بسم رب الحسین
اولین پرونده!
مایلم در این واپسین روزهای گرم #تابستان، کام تان را به خبری مَسِرَّت بخش شيرين سازم.
پس از چند ماه، فرصتی فراهم شد و دوباره به شورای حل اختلاف، قدم گذاشتم بلکه گره از اَبروی #بندگان خدا بگشایم و میان آنان صلح و آرامش برقرار سازم.
آفتاب، تازه بر دمیده بود که به آبی، سرد #وضو ساختم و نانی گرم برای خانه خریداری کردم، هنوز #صبحانه نخورده بودم که راهی شورا شدم.
اولین مراجعین، جمعی از همسایگان بودند که از صدای #ساز و #سگ همسایه به تنگ آمده بودند!
جوانی سبک سر و بی ملاحظه در آن محله بود که شب ها صدای #ساز و آوازش خودش، خواب را بر مردم حرام کرده بود و روزها صدای #سگش، از مردم سلب آسایش می کرد.
همسایه دیوار به دیوار، بسیار محترمانه تذکر داده و درجواب، #ناسزا شنیده بود!!
لاابالی گری های آن جوان، #کاسه صبر همه را به سر آورده و کار را به شورا کشانده بود! در نهایت #مجبور به مداخله نیرو انتظامی شدیم!
دو روز درگیر این ماجرا بودیم! عجب جوان بی شرم و پر وقاحتی بود! #پول پدر، مست اش کرده بود و مردم را #رعیت خود می دانست !
وقتی به شورا آمد مرا به کناره ای کشید و یک دسته #تراول نو کف دستم گذاشت و آرام گفت : « ناقابله حاجی! شر را بخوابان! بیشتر از این هم هست!!»
من نیز قیافه #قهرمانی پاکدست را به خود گرفته، ابروهایم را در هم گره زدم و با صدایی که در گلو انداخته بودم، گفتم : « پولت را ببر تا #آبرویت را نبرده ام!!!»
چه قدر #جسور و خوش خیال بود که میخواست طلبه ای را با پول بخرد! گفتم : « فقط یک راه حل داری و آن #جبران گذشته است!!»
سرانجام از همه عذر خواهی کرد و به رعایت #حقوق شهروندی متعهد شد. هنگام رفتن قیافه اش دیدنی بود! #ظرف غرورش بدجور تَرَک خورده بود و حوصله هیچ کس و هیچ چیز را نداشت!
همسایه ها از ناسزا گویی هایش، زخم به دل داشتند، عزم شان بر #شکایت بسیار جدی بود! که شکر خدا میانجیگری هایم مقبول افتاد و کار به #دادگاه نکشید!
اکنون که این متن را می نویسم ، خدا می داند که رگ هایم پر از احساس #رضایت از زندگی است! بسیار خرسندم که پای جوانی به #زندان و ثبت سوء پیشینه باز نشد و از طرفی آرامش و آسایش به #محله باز گشت!
بارالها!
درون این سینه، نزاعی دیرینه است، میان عقل و #نَفْس!! چه کسی میخواهد دست من بینوا را بگیرد؟؟ چه کسی حق این مظلوم را می ستاند؟؟ چه کسی #عقل را به کرسی معرفت خواهد نشاند؟!
دست مرا بگیر ای مهربان ترین مهربانان 🙏
@zarakhsh