بسمه تعالی انگیزه! انسان است و یک دو راهی یا باید حرکت کرده و استعداد هایش را برای رشد و تعالی، شکوفا سازد یا باحرکت قهر کرده و چشمه استعداد هایش گندیده شود! آن #پویایی و این #ایستایی مستقیما با انگیزه و اندیشه آدمی در ارتباط بوده و میباشد. اگر آدمی در مسیر تحصیل خوش بختی و کمال لنگ می‌زند باید #اندیشه و #انگیزه خود را نسبت به کاری که انجام داده بازبینی کند. اگر نسبت به راه خود مشکل معرفتی و شناختی دارد، به #ستارگان درخشنده آسمان آن راه چشم بدوزد، یقینا گمراه نخواهد شد. اما اگر کمیت جوان در بُعد انگیزه لنگ می‌زند باید پیوسته #اهداف خود را مرور نموده وضعیت کنونی خود را با نقطه پایان مقایسه کند. #احساس_مفید_بودن نیز یکی دیگر از راه های تقویت انگیزه است، شخص باید متناسب با همان مسیری که گام برمی‌دارد #خروجی مثبت داشته باشد مثلا برای یک طلبه، ملبس شدن، یک بمب انرژی و انگیزه است چراکه #اندوخته آدمی را به جریان انداخته و از طرفی با مواجه مردمی دامنه دانشی فرد را گسترده می‌سازد. شاید یکی از هزاران حکمت پرداخت زکات علم همین باشد چناچه علم آدمی متراکم شده و در گردش نباشد، انبار باروتی است که با جرقه ای کوچک، خسارتی بزرگ به بار خواهد آورد! کم ترین افت #علم_بِلا_زکات و #عالم_بِلا_عمل، بحران هویت و احساس بی فایده بودن است دیگر غرور و پست و مقام خواهی آن بماند! اگر انگیزه #قوی باشد دیگر ضعف ساختار آموزشی، #فقدان استاد خوب، عدم هم بحث کوشا و سایر مشکلاتی که در زندگی وجود داشته و تمام نمیشود، هرگز مانع تحصیل علم و کمال نخواهد شد. @zarakhsh

بسمه تعالی آینه ها دروغین (٢) ✍بالندگی علم اصول در نوشته پیشین، به قدر کفایت از امتحان، سخن راندیم و تیپ های شخصیتی مختلف را در #بازتاب آن آینه تفسیر کردیم. ❗️گاه شاهدیم که پس از یک سال #درس گرفتن و یک سال #تقریر نوشتن، موفقیت مطلوب‌ در امتحان حاصل نمی شود! ❌هرچند نباید در پی نمره دوید و غایت تحصیل نباید جز #فهم و درک، باشد اما نمره، آینه ای است که فهم علمی آدمی را باز می تابد! ❇️اصولْ فهمیدن و اصولی شدن در گرو چند رکن بسیار مهم است : 1⃣:درس گرفتن با چشمانی که از خواب، سیر است و با پیکری که #خستگی و #حواس پرتی را طلاق داده است، باید پای درس استاد نشست و #شنوده ای فعال بود. 2⃣:نوشتن استاد، در کلاس با سلیقه علمی خود #طرح بحث کرده و لایه های مختلف #متن را می کاود، ثبت و #ضبط دقیق مطالب، گامی بلند و اقدامی اساسی در فهم مباحث علمی است. این است که می گویند :استاد چیره دست تا آخرین لحظات عمر علمی با شما می ماند. 3⃣ مطالعه پس از شنیدن فعال و نوشتن دقیق، اینک نوبت به #مطالعه ای پویا و بانشاط می رسد که آن هم مهارت های مختص خود را دارد از دفع حواس پرتی تا #تأمل در متن و جزوه و حواشی! 4⃣یک ساعت تفکر مرا استادی بود، بسیار پخته و خردمند! در آغازین، جلسه تدریس از شاگردانش خواست که پس از فهم درس و اتمام مطالعه، یک ساعت بر مطالب آموخته شده #فکر کنند! #تیغ_نقد بر گلوی گزاره هایش بگذارند و حسابی با درس گشتی بگیرند! به خاطر دارم که این را فرمود و صدر کتاب نوشتم : «آنان که در علم اصول به جایی رسیده اند در پرتو تفکر بوده است» 5⃣مباحثه گاه، با خود درشتی می کنم و هرگز #تاسف خوردن هایم به سرانجام نمی رسد که ای کاش، چوبِ اَلِف بر سر ما می گذاشتند تا یک خط از دروس اساسی را بدون #مباحثه پست سر نگذاریم! در میدان مباحثه فهم مخاطبین،#صیقل می خورد و مطالب علمی از کج فهمی ها پیراسته می شود! (البته به شرط آنکه مراحل قبل به خوبی طی شده و فضای مباحثه، کاملا علمی باشد! از روی کتاب خواندن و ترجمه کردن مباحثه نیست). 6⃣:تقریر نویسی پس از پشت سر نهادن این مسیر، اینک نوبت به تقریر نویسی می رسد. تقریر باید برگرفته از #اندوخته شما باشد و فهم شما را بازتاب نماید. برخی ، جزوه استاد را اندکی کم و زیاد کرده و نامش را به اشتباه تقریر می گذارند! تقریر، طرح بحثی، نوین است که باید از درون شما جوشیده باشد و بی آنکه مدام به کتاب یا جزوه استاد #سَرَک بکشید باید فهم و اندوخته علمی خود را بر صفحه کاغذ، پیاده کنید! اگر #ناقص، درس خوانده باشید، #کاستی های آن، در این مرحله روشن می شود مثلا متوجه می شوید که #تعاریف و #مسائل علم را به خوبی نفهمیده اید یا همان هایی هم که فهمیده اید به خوبی حفظ نکرده اید! 7⃣مرور و مراجعه این حقیقتی، تلخ است که ما، مرتب مطالب علمی را #بازخوانی یا به اصطلاح «مرور» نمی کنیم! حتما گَنج هایی در مرور و #ممارست نهفته است که فرموده اند : « العلمُ حرفٌ و تکرارُه، الفٌ» فراگیری علم یک بار و تکرار آن هزار بار! مراجعه به سایر شروح و مقایسه فهم خود با #فهم دیگران بسیار سودمند و مغتنم است. ‼️پس مراقب باشید که فریب نخورید و هر جزوه ای را، #تقریر ننامید و هر درس خواندنی را #تحصیل ضابطه مند و «به هنجار» تلقی نکنید. #پندانه @zarakhsh