰ افزایش طول عمر :
توانایی بلندشدن از یک موقعیت نشسته روی
زمین بدون هیچ گونه حمایتی با افزایش طول
عمر مرتبط است
🔹 ۱۱ فوائد حرکات یوگا :
هنگامی که روی زمین می نشینید و غذای خود
را می خورید در حقیقت نوعی از حالت یوگا
به نام سوخاسانا را انجام می دهید.
این حالت شرایط خوبی را برای یک وضعیت
آرامش بخش و عین حال هوشیار برای بدن
و ذهن فراهم میکند. همچنین این حالت به
کاهش تنش عضلانی کمک میکند
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اینجا قلب اصفهانه، محله رمانتیک جلفا در یک روز بارونی
جلفای #اصفهان محل زندگی مسیحیهای شهر با هر گرایشی یعنی پروتستان، ارتدوکس و کاتولیکها بوده و حدود ۴۰۰ سال پیش یعنی دوران شاه عباس صفوی، ارمنیهای اصفهان از کنار رود ارس تا زاینده رود کوچ کرده و در این محل ساکن شدند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روستای صخرهای مخروطی کندوان
روستای کندوان یکی از جاذبههای گردشگری زیبا و منحصربهفرد استان #آذربایجان_شرقی به شمار میرود که عمده شهرت خود را مرهون خانههایی است که به شکل مخروطی یا کله قندی در دل صخرههای سنگی کنده شدهاند.
روستای تاریخی و زیبای کندوان در ٢٢ کیلومتری اُسکو و در ۶٢ کیلومتری تبریز قرار دارد.
کندوان یکی از سه روستای صخرهای مخروطی شکل جهان است که این ویژگی موجب جذابیت بینظیر آن شده است.
معماری روستای کندوان و جاری بودن زندگی مردم در قالب بافت قدیمی آن یک استثنا در دنیا به حساب میآید چرا که دیگر کسی در کاپادوکیای ترکیه و داکوتای آمریکا زندگی نمیکند.
در دل این تپههای بلند که ارتفاع بعضی از آنها به ۴۰ متر میرسد صدها آغل، انبار و اتاقک حفر شده که بسیار دیدنی است.
همچنین آب معدنی گوارایی از دل یکی از تپه های این روستا می جوشد که از شهرت فراوانی برخوردار است و برای امراض کلیوی بسیار مفید تشخیص داده شده است.
از آن جا که کندوان در دامنه ی کوه های سهند قرار دارد، دارای آب و هوای بسیار خوبی است و زمین ها و مرتع های سرسبز زیادی در اطراف آن وجود دارد .
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
.......: حکایت ۱۲- آقای سید علی اکبر قوام زاده کد کنی، حکایت میکرد: پسرم مدت دو سال بود که به اگزم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
.......:
حکایت ۱۴-
مردی حصیر باف میگفت: عیال من پس از وضع حمل تا هشت ماه، قطره ای شیر در سینه نداشت که به بچه خود بنوشاند و از این بابت بسیار در زحمت و اندوهگین بودم. تا آنکه یکی از دوستان، مرا به حضور حاج شیخ دلالت کرد. بامدادی
بود که به خدمتش رفتم و جماعتی پیش از من در انتظار نوبت بودند، اما ناگهان مرحوم شیخ با صدای بلند فرمودند: آن کس که عیالش شیر ندارد، بیاید. به حضورش رفتم، سه دانه انجیر مرحمت کردند و فرمودند: عیالت هر روز یک دانه از اینها را با قرائت سه قل
هو الله احد و سه صلوات بخورد. مستقیما به خانه آمدم و یکی از آن سه انجیر را به عیال خود دادم، ساعتی نکشید که اطلاع داد، سینه هایش از شیر پر شده است و شیر خود به خود خارج میشده و پیراهن او را خیس کرده است. قبول این ماجرای شگفت انگیز
برای زنان همسایه مشکل بود، اما چون از نزدیک دیدند، به صحت گفته او اذعان کردند. خلاصه عیال من با آنکه هشت ماه بود که قطره ای شیر در سینه نداشت، بعد از آن، چنان صاحب شیر شد که علاوه از فرزند خود، کودکان دیگر را هم شیر میداد.
حکایت ۱۵-
آقای سید محمد ریاضی یزدی، شاعر معروف، حکایت کرد که: دوستی داشتم از صلحا و خوبان. وی میگفت روزی با سیدی بزرگوار در جائی نشسته بودیم. شیخی ابراهیم نام که با دوستم سابقه مودت داشت بر ما وارد شد، پس از تعارفات معمول، سید به او گفت: آقا شیخ ابراهیم، ماجرای خود را با مرحوم حاشیخ حسنعلی اصفهانی برای رفیق ما بازگو. شیخ گفت: از گیلان به زیارت مشهد مقدس آمدم و در آن شهر هر چه پول داشتم مصرف شد. بدون خرجی ماندم. حساب کردم تا مراجعت به وطن، به پانصد تومان احتیاج دارم. به حرم مشرف شدم و به امام عرض کردم: به پانصد تومان نیازمندم که به گیلان باز گردم، انتظار مرحمت دارم. اما تا روز دیگر خبری نشد. مجددا در حرم عرض حاجت کردم و گفتم:
سیدی، من گدای متکبری هستم و این بار هم احتیاج خود را به حضورت عرض میکنم، اما اگر عنایتی نفرمائی، دیگر بار نخواهم آمد و چیزی نخواهم گفت، ولی یادداشت میکنم که امام رضا (علیه السلام) مهمان نواز نیست. چون از حرم خارج گردیدم، شنیدم که از پشت سر، کسی مرا صدا میزند، بازگشتم دیدم شیخی است که بعدا فهمیدم او را «حاج شیخ حسنعلی اصفهانی» میخوانند. حاج شیخ مرا مخاطب ساخته و فرمودند: آقا شیخ ابراهیم گیلانی چرا اینقدر جسورانه در محضر امام سخن گفتی؟ شایسته نیست که چنین بی ادب و گستاخ باشی و سپس پاکتی به من دادند. از اطلاع شیخ بر مکنونات باطنی خود و سخنی
که سرا با امام خود در میان نهاده بودم، غرق تعجب شدم. به خانه آمدم و پاکت را گشودم، با کمال شگفتی دیدم که پانصد تومان است. تصمیم گرفتم که صبح روز دیگر به خانه حاج شیخ بروم و از او بپرسم که چگونه از راز دل من آگاه شده و این پول از کجا
است؟ اما شب در خواب دیدم که شیخ به در خانه آمدند و فرمودند: آقا شیخ ابراهیم تو به پانصد تومان پول حاجت داشتی به تو داده شد، دیگر از کجا دانستم و از کجا آوردم، بتو مربوط نیست. بدان که اگر برای این پرسش به خانه من بیائی، ترا نخواهم پذیرفت. از
خواب بیدار شدم و دیگر برای این کار به خانه ایشان نرفتم و به گیلان بازگشتم.
#نشان از بی نشانها......
شیخ حسنعلی اصفهانی
https://eitaa.com/zandahlm1357
چگونگی ادب در رکوع.mp3
2.23M