eitaa logo
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
1.4هزار دنبال‌کننده
47.7هزار عکس
34.7هزار ویدیو
1.6هزار فایل
#نذر_ظهور ارتباط با ما @Zh4653 @zandahlm1357 سلام خدمت بزرگواران این کانال پیروفرمایشات امام خامنه ای باب فعالیت درفضای مجازی ایجاد شده ازهمراهی شما سپاسگزاریم درصورت رضایت ؛کانال را به دیگران معرفی بفرمایید🍃🍃🍃🍃https://eitaa.com/zandahlm1357
مشاهده در ایتا
دانلود
آيه ۱۱ تا ۱۵ إِنَّ الَّذِينَ جَآءُو بِالْإِفْكِ عُصْبَةٌ مِّنكُمْ لَا تَحْسَبُوهُ شَرّاً لَكُم بَلْ هُوَ خَيْرٌ لَّكُمْ لِكُلِّ امْرِىٍ مِّنهُم مَّا اكْتَسَبَ مِنَ الْإِثْمِ وَ الَّذِى تَوَلَّى كِبْرَهُ مِنْهُمْ لَهُ عَذَابٌ عَظِيمٌ (۱۱) همانا كسانى كه آن دروغ بزرگ را (در ميان) آوردند، گروهى از خود شما بودند. آن را براى خود شرّ نپنداريد، بلكه آن (در نهايت) به نفع شماست. هر كدام از آنان بدان اندازه از گناه كه مرتكب شده است، به كيفر رسد وبراى كسى كه بخش بزرگ گناه را بر عهده گرفته عذاب بزرگى است. نكته ها: كلمه ى «اِفك» در لغت، به معناى انصراف از حقّ به باطل است. تهمت زدن نيز نوعى پوشاندن حقّ و جلوه دادن باطل است. برخى مفسّران درباره ى شأن نزول اين آيه گفته اند: پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله در هر سفرى با قيد قرعه يكى از همسرانش را همراه مى برد. در جنگ «بنى مصطلق» عايشه را برد. وقتى كه نبرد پايان يافت و مردم به مدينه باز مى گشتند، عايشه براى تطهير و يا يافتن دانه هاى گردنبند گمشده اش از قافله عقب ماند. يكى از اصحاب كه او نيز از قافله دور مانده بود، عايشه را به لشكر رساند. بعضى افراد به عايشه و آن صحابى، تهمت ناروا زدند. اين اتهام به گوش مردم رسيد، پيامبر ناراحت شد و عايشه به خانه ى پدر رفت و گريه‌ها كرد تا آن كه اين آيه نازل شد. (۱۷) جمعى ديگر از مفسّران و خصوصاً نويسنده تفسير «اطيب البيان» با استفاده از روايات متعدّد و مستند نقل مى كنند كه اين آيه درباره ى «ماريه قبطيه» (يكى ديگر از همسران رسول خدا) است، كه خداوند به او فرزندى به نام «ابراهيم» داد، ولى پس از ۱۸ ماه از دنيا رفت. عايشه و حَفصِه گفتند: اى رسول خدا! چرا گريه مى كنى؟ ابراهيم فرزند تو نبود، بلكه شخص ديگرى غير از تو با ماريه همبستر شده و ابراهيم متولد شده است. اينجا بود كه اين آيه نازل شد. علاّمه جعفر مرتضى در كتاب گرانقدر (حديث الافك) نيز اين بيان را تأييد مى كند در مورد هر دو شأن نزول سؤالاتى مطرح است ولى هدف ما در اين تفسير، پيام گيرى از متن آيات است و درباره ى شأن نزولها بحث گسترده اى نداريم. در ماجراى افك چندين گناه نهفته است: دروغ، سوءظن به مؤمن، ايذاى مؤمن، تهمت، اهانت، آزردن پيامبرصلى الله عليه وآله، تضعيف خاندان رسالت و شايعه پردازى. https://eitaa.com/zandahlm1357
پيام ها: ۱- افراد فاسق، از نسبت دادن زنا به همسر پيامبر نيز ابايى ندارند. «جاءو بالاِفك» ۲- گاهى شايعه سازان، با سازماندهى قبلى و قصد توطئه، شايعه را القا مى كنند. «عُصبة» « (عُصبة» يعنى گروه متشكّل و متعصّبى كه هدفى را دنبال مى كند) ۳- مراقب شايعه سازان در ميان خود باشيد. «منكم» ۴- گاهى در پيش آمدهاى تلخ منافعى وجود دارد. (مانند روشن شدن چهره ى منافقان، هوشيارى مردم، امدادهاى الهى براى مظلوم) «لاتحسبوه شرّاً لكم» ۵ - اميد دادن به خودى‌ها در برابر توطئه و تهمت بدخواهان لازم است. «بل هو خيرٌ لكم» ۶- كيفرهاى الهى، عادلانه ومتناسب با اعمال ماست. «لكلّ امرىٍ منهم ما اكتسب» ۷- در گناهان دسته جمعى، هر يك از افراد به مقدار سهم خود مجرم است. «لكلّ امرىٍ منهم ما اكتسب من الاثم» ۸ - انسان زمانى مجرم و مقصّر است كه با علم و قصد گناه كند. «اِكتسب من الاثم» ۹- پيامد گناه هر كس گريبان گير خود اوست. «لكلّ امرىٍ منهم مَا اكتسب من الاثم» ۱۰- مجازات كسى كه مسئوليّت و نقش اصلى را در ارتكاب جرم دارد، بزرگ تر است. «والّذى تَولّى كِبره... له عذابٌ عظيم» لَوْلَا إِذْ سَمِعْتُمُوهُ ظَنَّ الْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بِأَنفُسِهِمْ خَيْراً وَ قَالُواْ هَذَآ إِفْكٌ مُّبِينٌ (۱۲) چرا زمانى كه تهمت را شنيديد، مردان و زنان با ايمان نسبت به خويش گمان خوب نبردند و نگفتند كه اين تهمتى بزرگ وآشكار است؟ لَوْلَا جَآءُو عَلَيْهِ بِأَرْبَعَةِ شُهَدَآءَ فَإِذْ لَمْ يَأْتُواْ بِالشُّهَدَآءِ فَأُوْلَئِكَ عِندَ اللَّهِ هُمُ الْكَاذِبُونَ (۱۳) چرا چهار شاهد بر صحت آن تهمت نياوردند؟ پس چون گواهان لازم را نياوردند، آنان نزد خدا همان دروغگويانند. https://eitaa.com/zandahlm1357
نكته ها: خداوند در اين آيه، مسلمانان را به خاطر بدگمانى به همسر پيامبر و آسيب پذيرى آنان در برابر شايعات، توبيخ مى كند. قرآن گاهى به جاى كلمه ى «ديگران» كلمه ى «شما» را به كار برده است تا به مسلمانان بگويد: همه ى شما يكى هستيد. مثلاً به جاى اين كه بگويد: به ديگران نيش و طعنه نزنيد، مى فرمايد: «لا تَلمِزوا اَنفسكم» (۱۸) به خودتان نيش نزنيد. و به جاى اين كه بگويد: وقتى كه وارد خانه اى شديد به ديگران سلام كنيد، مى فرمايد: «فسَلّموا على اَنفسِكم» (۱۹) به خودتان سلام كنيد. در اين آيه نيز به جاى اين كه بگويد: به ديگران حسن ظن داشته باشيد مى فرمايد: «ظنّ... بأنفسهم خيراً» به خودتان حسن ظن داشته باشيد. در قرآن كريم، كلمه ى «لولا» در موارد متعدّدى براى انتقاد و توبيخ به كار رفته است كه در اين جا چند مورد را ذكر مى كنيم: ۱- (لولا يَنهاهم الرّبّانيّون» (۲۰) چرا علما نهى از منكر نمى كنند؟ ۲- (لولا اذ سَمعتُموه» (۲۱) چرا هر شنيده اى را مى پذيريد؟ ۳- (لولا جاءوا عليه باَربعة شُهداء» (۲۲) چرا براى سخن نارواى خود چهار شاهد نمى آورند؟ ۴- (لولا تَستَغفرون» (۲۳) چرا از خدا آمرزش نمى خواهيد؟ ۵ - (فلولا اذ جاءهم بأسُنا تَضرّعوا» (۲۴) چرا زمانى كه عذاب ما به آنان رسيد، تضرّع نكردند؟ ۶- (فلولا تَشكرون» (۲۵) چرا شكرگزار نيستيد؟ ۷- (فلولا تصدّقون» (۲۶) چرا تصديق نمى كنيد؟ ۸ - (فلولا تذكّرون» (۲۷) چرا عبرت نمى گيريد؟ ۹- (فلولا نَفَر من كلّ فِرقَة مِنهم طائفة لِيَتفقّهوا فِى الدّين» (۲۸) چرا از هر فرقه اى دسته اى كوچ نمى كنند تا در دين آگاهى پيدا كنند؟ https://eitaa.com/zandahlm1357
۱- دامن زدن به شايعه و پخش آن، ممنوع است. « (لولا» نشانه توبيخ از سوءظن و پخش شايعات است) ۲- در جامعه ى اسلامى بايد روحيه ى حسن ظن حاكم باشد. «ظَنّ المؤمنون و المؤمنات بأنفسهم خَيراً» (حسن ظن، يكى از آثار ايمان است). ۳- همه ى مردم در برابر آبروى يك «فرد» مسئول هستند. «المؤمنون و المؤمنات» ۴- بنى آدم اعضاى يكديگرند. تهمت به هر عضوى از جامعه ى اسلامى، همانند تهمت به ديگر اعضاست. «بأنفسهم خَيراً» ۵ - اصل اوّليه در عمل مسلمان، صحت است، مگر جرم او با دليل ثابت شود. «ظَنّ المؤمنون والمؤمنات بأنفسِهم خَيراً» ۶- حفظ حريم پيامبر صلى الله عليه وآله و خانواده اش بر هر مؤمنى واجب است. «لولا... قالوا هذا إفك مبين» ۷- در برابر شنيده هاى ناروا در مورد مؤمنان، سكوت ممنوع است. «لولا... قالوا هذا إفك مبين» ۸ - جامعه ى ساده دل، زودباور و ياوه گو، توبيخ مى شود. «لولاجاءو عليه باَربعة» ۹- اتهام زنا اگر ثابت نشود، نسبت دهنده ى آن دروغگو است. «هم الكاذبون» وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ فِى الدُّنْيَا وَالْأَخِرَةِ لَمَسَّكُمْ فِى مَآ أَفَضْتُمْ فِيهِ عَذَابٌ عَظِيمٌ (۱۴) و اگر فضل و رحمت الهى در دنيا و آخرت بر شما نبود، به سزاى آن سخنان كه گفتيد، قطعاً عذابى بزرگ به شما مى رسيد. نكته ها: كلمه ى «أفَضتم» از «اِفاضة» در موردى به كار مى رود كه در مسئله اى بسيار گفتگو شود و همه را به خود مشغول سازد و اين نشان مى دهد كه تهمت به همسر پيامبر مسئله ى روز شده و همه به آن مشغول بودند. https://eitaa.com/zandahlm1357
پيام ها: ۱- انسان خوش باور و بى مبالات، در معرض پذيرش تهمت ها، توطئه‌ها وعذابى سخت است. «و لولا... لمسّكم عذاب عظيم» ۲- امّت اسلامى تحت حمايت و لطف خداست. «و لولافضل اللّه... » ۳- هيچ كس از خداطلبى ندارد. رحمت و لطف، از فضل اوست نه استحقاق ما. «فضل اللّه عليكم و رحمته» ۴- شايعات به منزله ى گردابى است كه برخى در آن غرق مى شوند. «اَفَضتم فيه» إِذْ تَلَقَّوْنَهُ بِأَلْسِنَتِكُمْ وَتَقُولُونَ بِأَفْوَاهِكُم مَّا لَيْسَ لَكُم بِهِ عِلْمٌ وَ تَحْسَبُونَهُ هَيِّناً وَهُوَ عِندَ اللَّهِ عَظِيمٌ (۱۵) آنگاه كه از زبان يكديگر (تهمت را) مى گرفتيد و آنچه را به آن علم نداشتيد، دهان به دهان مى گفتيد واين را ساده وكوچك مى پنداشتيد، در حالى كه آن نزد خدا بزرگ است. نكته ها: زبان، تنها عضوى است كه در طول عمر انسان، از حرف زدن، نه درد مى گيرد و نه خسته مى شود. شكل و اندازه ى آن كوچك، امّا جرم و گناه آن بزرگ است. چه بسيارند كافرانى كه با گفتن يك جمله (شهادت به يگانگى خداوند) مسلمان و پاك مى شوند و مسلمانانى كه با گفتن كفر به خدا، يا انكار احكام دين، كافر و نجس مى شوند. زبان، از يك سو مى تواند با راستگويى، ذكر و دعا و نصيحت ديگران، صفا بيافريند و از سوى ديگر قادر است با نيش زدن به اين و آن، كدورت ايجاد كند. زبان كليد عقل و چراغ علم و ساده ترين و ارزان ترين وسيله ى انتقال علوم و تجربيات است. علماى اخلاق درباره ى زبان كتابها و مطالب بسيارى نوشته اند. پيام ها: ۱- پذيرش آنچه بر سرزبان هاست، بدون تحقيق محكوم است. «تلقونه باَلسِنتكم» ۲- سخن بايد بر اساس علم باشد. «تقولون باَفواهِكم ما ليس لكم به علم» ۳- آبروى مردم را ساده ننگريم. «و تَحسِبونَه هَيّناً» ۴- نقل تهمت‌ها و شايعات از گناهان كبيره است. «و هو عنداللّه عظيم» ۵ - كوچكى يا بزرگى گناه را بايد خداوند تعين كند. «عنداللّه عظيم» ۶- همه ى محاسبات انسان واقع بينانه نيست. «تَحسِبونه هَيّناً و هو عنداللّه عظيم» https://eitaa.com/zandahlm1357
آيه ۱۶ تا ۲۰ وَلَوْلَا إِذْ سَمِعْتُمُوهُ قُلْتُم مَّا يَكُونُ لَنَآ أَن نَّتَكَلَّمَ بِهَذَا سُبْحَانَكَ هَذَا بُهْتَانٌ عَظِيمٌ (۱۶) چرا هنگامى كه (آن تهمت را) شنيديد، نگفتيد: ما را نرسد كه در اين باره حرفى بزنيم. (پروردگارا) تو منزّهى، اين بهتانى بزرگ است. نكته ها: در سه آيه پى درپى كلمه ى عظيم آمده است; يك بار «عذابٌ عظيم» و دو بار (با دو بيان) «بهتانٌ عظيم» تا بگويد گناه بزرگ كيفر بزرگ دارد. سخن ناروا نسبت به مردم، سبب بُهت آنان مى شود، لذا به آن «بُهتان» گفته مى شود. پيام ها: ۱- نهى از منكر واجب است. «و لولا اذ سَمعتموه» (سخن گفتن براى دفاع از آبروى مسلمان واجب است) ۲- انسان در برابر شنيده ها، مسئول است. «لولا اذسمعتموه» ۳- هنگام برخورد با مسائل مهم، «سبحان اللّه» بگوييد. «سبحانك» ۴- تمام دنيا متاع قليل است، ولى بهتان به مسلمان نزد خداوند عظيم است. «بهتانٌ عظيم» يَعِظُكُمُ اللَّهُ أَن تَعُودُواْ لِمِثْلِهِ أَبَداً إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ (۱۷) و خداوند شما را موعظه مى كند كه اگر ايمان داريد هرگز امثال اين تهمت‌ها را تكرار نكنيد. https://eitaa.com/zandahlm1357
وَيُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمُ الْأَيَاتِ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ (۱۸) خداوند براى شما آيات خود را بيان مى كند و او دانا و حكيم است. پيام ها: ۱- مردم به موعظه نياز دارند. «يَعِظُكم اللّه» ۲- واعظ اصلى خداست. «يَعِظُكم اللّه» ۳- ايمان شرط تأثير موعظه است. «يَعِظُكم اللّه... اِن كنتم مؤمنين» ۴- موعظه بايد در مسير حفظ آبروى مردم و جلوگيرى از سوء ظن باشد. «يَعِظُكم اللّه أن تَعودوا لمثله» ۵ - دامن زدن به سوءظن وافترا، سبب محو ايمان است. «يَعِظُكم... ان كنتم مؤمنين» ۶- پشيمانى از گذشته كافى نيست، گناه را نبايد تكرار كرد. «تَعودوا لمثله» ۷- تكرار نكردن تخلّف، نشانه ى ايمان است. «تَعودوا لمثله اِن كنتم مؤمنين» ۸ - تهمت نزنيد و عمل مسلمان را حمل بر صحّت كنيد. «أن تَعودوا لمثله» ۹- گناهكاران را به توبه از گناه موعظه كنيد. «يَعِظُكم اللّه أن تَعودوا لمثله» ۱۰- سرچشمه دستورات اسلام، علم و حكمت الهى است. «عليمٌ حكيم» ۱۱- مقتضاى علم و حكمت الهى، بيان احكام براى مردم و رها نكردن آن هاست. «و يُبيّن اللّه... عليمٌ حكيم» إِنَّ الَّذِينَ يُحِبُّونَ أَن تَشِيعَ الْفَاحِشَةُ فِى الَّذِينَ ءَامَنُواْ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ فِى الدُّنْيَا وَ الْأَخِرَةِ وَ اللَّهُ يَعْلَمُ وَ أَنتُمْ لَا تَعْلَمُونَ (۱۹) وَ لَوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ وَأَنَّ اللَّهَ رَءُوفٌ رَّحِيمٌ (۲۰) همانا براى كسانى كه دوست دارند زشتى‌ها درباره ى اهل ايمان شايع گردد، در دنيا وآخرت عذاب دردناكى است، و خداوند مى داند و شما نمى دانيد. و اگر فضل و رحمت الهى بر شما نبود و اين كه خداوند رئوف و مهربان است (شما را سخت كيفر مى داد). نكته ها: اشاعه ى فحشا، گاهى با زبان و قلم است و گاهى با ايجاد مراكز فحشا و تشويق ديگران به گناه و قرار دادن امكانات گناه در اختيار آنان. امام صادق عليه السلام فرمود: كسى كه آن چه را درباره ى مؤمنى بشنود، براى ديگران بازگو كند، جزء مصاديق اين آيه است. (۲۹) در حديث مى خوانيم: كسى كه كار زشتى را شايع كند، مانند كسى است كه آن را مرتكب شده است. (۳۰) https://eitaa.com/zandahlm1357
آيه ۲۱ تا ۲۵ يَآ أَيُّهَا الَّذِينَ ءَامَنُواْ لَا تَتَّبِعُواْ خُطُوَاتِ الشَّيْطَانِ وَمَن يَتَّبِعْ خُطُوَاتِ الشَّيْطَانِ فَإِنَّهُ يَأْمُرُ بِالْفَحْشَآءِ وَالْمُنْكَرِ وَ لَوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ مَا زَكَى مِنكُم مِّنْ أَحَدٍ أَبَدَاً وَلَكِنَّ اللَّهَ يُزَكِّى مَن يَشَآءُ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ (۲۱) اى كسانى كه ايمان آورده ايد! گام هاى شيطان را پيروى نكنيد و هر كس پيرو گام هاى شيطان شود، همانا كه او به فحشا و منكر فرمان مى دهد و اگر فضل و رحمت خداوند بر شما نبود، هرگز هيچ يك از شما پاك نمى شد. ولى خداوند هر كس را بخواهد پاك مى سازد و خداوند شنوا و داناست. نكته ها: در آيات ۱۴، ۲۰ و ۲۱ سه بار سخن از فضل و رحمت خداوند آمده است تا بگويد اگر لطف او نبود، معلوم نبود وضع شما چگونه باشد! «خُطوات» جمع «خُطوة» به معناى گام است. قرآن در مورد نحوه ى منحرف كردن شيطان، عبارتِ «خطوات شيطان» را به كار برده است تا بگويد: شيطان، گام به گام انسان را به سوى انجام گناهان مى كشاند. در قرآن چند مرتبه از «خُطوات الشيطان» سخن به ميان آمده است; يك جا مى فرمايد: «اُدخلوا فى السِلم كافّة و لاتَتّبعوا خُطوات» (۳۱) همگى در صلح و آشتى درآييد و از گام هاى شيطان پيروى نكنيد. و در جاى ديگر مى فرمايد: «كُلوا ممّا فى الارض حلالاً طيّبا و لا تَتّبعوا خُطوات» (۳۲) از چيزهاى حلال و دلپسند بخوريد و مواظب گام هاى شيطان باشيد و از آن پيروى نكنيد. در اين آيه نيز پيرامون اشاعه ى فحشا نسبت به مؤمنين مى فرمايد: از گام هاى شيطان پيروى نكنيد. نمونه گام هاى شيطان عبارت است از: دوستى با افراد فاسد، شركت در مجالس آنان، ارتكاب گناهان كوچك، و پس از آن گناهان بزرگ و در نهايت قساوت قلب و بدعاقبتى و پايانى شوم. https://eitaa.com/zandahlm1357
همانا كسانى كه به زنان پاكدامن و با ايمان و بى خبر (از هرگونه آلودگى) و نسبت بد مى دهند، در دنيا و آخرت از رحمت الهى دورند و برايشان عذاب بزرگى است. نكته ها: با اينكه در قرآن، كافران، پيمان شكنان، قاتلان، طرفداران طاغوت، منافقان، مفسدان، مشركان، مستكبران، ظالمان، كتمان كنندگان حقّ و دروغگويان مورد لعنت قرار گرفته اند، ولى لعنت دنيا و آخرت همراه با عذاب عظيم، مخصوص كسانى است كه آبروى افراد پاك را مى برند. امام صادق عليه السلام اين آيه را گواه بر آن دانستند كه نسبت ناروا به زنان پاكدامن و عفيف از گناهان كبيره است. (۳۵) پيام ها: ۱- آسيب پذيرى زن بيشتر است، بايد به افراد آسيب رسان هشدار داد. «يرمون المحصنات» ۲- كسى كه پاك تر است تهمت به او خطرناكتر است. «المحصناتِ الغافلات المؤمنات» ۳- تهمت، علاوه بر عذاب آخرت، در دنيا نيز كيفر دارد. «لُعِنوا فى الدّنيا» (لعنت در دنيا، با اجراى حدّ و ردّ گواهى او به عنوان فاسق است. ) ۴- حمايت از حقوق زن، از برنامه هاى قرآنى است. «يَرمون... لُعِنوا» يَوْمَ تَشْهَدُ عَلَيْهِمْ أَلْسِنَتُهُمْ وَأَيْدِيهِمْ وَأَرْجُلُهُم بِمَا كَانُواْ يَعْمَلُونَ (۲۴) روزى كه زبان‌ها و دست‌ها و پاهايشان، عليه آنان به آنچه انجام داده اند گواهى مى دهند. نكته ها: مسأله ى گواهى دادن اعضاى بدن در قيامت، بارها در قرآن مطرح شده است. در سوره ى فصّلت مى خوانيم: «حتّى اذا ما جاءوها شَهِد عليهم سَمعُهم و ابصارُهم و جُلودُهم بما كانوا يعملون» (۳۶) هنگامى كه به دوزخ رسند، گوش و چشم و پوست بدن آنان به گناهانى كه انجام داده اند، گواهى دهند. در سوره ى يس مى خوانيم: «أليوم نَختِمُ على أفواهِهم و تُكلِّمُنا ايديهِم و تَشهَد أرجُلُهم بما كانوا يَكسِبون» (۳۷) در آن روز بر دهان كافران مهر خموشى زنيم و دست هايشان با ما سخن گويند و پاهايشان به آنچه كرده اند گواهى دهند. چون در شهادت، بايد در مورد ديگرى گواهى داد، پس معلوم مى شود جوهر وشخصيّت انسان غير از اعضاى بدن اوست كه عليه او شهادت مى دهند. زيرا شاهد ومشهود بايد از هم جدا باشند. پيام ها: ۱- در دادگاه قيامت، انسان حتى مالك اعضاى خود نيست. «تَشهدُ عليهم السنتهم و ايديهم و ارجلهم» ۲- گواهى دادن، به درك و شعور نياز دارد. بنابراين اعضاى بدن آنچه را انجام مى دهند درك مى كنند، گرچه ما نفهميم. «تَشهَدُ عليهم السنتهم و ايديهم و ارجلهم» ۳- در قيامت، بر تمامى گفتار و رفتار گواه آورده مى شود. «بما كانوا يعملون» يَوْمَئِذٍ يُوَفِّيهِمُ اللَّهُ دِينَهُمُ الْحَقَّ وَ يَعْلَمُونَ أَنَّ اللَّهَ هُوَ الْحَقُّ الْمُبِينُ (۲۵) در آن روز، خداوند جزاى حقّ آنان را بى كم و كاست خواهد داد و آنان خواهند دانست كه خداوند همان حقيقت آشكار است. نكته ها: كلمه ى «دين» در آيه، يا به معناى جزاست و يا به معناى شريعت. بنابراين معناى آيه يا چنين است كه در قيامت، خداوند جزاى مردم را كامل مى دهد و يا آنكه شريعت حقّه در آن روز عرضه خواهد شد و همه ى مكتب سازان خيالى خواهند فهميد كه خداوند همان معبود حقّ و آشكار است. (۳۸) https://eitaa.com/zandahlm1357
در دنيا بخاطر محدوديت هايى كه هست كيفر كامل داده نمى شود. مثلاً اگر خلبانى شهرى را بمباران كرد و هزاران نفر را كشت، ما در دنيا چگونه او را كيفر كنيم، امّا در قيامت محدوديت نيست و مجرم بارها در دوزخ سوخته و دوباره زنده مى شود. پيام ها: ۱- تنها در قيامت است كه كيفرها بطور كامل داده مى شود. «يومئذ يُوَفّيهم» ۲- كيفرهاى الهى در قيامت بر اساس شهادت وگواهى وحقّ است. «تشهد عليهم... يُوَفّيهم اللّه» ۳- خداوند از كيفر و پاداش كسى نمى كاهد. «يُوَفّيهم» ۴- در قيامت، وقتى پرده هاى غفلت، غرور، جهل، تبليغات كاذب و هوسها كنار مى روند، مردم حقيقت را مى فهمند. «و يعلمون... هو الحقّ» ----------------------------------------------- آيه ۲۶ تا ۳۰ اَلْخَبِيثَاتُ لِلْخَبِيثِينَ وَالْخَبِيثُونَ لِلْخَبِيثَاتِ وَالطَّيِّبَاتُ لِلطَّيِّبِينَ وَالطَّيِّبُونَ لِلطَّيِّبَاتِ أُوْلَئِكَ مُبَرَّءُونَ مِمَّا يَقُولُونَ لَهُم مَّغْفِرَةٌ وَرِزْقٌ كَرِيمٌ (۲۶) زنان پليد، سزاوار مردان پليدند ومردان پليد، سزاوار زنان پليد. زنان پاك براى مردان پاك و مردان پاك براى زنان پاك. آنان از آنچه درباره ايشان مى گويند منزّهند و براى آنان مغفرت و روزى نيكويى است. نكته ها: اين آيه يك اصل كلّى را مطرح مى كند كه در انتخاب همسر بايد دقّت كرد و اصل را بر ايمان و پاكدامنى گذاشت، نه زيبايى و ثروت. معنايش اين نيست كه اگر مردى يا زنى خوب بود حتماً همسرش نيز خوب بوده و مشمول مغفرت و رزق كريم و اهل بهشت است. زيرا قرآن ملاك را ايمان و تقوا و عمل صالح مى داند و لذا با اينكه حضرت نوح و لوط، طيّب بودند، امّا همسرانشان از خبيثات و دوزخى اند. كلمه ى «طيّب» به معناى دلپسند و مطلوب است و در قرآن در توصيف مال، ذرّيه، فرزند، كلام، شهر، همسر، غذا و رزق، مسكن، درخت و تحيّت آمده است و در مقابل آن كلمه ى «خَبيث» است كه آن هم براى مال، انسان، همسر، سخن، عمل و شجره به عنوان وصف مطرح شده است. اين آيه را چند نوع مى توان معنا كرد: الف: با توجّه به آيات قبل كه درباره ى تهمت به زنان پاكدامن و ماجراى افك بود و با توجّه به جمله ى: «مبرّئون ممّا يقولون»، معناى آيه اين باشد كه كلمات خبيث مثل تهمت و افترا، شايسته افراد خبيث و سخنان پاك شايسته ى افراد پاك است و مردم پليد سخن زشت مى گويند و مردم پاك، سخنان پاك مى گويند. https://eitaa.com/zandahlm1357
ب: ممكن است مراد آيه بيان يك حكم شرعى باشد كه ازدواج پاكان با ناپاكان ممنوع است. نظير آيه اوّل همين سوره كه فرمود: «الزّانى لايَنكح الاّ زانية» مرد زناكار جز زن زناكار را به همسرى نگيرد، همان گونه كه روايتى از امام باقرعليه السلام اين معنا را تأييد مى كند. (۳۹) ج: ممكن است مراد آيه همسويى فكرى، عقيدتى، اخلاقى وبه اصطلاح هم شأن و هم كفو بودن همسر باشد. يعنى هر كس بطور طبيعى به سراغ همفكر خود مى رود. ذرّه اى كه در همه ارض و سماست جنس خود را همچو كاه و كهرباست ناريان مر ناريان را جاذبند نوريان مر نوريان را طالبند در قرآن، براى رزق اوصافى ذكر شده است از جمله: «رزقاً حسنا» (۴۰)، (رزقٌ كريم» (۴۱)، (رَزَقكم اللّه حلالاً طيّبا» (۴۲)، (يَرزُقه من حيث لايَحتسب» (۴۳)، (يُرزَقون فيها بغير حساب» (۴۴) پيام ها: ۱- طبع افراد پليد چنين است كه به سراغ پليدى‌ها مى روند، برخلاف افراد پاك طينت كه به سراغ خوبى‌ها مى روند. «الخبيثيات للخبيثين... الطيّبات للطيّبين» ۲- استفاده از نعمت‌ها و طيّبات، حقّ اهل ايمان است. «والطّيّبات للطّيبّين» ۳- سالم ماندن نسل هاى پاك، از توصيه هاى قرآن است. «والطيّبات للطّيبّين» ۴- حمايت از پاكدامن‌ها لازم است. «اولئك مبرؤن ممّا يقولون» ۵ - معنويّات بر ماديّات مقدّم است. (در قرآن هر جا عبارت «رزق كريم» آمده، قبلش عبارت «لهم مغفرة» آمده است. ) يَآ أَيُّهَا الَّذِينَ ءَامَنُواْ لَا تَدْخُلُواْ بُيُوتاً غَيْرَ بُيُوتِكُمْ حَتَّى تَسْتَأْنِسُواْ وَتُسَلِّمُواْ عَلَى أَهْلِهَا ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ (۲۷) اى كسانى كه ايمان آورده ايد! به خانه هايى كه منزل شما نيست، وارد نشويد، مگر آنكه اجازه بگيريد و بر اهل آن سلام كنيد. اين دستور به نفع شماست، شايد پند گيريد. https://eitaa.com/zandahlm1357
نكته ها: معناى «اِستيناس»، اجازه خواستن و اعلام ورود است كه به گفته ى روايات مى تواند با ذكر خدا باشد و يا با سلام كردن و امثال آن. (۴۵) شخصى از پيامبرصلى الله عليه وآله پرسيد: آيا براى ورود به منزل مادرم اجازه بگيرم؟ فرمود: بله، گفت: در خانه جز او كسى نيست و جز من خادمى ندارد! حضرت فرمود: آيا دوست دارى مادرت را بدون لباس مناسب ببينى؟ گفت نه. فرمود: پس اجازه بگير. در روايتى ديگر، پيامبرصلى الله عليه وآله از ورود مردان به خانه زنانى كه همسران آنان حضور ندارند نهى فرمود. (۴۶) در روايات مى خوانيم: اجازه گرفتن براى ورود به خانه ديگران سه مرتبه باشد تا اهل خانه فرصت جمع و جور كردن خود را داشته باشند. وبراى نجات غريق و مظلوم و مورد آتش سوزى، اجازه لازم نيست. (۴۷) پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله هرگاه مى خواست وارد منزلى شود، براى اجازه گرفتن، روبروى در خانه نمى ايستاد تا نگاه مباركشان به داخل خانه نيفتد. (۴۸) پيام ها: ۱- اهل ايمان، در امور زندگى بايد از وحى الهى دستور بگيرند. «يا ايّها الّذين آمنوا» ۲- امنيّت و آزادى براى ساكنين خانه بايد حفظ شود. «لا تَدخلوا» (ورود به حريم ديگران به صورت سرزده، حرام است. ) ۳- از مواضع تهمت دورى كنيد. «لا تَدخلوا... ذلكم خير» ۴- باز بودن در خانه، دليل جواز ورود نيست. «لا تَدخلوا» ۵ - مالكيّت افراد محترم است. «لا تَدخلوا» ۶- برخورد مؤمنان با يكديگر، بايد با محبّت همراه باشد. «تَستأنسوا و تُسلّموا» ۷- از هر كارى كه موجب شكستن حريم حيا وحجاب مى شود، دورى كنيد. «تستأنسوا» ۸ - وارد شونده بايد سلام كند، هر كه باشد. «تسلّموا على اهلها» (سلام كردن لازم نيست از كوچكتر به بزرگتر باشد. ) ۹- مراعات ادب وحقّ ديگران، سرچشمه ى سعادت بشر است. «ذلكم خيرلكم» ۱۰- دستورات الهى را فراموش نكنيم و به ياد داشته باشيم. «لعلّكم تَذكّرون» ۱۱- آداب واخلاق دينى، همان نداى فطرت است، ليكن فطرت بيدار وهشيار. «تَذكّرون» فَإِن لَّمْ تَجِدُواْ فِيهَآ أَحَداً فَلَا تَدْخُلُوهَا حَتَّى يُؤْذَنَ لَكُمْ وَإِن قِيلَ لَكُمُ ارْجِعُواْ فَارْجِعُواْ هُوَ أَزْكَى لَكُمْ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ عَلِيمٌ (۲۸) پس اگر كسى را در خانه نيافتيد، وارد آنجا نشويد تا آنكه (به نحوى) به شما اجازه ى ورود داده شود واگر به شما گفته شد كه بازگرديد، برگرديد (وناراحت نشويد). اين براى پاك ماندن شما بهتر است و خداوند به آنچه انجام مى دهيد آگاه است. https://eitaa.com/zandahlm1357
پيام ها: ۱- ورود به خانه ى ديگران، بدون اجازه ى صاحب خانه، حرام است. «فلاتَدخلوا» ۲- ورود، اجازه ى قطعى مى خواهد، «حتّى يُؤذن لكم» ولى عدم ورود نياز به صراحت صاحبخانه ندارد، بلكه به مجرد پيدا شدن علائم نارضايتى بازگشتن لازم است. «اذا قيل لكم ارجعوا فارجعوا» ۳- ورود به خانه مردم نياز به اذن و اجازه دارد; خواه اذن دهنده صاحب خانه و مالك باشد، يا مقام مجاز ديگر نظير حاكم اسلامى. (جمله «يؤذن» مجهول آمده تا اصل اذن را ثابت كند و نامى از اذن دهنده نيامده است) ۴- توقّف پشت در خانه ى مردم ممنوع است. «اِرجعُوا» ۵ - نپذيرفتن مهمان ناخوانده جايز است. «ارجِعوا» ۶- عذر صاحب خانه را بپذيريم و خود را به صاحب خانه تحميل نكنيم. «اِرجِعُوا فارجِعوا» ۷- صفا، صميميّت و نداشتن توقّع بيجا، از بركات اخلاق اسلامى است. «اِرجِعوا فارجِعوا» ۸ - راه خودسازى و تزكيه، عمل به آداب اسلامى و مراعات حقوق مردم است. «اِرجِعوا - هو اَزكى لكم» ۹- گاهى رشد انسان به اين است كه سر او به سنگ بخورد. «اِرجعوا - هو اَزكى لكم» (هر برگشتى شكست نيست. ) ۱۰- ملاك در تنظيم روابط اجتماعى مردم، رشد و طهارت است. «اَزكى لكم» (اوامر و نواهى خداوند، راه رشد و طهارت است. ) ۱۱- علم خداوند به عملكرد ما رمز تشويق و تهديد ماست. «بما تعملون عليم» لَيْسَ عَلَيْكُمْ جُنَاحٌ أَن تَدْخُلُواْ بُيُوتاً غَيْرَ مَسْكُونَةٍ فِيهَا مَتَاعٌ لَّكُمْ وَاللَّهُ يَعْلَمُ مَا تُبْدُونَ وَمَا تَكْتُمُونَ (۲۹) بر شما گناهى نيست كه به منازل غير مسكونى كه در آن متاعى داريد وارد شويد وخداوند به آنچه آشكار و يا كتمان مى كنيد آگاه است. نكته ها: حساب مراكز عمومى كه ساكنين خاصّى ندارد، مثل هتل ها، كاروانسراها، فروشگاه‌ها و ادارات كه درب آنها به روى همه باز است و مردم از رفت وآمد به آنجا بهره مند مى شوند، از حساب خانه هاى شخصى جداست و براى ورود و رفتن به آن مراكز اجازه گرفتن لازم نيست. (۴۹) https://eitaa.com/zandahlm1357
پيام ها: ۱- رفتن به مراكز عمومى بدون داشتن هدفى سودمند، براى ولگردى وپرسه زدن ممنوع است. «تدخلوا بيوتاً غير مسكونة فيها متاع لكم» ۲- در ورود به مراكز عمومى، خدا را در نظر بگيريم و بدانيم خداوند افكار و رفتار ما را زير نظر دارد. «واللّه يعلم ما تبدون و ما تكتمون» قُل لِّلْمُؤْمِنِينَ يَغُضُّواْ مِنْ أَبْصَارِهِمْ وَيَحْفَظُواْ فُرُوجَهُمْ ذَلِكَ أَزْكَى لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ خَبِيرٌ بِمَا يَصْنَعُونَ (۳۰) به مردان مؤمن بگو: از برخى نگاه‌ها چشم پوشى كنند و دامن خود را حفظ نمايند. اين براى پاك ماندن آنان بهتر است. خداوند به آنچه انجام مى دهند آگاه است. نكته ها: در شأن نزول اين آيه مى خوانيم: جوانى در بين راه، زنى را ديد، به او چشم دوخت و به دنبال او راه افتاد. طورى غرق نگاه بود كه صورتش به ديوار خورد و مجروح شد، نزد پيامبرصلى الله عليه وآله آمد و ماجرا را نقل كرد. اين آيه نازل شد. (۵۰) رواياتى درباره ى نگاه: * حضرت على عليه السلام فرمود: «لكم اوّل نَظَرة الى المرئة فلا تتّبعوها بنَظرة اُخرى واحذروا الفتنة» (۵۱) نگاه اوّل مانعى ندارد ولى ادامه ى نگاه اشكال دارد، زيرا سبب فتنه مى شود. * در حديثى مى خوانيم: تمام چشم‌ها در قيامت گريان است مگر سه چشم: چشمى كه از ترس خدا بگريد، چشمى كه از گناه بسته شود و چشمى كه در راه خدا بيدار بماند. (۵۲) * در «صحيح بخارى» مى خوانيم كه پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله فرمودند: جلو راه مردم ننشينيد. برخى گفتند: ما ناچاريم از نشستن. فرمود: پس حقّ آن را ادا كنيد. پرسيدند حقّ آن چيست؟ فرمود: «غَضّ البَصر و كَفّ الاَذى و رَدّ السلام والامر بالمعروف و النهى عن المنكر» ترك چشم چرانى و مردم آزارى، جواب دادن به سلام ديگران، امر به معروف و نهى از منكر. * حضرت عيسى عليه السلام فرمود: از نگاه به نامحرم بپرهيزيد كه بذر شهوت را در دل مى نشاند و همين براى دچار شدن انسان به فتنه كافى است. (۵۳) * حضرت على عليه السلام فرمود: «العَين رائِدُ القلب» چشم، دل را بدنبال خودمى كشد. «العَين مَصائد الشيطان» چشم، قلاّب شيطان است. و چشم پوشى بهترين راه دورى از شهوات است. (۵۴) * پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله فرمود: «النَظَر سَهْم مسموم مِن سهام ابليس فمَن تَركَها خَوفاً من اللّه اعطاه اللّه ايماناً يَجِد حلاوة فى قلبه» (۵۵) نگاه بد تيرى از تيرهاى مسموم شيطان است. هر كس از ترس خدا چشم خود را فرو بندد، خداوند به او ايمانى مى دهد كه از درون، شيرينى آن را احساس مى كند. * پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله فرمود: هركس چشم خود را از حرام پر كند، در قيامت چشم او از آتش پر خواهد شد مگر اينكه توبه كند. (۵۶) https://eitaa.com/zandahlm1357
پيام ها: ۱- لازمه ى ايمان، حفظ نگاه از حرام است. «قل للمؤمنين يغضّوا... » ۲- جاذبه هاى غريزى را بايد كنترل كرد. «يغضّوا من ابصارهم» ۳- گناه را از سرچشمه جلوگيرى كنيم وتقوا را از چشم شروع كنيم. «من ابصارهم» ۴- چشم پاك، مقدّمه ى پاكدامنى است. «يَغضّوا من ابصارهم و يحفظوا فروجهم» ۵ - پوشش مناسب، براى مردان نيز واجب است. «يَحفظوا فُروجهم» ۶- چشم چرانى و بى عفّتى، مانع رشد معنوى انسان است. «يغضّوا - يحفظوا - ازكى» ۷- همواره در محضر خدا هستيم. در محضر خدا معصيت نكنيم. «يغضّوا... اِنّ اللّه خبير بما يصنعون» ----------------------------------------------- --------------------------------- ۳۹) تفسير مجمع البيان. ۴۰) نحل، ۶۷. آيه ۳۱ و ۳۲ وَقُل لِّلْمُؤْمِنَاتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَيَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَ لَايُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَلْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَى جُيُوبِهِنَّ وَلَا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ ءَابَآئِهِنَّ أَوْ ءَابَآءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنَآئِهِنَّ أَوْ أَبْنَآءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِى إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِى أَخَوَاتِهِنَّ أَوْ نِسَآئِهِنَّ أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُنَّ أَوِ التَّابِعِينَ غَيْرِ أُوْلِى الْإِرْبَةِ مِنَ الرِّجَالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذِينَ لَمْ يَظْهَرُواْ عَلَى عَوْرَاتِ النِّسَآءِ وَلَا يَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِيُعْلَمَ مَا يُخْفِينَ مِن زِينَتِهِنَّ وَتُوبُواْ إِلَى اللَّهِ جَمِيعاً أَيُّهَ الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ (۳۱) و به زنان با ايمان بگو: از برخى نگاه‌ها چشم پوشى كنند و دامن هاى خود را حفظ نمايند و جز آنچه (به طور طبيعى) ظاهر است، زينت هاى خود را آشكار نكنند و روسرى خود را بر گردن بيفكنند (تا علاوه بر سر، گردن و سينه ى آنان نيز پوشيده باشد) و زينت خود را ظاهر نكنند جز براى شوهر، يا پدر يا پدرشوهر، يا پسر، يا پسرشوهر (كه از همسر ديگر است) يا برادر، يا پسربرادر، يا پسرخواهر، يا زنان (هم كيش)، يا آنچه مالك شده اند (از كنيز و برده)، يا مردان خدمتكار كه تمايل جنسى ندارند، يا كودكانى كه (به سنّ تمييز نرسيده و) بر امور جنسى زنان آگاه نيستند. و نيز پاى خود را به گونه اى به زمين نكوبند كه آنچه از زيور مخفى دارند آشكار شود. اى مؤمنان! همگى به سوى خدا باز گرديد و توبه كنيد تا رستگار شويد. https://eitaa.com/zandahlm1357
نكته ها: با اينكه خداوند در قرآن به جزئيات احكام نماز و زكات اشاره نكرده و بيان آنها و بسيارى از مسائل ديگر را به عهده ى پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله گزارده، ولى در بيان مسائل خانوادگى و تربيتى به ريزترين مسائل پرداخته است. همچون مردان كه بايد از نگاه آلوده به زنان بپرهيزند، زنان نيز نبايد از روى شهوت به مردان نامحرم بنگرند، بلكه بايد نگاه خود را كنترل كنند و زينت و زيبايى خود را از نامحرم بپوشانند، جز صورت و دست‌ها كه به طور طبيعى ظاهر است و پوشش آنها، موجب مشكلاتى در انجام امور زندگى مى شود. «خُمُر» جمع «خِمار» يعنى روسرى و «جُيوب» جمع «جِيب» به معناى گردن وسينه است. امام صادق عليه السلام فرمود: مراد از آيه ى «يَغضُضنَ من ابصارهنّ و يحفظوا فروجهنّ» آن است كه حتّى زنان به عورت زنان نگاه نكنند و عورت خود را از نگاه ديگران حفظ نمايند. (۵۷) پيامبرصلى الله عليه وآله در تفسير جمله ى «الاّ لِبُعولتهنّ» فرمود: خداوند آن دسته از زنان را كه روى و موى خود را براى شوهر آرايش نمى كنند و نيازهاى شوهر را برآورده نمى سازند، لعنت كرده است. (۵۸) كلمه «اِربة» به معناى حاجت و نياز است. مراد از «اولى الاربة» خدمتگزاران و ملازمانى هستند كه به جهت بالا بودن سنّ يا شرايط جسمى همچون ابله بودن، تمايل به همسر ندارند. (۵۹) توبه، گاهى در مورد يك گناه فردى و گاهى براى تغيير دادن يك فرهنگ فاسد عمومى است، كه آيه ظاهراً درباره ى نوع دوم است. زيرا در جاهليّت گردن وسينه ى زنان باز بود. (۶۰) حفظ حجاب و ترك جلوه گرى، ثمرات بسيارى دارد كه برخى از آنها عبارت است از: آرامش روحى، استحكام پيوند خانوادگى، حفظ نسل، جلوگيرى از سوء قصد و تجاوز، پيشگيرى از امراض مقاربتى و روانى، پائين آمدن آمار طلاق، خودكشى، فرزندان نامشروع و سقط جنين، از بين رفتن رقابت هاى منفى، حفظ شخصيّت و انسانيّت زن، و نجات از چشم‌ها و دلهاى هوسبازى كه امروز غرب و شرق را در خود فرو برده است. https://eitaa.com/zandahlm1357
پيام ها: ۱- در لزوم عفّت و پاكدامنى و ترك نگاه حرام، بين زن و مرد فرقى نيست. «يَغضّوا - يَغضُضن - يَحفظوا - يَحفظن» ۲- جلوه گرى زنان، در جامعه ممنوع است. «ولا يُبدين زينتهنّ» ۳- ظاهر بودن قسمت هايى از بدن كه به طور طبيعى پيداست، (صورت، دست يا پا) مانعى ندارد. «الاّ ما ظَهَر منها» ۴- در ميان انواع پوشش ها، نام مقنعه و روسرى آمده و اين دليل بر اهميّت پوشش سر و گردن است. «خُمُرهنّ على جيوبهنّ» ۵ - در وضع قانون بايد به ضرورت ها، واقعيّت‌ها و نيازها توجّه شود. (اگر پوشاندن صورت و دست‌ها تا مچ، واجب مى شد، براى عموم زنان مشكل بود) «الاّ ما ظَهر منها» ۶- اسلام به نيازهاى غريزى همسران پاسخ مثبت مى دهد. «الاّ لبُعولتهنّ» ۷- پوشيدن هرگونه كفش و لباسى كه هنگام راه رفتن، سبب آشكار شدن زيورها و زيبايى هاى زن شود، جايز نيست. «ولا يضربن بارجلهنّ ليعلم ما يخفين من زينتهنّ» ۸ - زن، حقّ مالكيّت دارد. «مَلَكت ايمانهنّ» ۹- زن، زينت خود را به زنان مسلمان نشان دهد و نزد زنان كفّار خود را بپوشاند. «نسائهنّ» (زيرا ممكن است آنها نزد شوهرانشان يا مردان بيگانه، آنچه را از زن مسلمان ديده اند توصيف كنند. ) ۱۰- حجاب و پوشش زن به خاطر تمايلات جنسى مردان است. لذا در برابر مردانى كه ميل به همسر ندارند پوشش لازم نيست. «غير اولى الاِربَة من الرجال» ۱۱- حجاب وپوشش، واجب است. «وليَضربنَ بخُمُرهنّ» ۱۲- هركارى كه زينت زن را آشكار كند يا ديگران را از آن آگاه سازد ممنوع است. «ليعلم مايُخفين من زينتهنّ» ۱۳- با حفظ حجاب، حضور زن در جامعه مانعى ندارد. «ولا يُبدينَ زينتهنّ» (همان گونه كه شركت زن در نماز جماعت بلامانع است. «و اركَعى مع الرّاكعين» (۶۱) ۱۴- مقتضاى ايمان، توبه به درگاه خداوند است. «توبوا الى اللّه جميعاً ايّها المؤمنون» ۱۵- توبه، كليد رستگارى است. «تُوبوا... تفلحون» ۱۶- راه رستگارى، بازگشت از مسيرهاى انحرافى است. «تُوبوا الى اللّه... تفلحون» وَأَنكِحُواْ الْأَيَامَى مِنكُمْ وَالصَّالِحِينَ مِنْ عِبَادِكُمْ وَ إِمَآئِكُمْ إِن يَكُونُواْ فُقَرَآءَ يُغْنِهِمُ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ (۳۲) پسران و دختران بى همسر و غلامان و كنيزان شايسته (ازدواج) خود را همسر دهيد. اگر تنگدست باشند، خداوند از فضل خود بى نيازشان مى گرداند و خداوند، گشايشگر داناست. نكته ها: «اَيامى جمع «أيم»، يعنى كسى كه همسر ندارد، خواه مرد باشد يا زن، باكره باشد يا بيوه. بهترين واسطه گرى ها، شفاعت و واسطه گرى در امر ازدواج است. چنانكه در روايت آمده است: كسى كه ديگرى را داماد يا عروس كند، در سايه ى عرش خداست. (۶۲) پدر و مادرى كه با داشتن امكانات، فرزندشان را همسر نمى دهند، اگر فرزند مرتكب گناه شود، والدين در گناه او شريك هستند. (۶۳) https://eitaa.com/zandahlm1357
پيام ها: ۱- جامعه ى اسلامى، مسئول ازدواج افراد بى همسر است. «و اَنكِحوا» ۲- ازدواج در اسلام، امرى مقدّس و مورد تأكيد است. «و اَنكحوا» ۳- لازم نيست خواستگارى، از طرف خاصّى باشد، هر يك از طرفين ازدواج مى توانند پيشقدم شوند. «و اَنكحوا» ۴- تنها سفارش به ترك نگاه حرام، كافى نيست، مسأله ى ازدواج را بايد حل كنيم. «يَغضّوا، يَغضُضن، انكحوا» ۵ - زنان بيوه را همسر دهيد. «و اَنكِحوا الايامى»« (اَيامى، شامل آنان نيز مى شود. ) ۶- داشتن صلاحيّت، شرط طرفين عقد است. «والصّالحين» (يعنى بايد صلاحيّت اداره زندگى مشترك را داشته باشند. ) ۷- اقدام جامعه براى عروس و داماد كردن افراد صالح، تشويقى است كه جوانان لااُبالى و هرزه نيز خود را در مدار صالحان قرار دهند. «والصّالحين... » (بنا بر اين كه مراد از صلاحيّت، صلاحيّت اخلاقى و مكتبى باشد. ) ۸ - در تأمين نيازهاى جنسى، فرقى ميان انسان‌ها نيست. (زن، مرد، غلام و كنيز) «منكم، عبادكم، امائكم» ۹- فقر، نبايد مانع اقدام در امر ازدواج شود. «اِن يكونوا فقراء... » ۱۰- در صورت فقر، به ازدواج اقدام كنيد و بر خدا توكّل نماييد. «يُغنِهم اللّه» ۱۱- فقر، براى عروس وداماد عيب نيست. «ان يكونوا فقراء... » ۱۲- خداوند، تأمين زندگى عروس و داماد را وعده داده است و ازدواج، وسيله وسعت و بركت زندگى است. «يغنهم اللّه» ۱۳- تحقّق وعده هاى الهى از سرچشمه ى فضل بى پايان اوست. «فضله - واسع» ۱۴- رشد و توسعه اى كه خداوند نصيب بندگانش مى فرمايد، بر اساس علم و حكمت اوست. «واسعٌ عليم» ----------------------------------------------- --------------------------------- ۵۷) تفسير نورالثقلين. ۵۸) كافى، ج ۵، ص ۵۲۳. ۵۹) تفسير كبير فخررازى. ۶۰) آل عمران، ۴۳. ۶۱) تفسير نورالثقلين. ۶۲) تفسير مجمع البيان. ۶۳) مجموعه روايات از تفسير نورالثقلين مى باشد. ازدواج در اسلام ازدواج در اسلام https://eitaa.com/zandahlm1357
ازدواج در اسلام اسلام ازدواج را امرى مقدس مى داند، بر خلاف مسيحيت كه مجرد بودن را ارزش مى داند و لذا پاپ و روحانيون مسيحى نبايد ازدواج كنند و جواز ازدواج براى مسيحيان بخاطر جلوگيرى از فساد بيشتر و به اصطلاح دفع افسد به فاسد است. درباره ى ازدواج، روايات بسيارى آمده است كه به چند مورد آن اشاره مى كنيم: * امام صادق عليه السلام فرمود: توسعه ى زندگى، در سايه ى ازدواج است. * كسى كه از ترس فقر ازدواج نكند، به خداوند سوءظن برده است. * دوركعت نماز كسى كه همسر دارد، بهتراز هفتاد ركعت نماز كسى است كه همسر ندارد. (۶۴) فوائد ازدواج ۱. انس و آرامش قرآن مى فرمايد: «وَ مِنْ آياتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْواجاً لِتَسْكُنُوا إِلَيْها وَ جَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً» (۶۵): از نشانه هاى قدرت خدا آن است كه از جنس خودتان همسرانى آفريد تا در نزد آنان آرامش يابيد و ميان شما مودّت و رحمت قرار داد. يكى از نيازهاى بشر انس و الفت است و لذا تنهايى براى او دشوار است و نياز به كسى دارد كه امين و غمخوار و مهربان و رازدار او باشد تا با او انس بگيرد و عشقش را خالصانه نثار او كند. بهترين فردى كه مى تواند اين نياز را تامين كند همسر است، چه زن و چه شوهر. قرآن از ميان فوائد بسيار ازدواج تنها اين مورد را نام برده كه معلوم مى شود مهم ترين فائده است. ۲. حفظ عفت و مصونيت از گناه رسول خداصلى الله عليه وآله در يك روايت فرمود: «مَنْ تَزَوَّجَ أَحْرَزَ نِصْفَ دِينِهِ» (۶۶) هر كس ازدواج كند نيمى از دينش را حفظ كرده است. و در روايتى ديگر فرمود: «مَنْ أَحَبَّ أَنْ يَلْقَى اللَّهَ طَاهِراً مُطَهَّراً فَلْيَلْقَهُ بِزَوْجَةٍ» (۶۷) هر كه دوست دارد در قيامت خدا را پاك و پاكيزه ملاقات كند همسر اختيار كند. ۳. سلامتى جسم و روان دانشمندان مى گويند: ارضاى صحيح و به موقع غريزه جنسى براى سلامت جسم و جان يك ضرورت است و ترك آن باعث بيمارى هاى روانى و امراضى از قبيل ضعف اعصاب، اضطراب، افسردگى، يأس، تشنج، تندخويى، بدبينى، گوشه گيرى و گاهى سوء هاضمه و سردرد مى شود. (۶۸) ۴. بقاى نسل بقاى نسل بشر در گرو ازدواج و زناشويى است و در اسلام امر تربيت نسل يكى از وظايف والدين شمرده شده كه علاوه بر آثار دنيوى، در قيامت نيز مورد بازخواست قرار مى گيرد. ۵. استقلال دختر و پسر قبل از ازدواج جزئى از خانواده و تابع والدين محسوب مى شوند، در حالى كه پس از ازدواج مستقل تصميم مى گيرند و مسئوليت مى پذيرند. https://eitaa.com/zandahlm1357
۶. امنيت جامعه اگر بنياد خانواده مستحكم باشد، از فساد، طغيان، قتل و سرقت، جنايت و تجاوز به عنف و خودكشى تا حدّ زيادى كاسته مى شود، چون اكثر اين موارد از افرادى سر مى زند كه از كانون گرم خانواده محرومند. (۶۹) دقت در انتخاب همسر امام صادق عليه السلام فرمود: «زن به منزله گلوبندى است كه بر گردن مى افكنى پس مراقب باش». در انتخاب همسر احساسات غلبه نكند. عجله نكنيد و پس از فكر و مشورت و گفتگو اقدام كنيد. بحش زيادى از اختلافات خانوادگى ريشه اش عدم دقت در انتخاب همسر است. همسر شريك زندگى است و تاثيرش تا پايان عمر و تا قيامت هست. معمولا ازدواجهاى سطحى كه با يك برخورد و آشنايى در اتوبوس و يا پارك صورت مى گيرد عاقبت خوبى ندارد. ويژگى هاى همسر خوب ۱. با ايمان الف. قرآن مى فرمايد: «و لا تَنْكِحُوا الْمُشْرِكاتِ حَتّى يُؤمِنَّ وَ لأَمَةٌ مُؤْمِنَةٌ خَيْرٌ مِن مُشْرِكَةٍ و لو أعْجَبَتْكُمْ و لا تُنْكِحُوا المُشرِكِينَ حَتّى يُؤمِنُوا وَ لَعَبْدٌ مُؤمِنٌ خَيْرٌ مِنْ مُشْرِكٍ و لو أعْجَبَكُمْ اولئِكَ يَدْعُونَ الَى النّارِ وَ اللّهُ يَدْعُوا إِلَى الْجَنَّةِ» (۷۰) و با زنان مشرك ازدواج نكنيد مگر آنكه ايمان بياورند و همان كنيزى با ايمان بهتر از زن آزاد مشرك است هر چند از (زيبايى) او به شگفت آييد و به مشركان زن ندهيد مگر آنكه ايمان بياورند و همانا برده مؤمن بهتر از آزاد مشرك است هر چند از (مال و زيبايى) او شگفت زده شويد. ب. امام صادق عليه السلام فرمود: «إِذَا تَزَوَّجَ الرَّجُلُ الْمَرْأَةَ لِجَمَالِهَا أَوْ مَالِهَا وُكِلَ إِلَى ذَلِكَ وَ إِذَا تَزَوَّجَهَا لِدِينِهَا رَزَقَهُ اللَّهُ الْجَمَالَ وَ الْمَالَ» (۷۱) ; هنگامى كه مرد به خاطر مال و جمال زن با او ازدواج كند، به همان واگذار مى شود و هرگاه به خاطر دينش با او ازدواج كند، خداوند مال و جمال را رزق او مى سازد. https://eitaa.com/zandahlm1357
۲. خوش اخلاق امام رضاعليه السلام در جواب يكى از يارانش كه نوشته بود قصد ازدواج با كسى را دارم كه خوش اخلاق نيست، فرمودند: اگر بد اخلاق است با او ازدواج نكن. (۷۲) اخلاق در زندگى باعث شيرينى زندگى و رشد خانواده مى شود. امورى همچون: راستگويى، امانتدارى، خوش زبانى، خيرخواهى، گذشت و ايثار، بردبارى، وظيفه شناسى، نجابت، كم توقعى، نرم خوئى، و... امتيازات يك انسان است كه اسلام به آنها اهميت داده است. ۳. اصالت خانوادگى پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله فرمود: «أيُّها النَّاسُ ايَّاكُم و خَضْرَاءَ الدِّمَن. قيل يا رسولَ اللَّهِ و ما خَضْرَاءُ الدِّمَنِ؟ قالَ: المَرأةُ الحَسْنَاءُ فى مَنْبِتِ السَّوْءِ» (۷۳) ; مردم از سبزه هايى كه بر زباله مى رويد بپرهيزيد. گفتند: يا رسول اللّه مراد شما چيست؟ فرمود: زنان زيبارويى كه در خانواده اى ناپاك روئيده اند. ۴. سواد و تحصيلات علم و دانش براى انسان يك كمال و براى همسر يك مزيت است. با فرد باسواد زودتر مى شود به تفاهم رسيد و برنامه هاى بهترى براى آينده ريخت. ليكن هر باسوادى، باتدبير نيست. متاسفانه مدارس و دانشگاه‌ها در كشور ما درس زندگى نمى دهند. ۵. سلامت جسم سلامت جسم از نعمتهاى بزرگ الهى و از مزاياى يك همسر است. در روايت است با كسانى كه بيماريهاى مسرى دارند ازدواج نكنيد. البته ازدواج با ايثارگران جانباز، لياقت و شايستگى و از خودگذشتگى مى خواهد. https://eitaa.com/zandahlm1357
۶. تناسب سنى انسان در سنين مختلف حالات متفاوت دارد. تمايلات جنسى نيز در هر سنى يكسان نيست، پس بايد بين سن دختر و پسر تناسبى باشد و بهتر است زن چندسالى از مرد كوچكتر باشد، اما نه تفاوت فاحش (چنانچه در بعضى شهرها رسم است) كه زندگى را با مشكلات فراوان روبرو مى كند. مهريه ۱. مرد براى اثبات صداقت خويش، مهريه را نثار زن مى كند و لذا به آن صداق مى گويند و پشتوانه زن است در طول زندگى و پس از طلاق يا مرگ همسر. ۲. مقدار مهر در اسلام تعيين نشده، اما در احاديث از مهريه هاى سنگين و همچنين بسيار اندك مذمت شده و چنين آمده است كه مهريه زياد مايه كينه و عداوت مى شود. (۷۴) ۳. مرد بايد سعى كند در اولين فرصت كه تمكن پيدا كرد مهريه زن را بپردازد. ۴. زن مالك مهر است و هر كارى بخواهد مى تواند با آن بكند، ببخشد يا تجارت كند. ۵. در روايات، به مردى كه قصد دادن مهريه را نداشته باشد، سارق و زناكار اطلاق شده است. (۷۵) ۶. شيربها، اگر جزئى از مهريه باشد كه براى تهيه جهيزيه بگيرند اشكال ندارد، اما اگر اضافه بر مهر باشد، نامشروع است. جهيزيه ۱. داماد، نه شرعا و نه قانونا حق مطالبه جهاز ندارد، ولى مرسوم است كه خانواده عروس اسباب و لوازم زندگى را خريدارى مى كنند و اين رسم خوبى است، چنانكه پيامبر نيز براى دخترش فاطمه جهيزيه تهيه كرد. ۲. جهاز براى تامين آسايش است نه فخرفروشى و خودنمايى. ۳. ليست جهاز حضرت فاطمه: ۱- يك پيراهن ۲- يك روسرى بزرگ ۳- يك حُلّه سياه ۴- دو عدد تشك، ۵- يك تختخواب از ليف خرما ۶- چهار عدد بالش ۷-يك حصير ۸- يك آسياب دستى ۹- يك كاسه مسى ۱۰- يك مشك چرمى ۱۱- يك طشت لباسشويى ۱۲- يك كاسه شير ۱۳- يك ظرف آبخورى ۱۴- يك پرده ۱۵- يك آفتابه ۱۶- يك كوزه ۱۷- يك پوست براى فرش ۱۸- دو كوزه سفالين ۱۹- يك عبا مراسم عقد و عروسى در اسلام سفارش شده مراسم عقد و عروسى با تشريفات و حضور مردم و همراه با شادى برگزار شود. رسول خداصلى الله عليه وآله عقد فاطمه زهراعليها السلام را در مسجد در حضور انصار و مهاجرين اجرا كردند و دستور دادند بين حاضرين خرما پخش كنند. هنگام عروسى حضرت زهراعليها السلام رسول خداصلى الله عليه وآله به همسرانش فرمود: فاطمه را آرايش كنيد و خوشبو سازيد، اطاقش را فرش كنيد تا او را به خانه شوهر بفرستيم. (۷۶) رسول خدا صلى الله عليه وآله شب عروسى دخترش به زنان مهاجر و انصار فرمود: فاطمه را تا خانه شوهر همراهى كنيد و شادى كنيد، ليكن مواظب باشيد چيزى نگوئيد كه خدا بدان راضى نباشد. پيامبرصلى الله عليه وآله به حضرت على عليه السلام فرمود: در عروسى بايد وليمه داده شود. اما آن حضرت پول نداشت، لذا يكى از انصار داوطلب شد كه گوسفندى قربانى كند. ----------------------------------------------- --------------------------------- ۶۴) روم، ۲۱. ۶۵) كافى، ج ۵، ص ۳۲۸. ۶۶) النوادر راوندى، ص ۱۲. ۶۷) انتخاب همسر، امينى، ص ۲۶. ۶۸) انتخاب همسر، ص ۲۹. https://eitaa.com/zandahlm1357
آيه ۳۳ تا ۳۵ وَلْيَسْتَعْفِفِ الَّذِينَ لَا يَجِدُونَ نِكَاحاً حَتَّى يُغْنِيَهُمُ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ وَ الَّذِينَ يَبْتَغُونَ الْكِتَابَ مِمَّا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ فَكَاتِبُوهُمْ إِنْ عَلِمْتُمْ فِيهِمْ خَيْراً وَءَاتُوهُم مِّن مَّالِ اللَّهِ الَّذِى ءَاتَاكُمْ وَلَا تُكْرِهُواْ فَتَيَاتِكُمْ عَلَى الْبِغَآءِ إِنْ أَرَدْنَ تَحَصُّناً لِّتَبْتَغُواْ عَرَضَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَمَن يُكْرِههُّنَّ فَإِنَّ اللَّهَ مِن بَعْدِ إِكْرَاهِهِنَّ غَفُورٌ رَّحِيمٌ (۳۳) و كسانى كه وسيله ى ازدواج نمى يابند، پاكدامنى و عفت پيشه كنند، تا آن كه خداوند از كرم خويش، آنان را بى نياز نمايد. و هر كدام از غلامان و كنيزان شما كه خواهان بازخريد و آزادى (تدريجى) خود باشند، اگر در آنان خير و شايستگى ديديد، تقاضاى آنان را بپذيريد و (براى كمك به آزاد شدن آنان) از مالى كه خدا به شما داده به آنان بدهيد، و كنيزان خود را كه تصميم بر پاكدامنى دارند، به خاطر رسيدن به مال دنيا به فحشا وادار نكنيد، و هر كس آنان را مجبور كند، همانا خداوند براى آنان كه به اكراه وادار گشته اند، بخشنده ى مهربان است. نكته ها: ابتدا بايد سفارش كرد كه هركس مى تواند ازدواج كند، سپس به غير متأهّلان سفارش عفت و پاكدامنى. (آيه «وانكحوا» قبل از آيه «وليستعفف» آمده است) چنانكه در روايات آمده است: در جاهليّت، كنيزان را براى كسب درآمد به فحشا وادار مى كردند. لذا خداوند مى فرمايد: به جاى آنكه كنيزان را به گناه وادار كنيد، زمينه ازدواج آنان را فراهم سازيد. در مورد رفتار با اسيران جنگى، يكى از اين چند راه را مى توانيم پيش بگيريم: الف: همه ى اسيران را يكجا آزاد كنيم، كه در اين صورت، دوباره به جنگ باز مى گردند. ب: همه را بكشيم، كه اين، نشانه ى سنگدلى خواهد بود. ج: اسرا را در منطقه اى گرد آوريم و از بيت المال مسلمانان، مخارج آنان را تأمين كنيم. (در اين طرح، بايد بى گناهان هزينه ى مجرمان را بپردازند). د: آنها را ميان مسلمانان تقسيم كنيم تا سيره ى اسلام و مسلمانان را مشاهده كنند و به تدريج تحت تأثير قرار گيرند و مسلمان شوند، سپس از راه هاى مختلف، آنها را آزاد كنيم، كه اين طرح، بهترين است، و طرح اسلام نيز همين است. بگذريم كه نظام جنگ در آن زمان اين بود كه اسير جنگى را به عنوان برده مورد استفاده قرار مى دادند و اسلام نيز مقابله به مثل مى كرد، همان گونه كه امروز در دنيا اسيران را در اردوگاه‌ها قرار مى دهند و ما نيز بايد قوانين بين المللى جنگ را تا آنجا كه منافاتى با مذهب ما نداشته باشد بپذيريم. https://eitaa.com/zandahlm1357
پيام ها: ۱- دسترسى نداشتن به همسر، مجوّز گناه نيست، صبر و عفّت لازم است. «وليَستَعفف» ۲- هر كجا احساس خطر بيشتر باشد، سفارش مخصوص لازم است. «وليَستَعفِف الّذين لايَجِدونَ نكاحا» (چون افراد غير متأهل بيشتر از ديگران در معرض فحشا و منكر هستند، خداوند در فرمان به عفّت، آنان را مخاطب قرار داده است) ۳- اگر عفّت و تقوا داشته باشيم، خداوند ما را بى نياز مى كند. «وليَستَعفِف... يُغنيهم اللّه» (جوانان بخاطر امكانات ازدواج، به سراغ تهيّه ى مال از راه حرام نروند و عفّت و تقواى مالى از خود نشان دهند) ۴- در حفظ عفّت و پاكدامنى عمومى، هم بايد جوانان خود را حفظ كنند، «و ليَستَعفف»، هم حكومت قيام كند «واَنكحوا الاَيامى»، و هم ثروتمندان جامعه به پاخيزند. «و آتوهم من مال اللّه» ۵ - در هر قراردادى حتّى با زيردستان خود، سند كتبى داشته باشيد. «مما مَلَكت اَيمانكم فكاتِبوهم» ۶- قرارداد بازخريد زيردستان بايد با علم به مصلحت آنان باشد. «فكاتبوهم اِن عَلِمتُم فيهم خَيراً» ۷- اسلام براى آزادى بردگان، طرح هاى مختلفى دارد. يكى از آنها قرارداد بازخريد است. «فكاتبوهم» ۸ - دارايى و اموال را از خود ندانيد بلكه از خداست كه چند روزى امانت به شما داده است. «مال اللّه» ۹- ثروتمندان در قبال ازدواج جوانان، مسئوليّت بيشترى دارند. «و آتوهم من مال اللّه الّذى آتاكم» ۱۰- بردگان در بستن قرارداد، هم طراز مالكان خود هستند. « (فكاتبوهم» در موردى است كه هر دو طرف برابر هم باشند) ۱۱- از مال الهى (بودجه ى زكات) هم براى آزادى بردگان و هم براى ازدواج جوانان هزينه كنيد. «و آتوهم من مال اللّه» ۱۲- بكارگيرى زيردستان در امور حرام، ممنوع است. «و لا تكرهوا فَتَياتكم على البِغاء» ۱۳- دنياطلبى، سرچشمه ى گناهان است. «لا تكرهوا... لتبتغوا عرض الحياة الدّنيا» ۱۴- ثروت اندوزى از راه هاى نامشروع جايز نيست. «لتَبتغوا عرض الحياة الدّنيا» https://eitaa.com/zandahlm1357
۱۵- دنيا زودگذر است. «عرض الحياة الدّنيا» (كلمه «عرض» به معناى عارضى و زودگذر است) ۱۶- ارزشها نبايد فداى مال و ماديّات شود. «لاتكرهوا... لتبتغوا» ۱۷- شخصيّت كنيزان مانند دخترانِ آزاد است. « (فَتَياتكم» و نفرمود: «امائكم») ۱۸- اسلام حامى كنيزان است. «لاتكرهوا فتياتكم... » ۱۹- پاكدامنى و عفت براى زن بهترين ارزش است. «اِن أرَدنَ تحصّناً» ۲۰- سرچشمه بخشى از گناهان، بزرگترها هستند. «لاتكرهوا... أردن تحصّناً» ۲۱- افراد مجبور شده به گناه، مورد عفو قرار مى گيرند. «فاِنّ اللّه من بعد اكراههنّ غفورٌ رحيم» وَلَقَدْ أَنزَلْنَآ إِلَيْكُمْ ءَايَاتٍ مُّبَيِّنَاتٍ وَمَثَلاً مِّنَ الَّذِينَ خَلَوْاْ مِن قَبْلِكُمْ وَمَوْعِظَةً لِّلْمُتَّقِينَ (۳۴) همانا ما به سوى شما آياتى روشنگر فرستاديم و از كسانى كه قبل از شما بودند نمونه هايى برجسته پندى براى پرهيزكاران فرستاديم. https://eitaa.com/zandahlm1357