📖 رمان «جان شیعه، اهل سنت... عاشقانه ای برای مسلمانان»
🖋 قسمت بیست و پنجم
باد شدیدی که خود را به شیشه میکوبید، وادارم کرد تا پنجره را ببندم. برای آخرین بار نبات داغ را با قاشق چای خوری هم زدم تا خوب حل شود و سپس به همراه بشقابی برای مادر بُردم که روی مبل نشسته و دستش را سرِ شکمش فشار میداد تا دردش قرار بگیرد. کمی خودش را روی مبل جلو کشید و با گفتن «قربون دستت!» لیوان را از دستم گرفت و من همانجا جلوی پایش روی زمین نشستم.
تلویزیون روشن بود و با صدای بلند اخبار پخش میکرد. پدر به پشتی تکیه زده و در حالی که پاهایش را به سمت تلویزیون دراز کرده بود، با دقت به اخبار گوش میکرد. تعطیلی روز اربعین برای عبدالله فرصت خوبی بود تا برگههای امتحانی دانشآموزانش را صحیح کند و همچنانکه با خودکار قرمزش برگه پاسخنامه را علامت میزد، به اخبار هم گوش میداد. متن اخبار مربوط به حوادث تروریستی در عراق بود. حادثهای که با بمبگذاری یک تروریست در مسیر زائران کربلا رخ داده و چندین کشته و زخمی بر جای گذاشته بود. عبدالله خودکار را روی میز رها کرد و با ناراحتی گفت: «من نمیدونم اینا چه آدمهای بیوجدانی هستن؟!!! تو بغداد بمب میذارن و سُنیها رو میکُشن، از اینور تو جاده کربلا شیعهها رو میکُشن!» که صدای رعد و برق در اتاق پیچید و عبدالله با لحنی تلختر ادامه داد: «اینا اصلاً مسلمون نیستن! فقط از طرف آمریکا و اسرائیل مأموریت دارن که مسلمونا رو قتل عام کنن!»
مادر که از شنیدن خبر کشته شدن تعدادی انسان بیگناه سخت ناراحت شده بود، نفس بلندی کشید، سپس رو به من کرد و گفت: «الهه جان! خیلی باد و خاک شده. پاشو برو لباسها رو جمع کن.» از جا بلند شدم و چادرم را از روی چوب لباسی برداشتم که همزمان عبدالله هم نیم خیز شد و تعارف کرد: «میخوای من برم؟» و من با گفتن «نه، خودم میرم!» چادرم را سر کردم و از اتاق بیرون رفتم. در را پشت سرم بستم و به سمت راهرو چرخیدم که دیدم آقای عادلی با ظرف شله زردی که در دستانش قرار داشت، مردد روی پله اول راه پله ایستاده است.
با دیدن من با دستپاچگی سلام کرد و از روی پله پایین آمد. جواب سلامش را زیر لب دادم و خواستم به سمت حیاط بروم که صدایم کرد: «ببخشید...» روی پاشنه پا به سمتش چرخیدم. سرش را پایین انداخت و با صدایی که از پشت پرده شرم و حیا بیرون نمیآمد، آغاز کرد: «معذرت میخوام، الآن که از سر کار بر میگشتم یه جا داشت نذری میداد من میدونم شما اهل سنت هستید ولی...» مانده بودم چه میخواهد بگوید و او همچنانکه چشمش به زمین بود، با لحنی گرم و شیرین زمزمه کرد: «ولی این نذری رو به نیت شما گرفتم.» سپس لبخندی زد و در حالی که ظرف را به سمتم میگرفت، ادامه داد: «بفرمایید!» نگاهم به دستش که ظرف شله زرد را مقابلم نگه داشته و آشکارا میلرزید، ثابت ماند که دستم را از زیر چادر بیرون آورده و ظرف را از دستش گرفتم. به قدری تحت اضطراب قرار گرفته بود که فرصت نداد تشکر کنم و با گفتن «سلام برسونید!» راهِ پلهها را در پیش گرفت و به سرعت بالا رفت. در حیرت رفتار شتابزدهاش مانده بودم و در خیال غذای نذری که به نیت من گرفته بود و با همان حال دوباره به اتاق بازگشتم.
بامــــاهمـــراه باشــید🌹
https://eitaa.com/zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
🌺 #پای_درس_مولا 🌺 🌸 #صوت #منبرک 🌸 🎤 حضرت ولی امام خامنه ای 📚 شرح حدیث ؛ آثار سخن نیکو https:/
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
hadis_1394_02_09.mp3
1.07M
#پای_درس_مولا
#صوت #منبرک
🎤 حضرت ولی آیت الله خامنه ای
📚 شرح حدیث ؛ انجام عمل صالح
https://eitaa.com/zandahlm1357
@shervamusiqiirani-1 - لیلی و مجنون - استاد شهرام ناظری.mp3
2.27M
تصنیف ای امان
✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺
🍃🍂🌺🍃🍂🌺
🍂🌺🍂
🌺
یاد آرید ای مهان زین مرغ زار
یک صبوحی درمیان مرغزار
ای حریفان یا بت موزون خود
من قدحها میخورم پر خون خود
گر همی خواهی که بدهی داد من
جرعه ای می نوش کن بر یاد من
یا به یاد این فتاده خاک بیز
چون که خوردی جرعه ای بر خاک ریز
#مولوی
#مثنوی_معنوی دفتر اول
🎶🎶🎶🎶🎶🎶🎶
🌺
🍂🌺🍂
🍃🍂🌺🍃🍂🌺
✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺
🆔 https://eitaa.com/zandahlm1357
✨✨✨🌹
✨✨🌹
✨🌹
#قران
✨قُلْ لَوْ كُنْتُمْ فِي بُيُوتِكُمْ لَبَرَزَ الَّذِينَ كُتِبَ
✨عَلَيْهِمُ الْقَتْلُ إِلَى مَضَاجِعِهِمْ وَلِيَبْتَلِيَ اللَّهُ
✨مَا فِي صُدُورِكُمْ وَلِيُمَحِّصَ مَا فِي قُلُوبِكُمْ
✨وَاللَّهُ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ ﴿154﴾
✨بگو سررشته كارها شكست يا پيروزى يكسر
✨به دست خداست آنان چيزى را در دلهايشان
✨پوشيده مى داشتند كه براى تو آشكار نمیکردند
✨مى گفتند اگر ما را در اين كار اختيارى بود
✨[و وعده پيامبر واقعيت داشت] در اينجا
✨كشته نمى شديم بگو اگر شما در خانه هاى
✨خود هم بوديد كسانى كه كشته شدن بر آنان
✨نوشته شده قطعا با پاى خود به سوى
✨قتلگاههاى خويش مى رفتند و اينها براى
✨اين است كه خداوند آنچه را در
✨دلهاى شماست در عمل بيازمايد و آنچه
✨را در قلبهاى شماست پاك گرداند و
✨خدا به راز سينه ها آگاه است (154)
📚سوره مبارکه آل عمران
✍بخشی از آیه 154
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
هدایت شده از #مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
هر روز با امام رضا
@zandahlm1357
@HashtominEmam
آرشیو
مطالب صفحه هرروز با امام رضا (ع)
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
هر روز با امام رضا @zandahlm1357 @HashtominEmam آرشیو مطالب صفحه هرروز با امام رضا (ع)
کرامات امام رضا (ع)را در آرشیو هشتمین امام ☝️☝️☝️ ببینید👀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸 صاحب سرزمین ایران🌸
✨ای رئوف همیشه خوب سلام...✨
#السلامعلیکیاشمسالشموس
#السلامعلیکیاغریبالغربا
#السلامعلیکیاسلطانیااباالحسن
#یاعلیابنموسیالرضاعلیهالسلام
https://eitaa.com/zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اولین قدم برای امام زمان
#استادعالی
🌺🌿👇
https://eitaa.com/zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
📖🌙📖🌙📖🌙📖 📖طرح یک جزء، یک آیه مهدوی 👈جزء [6]سوره مائده، آیه54 🔹«يَأَيهَُّا الَّذِينَ ءَامَنُواْ مَ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📖🌙📖🌙📖🌙📖
📖طرح یک جزء، یک آیه مهدوی
👈جزء [7]سوره انعام، آیات 44و45
💠«فَلَمَّا نَسُواْ مَا ذُكِّرُواْ بِهِ فَتَحْنَا عَلَيْهِمْ أَبْوَابَ كُلِّ شَيْءٍ حَتَّى إِذَا فَرِحُواْ بِمَا أُوتُواْ أَخَذْنَاهُم بَغْتَةً فَإِذَا هُم مُّبْلِسُونَ»
💠«فَقُطِعَ دَابِرُ الْقَوْمِ الَّذِينَ ظَلَمُواْ وَالْحَمْدُ لِلّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ»
🔰«هنگامی که اندرزها سودی نبخشید و آنچه را که به آنها یاد آوری شده بود فراموش کردند درهای همه چیز از نعمت ها را به روی آنها گشودیم؛ تا کامل خوشحال بشوند ولی ناگهان آنها را گرفتیم و سخت مجازات کردیم در این هنگام همگی ناامید شدند»⭕️
⚜امام باقر (ع) می فرمایند: مراد از این قول خداوند که می فرماید: هنگامی که آن چیزی که به آنها یاد آوری کردیم را فراموش کردند. مراد ولایت امیرالمومنین است. و در آنجا که خداوند می فرماید: درهای آسمان را باز کردیم و نعمت خودمان را به آنها دادیم و ناگهان نعمت را از آنها گرفتیم و آنها را مجازات کردیم. منظور ظهور امام زمان و قیام مهدی (عج) ماست. که در آن زمان می آید و از این ظالمان به اهل بیت انتقام می گیرد.
📚منبع:
ﺍﻟﺒﺮﻫﺎﻥ ﻓﻲ ﺗﻔﺴﻴﺮ ﺍﻟﻘﺮﺁﻥ، ﺝ2، ﺹ419
📘برگرفته از: کتاب سیمای ماه دوازدهم در سی جزء قرآن نوشته استاد اباذری از اساتید مرکز تخصصی مهدویت حوزه علمیه قم
#آیات_مهدوی
#متن_آیات_مهدوی 7
📖🌙📖🌙📖🌙📖
==================
هدایت شده از #مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
هنر آن است ڪه بمیرے پیش از آنڪه بمیرانندت و مبدا و منشا حیات آنانند ڪه چنین مردهاند...
.......:
@zandahlm1357
گنجیتاحماسه43.mp3
5.58M
📻📻📻
#صوت #داستان
#دفاع_مقدس #کتاب_صوتی
📚 #حماسه_تپه_برهانی
✍ سید حمیدرضا طالقانی
3⃣4⃣ بخش چهل و سه (43)
https://eitaa.com/zandahlm1357
.......:
#داستان های آموزنده
شش ﮐﻠﯿﺪ ﻃﻼﯾﯽ ﺁﺭﺍﻣﺶ :🌿
ﯾﮏ : ﻗﻀﺎﻭﺕ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺗﺎﺛﯿﺮﯼ ﺑﺮ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻣﻦ ﻧﺪﺍﺭﺩ .
ﺩﻭ : ﻣﺮﺩﻡ ﻭﻇﯿﻔﻪ ﻧﺪﺍﺭﻧﺪ من رو ﺩﺭﮎ ﮐﻨﻨﺪ.
سه :ﺩﺭ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﻟﻄﻔﯽ ﮐﻪ میکنم از کسی ﺗﻮﻗﻌﯽ ﻧﺪﺍﺭﻡ ﻭﮔﺮﻧﻪ ﺍﯾﻦ ﻟﻄﻒ ﺭو ﺩﺭ ﺣﻖ ﺍﻭ ﻧﻤﯽ ﮐﻨﻢ.
چهار :اونایی ﮐﻪ به من بدی کردن توسط خدا ﻣﺠﺎﺯﺍﺕ میشن ﻫﺮﭼﻨﺪ ﮐﻪ ﻣﻦ ﻫﺮﮔﺰ ﻣﺘﻮﺟﻪ ﺍﯾﻦ نشم.
پنج : ﺩﻧﯿﺎ ﺳﺨﺎﻭﺗﻤﻨﺪ ﺗﺮ ﺍﺯ اونه ﮐﻪ برای ﻣﻮﻓﻘﯿﺖ ﮐﺴﯽ ﺭﺍﻩ ﻣﻮﻓﻘﯿﺖ من رو ﺗﻨﮓ کنه
شش : ﻣﻼﮎ ﻣﻦ، ﺭﻓﺘﺎﺭ خوب باهمه آدماس نه مقابله به مثل
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
#موانع_استجابت_دعا ۳۵ 🏴☠به ظاهر مؤدب و محترم، در باطن، پر از حقد و بدخواهی... این نفاق و دورویی،
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
موانع استجابت دعا_36.mp3
18.31M
#موانع_استجابت_دعا ۳۶
▪️نمیتوان از هر دعایی، در هر زمان و حالتی کمک گرفت!
باید دعاها و ذاتشان را شناخت!
کسی که
۱ـ بیماریهای نفس را نمیشناسد،
۲ـ قلهی کمال را نمیشناسد،
۳ـ ذات دعاها و نوع اثرگذاریشان را نمیشناسد؛
نمیتواند از مکتب دعا برای رشد خویش بمقصد الله، استفاده کند.