eitaa logo
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
1.4هزار دنبال‌کننده
49.2هزار عکس
35.9هزار ویدیو
1.7هزار فایل
#نذر_ظهور ارتباط با ما @Zh4653 @zandahlm1357 سلام خدمت بزرگواران این کانال پیروفرمایشات امام خامنه ای باب فعالیت درفضای مجازی ایجاد شده ازهمراهی شما سپاسگزاریم درصورت رضایت ؛کانال را به دیگران معرفی بفرمایید🍃🍃🍃🍃https://eitaa.com/zandahlm1357
مشاهده در ایتا
دانلود
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
10.71M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 ‌گروه سرودی که همه‌ی آنها شهید شدند... 🔺همه ۹ عضو این گروه سرود ساعتی پس از اجرای سرودشان در سینما تربیت قم، بر اثر بمباران هواپیما‌های دشمن بعثی به شهادت رسیدند 🔺دی ماه سال ۶۵ پس از عملیات پیروزمندانه کربلای پنج و فتوحات عظیم رزمندگان اسلام در این عملیات؛ دشمن بعثی که نتوانسته بود در برابر حماسه آفرینی‌های رزمندگان اسلام تاب و توان بیاورد، تلاش کرد تا با حمله به شهر‌ها و مناطق مسکونی، روحیه پایداری مردم مقاوم ایران اسلامی را به زعم باطل خود تضعیف نماید 🔺ساعت ۱۶ روز چهارشنبه اول بهمن سال ۶۵، هنگامی که دانش آموزان گروه سرود مدرسه راهنمایی قطب راوندی، با یک دستگاه مینی بوس به سینما تربیت آمده بودند تا سرودی را برای اجرا در دهه فجر آماده نمایند، پس از بازگشت از محل اجرای سرود، در محل سه راه بازار قم هدف حمله هوایی دشمن قرار گرفته و نامشان در زمره یکصد شهید بمباران هوایی آن روز شهر قم جاودانه شد 🔺پس از بمباران، پیکر‌های مطهر شهدای دانش آموز به همراه مربیشان در گلزار شهدای قم خاکسپاری شد نام ویادشان همیشه تا ابد ماندگار باد🙏 https://eitaa.com/zandahlm1357
.......: اقسام نهر ثمّ اعلم، إنّ الأنهار قسمین: [۱]: قسماً فی الجبال و التلال، قربته بسطح الارض، جریان میاهها منوطة برطوبات السماء من المطر والثلج والبرد، حتی تکون قلیلة بقلّتها و کثیرة بکثرتها، و هذا القسم ینفد و یجفّ لعدم نزول المطر. [۲]: و القسم الآخر من الأنهار ما هو جریانها مربوطة برطوبات جوف الأرض، التی یحصل بسبب الأبخرة فی باطنها، و اذا انکشف الابخرة صار ماءً، و لمّا حفر الآبار نزل و سقط فیه متدرّجاً قطرات الماء، و انفجر و خرج من العین، و هو لایزید و لاینقص بزیادة الأمطار و عدمه، کما قیل زلزلة الارض لحبس الأبخرة، والعین من تکثیفها منفجرة. فوائد باران قوله علیه السلام: وَ تُرْخِصُ بِهِ الاْءَسْعَارَ. الرخص: ضد الغلا. والأسعار: الذی یقوم علیه الثمن، یعنی: ارزان کنی به آن باران، نرخ و گرانی اجناس و حیوانات را. فِی جَمِیعِ الاْءَمْصَارِ. یعنی: در تمام بلدان. وَ تَنْعَشُ بِهِ الْبَهَائِمَ [وَ الْخَلْقَ]. یعنی: فربه کنی و قوّت دهی به آن مطلق بهائم و انعام را، که وجود آنها حاوی نعماء غیر محصوره است. وَ تُکْمِلُ لَنَا بِهِ طَیِّبَاتِ الرِّزْقِ. یعنی: به واسطه آن باران، تکمیل نمائی برای ما طیّبات ارزاق و اطعمه و اغذیه لذیذه را، نباتیه: چون مطلق فواکه و أثمار و حبوبات و ادویه جات نافعه. و اغذیه حیوانیه، چون گوشت و روغن و شیر و سایر فروعات آن، کما قال تعالی: « قُلْ مَنْ حَرَّمَ زِینَةَ اللَّهِ الَّتِیآ أَخْرَجَ لِعِبَادِهِ وَ الطَّیِّبَاتِ مِنَ الرِّزْقِ [۱] ». قوله علیه السلام: و تُنْبِتُ لَنَا بِهِ الزَّرْعَ. یعنی: برویانی برای ما به واسطه باران، تمام زراعات مایحتاج را از مأکولات، کما قال تعالی: « یُنبِتُ لَکُم بِهِ الزَّرْعَ وَ الزَّیْتُونَ ---------- [۱]: ۱ - سوره مبارکه اعراف، آیه ۳۲. .......: 📚✍ بر صحیفه سجادیه میرزا ابراهیم سبزواری وثوق الحکماء https://eitaa.com/zandahlm1357
.......: مَثل تفتازانی می‌گوید: چون «مثل» غرابتی دارد آن را برای حال یا صفت یا حکایت عجیبی، استعاره می‌آورند. خدا می‌فرماید: مَثَلُهُمْ کَمَثَلِ الَّذِی اسْتَوْقَدَ نٰاراً... [۱] مثل در اینجا به معنای حال است. نیز فرموده است:... وَ لَهُ الْمَثَلُ الْأَعْلیٰ... [۲]، و نیز مانند: مَثَلُ الْجَنَّةِ الَّتِی وُعِدَ الْمُتَّقُونَ... [۳] یعنی قصه عجیب بهشت چنین و چنان است. بحث ادبی در آیه فِی بُیُوتٍ أَذِنَ اللّٰهُ أَنْ تُرْفَعَ [۴]، کسی فی بیوتٍ را به رفع (فی بیوتٌ) می‌خواند یکی به او معترض شد. در پاسخش گفت: وقتی خدا می‌گوید بیتی که خدا اجازه داده که رفیع شود، تو چرا جر می‌دهی؟ ---------- [۱]: ۱) - بقره، ۱۷. [۲]: ۲) - روم، ۲۷. [۳]: ۳) - رعد، ۳۵. [۴]: ۴) - نور، ۳۶. .......: شیخ بهاء https://eitaa.com/zandahlm1357
🌴 🌹 و قال عليه‌السلام وَ اللَّهِ‌ لَدُنْيَاكُمْ‌ هَذِهِ‌ أَهْوَنُ‌ فِي عَيْنِي مِنْ‌ عِرَاقِ‌ خِنْزِيرٍ فِي يَدِ مَجْذُومٍ‌. امام عليه السلام فرمود: به خدا سوگند اين دنياى شما در نظر من از استخوان خنزيرى كه در دست شخص جذامى باشد پست‌تر است!
شرح و تفسير پستى دنيا در نظر امام عليه السلام امام عليه السلام در اين كلام حكيمانه شدت تنفر خود را از زرق و برق دنيا بيان كرده مى‌فرمايد:«به خدا سوگند اين دنياى شما در نظر من از استخوان خنزيرى كه در دست شخص جذامى باشد پست‌تر است»؛ (وَ اللَّهِ‌ لَدُنْيَاكُمْ‌ هَذِهِ‌ أَهْوَنُ‌ فِي عَيْنِي مِنْ‌ عِرَاقِ‌ خِنْزِيرٍ فِي يَدِ مَجْذُومٍ‌) . «عِراق» با كسره و ضمۀ عين، جمع «عَرق»(بر وزن فرق) به معناى استخوانى است كه گوشت آن را كنده باشند. امام عليه السلام با اين تشبيه كه بيان فرموده رساترين تعبير را در مورد تنفرش از زرق و برق دنيا ذكر كرده است. استخوان بى‌گوشت ارزشى ندارد به ويژه اگر استخوان حيوان نجس العين مانند خنزير باشد و مخصوصاً اگر در دست انسان بيمار مبتلا به جذام باشد كه همه از وى فرار مى‌كنند! سوگندى كه در آغاز اين سخن آمده و تعبير به «دنياكم» (دنياى شما) مطلب را روشن‌تر مى‌سازد. ابن ابى‌الحديد در شرح اين كلام مى‌گويد: به جانم سوگند كه حضرت در اين گفتارش صادق و هميشه صدق و راستى پيشۀ وى بود و كسى كه در سيره و روش زندگى او در آن زمان كه در مقام ولايت ظاهرى بود و آن زمان كه در كنار، قرار داشت بنگرد صحت اين كلام را درمى‌يابد (چرا كه او در هر دو حالت در نهايت بى‌اعتنايى به دنيا بود). ١امام عليه السلام در طول كلماتى كه از نهج البلاغه از آن حضرت نقل شده بى‌اعتنايى خود را به مقامات دنيوى و مواهب آن با تعبيرات مختلفى بيان كرده كه هر كدام از ديگرى گوياتر و فصيح‌تر است. در خطبۀ «شقشقيه» چنين بيان فرمود: «وَ لَأَلْفَيْتُمْ‌ دُنْياكُمْ‌ هذِهِ‌ أَزْهَدَ عِنْدي مِنْ‌ عَفْطَةِ‌ عَنْزٍ» ١(اگر براى احقاق حقوق مظلومان نبود مهار ناقۀ خلافت را بر پشتش مى‌افكندم و رهايش مى‌ساختم و در آن هنگام) در مى‌يافتيد كه ارزش اين دنياى شما در نظر من از آب بينى بز كمتر است. در خطبۀ ٢٢٤ آمده است كه مى‌فرمايد: «وَ إنَّ‌ دُنْياكُمْ‌ عِنْدي لَأهْوَنُ‌ مِنْ‌ وَرَقَةٍ‌ في فَمِ‌ جَرادَةٍ‌ تَقْضَمُها ؛اين دنياى (پر زرق و برق) شما در نظر من از برگ جويده‌اى كه در دهان ملخى باشد خوارتر و بى‌ارزش‌تر است. در مقدمۀ خطبۀ ٣٣ خوانديم كه ابن عباس مى‌گويد: در منطقۀ «ذى‌قار» خدمت امام عليه السلام رسيدم در حالى كه پارگى كفش خود را مى‌دوخت، حضرت رو به من كرد و گفت: قيمت اين كفش چقدر است‌؟ من عرض كردم: قيمتى ندارد. فرمود: «وَ اللّهِ‌ لَهِىَ‌ أحَبُّ‌ الَىَّ‌ مِنْ‌ إمْرَتِكُمْ‌ إلّا أنْ‌ أُقيمَ‌ حَقّاً أوْ أدْفَعْ‌ باطِلاً ؛به خدا قسم اين كفش بى‌ارزش در نظر من محبوب‌تر از فرمانروايى بر شماست مگر اين‌كه با اين حكومت حقى را به پا دارم يا باطلى را دفع كنم». ٢ تعبيرات ديگرى از اين قبيل هست كه همه حاكى از بى‌اعتنايى و عدم وابستگى آن امام بزرگوار به مواهب مادى دنياست. مرحوم علامۀ مجلسى در بحار الانوار حديث بسيار مشروحى دربارۀ فضايل اميرمؤمنان على عليه السلام نقل كرده كه در پايان آن به حوادث ايام شهادت آن حضرت‌اشاره شده است؛ وى نقل مى‌كند:«يك روز پيش از آنكه امام عليه السلام به شهادت برسد مردم به عيادت آن حضرت آمدند و اين در حالتى بود كه حقوق آنها را از بيت المال پرداخته بود و چيزى از دنياى آنها را براى خود انتخاب نكرده بود «وَ لَمْ‌ يَتَناوَلُ‌ مِنْ‌ بَيْتِ‌ مالِ‌ الْمُسْلِمينَ‌ ما يُساوي عِقالاً وَ لَمْ‌ يَأْكُلْ‌ مِنْ‌ مالِ‌ نَفْسِهِ‌ إلّا قَدْرَ الْبُلْغَةِ‌ ؛و در حالى بود كه از بيت المال مسلمانان حتى به اندازۀ يك عقال (پايبند) شتر براى خود بر نداشته بود و از اموالى كه خودش (با زحمت فراوان) فراهم مى‌ساخت تنها به اندازۀ ضرورت استفاده مى‌كرد». و همۀ حاضران گواهى دادند كه دورترين مردم از آن حضرت همچون نزديك‌ترين مردم به آن حضرت بود (و هيچ‌گونه تفاوتى در ميان نزديكان و افراد دور يا بيگانه نمى‌گذاشت)». ١ اين نشان مى‌دهد كه اگر اميرمؤمنان سخنى دربارۀ دنيا مى‌گويد عملش نيز كاملاً با آن هماهنگ است.