هفتهنامه زن روز
#ایوان_هنر
درباره فیلم «پروین»
سعیده نیک اختر
همان طور که از نام پیداست فیلم معجزه ی پروین یا در جدیدترین تغییر، فیلم پروین درباره زندگی پروین اعتصامی شاعر نامدار معاصر است که زندگی او از دوران جوانی تا لحظه درگذشتش سرشار از اتفاقات است.
ورزی سال هاست دغدغه ی تاریخ دارد و این برای سینمای ایران غنیمت است. تجربه ی سال ها کار تاریخی نتیجه داد و ورزی فهمید غیر از دکور و صحنه، متن و میزانسن هم اهمیت دارد و دیده می شود. چیزی که ما در معمای شاه ندیدیم دیالوگ های پخته و پرداخت بود. این قدر گریم و دکور ورزی را درگیر کرده بود که گاهی یادش می رفت بازیگرها باید حرف هم بزنند. اما در معجزه ی پروین، ورزی نشان داد متن و رسیدن به محتوای ایده مهم است. معجزه ی پروین، ساختاری شاعرانه دارد و این امر کاملا منطبق بر سوژه است. شاعره زن معاصری که شعرهایش مفهومی و تصویری اند و جایگاه محکمی در ادبیات و تاریخ کشور دارد. دکورهای دلنشین و خوش رنگ فیلم، نمایش تمام عیار سبک زندگی ایرانی در دهه ۲۰ و ۳۰ است. نقطه قوت فیلم ورزی استفاده از میزانسن درست و عمق میدان در نماست. تعداد این نماها در فیلم کم نیست. ورزی پلان های ساکن و ایستا را تبدیل به نماهایی متحرک و پویا کرده. به طوری که در عمق میدان و پس زمینه، میانه نما و پیش زمینه شاهد تحرک اشیا و افراد هستیم و همین به داد نما رسیده است و به آن معنی داده. نمود اندیشه های قهرمان فیلم در خرده داستان هایش هم پیداست. همین که قهرمان در بیان اندیشه هایش به شعار دادن و گزافه گویی نمی پردازد مهم است. جایی که پروین از زندگی زناشویی اش فاصله می گیرد نشان می دهد زنی نیست که زیر بار ظلم جامعه مردانه بی بند و بار آن زمان برود. وقتی پروین به زن کولی کمک می کند و او را به حریم خانواده اش راه می دهد یعنی نوع دوستی براش مهم است. همین خرده داستان های کوچک است که ذهن پروین را به عینه نشان مان می دهد بدون اینکه در باب آزاد اندیشی و حمایت از زنان جامعه خودش سخنرانی کند یا شعار بدهد. تاریخ نشان می دهد زندگی پروین اعتصامی همین قدر ساده، کوتاه و بی اتفاق است و همین کار فیلم ساز را سخت کرده اما ورزی نشان داد از بی داستانی هم می شود قهرمان ساخت.
@zane_ruz
ارتباط با ادمین:
@zaneruz97
هفتهنامه زن روز
#ایوان_هنر
درباره فیلم «احمد»
عبداله عبداللهی
فیلم احمد برای اولین بار قصه ای ناگفته از ۱۸ ساعت ابتدایی حادثه تراژیک زلزله بم و اقدامی قهرمانانه در این ساعات پُرالتهاب را هم زمان با بیستمین سالگرد این اتفاق روایت می کند؛ یادی از رشادت های شهیداحمد کاظمی در زلزله ی بم. خلاصه ی داستان رسمی فیلم این است: «ساعتی پس از زلزله، احمد کاظمی وارد فرودگاه بم می شود.»
«الان در مقام تشبیه و مقایسه نیستیم و قطعا این دو مثالی که می آوریم قابل قیاس نیستند، اما از سر تقریب به ذهن می توان یادآور شد: برای آن که عظمت شخصیت صدیقه طاهره، حضرت زهراسلام الله علیها را درک کنیم این حدیث را معمولا مرور میکنیم که شخصیت بی نظیر و عالی ترین مخلوق خداوند درباره ی ایشان کنیم این حدیث را فرمودند که فاطمه سلام الله علیها پاره ی تن من است؛ یا درباره ی ایشان فرمودند که فداها ابوها (پدر فدایش شود). حالا درباره شهیدحاج احمد کاظمی و سوابق و شخصیتش هم می شود کتاب ها نوشت؛ او از شهدای کم نظیری است که مثل خورشید در میان ستارگان می درخشد. اما اگر بخواهیم گوشه ای از عظمت شخصیت ایشان را درک کنیم، آن مصاحبه معروف اسطوره ی شهید، حاج قاسم سلیمانی را به یاد می آوریم که می گفت: «احمد (کاظمی) تداعی هرچیزی بود که به آن دلخوش بودیم؛ چهره ی باکری را در احمد می دیدیم، خرازی را در احمد می دیدیم، زین الدین را در احمد می دیدیم، همت را در احمد می دیدیم. خیلی از شهدا را ما در احمد خلاصه می دیدیم... من همیشه به احمد می گفتم الهی دردت بخوره توی سرم. دورت بگردم». حاج احمد کاظمی چنین شخصیتی است و ساختن فیلم سینمایی «درباره ی او» نه تنها توفیقی بزرگ و اقدامی تحسین برانگیز است بلکه باید حسرت خورد که چرا زودتر سینمای ایران به چنین صرافتی نیفتاده بود؟
سوژه ی انتخابی هم موقعیت بسیار خوبی است؛ نقش فوق العاده و ناگفته ی حاج احمد کاظمی در ساماندهی به مصدومان در یکی از تلخ ترین حوادث تاریخ صدسال اخیر ایران؛ یعنی واقعه ی بی نهایت غم انگیز زلزله ی بم.
@zane_ruz
ارتباط با ادمین:
@zaneruz97
هفتهنامه زن روز
#ایوان_هنر
تمساح استاندارد با فیلمنامهای خونی
امیرحسین حیدری
«تمساح خونی» اولین اثر جواد عزتی در مقام کارگردان در نخستین اکران خود در چهل ودومین جشنواره ی فجر توانست نظر مثبت منتقدان و مخاطبان حرفه ای سینما را جلب کند و همین امر باعث شد تا عوامل این فیلم با اطمینانی بیش از پیش وارد گود اکران نوروزی شوند و تمساح خونی جزو اولین فیلم های اکران نوروزی سال ۱۴۰۳ روی پرده ی نقره ای سینما برود. اکرانی که در همین روزهای اولیه ی خود با شکستن رکورد فروش اولین روز اکران سینمای ایران، باعث شد آینده درخشانی برای این فیلم رقم بخورد.
🟢تمساح شریف!
فیلم تمساح خونی داستانی کوتاه و سرراست دارد. جواد عزتی در اولین کارگردانی خود فضایی متفاوت از جریان کمدی سینمای ایران را پیش گرفته است. تمساح خونی روایت دو جوان پادو است که طی اتفاقی باید ۲۰هزار دلار را یک شب پیش خود نگه دارند تا فردا تحویل شرکت دهند اما تصمیم می گیرند با این پول بزرگ ترین قمار زندگی خود را انجام داده و به زندگی شان سر و سامانی دهند اما با اتفاقاتی غیرمنتظره روبرو می شوند. البته این فیلم نامه ی کوتاه، خود به یکی از ضعف های این فیلم بدل و به نوعی کمبود داستان و دیالوگ با تعقیب وگریزهای خودرویی پر شده است که از فرط تکرار به چاله ملال می افتد و دیگر کارکرد اصلی خود را از دست می دهد. همان طور که پیش از این گفته شد تمساح خونی از جریان معمول سینمای کمدی فاصله دارد و بیشتر به سینمای هالیوود نزدیک است. این فیلم همچون فیلم های هالیوودی دارای تعقیب وگریزهای خودرویی است که هرچند به پای نمونه های غربی خود نمی رسد اما از استاندارد قابل قبولی برای سینمای ایران برخوردار است. شاید مهم ترین ویژگی تمساح خونی را بتوان در نوع کمدی ای که ارائه می دهد، جست وجو کرد. این فیلم اصطلاحا کمدی شریفی دارد که برای خانواده ساخته شده است و مانند اغلب کمدی هایی که پیش از این اکران شده ، صرفا مخاطبان خاصی را شامل نمی شود. در تمساح خونی خبری از شوخی های جنسی نیست و لحظات کمدی فیلم یا برگرفته از شوخی هایی است که در آثار غربی امتحان خود را پس داده یا از هوش خلاق نویسنده این فیلم سرچشمه گرفته است.
شما میتوانید متن کامل این نوشتار را در شماره ۲۸۵۶ هفتهنامه زن روز مطالعه فرمایید.
@zane_ruz
ارتباط با ادمین:
@zaneruz97
هفتهنامه زن روز
#ایوان_هنر
مصائب یک عشق شیرین
آرش فهیم
این خفته در صفحات «ایوان هنر» نگاهی داشتهایم به فیلم «آپاراتچی» ساخته قربانعلی طائرفر. در بخشی از این نوشتار میخوانیم:
فیلم «آپاراتچی» یک فیلم اقتباسی هم هست، چون بر اساس کتابی به همین نام، درباره ی خاطرات جلیل طائفی ساخته شده است که اوائل دهه ۶۰ شمسی با ابتدائی ترین امکانات برای تولید فیلم سینمایی و نمایش آن تلاش می کرد. قربانعلی طاهرفر، در اولین تجربه ی کارگردانی فیلم بلند سینمایی کار دشواری انجام داده و ریسک بزرگی کرده است. چون معمولا فیلم سازان در ایران و به ویژه برای فیلم اول خودشان، سراغ اقتباس نمی روند و روایتی متعلق به خودشان که برآمده از فضا ذهنی و روانی و تجربیاتشان است را تبدیل به فیلم می کنند. با این حال، نتیجه انتخاب و تلاش طاهرفر، یک فیلم ساده و بی ادعا و درعین حال سرحال و سرپاست که بدون ابتذال و توهین به شعور مخاطب، قادر است یک ساعت و نیم، هم مخاطب را سرگرم کند و بخنداند و هم تاریخ بگوید. توجه داشته باشید که ساخت فیلم کمدی در این سطح که بتواند از ابتدا تا انتها موقعیت های طنزآمیز متنوع و پی در پی ایجاد کند، آن هم براساس ماجراهای واقعی کار پیچیده و سختی است. طوری که مخاطب فیلم، اگر از قبل نداند، شاید باور نکند که در حال تماشای یک داستان واقعی است. اما «آپاراتچی» به خاطر سادگی و روانی روایتش و عبورش از چالش های تکنیکی و مواجهه بی واسطه با قلب و روح مخاطب، دنیایی خیال انگیز و دراماتیک را برساخته است. روایت چالش نقش آفرینی یک فرد با ظاهر و شهرتی غلط انداز به نام «ناصر شاپالاق» (با بازی هومن برق نورد) در نقش یک شخصیت بزرگ که به شهادت رسیده در فیلم، قصه شیرین و پرجاذبه ای را در فیلم تشکیل داده است. ماجرایی که شاید در شرایط امروز سینما چندان مسئله نباشد، اما در دوران دفاع مقدس و سال های اول انقلاب که حساسیت روی برخی مسائل بین مردم پررنگ تر بود، این مسئله به عنوان یک گره سخت در فیلم مطرح می شود و زاینده ی کمدی موقعیت در فیلم است. یعنی برخلاف خیلی از آثار کمدی این سال های سینمای ما که متکی بر طنز کلامی هستند و با تکه کلام و شوخی های شفاهی سعی در خنداندن مخاطب دارند، این بار با فیلمی مواجه هستیم که روح و حس و حال طنز در بیشتر لحظاتش جاری است و در قالب کمدی موقعیت می گنجد. البته مشخص نمی شود فردی با سابقه خلاف و شهرت منفی چون ناصر شاپالاق، با ایفای نقش یک شهید متحول می شود یا خیر و مبهم ماندن این موضوع، یکی از نقاط ضعف فیلم است. به طور کلی، ناصر شاپالاق، ظرفیت بالایی برای خودنمایی در این فیلم داشت و می شد هم به واسطه ی آن، بار کمدی فیلم را افزایش داد و هم به خاطر تحول او، به فیلم رنگ و لعاب دراماتیک و معنوی افزون تری بخشید.
شما میتوانید متن کامل این نوشتار را در شماره ۲۸۵۷ مجله زن روز مطالعه فرمایید.
@zane_ruz
ارتباط با ادمین:
@zaneruz97
هفتهنامه زن روز
#ایوان_هنر
سينمای ناقد زندگی فاسد کجاست؟
احمد میر احسان
مشکل فيلم های روشن فکرانه و غيرمذهبی چه جدايی نادر از سيمين و همه آثار فرهادی و همسانان متنوع او و چه تمساح خونی آن نيست که به ترويج آشکار دين نمی پردازند يا تماشاگر را به قرآن و روايات و شرع مقدس همچون راه رهايی انسان از بردگی نفس و شيطان فرا نمی خوانند، مشکل اين آثار اساسا در نگاه نيست انگارانه و پذيرش زاويه ديد شيطانی مدرن و پسامدرن و پر از پوچی و نوميدی و تاريکی بهيميت درباره ی انسان تن داده به ظلمات و انسان فطريات از کف داده و درنده و تمساح گونه است که پستی خود را پذيرفته است و پست ترين شده است و خلاف انسانيت بودن را توجيه و تشويق می کند. اين تفکر نمی تواند ما را فريب دهد. اين سينما ناقد اين زندگی فاسد نيست. آن را تنها حقيقت زيست جهان انسان ها معرفی می کند. در آن نوح، ابراهيم، موسی، عيسی و اميد خاتم، اسلام ناب و يقين به نجات انسان اهل ايمان و پاکی و نيکی و تسليم حق متعال جايی ندارد.
اميد آن بود که در جمهوری اسلامی اين روند با طرح روشن طرد شود اما ساختار پيرامونی شبه مدرن و مديران سرسپرده مدرنيسم مفلوک جهان سومی، کار را دشوار کردند. من هيچ دشمنی ای با فرهادی يا پناهی و... ندارم. اينان خود تيره روز هستند و برای آنان که وجودشان در سلطه ی مطلق شياطين و قلوب شان از ظلمت قفل نشده دعا کرده ام اما اين امر به معنای سازش با آفريده های اتفاقا جذاب شان نيست البته بايد معجزه سينمای اسلامی قدرت بلعيدن مار افسون گر کفر و نفاق را داشته باشد اما می توان به جای پرورش نوزاد در صندوق رها شده در نيل، از طريق تسليم به انتشار تفرعن شيطانی سينمای ابليسی و نهيليستی منتظر معجزه شد. سرکوب آثار منادی ايران به وسيله ی مديران اين سينما گويای يک راه غلط است. جايزه به تمساح خونی و فيلم ضعيف صبح اعدام گويای دو مسير نامعقول اداره سينماست. رانتخواری و سازش با نگرش قوی و خلاق اما پرده پوش و کافرانه و بی ايمان و فسادانگيز، گويای تزلزل درونی مديريت کنونی و اداره ارشاد است.
@zane_ruz
ارتباط با ادمین:
@zaneruz97
هفتهنامه زن روز
#ایوان_هنر
الگویی برای ارتقای مستند خلاق
سید محمد سلیمانی
چرا مستند «قوی دل» می تواند یک اثر نمونه از سینمای مستند خلاق ایران باشد. چرا باید سعی کنیم وجوه مختلف آن را بررسی و تماشای آن را به علاقه مندان سینمای مستند توصیه کنیم. علی فراهانی صدر، اولین گام را در پرداختن به موضوع ورود فرآورده های خونی آلوده و ویروس زدایی نشده به چرخه ی توزیع وزارت بهداشت در دهه ی ۷۰ به درستی برداشته است. شخصیت یا بهتر بگویم قهرمان این پرونده تلخ و غم انگیز در نظام بهداشت ایران، خوشبختانه در قید حیات است و در واقع کسی که بیشترین و دقیق ترین اسناد و مدارک مربوط به این رویداد مهم را در اختیار داشته و دارد، در متن مستند دیده می شود و در بازسازی آنچه که رخ داده، نقش اول و اصلی را ایفا می کند. اتفاقا شخصیت کاریزماتیک و جذابی هم دارد و نقش خودش را به خوبی زندگی می کند. شخصیت اصلی مستند یا همان احمد قوی دل، هم در تصاویر مستندی که از دادگاه مسئولان سازمان انتقال خون و وزارت بهداشت وقت موجود بوده دیده می شود و هم در تصاویر بازسازی شده در مکان های مختلف . تقریبا همه ی اطلاعاتی که مستند قوی دل در اختیار مخاطبانش قرار می دهد، از زبان او روایت می شود و اسناد و مدارک موجود را هم خود او به دوربین نشان می دهد ولی حتی در جایی که او رو به مصاحبه کننده در جایی شبیه بایگانی اسناد قدیمی اداره ثبت مشغول ارائه اطلاعات و نشان دادن مدارک است، تماشاگر اثر، حسی از گفتگوی متداول در مستندهای مشابه دریافت نمی کند و همچنان قوی دل به عنوان شخصیت اصلی یا قهرمان یک اثر داستانی در لوکیشنی جذاب، متفاوت و مؤثر که ثمره همکاری دقیق و سازنده طراح صحنه، فیلم بردار، کارگردان و خود راوی است، معرفی می شود. کارگردان در قوی دل با انتخاب فرم روایی جذاب همراه با نوعی طنز سیاه که در ادامه به آن اشاره خواهم کرد، همه ی اطلاعات مورد نیاز مخاطب را درباره ی چگونگی به جریان افتادن پرونده و نقش احمد قوی دل و رسانه ها در به سرانجام رسیدن آن در اختیارش قرار می دهد و تا همین جا هم در زمره ی مهم ترین مستندهای خلاقانه سال های اخیر سینمای ایران قرار می گیرد.
شما میتوانید متن کامل این نوشتار را در شماره ۲۸۵۹ هفتهنامه زن روز مطالعه فرمایید.
@zane_ruz
ارتباط با ادمین:
@zaneruz97
هفتهنامه زن روز
#ایوان_هنر
آیا قرار است سینمای ایران در فیلم های کمدی خلاصه شود و شاهد تک ژانری باشیم؟
جدول فروش گیشه در روزهای ابتدایی سال ۱۴۰۳ باز هم در حال دامن زدن به پرسش فوق بود و رکوردشکنی های «تمساح خونی» و فروش بالای آن باز هم یادآوری می کرد که فعلاً جایی برای ورود فیلم های غیرکمدی به پرده سینما نیست(!)، اما حضور «مست عشق» ساخته ی حسن فتحی در صف اکران از نخستین روزهای اردیبهشت ماه، این گزاره را کمرنگ کرد. مست عشق از ۵ اردیبهشت اکران شد و تا امروز (یعنی بعد از گذشت حدودا ۱۰ روز)
بیش از ۴۶ میلیارد فروخته است.
این میزان فروش، مست عشق را در رتبه ی دوم فیلم های غیرکمدی از ابتدای سال ۱۴۰۲ تا امروز قرار داده است، آن هم در شرایطی که رتبه نخست در اختیار انیمیشن «بچه زرنگ» با فروش ۶۳ میلیارد تومان است و به نظر می رسد با ادامه روند فعلی فروش مست عشق، این فیلم می تواند رتبه ی نخست را از آن خود کند.
@zane_ruz
ارتباط با ادمین:
@zaneruz97
#ایوان_هنر
سریال «نون خ ۵» دچار ضعف ها و اشکالات ساختاری و محتوایی است؛ ازجمله این ضعف ها می توان به ساختار روایی نامنسجم آن دانست! فصل پنجم «نون خ» دچار فیلمنامه ای پُر فرود و قصه ای کم فروغ است؛ آنچه روایت این سریال را پیش می برد، صرفا خودنمایی و مزه پرانی کاراکترهاست و در عمل، یک داستان درست و حسابی در آن جریان ندارد. حتی موقعیت های طنزآمیز در این سریال نیز نسبت به فصل های قبلی اش به شدت کاهش یافته است و باز هم آنچه مبنای کمدی در این سریال است، تیپ هایی هستند که حرف ها و حرکاتشان به تکرار می افتد. بخش عمده فضای روایت در «نون خ ۵» را دیالوگ و بگومگو تشکیل داده و این باعث شده تا این سریال، طولانی و کشدار به نظر برسد. همچنین برخی انتقادات به محتوای این سریال وارد است. ازجمله اینکه می بینیم تنها آدمی که در این سریال روزه می گیرد، مهیار است، یعنی دقیقا پخمه ترین و کم هوش ترین عضو گروه! گویی به واسطه این آدم، با روزه داری ماه رمضان -خواسته یا ناخواسته- شوخی می شود. اینکه چنین مشکلی از دست مدیران جوان و مستندساز سیمافیلم در رفته یک طرف، محل سؤال است که چطور مهدی فرجی، تهیه کننده باتجربه «نون خ» متوجه این ایراد گلدرشت نشده؟!
@zane_ruz
ارتباط با ادمین:
@zaneruz97
#ایوان_هنر
جای خالی دختران قهرمان در سینما
مروری اجمالی بر تولیدات سینمایی ایران برای مخاطبان کودک و نوجوان که روایت قهرمانی های دختر نوجوانی باشد، نشان می دهد که دست ما در این زمینه خالی است و شاید این پرسش مطرح شود که چرا این گروه سنی و این جنسیت مهم است؟ به این دلیل که هم اکنون تولیدات خارجی زیادی با همین محوریت خوراک فرهنگی غالب دختران در سن بلوغ ما شده که در صورت عدم تهیه خوراکی سالم و جایگزین کردنش با محتواهای در دسترس و گردش برای سلیقه دختران، آسیب هایی متوجه این گروه سنی می شود که یا جبران ناپذیر است یا جبران آن هزینه فردی و اجتماعی گزافی خواهد داشت.
البته این آسیب متوجه پسران نوجوان هم هست. در این وضعیت نوجوانان قطعاً برای یافتن قهرمانان سینمای خود سراغ رسانه ها و تولیدات فرهنگی بیگانه می روند و آن وقت است که فرصت جذب نوجوانان به فرهنگ مطلوب از دست خواهد رفت.
@zane_ruz
ارتباط با ادمین:
@zaneruz97
#ایوان_هنر
مأموریت غیرممکن برای دختران قهرمان سینما در ایران
در بررسی قهرمان های سینمایی غربی محبوب دختران نوجوان که در رده ی ج، د و ه که شامل دختران هشت تا ۱۵ سال می شود، آثاری مثل کیتی، سیندرلا، سفیدبرفی و باربی با آن جهان دخترانه و لطیف شان یا راپونزل، فروزن و... را می بینیم که گرچه برخی از ابعاد زندگی انسانی آن ها می تواند برای نوجوان ایرانی مفید باشد، اما نباید فراموش کنیم که موضوع چنین شخصیت هایی با فرهنگ کشورهای غربی سنخیت و نزدیکی دارند و نسبتی با فرهنگ ایرانی ندارد و می تواند دختران ایرانی را در یک دوگانگی فرهنگی قرار دهد. از سوی دیگر در سال های اخیر در همین کشورهای غربی نیز در مورد آسیب هایی که این قهرمانان بر هویت و شخصیت نوجوانان گذاشته اند مباحثی مطرح شده اما سرمایه و تجارتی که از فروش این نوع سینما و قهرمان سازی های آن ها حاصل می شود و میل کاسبان این فضای فرهنگی، اجازه نمی دهد جلوی چرخه ی باطل تولیدی قهرمان های هالیوودی گرفته شود.
@zane_ruz
ارتباط با ادمین:
@zaneruz97
#ایوان_هنر
قهرمانان هالیوودی موجب بلوغ زودرس می شوند
سینمای ما نیاز دارد که از ادبیات غنی کشور، آن بخش هایی که می تواند برای دختران نوجوان ما هویت ساز باشد کمک بگیرد. لازم است کارشناسان مربوط درخصوص طراحی قهرمان هایی که در سینمای امروز حرفی برای گفتن دارند وارد عمل شوند. یکی از آسیب های مورد تأکید درخصوص قهرمان های دختر در تولیدات غربی این است که فیلم، قصه ساده ای برای سن کودکی دارد در حالی که شخصیت محوری و قهرمان فیلم یا انیمیشن، مثلاً دختر نوجوان قهرمانی است که نه فقط اندام زنانه ای دارد بلکه در عمل نیز به دغدغه های بزرگسالان مانند ارتباط با جنس مخالف یا مبارزه با چالش های اجتماعی و... می پردازد! چنین ملغمه ای به گفته کارشناسان، منجر به بلوغ زودرس در کودکان و نوجوانانی می شود که تبعات خاص خود را در حال و آینده فرد خواهد داشت. تمامی این نکات باید در خلق دختر قهرمان ایرانی که بتواند مخاطبان را به خود جلب کند مورد توجه قرار بگیرد تا شاید اگر به هنگام عمل کنیم، تازه به گردِ پای قهرمان های سینمایی خارجی که همین حالا هم حسابی در دل نوجوانان ما جا خوش کرده اند، برسیم.
@zane_ruz
ارتباط با ادمین:
@zaneruz97
#ایوان_هنر
ساخت فیلمها و سریالهایی با مضمون اتفاقات و افراد تاثیرگذار انقلاب چه لزومی دارد؟
در پاسخ به چنین سؤالی می توان گفت امروزه گروهی از مردم به خصوص نسل جدید از نظر سنی وقایع ابتدای انقلاب را به چشم ندیده اند و گروهی نیز به دلیل تبلیغات ضد انقلاب و کم کاری نیروهای انقلابی، از نظر فکری قرابت چندانی با انقلاب اسلامی و مفهوم انقلاب ندارند. این گروه ها، باید با شخصیت ها و بسترهای شکل گیری انقلاب آشنا شوند تا به واقعیت مفهوم انقلاب اسلامی پی ببرند اما این آشنایی خود ابعاد گوناگونی را شامل می شود که مهم ترین آن ها هویت شناسی، آشنا کردن نسل جدید با الگوها و قهرمانان ملی و آشنایی با جریان نفوذ است و این کار جز از طریق تبیین درست انقلاب و رویدادهای آن ممکن نیست. به خصوص این که ابعاد مختلف مبارزه های سیاسی شخصیت های تأثیرگذار در پیروزی انقلاب و سال های ابتدایی پیروزی به خصوص دهه پرآشوب ۶۰ مملو از داستان های بکر و پرکششی است که تا به امروز کمتر کسی به آن ها پرداخته است.
@zane_ruz
ارتباط با ادمین:
@zaneruz97