eitaa logo
آذرخش
56 دنبال‌کننده
401 عکس
420 ویدیو
102 فایل
سعید لطیفی _طلبه حوزه علمیه خراسان: 1️⃣فلسفه 2️⃣کلام و عقاید 3️⃣روان شناسی 4️⃣سیاسی و اجتماعی 5️⃣زبان و ادبیات فارسی
مشاهده در ایتا
دانلود
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
در محضر استاد وکیلی پرسش و پاسخ ❓فلسفه چند همسری ❓فلسفه حجاب ❓محدوده ارتباط با نامحرم ❓کار کردن زنان، در بیرون از منزل ❓چه زمانی تکلیف حجاب برداشته می‌شود؟ ❓حضور زنان در ورزشگاه ❓چرا حق طلاق با مرد است ❓ازدواج موقت @zarakhsh
⚠️طلبه در حوزه فُسیل نشود!! ♦️رهبر معظم انقلاب: هر طلبه اى براى آينده ى زندگى علمى و فكرى خودش برنامه‌ريزى كند؛ بى هدف در حوزه نماند. مدتى تحصيلات هست؛ دارد كفايه مى‌خواند، مى‌خواهد درس خارج برود، درس خارج می‌رود، مى خواهد مجتهد بشود، خيلى خوب، بعد براى آينده بايد برنامه ريزى كند. هركسى ذوقى دارد، هركسى توانى دارد، هركسى ممكن است موقعيت خاصى در اختيارش قرار بگيرد؛ اينها را از پيش برنامه ريزى كند و خودش را آماده نمايد. اينچنين نباشد كه ده سال، پانزده سال، بيست سال بگذرد و همينطور بى هدف در حوزه باشند و پاى اين درس و آن درس بنشينند و فسيل بشوند؛ نه فايده اى براى مردم، و نه فايده‌اى براى خودشان داشته باشند. ۱۳۷۰/۰۶/۳۱ کشکول ناب حوزوی 🆔 @h_falahati
بسمه تعالی کلوخ انداز را پاداش سنگ است! پس از شبی طولانی، دمیده بود و چیزی از این طلوع بر ما نمی گذشت. همگان، همت به کمر بسته بودند تا با هم و در کنار هم، کوه مشکلات را در گرفته و قله های صعب العبورش را در نوردند! دلهایشان توفانی تر از دریا و عزمشان راسخ تر از بود، لذا جامه ی قواصی به تن کرده، دل به دریای مشکلات زدند و به نفع انقلاب جستند! با صبر و ، موش های را از لانه بیرون کشیدند و چاه نفاق شان را از خاک ذلت پُر ساختند! در برابر تا دندان مسلح ، با و خنجر، صف توحید آراستند و سينه ی ایمان سِتَبر کردند! شب ایران، روز شده بود. و روز، گَهِ کار و ریختن است، همگان مشغول کار بودند که دشمن دیو صفت، در سایه نشسته بود و نقشه های شوم در سر می پروراند! دلش برای که در سفارت آمریکا گماشته بود تا شبانه ایران را بکاوند و جاسوسی کنند، به شدت تَنگ شده و از آنان در هراس بود! پاورچین پاورچین، خیلی ساکت و آرام خودشان را به رساندند و پنجه ی عقاب هایشان را به قصد لانه جاسوسی تیز کرده بودند، چیزی به آغاز عملیات «» نمانده بود که چشمان بیدار خداوند، فرمان حمله به لشگریانش صادر کرد و شن های طبس به پا کردند که از پنجه ی عقاب، مشتی آهن پاره باقی ماند! ای بندگان زحمت کشیده خدا: فریاد شن های طبس نمی شنوید که به ما درس توحید می دهند،انگار می گویند: گستره گیتی خدایند و تا زمانی که برای خدا و در راه خدا گام بردارید دستان گرم و نگاه پر مهرش بر سر شماست. پس بار دیگر را از خود بران و این آیه را بخوان : وَلِلَّهِ جُنُودُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۚ وَكَانَ اللَّهُ عَزِيزًا حَكِيمًا. لشکریان آسمانها و زمین تنها از آنِ خداست و خداوند شکست ناپذیر و حکیم است.( فتح /٣) پنجم اردیبهشت، سالروز به ذلت افتادن نظامیان آمریکایی در شن زار طبس، زنده و سرشار از عبرت باد. @zarakhsh
بسمه تعالی کوه یخ( پذیرش حوزه های علمیه) طلبگی بزرگ و شناور است! مردم فقط به تماشای نیم رخی از آن می نشینند و چشم دل را از تماشای آن سیر می کنند! غافل از آنکه ریشه های تنومند این کوه یخ، زیر میلیون ها لیتر آب پنهان است! مردم از حوزه و روحانیت،بسیار مبهم و شان بسیار مه آلود است! 👈 برخی فقط منبر و محراب دیده اند و درس اخلاق های آیت الله مجتهدی آنان را گرفته است! 👈برخی چشم به حلقه های مباحثه دوخته اند _ آن هم درون حیاطی سرسبز و که صدای فواره اش ، بسیار دلنشین است! 👈برخی هم از دریچه دانشمندان دینی به حوزه می نگرند_ و چون به امام و آقا و علاقه دارند، _برای و آقا و شدن، دستِ دوستی به حوزه می دهند!! 👈برخی هم برای یافتن پاسخ های فکری خود ، حوزه را هدف می گیرند اینان شوق وشور به سر دارند! 👈برخی هم ، در آینه دوستان هیئتی، با حوزه آشنا می شوند و رَه دوست می پیمایند! 👈در این میان برخی هم صابون و به دل می زنند و برای به چنگ آوردن آن از حوزه می سازند! و نفرین به پول و پَله و پِلّه! اینان یا به آرزوی شان نمی رسند و اگر هم برسند، خدا به معاد و حساب و کتابشان رحم کند! 👈جالب تر آنکه برخی برای فرار از و به حوزه می آیند که البته پس از مدتی به اشتباه خود پی برده ، دُمِ طمع را بر کول پشیمانی می گذارند و از حوزه طلاق می‌گیرند! به راستی چیست؟ به چه مقصودی بنیان نهاده شده ؟ و به دنبال چه می دَوَد؟! چه کسی مناسب این نهاد مقدس است؟ و چه را به دوش می کِشَد؟! چه کسی و چه روحیاتی به درد طلبگی می خورند ؟! و حوزویان چگونه است؟! چگونه روزگار می گذرانند؟؟ و هزاران هزار پرسش کلیدی که باید برای علاقه مندان حوزه، روشن گردد. جوانان، والدین، طلاب علوم دینی و مسولین حوزه های علمیه، همگی موظف اند، حوزه و مرام طلبگی را به آدمیان معرفی کنند. مبادا جوانی با چشمانی و منطقی احساسی پا به حوزه گذارد و هنوز چند سال نگذشته، را سوخته و عمرش را برباد رفته بپندارد. عبادت های یک ِبانشاط، به مراتب از عبادت های یک طلبه سرخورده ، پر رنگ تر و عاشقانه تر است!! هرچه شوخی بردار باشد، آینده يک جوان هرگز شوخی بردار نیست! پس باید برای هر انتخابی، از نهایت شناخت، برخوردار بود. @zarakhsh
حوزه علمیه برم؟.mp3
12.15M
حوزه علمیه برم یا نه؟ ⭕️ بدون تعارف نظر خودم رو در مورد حوزه علمیه گفتم ❌ آقایون حوزه علمیه، نقدهایی که دارم از روی دلسوزیه، میدونم که تحملش رو دارین👏 شما تا حالا ندیدین من همینجوری کلی تبلیغ کنم برین حوزه ثبت نام کنین، چون اصلا این روش تبلیغ رو قبول ندارم که از یه طرف همه بیان... ⭕️ فکر کردم اگر بخوام به پسر خودم بگم بیا حوزه چی میگم بهش ؟؟ همین رو تو صوت بالا مفصل گفتم... https://eitaa.com/joinchat/2334982163C65bbc6af0d
پذیرش و پذیرایی حوزه و دانشگاه باید بر اساس زیر ساخت های موجود و نیازهای جامعه نیرو بپذیرند! حوزه باید زیر ساخت هایش را سامان بخشد. در دانشگاه آنچنان مشکل زیر ساخت نداریم اما رشته های دانشگاهی متناسب با نیاز های جامعه تنظیم نشده اند از این رو، دانشگاه‌ ما، خط تولید هزاران، مدرک به دستِ بی کار شده است! @zarakhsh
بیل های تیز! یک دنیا حرف در این تصویر هست! ملتی که در میانه میدان به جهاد، مشغول است، با همه درد و رنج هایش باز هم مقاوم و سرسخت می ماند! نوک بیل همیشه تیز تر و بُرَندِه تر است چراکه همیشه هم آغوش سنگ های سر سخت زمین بوده است! @zarakhsh
آذرخش
درود بر قلب ناآرام مادر اینک که در جایگاه یک آموزگار ایستاده ام، مایلم قدری برایتان از فضای کلاس بنویسم بلکه ریسمان تقصیر و اتهام از گردن آموزگاران برداشته شود. 1. فروکش کردن علاقه دانش آموز نسبت به مطالعه یک درس، می‌تواند علت های متعددی داشته باشد _مثلا هر گاه کتاب درسی به پایان می رسد و استاد به تدریس نقاط ضعف دانش آموزان می پردازد، برخی، ناخود آگاه خود را از توجه به درس بی نیاز دانسته، با کلاس همراهی نمی کنند. مخصوصا زمانی که خاطرشان از امتحان، جمع شده باشد. ما پس از پایان کتاب _با توجه به ضعف علمی دانش آموزان_ به تدریس دستور زبان پرداخته و در این راستا جزوه هایی برای آنان آماده ساختیم اما برخی از عزیزان علی رقم همه تاکید ها باز هم جزوه ها را مطالعه نکرده و دل به درس نمی سپردند... 2 نکته دوم: تبعیض و تفاوت هیچ آموزگار خردمندی میان دانش آموزانش فرق نمی گذارد، این دانش آموزان هستند که متناسب با روحیات و توقعات خود احساس تبعیض می کنند گاهی به یک دانش آموز ضعیف، کارت امتیاز می دهیم تا روحیه گرفته و درس بخواند... گاهی به یک دانش آموز درس خوان، کارت امتیاز نمی دهیم بلکه از آتش غرور و تکبرش کاسته شود.... گاه، یک دانش آموز فعال را تشویق می کنیم تا قدر دان زحمات او بوده و سایر دانش آموزان را به تلاش علمی دعوت کرده باشیم. گاه با دانش آموزی مزاح می کنیم تا ترس از معلم در وجودش خشکیده شود و گاه در برخورد با دانش آموزی هرگز مزاح نمی کنیم که مبادا جسور گشته و نظم کلاس را در هم بشکند. گاه دانش آموز کم حرف را به سخن وا می داریم و گاه دانش آموزان پر حرف را به سکوت کردن سفارش می کنیم. گاهی دانش آموزان جوان، در تفسير رفتار استاد، خطا کرده و دلگیر می‌شوند.من همیشه در جلسات روان شناسی موفقیت به دانش آموزان گفته و می گویم : « شما برای خدا و برای آینده خودتان درس بخوانید، نباید کاسب، بار بیایید که فقط به شوق جایزه درس بخوانید! شما بزرگ تر از تشویق ها و عزیز تر از همه جایزه ها هستید، آنقدر اعتماد به نفس داشته باشید که حتی بدون تحسین دیگران نیز در مسیر اهداف خود، استوار بمانید...» بنده حتما در رفتار هایم بازنگری کرده و از شما بابت توجهی که به تحصیل فرزندتان دارید سپاس گذارم @zarakhsh
از افلاطون پرسیدند : « چرا آموزگارت را از پدر گرامی تر می داری؟؟» اندر جواب گفت : «چون پدرم مرا از آسمان به زمین آورد و این معلم بود که دوباره مرا به آسمان بازگرداند....» سالروز شهادت شهید مطهری و روز معلم، گرامی باد @zarakhsh
دعوا بین زوجین اجتناب‌ناپذیر است اما قوانینش را رعایت کنید: 🔻در جمع دعوا نکنید 🔻فقط روی مشکل تمرکز کنید 🔻به گذشته باز نگردید 🔻کنایه نزنید 🔻توهین نکنید 🔻خوب بشنوید 🔻داد نزنید با رعایت همین چند نکته ساده، در تشکیل هزاران پرونده قضایی، صرفه جویی می‌شود! @zarakhsh
کانون کار فرهنگی! در مدرسه ای، توفیق تدریس ادبیات فارسی داشتم. مدرسه ای ویژه که با دغدغه های تربیتی بنیان نهاده شده بود. و البته نوجوان ارزشی و اهلِ کار فرهنگی فراوان داشت. مدتی که از آشنایی مان گذشت، با دانش آموزانی مواجه شدم که به شدت ضعف علمی و اخلاقی داشتند! کمی که در احوال آنان، جستجو و جو کردم، نتیجه ای شگفت انگیز دستگیرم شد! آری! یکی، برادرش فعال فرهنگی بود! یکی پدرش! و دیگری خودش! دلم میخواست به آنان بگویم: «انگار شما بهشت را برای دیگران می طلبید؟! مگر نمی دانید که کانون کار فرهنگی، هستید! ابتدا خودتان، سپس بستگان تان و در نهایت، دیگران را تطهیر کنید!» @zarakhsh