eitaa logo
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
1.4هزار دنبال‌کننده
47.6هزار عکس
34.6هزار ویدیو
1.6هزار فایل
#نذر_ظهور ارتباط با ما @Zh4653 @zandahlm1357 سلام خدمت بزرگواران این کانال پیروفرمایشات امام خامنه ای باب فعالیت درفضای مجازی ایجاد شده ازهمراهی شما سپاسگزاریم درصورت رضایت ؛کانال را به دیگران معرفی بفرمایید🍃🍃🍃🍃https://eitaa.com/zandahlm1357
مشاهده در ایتا
دانلود
قصد يوسف (ع) اما آيه اي که درباره حضرت يوسف است يعني زليخا همت گماشت بر معصيت و يوسف همت گماشت بر کشتن او، چون حضرت يوسف در نظر داشت اگر زليخا او را به فحشا و ارتکاب معصيت مجبور کند، وي را بکشد. لذا خداوند ميفرمايد « و کذلک لنصرف عنه السوء و الفحشاء » (ما اينچنين يوسف را از سوء و فحشاء برگردانديم و محفوظ داشتيم) سوء همان کشتن و فحشاء همان زنا بود. پس حضرت يوسف قصد زليخا نکرد، بلکه به کشتن او همت گماشت. امام رضا علیه السلام https://eitaa.com/zandahlm1357
کتاب لذّت ديدار ماه.pdf
683.5K
📥 دریافت کتاب لذت دیدار ماه فضیلت زیارت امام رضا(ع) ┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄ @zandahlm1357
طرح مطالعاتی شهید مطهری 4.mp3
13.52M
❇️ تدریس کتاب 4 ❇️ جلسه 4 ( جلسه 4 کتاب خدمات متقابل) 🎤 با توضیحات استاد احسان عبادی از اساتید مهدویت و پژوهشگر علوم حدیث و تاریخ 👌 کتب شهید مطهری، راهی عالی برای قوی شدن
10 تیر 1401 - طرحی برای فردا(۱۴۰۱) _ شبکه 1 - ۱۰ تیر ماه ۱۴۰۱.mp3
22.35M
🔉 (ازدواج ، هم "ضرورت" هم "راه حل") روز "ازدواج"- سالروز امام علی علیه السلام و حضرت زهرا سلام الله علیها استاد حسن رحیم پور @zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
یکی از بچه ها به شوخی پتویش را پرت کرد طرفم . اسلحه از دوشم افتاد و خورد توی سر . کم مانده بود سکته کنم سر شکسته بود و داشت می آمد . با خودم گفتم : الان است که یک برخورد با من بکند . چون خودم را بی می دانستم ، آماده شدم که اگر حرفی ، چیزی گفت ، جوابش را بدهم . او یک از تو جیبش در آورد ، گذاشت رو و بعد از سالن رفت بیرون . این برخورد از تا توگوشی برایم سخت تر بود . در حالی که دلم می سوخت ، با ناراحتی گفتم : آخه یه بزن همانطور که گفت : مگه چی شده؟ گفتم : من زدم رو شکستم ، تو حتی نکردی ببینی کار کی بوده همان طور که را پاک می کرد ، گفت : این جا کردستانه ، از این باید ریخته بشه ، این که چیزی نیست . چنان مرا خودش کرد که بعدها اگر می گفت ، می مردم . 🌺🍃🌺🍃🌺 @zandahlm1357
واجب الوجود و حقّ بودن او الحقّ: من أسماء تعالی، و هو الموجود المتحقّق وجوده و الهیته [۴]، و هو واجب الوجود ؛ لأنّ الشی ء بالحصر العقلی: [الف]: إمّا واجب الوجود، و هو الذی ثبت وجوده بذاته من غیر علّة، و لایطرد علیه العدم بأیّ نحو کان، و واجب الوجود بالذات واجب الوجود من جمیع الجهات، أی واجب العلم والقدرة، واجب الارادة قدیم بالذات، لأ نّه إن کان حادثاً یلزم أن یکون محتاجاً الی محدث، و المحتاج الی الشی ء لایکون واجباً بذاته. و یجب أن تکون صفاته واجبة عین ذاته ؛ لأ نّها إن کان زائدة عارضاً [۵] علیه، کان مفتقراً الی العلة. و العلّة إمّا ذاته أو غیر ذاته. إن کان عین ذاته لزم أن یکون عین الذات فاعلاً و منفعلاً. و إن کان غیر ذاته، و الغیر إمّا واجب أخری و إما ممکن. علی الأولی لزم تعدّد الواجب. و علی الثانی احتاج الواجب فی أوصافه و کمال ذاته الی الممکن، تعالی عن ذلک علوّاً کبیراً. [ب]: و إمّا ممکن الوجود. [ج]: او ممتنع الوجود. والممکن هو الذی یکون الوجود و العدم الی ذاته مساویاً و فی وجوده محتاجاً الی الواجب حتّی یطرد عنه و یسلب أنحاء العدم و یرجّح طرف وجوده علی طرف عدمه، و هو امکان الخاصّ. و أجزاء العالم داخل فی تحت هذا الامکان، و الممکنات فی حکم ممکن واحد، محتاجة الی مرجّح زائد علی ذاته. ---------- [۴]: ۱ - مجمع البحرین، ج ۵، ص ۱۴۸. [۵]: ۲ - کذا، صحیح: عارضة. .......: 📚✍ بر صحیفه سجادیه میرزا ابراهیم سبزواری وثوق الحکماء https://eitaa.com/zandahlm1357
سوره فاتحه زمخشری در کشاف آورده است، سوره فاتحه را مثانی گویند چون در هر رکعتی دوبار خوانده می‌شود. جوهری در صحاح نیز همین را آورده است، در توجیه این کلام می‌توان گفت: ۱- مراد از رکعت، نماز است به خاطر نامگذاری کل به اسم جز. ۲- در هر رکعت دو بار خوانده می‌شود یکی واجب و دیگری مستحب. ۳- «فی» به معنای سببیت است، یعنی به سبب هر رکعت رکعت، دوبار خوانده می‌شود نه به سبب سجود، مانند: طمأنینه، و نه به خاطر دو رکعت دو رکعت، چون تشهد در نماز چهار رکعتی و نه به خاطر هر نماز نماز، مانند سلام. این وجوه بعید هستند، وجه اول چون نماز نافله یک رکعتی هم نزد برخی داریم، علاوه اینکه نماز میت رکعت ندارد. وجوه اخیر نیز بعید می‌باشند. ظاهراً وجه اول از همه قوی تر باشد و کشاف در سوره حجر همان را پسندیده و نافله یک رکعتی نزد کشاف صحیح نیست. علاوه اینکه اگر هم جایز باشد نادر است و ضرری به کلیت توجیه اول نمی رساند. چه اینکه هیچ عامی نیست که تخصیص نخورده باشد. .......: شیخ بهاء https://eitaa.com/zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
صفحه تربیت فرزند👇👇👇👇 @zandahlm1357 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
حالت دیگر اعتماد به نفس، اعتماد به نفس واقعی مخرب است. که در امتداد عزت نفس نیست. این شخص اعتماد به نفس دارد، خودش هم قبول دارد ولی عزت نفس ندارد. مجرمین جزو این دسته هستند. دیدید چه قدر راحت دست به جرم و جنایت می زنند. چه قدر راحت از دیوار مردم بالا می روند و اگر جلویشان را بگیرید می گویند که داریم اثاث کشی می کنیم. یا کلاهبردارها چه قدر محکم و مقتدر و با اعتماد به نفس کامل نقشه می کشند و اجرا می کنند ولی در درونشان عزت نفس ندارند. اعتماد به نفس بدون عزت نفس خیلی خیلی خطرناک است. یکی از تفاوت های اصلی روش های تربیتی سنتی اصیل با روش های مدرن در این است که در روش های سنتی اصیل توانایی و بلد بودن را به همه کس نمی دادند مگر این که مطمئن باشند که عزت نفس دارد. بسیاری از علوم امروز که به عنوان علوم تجربی آفت جان بشر شده، در روزگار قدیم هم بوده و علمای ما امثال ابوعلی سینا، رازی، ابوریحان بیرونی و دیگران به این علوم رسیده بودند اما چون اهلش را پیدا نکرده بودند یعنی کسی که عزت نفس واقعی داشته باشد و در مسیر باشد، آن علوم را با خودشان به گور بردند و فقط اشاره های کوچکی در متون گذاشته اند که امروز وقتی این متون را تفسیر می کنیم به عمق شان پی می بریم؛ مثل گلشن راز شبستری که کتاب خیلی کوچکی است ولی یک دنیا جامعه شناسی و روش شناسی و غیره در آن هست. این علما می دانستند که علم را باید به دست اهلش سپرد. یعنی اعتمادبه نفس را به کسی می خواستند بدهند که عزت نفس داشته باشد و اگر پیدا نمی کردند، نمی دادند حتی به بچه های خودشان و آن علم هم از دست می رفت. چون در فرهنگ سنتی ما عزت نفس شناخته شده و مهم بود. اما در عصرحاضر می بینیم که به کمک علم و توسط علم چه فجایعی اتفاق می افتد. این فجایع به دست دانشمندانی است که عزت نفس ندارند و فقط اعتماد به نفس و استعداد دارند و یادگیری بالایی دارند اما عزت نفس ندارند که آموخته هایشان را هدایت و کنترل کنند. علامه طباطبایی محفلی داشتند به نام اصحاب چهارشنبه و روزهای چهارشنبه بعدازظهر در اتاقی جمع می شدند و خدمتکارشان را توی کوچه زیرپنجره می گذاشتند که کسی گوش نایستد و آن چه که می دانستند فقط به چند نفر منتقل می کردند و هیچ زمان دانسته هایشان را عمومی نکردند. این تفاوت سنت شرق با سنت غرب است. در غرب همه چیز را آشکار می کنند و در اختیار همه قرار می دهند؛ ما هم از این وضعیت طرفداری می کنیم و اسمش را گسترش علم و دانایی می گذاریم و اصلاً عزت نفس و تزکیه نفس را نمی بینیم. نص صریح قرآن است که می فرمایند: « و یُزَکیهم و یعلمهم الکتاب و الحکمه» اگر تزکیه نشویم کتاب و حکمت نباید یاد بگیریم و گرنه هم به خودمان آسیب می زنیم هم به دیگران آسیب خواهیم زد. بحث عزت نفس بحث بسیار بالایی است در فرهنگ و سنت ما وجود دارد و به امید خدا می خواهیم روی آن کار کنیم تا فرزندانمان را با عزت نفس بارآوریم بعد با اعتماد به نفس. (ادامه دارد...) {قسمت69} [مباحث کودک متعادل ]
واقعی مخرب، زیربنای جرم است قبلاً نیز به درک مظلوم به عنوان زیربنای جرم اشاره کرده بودیم پس حالا می گوییم اول درک مظلوم و دوم اعتماد به نفس بالا به ترتیب زیربنای جرم و تخریب کننده هستند. افراد مجرم عزت نفس پایین دارند و یا اصلاً ندارند و خودشان را آدم درست و خوبی نمی دانند. کسی که اعتماد به نفس سازنده ی واقعی دارد خودش را نقد می کند، درک مسئول دارد و چون نقدپذیر است تعامل اجتماعی خوبی دارد که ما به این افراد می گوییم رشد اجتماعی خوبی دارند و در تعامل با انسان ها هستند. چرا ما این قدر از آدم های دیگر می رنجیم و دلخور می شویم؟ قبول دارید که یکی از مشکلات ما در ارتباطات بین فردی همین مورد است؟ از هم می رنجیم چون از نقد خوشمان نمی آید، از اتفاقات تفسیر می کنیم؛ ما دوست داریم عیب ها را ببینیم و به روی طرف بیاوریم، دیگران هم دوست ندارند که عیب هایشان را بگوییم و به رویشان بیاوریم. ولی کسی که اعتماد به نفس واقعی دارد با این مسئله مشکلی ندارد چون خودش پیشاپیش نقد می کند و تفکیک کار از وجود را کاملاً می شناسد، درک مسئول دارد و سپاسگزار و شاد است. حالت دیگر اعتماد به نفس، اعتماد به نفس غیرواقعی است. ظاهر این شخص نشان می دهد که خیلی اعتماد به نفس دارد یعنی اعتماد به نفس سطحی که عمق ندارد و غیرواقعی است  و همان خودپنداره ی کاذب است که قبلاً صحبت کردیم.  متأسفانه بچه هایمان را به سمت این اعتماد به نفس داریم سوق می دهیم. این افراد دو دسته اند: یک دسته خودپنداره ی کاذب مثبت دارند و دسته ی دیگر خودپنداره ی کاذب منفی دارند. نتیجه ی خودپنداره کاذب مثبت، خودشیفتگی است و نتیجه ی خودپنداره کاذب منفی، احساس حقارت است. در عمل هردو دسته رفتاری مشابه رفتار فردی با اعتماد به نفس واقعی از خودشان نشان می دهند. خودشیفته ها متکبر هستند، درک مظلوم از خود دارند، کسی را قبول ندارند؛ این مسئله در بچه ها درحال افزایش است. بچه ها وقتی کنار هم قرار می گیرند طبق قانون هستی اصلاً خودشان را نمی بینند و با هم قاطی می شوند، برایشان مهم نیست که این ها کی هستند. اگر در جمع بچه ها، بچه ای خودش را کنار می کشد دچار حالت خودشیفتگی است و در این کودک تکبر شکل گرفته؛ در حالی که یکی از اصول زندگی، فروتنی است. خودپنداره های کاذب منفی، احساس گناه دارند و درک مقصر از خود دارند. هردو حالت چه منفی و چه مثبت ادعای انجام کار دارند و نه نمی گویند. خودشیفته ها فکر می کنند که بلدند، دقت کنید بحث توانستن نیست بلکه بحث بلد بودن است.خودشیفته ها ادعا دارند که «من بلدم!». منفی ها احساس گناه دارند و می خواهند جلب رضایت دیگران به خصوص والدینشان را بکنند و از دیگران دائم شکایت دارند. (ادامه دارد) {قسمت70} [مباحث کودک متعادل ] @zandahlm1357