eitaa logo
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
1.4هزار دنبال‌کننده
47.9هزار عکس
34.8هزار ویدیو
1.6هزار فایل
#نذر_ظهور ارتباط با ما @Zh4653 @zandahlm1357 سلام خدمت بزرگواران این کانال پیروفرمایشات امام خامنه ای باب فعالیت درفضای مجازی ایجاد شده ازهمراهی شما سپاسگزاریم درصورت رضایت ؛کانال را به دیگران معرفی بفرمایید🍃🍃🍃🍃https://eitaa.com/zandahlm1357
مشاهده در ایتا
دانلود
السلام علیک یا ام المؤمنین خدیجة الکبری ◾ ویژهٔ وفات @zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
Shab10Ramazan1400[01].mp3
13.13M
📝دل پیمبر بی‌قراره 🎤حاج میثم ◾ ویژهٔ وفات
پيام رهبر معظم انقلاب اسلامي به مناسبت هتك حرمت حرم مطهر حضرات عسكريين عليهماالسلام پيام رهبر معظم انقلاب اسلامي به مناسبت هتك حرمت حرم مطهر حضرات عسكريين عليهماالسلام بسم الله الرحمن الرحيم انا لله و انا اليه راجعون دست تبهكار و به خون آلوده ي جنايتكاران سيه دل، امروز فاجعه اي بزرگ آفريد و در تجاوز به حريم مقدسات ديني، مرتكب گناهي ديگر شد. حرم مطهر حضرت امام هادي و حضرت امام عسكري عليهماالسلام مورد اهانت و تخريب قرار گرفت و داغي سنگين بر دل شيعيان و همه ي مسلمانان ارادتمند به اهل بيت عليهم السلام نهاد. اين جنايت كه احتمالاً عوامل اجرايي آن از متعصبان متحجر و مزدوران بدبخت و غافل انتخاب شده اند، بي شك به وسيله ي تصميم گيراني توطئه گر و با نيات خبيث شيطاني طراحي شده است. اين يك جنايت سياسي است و سررشته ي آن را بايد در سازمانهاي اطلاعاتي اشغالگران عراق و صهيونيستها جستجو كرد. قدرتهاي سلطه گر كه اوضاع سياسي و اجتماعي عراق را با هدفهاي سيطره جويانه ي خود در تضاد مي‌بينند، نقشه هاي شومي در سر مي‌پرورانند كه تشديد ناامني و ايجاد اختلافهاي مذهبي از جمله ي آنهاست. جنايت امروز در سامراء، برگ ديگري بر پرونده ي سيه كاريهاي اشغالگران عراق افزود. حرم مطهر حضرات عسكريين عليهماالسلام بار ديگر به همت عاشقانه ي ارادتمندان اهل بيت عليهم السلام، با شكوه تر از گذشته قامت خواهد افراشت ان شاءالله. ولي اين جنايت بر پيشاني دشمنان اسلام و مسلمين لكه ي سياه ديگري ثبت كرد كه تا مدتهاي مديد پاك نخواهد شد. اينجانب ضمن تسليت به ساحت پيامبر مكرم اسلام صلي الله عليه و آله و به پيشگاه حضرت بقيه الله ارواحنا فداه، به خاطر اين حادثه ي فاجعه بار، به عموم شيعيان در سراسر جهان و به همه ي مسلمانان غيور و آگاه و ارادتمندان به خاندان مطهر رسول خدا عليه و عليهم السلام، تسليت عرض مي‌كنم و يك هفته در كشور عزاي عمومي اعلام مي‌نمايم. لازم مي‌دانم مؤكداً از مردم عزادار در ايران و عراق و ساير نقاط جهان درخواست كنم كه از هرگونه عملي كه به تعارض و دشمني برادران مسلمان مي‌انجامد جدا پرهيز كنند. يقيناً دستهايي در كار است كه شيعيان را به تعرض به مساجد و مكانهاي مورد احترام اهل سنت وادار كند. هرگونه اقدامي در اين جهت كمك به مقاصد دشمنان اسلام و دشمنان ملتهاي مسلمان و شرعاً حرام است. والسلام علي عبادالله الصالحين سيدعلي خامنه اي ۳ / اسفند ماه / ۱۳۸۴ .......: مقام معظم رهبری https://eitaa.com/zandahlm1357
۱۲- نظر مقام معظّم رهبری درباره ی جایگاه مدیریّت شورایی در اداره ی جامعه، شوراهای دانشجویی و صنفی از دانشگاه علوم پزشکی اصفهان هستم. من با اجازه ی شما میخواهم سؤالی درباره ی شوراها مطرح کنم. بحث شوراها بعد از بیست سال، با آن فراز و نشیب هایش، همین چند روزه در حال اجراست. اوّلاً میخواستم بپرسم با توجّه به خصوصیات و مختصّاتی که برای نظام جمهوری اسلامی میشناسید، مدیریّت شورایی چه جایگاهی در کلّ اداره ی جامعه دارد؟ بحث دیگر اینکه: دانشجوها خودشان میخواهند مشکلات و مسائلشان را خودشان حلّ و فصل کنند و به نوعی خودشان اداره کننده ی دانشگاه باشند و بخصوص در این شرایط که موضوع مشارکت و از اینجور بحثها ادامه دارد، این کار را پیگیری کنند. بحث شورای صنفی برای حلّ مشکلات دانشجوها در دانشگاه مطرح است و میخواهند که در شوراهای تصمیم گیری در سطح مسؤولان دانشگاه، نماینده ای فعّال داشته باشد؛ منتها این بحث هنوز به صورت جدّی اجرا نشده و یک سری موانعی مطرح است؛ از جمله اینکه بعضی از مدیران دانشگاهها حقّ دخالت دانشجو را در حلّ مسائل دانشگاه به رسمیّت نمیشناسند. عدّه ای دیگر به صورت ظاهر مخالفتی ندارند، منتها چیزی که به اسم شورای صنفی مطرح میکنند، یک چیز نمایشی و غیر واقعی خواهد بود. هرچند این بحث به طور مستقیم شامل مسؤولیّت جنابعالی نمیشود و بحث اجرایی است، منتها میخواستم نظر کلّی شما را در مورد شوراهای دانشجویی و شوراهای صنفی بدانم. این شوراهایی که در قانون اساسی هست، اصلاً با مدیریّت شورایی دو مقوله است. یک سری کارهای ویژه ای هست که در سطح شهر و روستا انجام میگیرد و به وسیله ی شوراها تصویب میشود. مثلاً شورای شهر، شهردار را معیّن میکند؛ کارهای شهرداری را خود شهردار انجام میدهد، نه شورای شهر؛ البتّه آنها مصوّبه دارند، لیکن اجراکننده ی آن، [شهردار] است. مدیریّت، یک امر اجرایی است. ما از اوایل انقلاب - حتّی در قانون اساسی هم یک جاهایی منعکس شده - میرفتیم طرف مدیریّت شورایی؛ علّتش هم این بود که در رژیم گذشته، کشور از مدیریّتهای فردی حقیقتاً لطمه خورده بود و ماها همه لطمه خورده بودیم. در عمل هم معلوم شد که مدیریّت شورایی اصلاً جواب نمیدهد و کافی نیست. مجموعه نمیتواند مدیریّت کند؛ میتواند همفکری کند، قانون بگذارد، مصوّبه بگذارد، توصیه بکند، یا یک مجری را الزام کند؛ امّا نمیتواند اجرا کند. علّت اینکه در قضیه ی ریاست جمهوری و نخست وزیری، یک پُست حذف شد، همین بود که ما در تجربه دیدیم نمیشود. یک رئیس جمهور داریم که رئیس قوّه ی مجریّه است، با یک وظایف تعریف شده ای؛ یک نخست وزیر هم داریم که رئیس هیئت دولت است، با یک وظایف تعریف شده ای؛ و اینها کارهاشان واقعاً در هم متداخل است. چون من خودم رئیس جمهور بودم، اصلاً میدیدم نمیشود، امکان ندارد؛ لذا بود که گفتیم باید یک فکری کرد. مدّتها بررسی شد، کار شد، بحث شد، بالاخره به این شکل در آمد؛ که یقیناً بهتر است. بنابراین بنده هیچ اعتقادی به شورایی بودن مدیریّت اجرایی - که اساساً مدیریّت هم بیشتر ناظر به مدیریّت اجرایی است - ندارم؛ تجربه‌های ما بکلّی این را رد میکند. مدیریّت اجرایی میتواند متّکی باشد مثلاً به یک شورای مصلحت اندیش، قانونگذار، مقرّرات گذار؛ این اشکالی ندارد. شوراهای مورد نظر ما از این قبیل شوراهاست؛ اینها اصلاً مدیریّت اجرایی نیست. امّا در مورد دانشگاه. البتّه دانشجوها یقیناً خواسته‌هایی دارند و این خواسته‌ها بایستی به وسیله ی آنها مطرح شود، ابراز شود؛ برای منتقل کردنش به مدیران، مشورت کنند؛ امّا اینکه دانشگاه به وسیله ی دانشجو اداره شود، نه، من هیچ اعتقادی به این ندارم. تا الان هم من چنین ایده ای را به صورت منطقی نشنفته‌ام که کسی مطرح کند که دانشجو بیاید دانشگاه را اداره کند؛ نه، دانشجو مهمان دانشگاه است؛ اصلاً مدیر دانشگاه نیست. دانشگاه یک مدیر لازم دارد، تشکیلاتی لازم دارد، «برنامه ریز»ی لازم دارد، طرّاحانی لازم دارد، که بلاشک باید مصالح دانشجو را در نظر بگیرند؛ چون اساساً فلسفه ی وجود دانشگاه، دانشجو است؛ اگر دانشجویی نداشتیم، دانشگاهی نمیخواستیم؛ چیز دیگر درست میکردیم. پس مصالح او، سرنوشت او، نیاز او، نیازکشور به او، همه باید رعایت شود. امّا اینکه دانشجو بیاید دانشگاه را اداره کند، نه؛ من نه شنیده‌ام چنین چیزی را به عنوان یک ایده ی منطقی و علمی و مطرح، و نه هم اصلاً این کار منطقی است. یک حرف دیگری وجود دارد و آن این است که اساتید در اداره ی دانشگاه نقش داشته باشند؛ این باز یک خرده منطقی تر است؛ لیکن آن هم به نظر من به شکل مطلق و کلّی درست نیست. دانشگاه باید به وسیله ی مدیرانِ خودش اداره شود و آن مدیران باید حتماً سیاستهای آن دستگاهی را که وابسته ی به آن هستند، اجرا کنند تا مسؤولیّت مشخّص شود؛ مسؤولیّتها لوث نشود. الان اگر دانشگاه ما وضع بدی داشته باشد، مسؤولش رئیس دانشگاه است.
رئیس دانشگاه اگر چنانچه این کارِ بدش معلول بدرفتاری یا ضعف خود او نباشد، بلکه معلول برنامه ای باشد که وزارت به او داده، وزیر مسؤول است. وقتی وزیر مسؤول شد، میشود از وزیر سؤال کرد. امّا اگر چنانچه نه، یک گروهی آنجا باشند که اینها تحت فرمان وزیر نیستند، اصلاً از برنامه ی وزیر، وزارت مربوطه و دولت هیچ دستوری نمیگیرند، هیچ تعهّدی در مقابل او ندارند، در اینجا طبعاً نمیشود از کسی سؤال کرد؛ مجرمی، مسیئی [۱]، محسنی وجود نخواهد داشت. لذاست که من اعتقاد به این مسئله ندارم. البتّه دانشجوها خیلی فعّالیتها میتوانند در دانشگاهها بکنند؛ بعد از درس ---------- [۱]: . گناهکار. خواندن. بی رودربایستی به شماها بگویم؛ درس خواندنتان را فدای این کارهایی که خیال میکنید خوب است - حالا یا خوب است، یا خوب هم نیست - نکنید؛ بنده هیچ اعتقادی به این کار ندارم. درس، اوّل است. فلسفه ی حضور شما در آنجا، درس خواندن است. اگر واقعاً یک دانشجویی درس نخواند، بلاشک بدانید مشغول الذمّه است؛ یعنی ذمّه اش مشغول ملّت و مردم و خدا و همه است؛ ذمّه اش مشغول به هر کسی است که سهمی در ایجاد این دانشگاه دارد؛ لذا باید پیش خدای متعال جواب بدهد. حالا در دنیا ممکن است کسی یقه ی کسی را در این چیزها نگیرد، امّا در روز قیامت یقیناً سؤال خواهند کرد: آقا، چرا درس نخواندی؟ پس اوّل، درس خواندن است. منتها درس خواندن، بلاشک همه ی وقت دانشجو را نمیگیرد؛ یعنی برای او وقتی باقی میماند؛ این وقت را باید استفاده کند برای مسائل فکری، برای مسائل سیاسی؛ البتّه سیاست بازی را نمیگویم. کار سیاسی در دانشگاه نباید بین افراط و تفریط باشد. یک وقت است که یک تفریطی وجود دارد؛ اصلاً دانشگاه همین طور مثل یک مرده ای است! این همه جوان، در مسائل سیاسی نه موضعی میگیرند، نه حرفی میزنند؛ که بنده آن وقت گفتم [۱] خدا لعنت کند کسانی را که دانشگاه را سوق میدهند به فلان. یک وقت هم اینطور است که از نیروی جوان استفاده کنند، او را بکشانند این طرف، آن طرف؛ و دانشجو را در همه ی مسائلی که هیچ ارتباطی هم با او ندارد - مسائل گوناگون و مشکلاتی است که مربوط به گروهها و جناحها و فلان است - بیایند وارد کنند؛ به نظر من این هم افراط است. بعضی وقتها افرادی میگویند در دنیا دانشجو چنین است، در فلان کشور چنین است. حالا گیرم که باشد؛ خیلی خوب است که فرض کنید دانشجوها دانشگاههای خود را تعطیل کنند، درسشان را نخوانند، بیایند به سود فلان حزب و فلان جناح یک حرکتی را انجام دهند که هیچ بررسی هم نکرده اند این حرکت درست است یا درست نیست؟ مگر این چیز خوبی است که ما حالا بخواهیم از آن تقلید کنیم؟ بنابراین کار سیاسی هم که میگوئیم، یعنی واقعاً باید در یکایک دانشجوها قدرت فهم سیاسی، درک سیاسی، تحلیل سیاسی به وجود بیاید. پناه بر خدا از آن روزی که کسانی مسؤولیّتهایی را در کشور به عهده بگیرند، در حالی که فهم سیاسی ندارند و قادر بر تشخیص امواج سیاسی دنیا نیستند. خُب، این کار کِی باید انجام بگیرد؟ در طول زندگی؛ بخصوص در دوره ی جوانی. محیط دانشجویی هم که محیط خیلی خوبی است؛ محیط گرم، محیط پرشور؛ از این باید استفاده شود. به نظر من همین نشریاتی هم که شماها دارید - آن بار هم گمان میکنم این را به شما گفتم؛ حالا اگر هم نگفته ام، عرض میکنم - باید کمک کند که بچه‌ها بتوانند قدرت تحلیل پیدا کنند؛ یعنی مسائل سیاسی را بفهمند؛ متوجّه بشوند این موج سیاسی چیست؛ این کسی که الان دارد این اقدام را میکند، این حرف را میزند، این حرکت را میکند، چه منظوری میتواند داشته باشد؛ پشت این پرده ی ظاهر را مشاهده کنند. یا مثلاً در اوقات فراغتشان مسائل فرهنگی را دنبال کنند. این اردوهایی که هست، بعضی اش خیلی خوب است. بخصوص شماها که الحمدلله بچه‌های مسلمانی هستید، یک مقداری به مسائل اسلامی، گسترش دینداری، تقوا و پارسایی در دانشگاهها بیشتر توجّه کنید؛ این خیلی مهم است. شما هر کس که باشید، مال هر دانشگاهی که باشید، به هر جناح سیاسی و فکری که وابسته باشید، از تقوا و پارسایی بی نیاز نیستید؛ این اساس کار است. آدم وقتی باتقوا شد - یعنی مراقب خود بود؛ تقوا معنایش این است؛ یعنی انسان مراقب اعمال و رفتار خودش باشد تا کار نادرست و بی قاعده از او سر نزند - هر کس که باشد، هر جور فکری داشته باشد، هر جور مذاق سیاسی ای داشته باشد، خطری ایجاد نمیکند؛ ضربه ای به جایی نمیزند؛ ویرانی ای به وجود نمی آورد؛ از او صلاح میتراود. لذا به نظر من اصل این است که بچه‌ها را - رفقا را، دوستان را، دیگران را؛ آنهایی که نشریه ی شما را میخوانند - هرچه میتوانید، باتقوا، متدیّن و پاک نهاد بار بیاورید؛ خودتان هم همین طور باشید.
---------- [۱]: . اشاره به بیانات معظّمٌ له در دیدار با جمعی از دانش آموزان و دانشجویان در ۱۲/۸/۱۳۷۲: «بنده دلم میخواهد این جوانان ما شما دانشجویان؛ چه دختر، چه پسر و حتّی دانش آموزان مدارس - روی این ریزترین پدیده‌های سیاسی دنیا فکر کنید و تحلیل بدهید. گیرم که تحلیلی هم بدهید که خلاف واقع باشد؛ باشد! خدا لعنت کند آن دستهایی را که تلاش کرده اند و میکنند که قشر جوان و دانشگاه ما را غیرسیاسی کنند. کشوری که جوانانش سیاسی نباشند، اصلاً توی باغ مسائل سیاسی نیستند، مسائل سیاسی دنیا را نمی فهمند، جریانهای سیاسی دنیا را نمیفهمند و تحلیل درست ندارند. مگر چنین کشوری میتواند بر دوش مردم، حکومت و حرکت و مبارزه و جهاد کند؟! بله؛ اگر حکومت استبدادی باشد، می‌شود. حکومتهای مستبد دنیا، صرفه شان به این است که مردم سیاسی نباشند؛ مردم درک و تحلیل و شعور سیاسی نداشته باشند. اما حکومتی که میخواهد به دست مردم کارهای بزرگ را انجام دهد؛ نظام را میخواهد با قدرت بی پایان مردم به سر منزل مقصود برساند و مردم را همه چیز نظام میداند، مگر مردمش - بخصوص جوانان، و بالاخص جوانانِ دانشجویش - میتوانند غیرسیاسی باشند؟! مگر میشود؟! عالِمترین عالِمها و دانشمندترین دانشمندها را هم، اگر مغز و فهم سیاسی نداشته باشند، دشمن با یک آبنبات تُرش میتواند به آن طرف ببرد؛ مجذوب خودش کند، و در جهت اهداف خودش قرار دهد! این نکات ریز را، باید جوانان ما درک کنند. » پرسشهای دانشجویان ✍مقام معظم رهبری https://eitaa.com/zandahlm1357
کتاب صوتی " روایت رهبری" اثر سید یاسر جبرائیلی تولید : ایران صدا
در محضر امام روح الله (2) نباید منتظر این باشیم قدرت های خارجی ما را کمک کنند ما باید خودمان ، خودمان را حفظ کنیم ، نباید ما منتظر این باشیم که قدرت های خارجی به ما کمک کنند ما از کمک آنها گذشتیم. مرا به خیر تو امید نیست ، شر مرسان. شر هم بخواهند برسانند ما با آنها مقابله می کنیم. 📚صحیفه نور جلد ۱۶ صفحه ۷۸ 👈بیانات امام خمینی(ره) در جمع گروهی از پرسنل هوانیروز ٫ کارکنان کار داران و سر کنسولان وزارت امور خارجه 🗓مورخ: ۱۳۶۰/۱۲/۲۴ https://eitaa.com/zandahlm1357
2882320.mp3
8.35M
ترتیل صفحه ۶ سوره مبارکه بقره (جزء اول) قاری : سیدمحمدکرمانی
2882316.mp3
2.94M
ترجمه صفحه ۶ سوره مبارکه بقره (جزء اول)
هر روز با امام رضا @zandahlm1357 @HashtominEmam آرشیو مطالب صفحه هرروز با امام رضا (ع)
ابراهيم (ع) ۱- صدوق از عبدالواحد بن محمد بن عبدوس نيشابوري عطّار در نيشابور در شعبان سال ۳۵۲ از محمد بن علي بن محمد بن قتيبه نيشابوري، از فضل بن شاذان نقل كرده است كه گفت: از امام رضا (ع) شنيدم كه مي‌فرمود: چون خداوند تبارك و تعالي ابراهيم (ع) را فرمان داد تا به جاي پسرش اسماعيل، گوسفندي را ذبح كند كه خداوند آن را فرستاده بود، ابراهيم (ع) در دل آرزو كرد كه اي كاش فرزندش اسماعيل را به دست خود ذبح مي‌كرد و دستور ذبح گوسفند به جاي فرزندش به او داده نمي شد تا همان احساسي را به دست آورد كه پدري با دست خود عزيزترين فرزندانش را سر مي‌برد و بدين كار سزاوار برترين درجات اهل ثواب در برابر تحمل مصيبتها شود، پس خداوند عزّوجلّ به او وحي نمود: اي ابراهيم، محبوب ترين خلق من نزد تو كيست؟ او گفت: پروردگار من! كسي محبوب تر از محمد (ص) نزد من نيافريده اي، خداوند عزّوجلّ به او وحي فرمود: اي ابراهيم! آيا او نزد تو از خودت محبوب تر است؟ گفت: آري او را از خودم هم بيشتر دوست دارم، فرمود: فرزند او نزد تو محبوب تر است يا فرزند خودت؟ گفت: البته فرزند او، فرمود: آيا بريده شدن سر او به ستم و به دست دشمنانش براي تو دردناكتر است يا سر بريدن فرزندت به دست تو و در اطاعت از من؟ گفت: پروردگارا، البته بريده شدن سر او به دست دشمنانش براي من دردناكتر است، فرمود: اي ابراهيم، عده اي كه خود را از امّت محمد (ص) مي‌پندارند پس از او فرزندش حسين (ع) را به ستم و تجاوز خواهند كشت همان گونه كه گوسفندي را سر مي‌برند و بدين كار سزاوار خشم من مي‌شوند. آن گاه ابراهيم (ع) بر اين مصيبت ناله كرد و قلبش به درد آمد و شروع به گريستن نمود، و خداوند عزّوجلّ بدو وحي نمود: ابراهيم، جزع و بيتابي تو بر حسين و كشته شدن او را فديه جزع و بيتابي تو بر فرزندت اسماعيل - در صورتي كه او را ذبح مي‌كردي - قرار دادم و بالاترين درجات ثواب صبر در برابر مصيبتها، را بر تو واجب ساختم، اين است معناي فرموده خداي عزّوجلّ كه (و با قرباني بزرگ فديه او را داديم) ۱ و لاحول و لاقوه الاّ بالله العليّ العظيم ۲. ۲- صدوق از احمد بن زياد بن جعفر همداني (رض) از علي بن ابراهيم بن هاشم، از پدرش، از علي بن معبد، از حسين بن خالد، از ابوالحسن الرضا (ع) روايت كرده است كه فرمود: از پدرم (ع) شنيدم كه از قول پدرش مي‌فرمود: خداوند عزّوجلّ ابراهيم را خليل [ خويش ] برگزيد زيرا هرگز نه كسي را رد كرد و نه از كسي جز خداوند عزّوجلّ خواهشي نمود۳. ۳- صدوق گويد: ابوالحسن محمد بن علي بن شاه فقيه مروزي در مرو رود در خانه اش ما را چنين حديث كرد كه ابوبكر بن عبدالله نيشابوري گفته است: ابوالقاسم عبدالله بن احمد بن عامر بن سليمان طائي در بصره نقل كرده است: پدرم در سال ۲۶۰ گفت: علي بن موسي الرضا (ع) در سال ۱۹۴ فرمود: رسول خدا (ص) فرموده اند: چون روز قيامت شود از دو سوي عرش مرا ندا آيد كه: اي محمد! وه كه چه نيكو پدري است پدر تو ابراهيم خليل، و چه نيكو برادري است برادرت علي بن ابي طالب ۴. ۴- طوسي گويد: از ابن صلت اهوازي كه گفت: ابن عقده به ما خبر داد و گفت: علي بن محمد حسيني به من خبر داد و گفت: جعفر بن محمد بن عيسي ما را حديث كرد كه عبيدالله بن علي ما را حديث كرد و گفت: علي بن موسي از پدرش، از جدّش، از پدرانش، از علي (ع) نقل نموده، فرمود: ابراهيم (ع) نخستين كسي بود كه از ميهمان پذيرايي كرد و نخستين كسي بود كه مويش سپيد شد. سوال كرد: اين چيست؟ گفته شد: وقار دنيا و نور آخرت است۵. ۵- راوندي به اسناد خود از صدوق، از نقّاش از ابن عقده از علي بن حسن بن فضّال، از پدرش، از امام رضا (ع) نقل كرده كه آن حضرت فرمود: چون ابراهيم (ع) به آتش افكنده شد خداوند را به حقّ ما خواند و خداوند آتش را سرد و سلامت گرداند۶. منبع حديث ۱- صافّات/ ۱۰۷. ۲- عيون أخبار الرضا ۱/ ۲۰۹. ۳- عيون أخبار الرضا ۲/ ۷۶. ۴- عيون أخبار الرضا ۲/ ۳۰. ۵- أمالى طوسي ۱/ ۳۳۸. ۶- قصص الأنبياء ۱۰۵ - ۱۰۶. امام رضا علیه السلام https://eitaa.com/zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📺برنامه گامی به سوی ظهور 🔢 بخش نهم 📚استاد نصوری تعجیل در فرج امام زمان عج صلوات اللهم صل علی محمد وال محمد وعجل فرجهم 🌹🌹🌹🌹