eitaa logo
هفته‌نامه زن روز
864 دنبال‌کننده
16.7هزار عکس
294 ویدیو
1.7هزار فایل
کانال رسمی هفته‌نامه «زن روز» قدیمی‌ترین نشریه فرهنگی اجتماعی زنان صفحه‌ی ما در اینستاگرام: https://www.instagram.com/zane_rooz_mag/ ارتباط با ادمین: @zaneruz97
مشاهده در ایتا
دانلود
هفته‌نامه زن روز
نگاهی به پوشش ارامنه عاطفه میرافضل تمام ملل و اقوام در کنار ویژگی های سنتی دارای انواع پوشاک و لباس های سنتی خود می باشند. بر اساس تصاویری که روی اشیاء پیدا شده طی حفاری های باستان شناسی و نیز اطلاعات مکتوب باقی مانده از ادوار گذشته می توانیم به نحوه و اشکال پوشاک سنتی ارمنیان پی ببریم. تنوع پوشاک زنان در سرپوش ها، تن پوش ها و زیورآلات و تزئینات وابسته به آنان به مراتب بیشتر از پوشاک مردان است. پوشاک زنان ارمنی منطقه ی فریدن در تمام روستاها دارای یک شکل و الگوست. این لباس لباسی است که زنان ارمنی در زمان مهاجرت به ایران آن را به تن داشته و سال ها در حفظ و نگهداری آن تلاش کرده اند. در طول قرن های هفدهم تا بیستم میلادی فرهنگ بومی ارمنیان فریدن تأثیرات خواسته و ناخواسته ی بسیاری را از فرهنگ و هنر ایرانی پذیرفته است. دختران بین سنین کودکی تا اواخر نوجوانی از «چین شابیک» یا در اصطلاح پیراهن چین دار با رنگ های شاد و پیش بند استفاده می کردند. دختران هم به مانند زنان برای آرایش مو گیسوان خود را در یک یا دو رشته می بافتند و سپس، کلاه عرق چین سکه دوزی شده ای از جنس مخمل، چیت یا ابریشم بر سر می گذاشتند و بر روی عرق چین هم «لاچاک» می انداختند. لاچاک روسری بزرگی به ابعاد ۱/۵ متر و به صورت چهارگوش بود که دختران از چیت گدار و زنان از جنس کُدَری به رنگ زرشکی با دنباله های بلند به سر می کردند. از دیگر زیورآلات آنان دستبندهایی از سکه و گلوبندهایی با مهره های رنگین بود. خلاف عرف رایج آن روزگار، دختران فریدنی (استان اصفهان) دهان خود را با «باشماخ» نمی بستند. باشماخ دستمالی سفید از جنس ململ بود که زنان بعد از ازدواج به صورت سه گوش بر روی چانه و دهان خود می بستند و آن را با بندهایی در پشت گردن محکم می کردند. @zane_ruz ارتباط با ادمین: @zaneruz97
هفته‌نامه زن روز
پوشش، رفتار و شخصیت از نگاه شهری عاطفه میرافضل جعفر شهری، تاریخ نگار فرهنگی معاصر نیز در کتاب «طهران قدیم» با اشاره به پیوند میان پوشش، شخصیت و جایگاه فردی و اجتماعی افراد، خاطره ای در این باره روایت کرده است. جعفر شهری در این باره می نویسد «واضح است که لباس معرف اشخاص بوده چنانچه پرستار روپوش سفید و آشپز از پیشبند و اهل علم و تقوا از عبا و ردا و اهل فساد و ظلمه از پوشش مخصوص معلوم می شوند، در این توضیح که پیراهن شلوار سرخ و کلاه مقوایی و روی سیاه کرده مبین دلقکی صاحب لباس و کلاه مخملی عقب بالا رفته جلو پایین آمده، با دستمال ابریشمی دور گردن و کفش پشت پاشنه خوابیده دم پا گویای لش مآبی و داش مشدی گری و گردن کلفتی و باج گیری و از اینگونه می باشد، پس اولین شناخت افراد از لباس و صورت ظاهر بوده با کوتاه ترین نگاه کاملترین احوال را از صاحب آن روشن می سازد.» او همچنین به تأثیر لباس بر سبک زندگی و رفتار پوشنده اش اشاره میکند و میگوید:«هر لباس خواه ناخواه صاحب خود را نزدیک به کیفیت خویش می سازد. مثلا بالاجبار لباس بلند گشاد و نعلین جلو پنجه و عمامه و عبا و هرچه از این قبیل که روحانیون راست آرامش و سکون حرکت می آورد و فرنج و شلوار و کلاه نظامی و تفنگ و سرنیزه و از این قبیل، خشونت و حدت و لباس کوتاه چسبان جست وخیز و تندی و شتاب که در اطفال و ورزشکارها و فوتبالیست ها دیده می شود.» @zane_ruz ارتباط با ادمین: @zaneruz97
مدیریت شهری با لباس آژانی عاطفه میرافضل جعفر شهری سپس خاطره ای از روزگار کودکی روایت می کند که به این مسأله پیوند داشته است «طفل بودم شبی سر آب نوبتی میان اهل محل نزاعی برخاست که آب کوچه ما را یکی از کوچه پائین تر برده بود و همه مصمم شدند که این بی حقی را جلوگیری نمایند و همچه که چوب و چماق ها را بر سر دست آوردند آن مرد به خانه اش جسته لباس آژانی اش را پوشیده آمده گفت چه می گویید و معلوم شد تازه به این محل آمده است و همین باعث شد که این به آن و آن به این نگریسته بگویند با آژان نمی شود طرف شد و خاموش گردیدند و نیز که اخیرا مشاهده می شود که افسرانی که صاحب اتومبیل شخصی گردیده اند تا موقعیت خود را به عابرین و غیر آن نشان بدهند که مالک این اتومبیل صاحب منصب نظام یا شهربانی می باشد.» @zane_ruz ارتباط با ادمین: @zaneruz97
هفته‌نامه زن روز
پوششی به سبک عروسك ژاپنی عاطفه میرافضل لباس ایرانی ها گوناگون بود و به موقع و وضع اجتماعی آن ها بستگی داشته است. لباس ها به شکل های متنوع بوده است. لباس اعیان و اشراف در شیراز، اصفهان و تهران نمونه لباس مردان متشخص ایرانی بوده است. پوشش مردم ایران در دوره قاجار، تابع سنت ها و فرهنگ مشترکی بود. بدین معنا که تقریباً تمام مردم از الگوی یکسانی در پوشش برخوردار بودند. با این حال، این پوشش بسته به طبقات اجتماعی، دارای تفاوت هایی نیز بود و همین موضوع باعث شده بود تا لباس قاجاریان تنوع زیادی از لحاظ جنس پارچه یا رنگ های آن داشته باشد. در سفرنامه «یوشیدا ماسا هارو» آمده: «لباس ایرانی ها گوناگون بود و به موقع و وضع اجتماعی آن ها بستگی داشت. لباس ها به شکل های متنوع بود. لباس اعیان و اشراف در شیراز، اصفهان و تهران نمونه لباس مردان متشخص ایرانی بود. وضع لباس زن ها را هم با دیدن این سه شهر توانستم بشناسم. بزرگان و بلندپایگان تهران، از شاه گرفته تا وزراء و اشراف، کلاه پوست بره سیاه هشترخان به سر می گذاشتند و جامه ای که یقه فراخ و آستین گشاد داشت روی شلوار می پوشیدند و کفش چرمی به پا می کردند. اروپادیده ها و آن هایی که شیفته ی تمدن و معرفت جدید بودند لباس طرز اروپایی در بر می کردند و کلاه فرنگی به سر می گذاشتند. از صاحب منصبان دولت ۴۰ درصدشان به طرز اروپایی و ۶۰ درصد به رسم ایرانی لباس می پوشیدند. زن ها چادر به سر می کردند، که از سر تا به پایشان را می پوشاند و فقط چشم ها از پشت روبند توری که زیر چادر به صورت انداخته بودند پنجره ای به بیرون داشت. هیأت آن ها در این پوشش شبیه عروسك اوکی آگاری ـ کوبوشی و دارومای ژاپنی می نمود.» @zane_ruz ارتباط با ادمین: @zaneruz97
تفتیش بدنی شهبانو! به نظر می رسید آموزنده ترین و مهم ترین خاطرات، دستوری بود که شاه در خصوص افراد ملاقات کننده خود به افسران محافظ داده بود. بر اساس همان دستور، وقتی که همسر شاه به اتاق کار شوهرش نزدیک می شود، افسر محافظ شاه با یک دنیا شرم و ترس به فرح می گوید که دستور دارد تا هر کسی را که قصد ملاقات با«اعلیحضرت» را داشته باشد، تفتیش بدنی کند. هنگامی که فرح آمادگی خود را برای تفتیش بدنی اعلام می کند، افسر مزبور، در حالی که هاله ای از اشک در چشمانش پر شده بود، مأموریت خود را به مورد اجرا می گذارد! منبع: ما شما را آدم کردیم؛ علی شجاعی @zane_ruz ارتباط با ادمین: @zaneruz97
تصویری از درون یک هواپیمای مسافربری سال ۱۹۳۰ @zane_ruz ارتباط با ادمین: @zaneruz97 صفحه‌ی رسمی هفته‌نامه «زن روز» را در اینستاگرام دنبال کنید:👇 https://B2n.ir/g80625
پاچه ورمالیده های تهران را بشناسید در تهران قدیم برای حوض های فیروزه ای وسط حیاط خانه ها شغلی وجود داشت که به آب حوضی معروف بود. آب حوض کش های تهران نظافت حوض ها و آب انبارها را با مهارت انجام می دادند. حوض ها در فصل زمستان یخ می بستند یا با زباله و برگ پر می شدند و اگر شیئی گران قیمت مثل انگشتر در آن ها می افتاد و صاحب خانه نمی توانست آن را پیدا کند. آب حوضی ها هم پاچه های شلوار را بالا می دادند و در آب حوض به آرامی راه می رفتند تا اگر شیئی به پایشان خورد متوجه شوند؛ اما گاهی هم اشیای گران قیمت پیدا شده را تحویل صاحب خانه نمی دادند. اگر فردی روراست نبود به او «پاچه ورمالیده» می گفتند که از همان پاچه های بالازده در آب کثیف حوض حکایت دارد. زن روز را در فضای مجازی دنبال کنید: سروش: https://splus.ir/zane_ruz ایتا: https://eitaa.com/zane_ruz بله: https://ble.ir/zane_ruz اینستاگرام: https://B2n.ir/g80625 ارتباط با ادمین: @zaneruz97
هفته‌نامه زن روز
جراحی بینی فروغ فرخزاد به خاطر حرف رضاشاه ابراهیم گلستان در یکی از گفتگوهایش با بی.بی.سی با اشاره به محیطی که فروغ در آن رشد کرده، می گوید: «من در سال ۱۳۲۳ به قائم شهر (شاهی) رفتم. در آنجا فردی را دیدم که رئیس املاک سلطنتی بود. او کارگران را شلاق می زد تا خانه بسازند. این فرد همان پدر فروغ است. می خواهم بگویم فروغ در خانه چنین مردی بزرگ شد و همین مرد سرانجام فروغ را از خانه بیرون کرد.» گلستان درباره ی علاقه ی فروغ به مرگ هم گفت: «فروغ دو بار خودکشی کرد و من دلیل هیچ یک از خودکشی هایش را نمی دانم اما به خاطر دارم که روزی رفتم منزلش. فروغ خوابیده بود. متوجه شدم قرص خورده است. او را پیش دکتر بردم و در نهایت نجاتش دادم. فروغ اخلاق و ایده های خاص خود را داشت. مثلاً یادم هست جایی بودیم که اشرف پهلوی وارد شد، فروغ جلوی پای او بلند نشد. یا روز دیگری در خانه فریدون هویدا مهمان بودیم. در همین زمان امیرعباس هویدا (برادر فریدون) همراه با مهمان های خودش که وزیر خارجه تونس و اشرف بودند، وارد شدند اما فروغ اصلاً به آن ها توجهی نکرد. برای فروغ فرخزاد همیشه یک عدم تعادل موسمی پیش می آمد که دلایل مختلفی داشت که شاید به مسائل مالی یا جسمی او مرتبط بود. فروغ شاعر بود اما ژست شاعرانه نمی گرفت. مثلاً بینی خودش را عمل کرد فقط به این دلیل که در کودکی، روزی رضاشاه در منزل پدری فروغ به او که آن زمان دختر کوچکی بود، می گوید دختر جان دماغ تو هم مانند من بزرگ است. این موضوع در ذهن فروغ ماند و بعد از آنکه بزرگ شد، دماغ خود را عمل کرد تا مثل رضاشاه نباشد.» زن روز را در فضای مجازی دنبال کنید: سروش: https://splus.ir/zane_ruz ایتا: https://eitaa.com/zane_ruz بله: https://ble.ir/zane_ruz اینستاگرام: https://B2n.ir/g80625 ارتباط با ادمین: @zaneruz97
سند بهره کشی از کودکان کار در انگلیس! در سال ۱۸۷۵، جورج بروستر ۱۲ ساله هنگام پاک کردن دودکش های بیمارستان فولبورن، در آن گیر کرد و پس از مدتی از دنیا رفت. پس از این واقعه، پارلمان انگلستان پس از ۲۰۰ سال جنایت در حق کودکان، در سپتامبر ۱۸۷۵ به استفاده از کودکان به عنوان دودکش پاک کن در انگلستان پایان داد. جورج بروستر آخرین کودکی بود که در دودکش مرد. گرچه از آن تاریخ بساط این جنایت بشری در انگلیس جمع شد ولی ایالات متحده آمریکا برای مدتی پس از غیرقانونی شدن آن در انگلستان، هنوز از کودکان به عنوان دودکش پاک کن سوء استفاده می کرد. زن روز را در فضای مجازی دنبال کنید👇 سروش: https://splus.ir/zane_ruz ایتا: https://eitaa.com/zane_ruz بله: https://ble.ir/zane_ruz اینستاگرام: https://B2n.ir/g80625 ارتباط با ادمین: @zaneruz97
قابل توجه نماینگان مجلس! یکی از اصلی ترین شاخصه های مدرس در کسوت نمایندگی، اهمیت به نقش و جایگاه مردم بود. مدرس همواره تصریح می کرد: «ما ولی نیستیم، وکیل هستیم و باید نظر موکلین خود را بدانیم» و از همین رو در حوادث سیاسی اجتماعی مردم را دخیل و شریک می دانست. او آن قدر با مردم کوچه و خیابان راحت گرم صحبت می شد که مورد اعتراض اطرافیانش قرار می گرفت. در جواب یکی از اطرافیانش که به او اعتراض کرده بود که: «آقا اینکه درست نیست شما سیاست مملکت را برای مشهدی عبدالکریم (بقال سر محل) بگویید»، می گوید: «این ها موکلین من هستند باید بدانند چه کاری می کنم.» زن روز را در فضای مجازی دنبال کنید👇 سروش: https://splus.ir/zane_ruz ایتا: https://eitaa.com/zane_ruz بله: https://ble.ir/zane_ruz اینستاگرام: https://B2n.ir/g80625 ارتباط با ادمین: @zaneruz97
عنایت امام زمان عج االله تعالی فرجه به شیخ مفید عاطفه میرافضل شخصی از روستایی به خدمت شیخ مفیدره رسید و سؤال کرد: «زنی حامله فوت کرده و حملش زنده است، آیا باید شکم زن را شکافت و طفل را بیرون آورد و یا به همان حالت او را دفن کنیم؟» شیخ فرمود: «با همان حمل، زن را دفن کنید.» آن مرد برگشت. ولی متوجه شد، سواری از پشت سر می تازد و می آید، وقتی نزدیک او رسید، گفت: «ای مرد! شیخ مفید می گوید: شکم آن زن را بشکافید و طفل را بیرون بیاورید، بعد او را دفن کنید.» مرد روستایی همان کار را کرد. پس از مدتی، ماجرای آن سوار را برای شیخ مفید نقل کردند. شیخ فرمودند: «من کسی را نفرستاده بودم. معلوم است آن شخص، نماینده حضرت صاحب الزمانعلیه السّلام بوده اند، حال که ما در احکام شرعی اشتباه می کنیم، همان بهتر که دیگر فتوا ندهیم.» لذا در خانه ی خود را بست و بیرون نیامد اما از ناحیه مقدسه حضرت صاحب الزمان علیه السّلام توقیعی برای شیخ صادر شد: «بر شماست فتوا دادن و بر ماست که نگذاریم شما در خطا واقع شوید.» با صدور این توقیع، شیخ مفید بار دیگر به مسند فتوا نشست. زن روز را در فضای مجازی دنبال کنید👇 سروش: https://splus.ir/zane_ruz ایتا: https://eitaa.com/zane_ruz بله: https://ble.ir/zane_ruz اینستاگرام: https://B2n.ir/g80625 ارتباط با ادمین: @zaneruz97
5.53M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴جاهلیت به سبک دوران ویکتوریایی 🔴در عصر ویکتوریایی، خیاط‌هالباس‌ها را با بال سوسک تزئین می کردند. احتمالاً رنگ و درخشش بال این حشرات مردم عصر ویکتوریایی را آنچنان مجذوب خود کرده بود که تصمیم گرفتند آن ها را مثل پولک به لباس ها بدوزند و با این روش آن ها را تزئین کنند. 🔴در عصر وکتوریایی برای تزئین کلاه‌های زنانه از پر پرندگان تاکسیدرمی شده استفاده می‌کردند. تقاضا برای این نوع از تزئینات آنچنان بالا رفت که جمعیت پرندگان رو به کاهش گذاشت. خوشبختانه، این مُد مدت زیادی طول نکشید، چرا که جنبش‌هایی در حمایت از پرندگان به راه افتاد. 🔴زیردامنی های قفس‌مانند حجیم بنام کرینولین مشکل دیگر زنان بود. نیویورک تایمز اولین بار پدیده تلفات ناشی از کرینولین را در سال ۱۸۵۸ گزارش کرد، زمانی که یک زن جوان بوستونی دامنش با شعله‌های شومینه آتش گرفت و در عرض چند دقیقه به‌کلی سوخت و جانش را از دست داد. در طی دو ماه ۱۹ مورد مرگ از این نوع در انگلستان ثبت شد. تایمز در آن زمان هشدار داد هر هفته به طور متوسط ​​سه نفر براثر آتش گرفتن زیردامنی می‌میرند. تراژدی مشابهی اندکی پس از آن در فیلادلفیا رخ داد، زمانی که ۹ رقاص باله در تئاتر کانتیننتال در آتش سوختند. زن روز را در فضای مجازی دنبال کنید👇 سروش: https://splus.ir/zane_ruz ایتا: https://eitaa.com/zane_ruz بله: https://ble.ir/zane_ruz اینستاگرام: https://B2n.ir/g80625 ارتباط با ادمین: @zaneruz97