eitaa logo
آذرخش
56 دنبال‌کننده
354 عکس
378 ویدیو
99 فایل
سعید لطیفی _طلبه حوزه علمیه خراسان: 1️⃣فلسفه 2️⃣کلام و عقاید 3️⃣روان شناسی 4️⃣سیاسی و اجتماعی 5️⃣زبان و ادبیات فارسی
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم رب الحسین اولین پرونده! مایلم در این واپسین روزهای گرم ، کام تان را به خبری مَسِرَّت بخش شيرين سازم. پس از چند ماه، فرصتی فراهم شد و دوباره به شورای حل اختلاف، قدم گذاشتم بلکه گره از اَبروی خدا بگشایم و میان آنان صلح و آرامش برقرار سازم. آفتاب، تازه بر دمیده بود که به آبی، سرد ساختم و نانی گرم برای خانه خریداری کردم، هنوز نخورده بودم که راهی شورا شدم. اولین مراجعین، جمعی از همسایگان بودند که از صدای و همسایه به تنگ آمده بودند! جوانی سبک سر و بی ملاحظه در آن محله بود که شب ها صدای و آوازش خودش، خواب را بر مردم حرام کرده بود و روزها صدای ، از مردم سلب آسایش می کرد. همسایه دیوار به دیوار، بسیار محترمانه تذکر داده و درجواب، شنیده بود!! لاابالی گری های آن جوان، صبر همه را به سر آورده و کار را به شورا کشانده بود! در نهایت به مداخله نیرو انتظامی شدیم! دو روز درگیر این ماجرا بودیم! عجب جوان بی شرم و پر وقاحتی بود! پدر، مست اش کرده بود و مردم را خود می دانست ! وقتی به شورا آمد مرا به کناره ای کشید و یک دسته نو کف دستم گذاشت و آرام گفت : « ناقابله حاجی! شر را بخوابان! بیشتر از این هم هست!!» من نیز قیافه پاکدست را به خود گرفته، ابروهایم را در هم گره زدم و با صدایی که در گلو انداخته بودم، گفتم : « پولت را ببر تا را نبرده ام!!!» چه قدر و خوش خیال بود که می‌خواست طلبه ای را با پول بخرد! گفتم : « فقط یک راه حل داری و آن گذشته است!!» سرانجام از همه عذر خواهی کرد و به رعایت شهروندی متعهد شد. هنگام رفتن قیافه اش دیدنی بود! غرورش بدجور تَرَک خورده بود و حوصله هیچ کس و هیچ چیز را نداشت! همسایه ها از ناسزا گویی هایش، زخم به دل داشتند، عزم شان بر بسیار جدی بود! که شکر خدا میانجیگری هایم مقبول افتاد و کار به نکشید! اکنون که این متن را می نویسم ، خدا می داند که رگ هایم پر از احساس از زندگی است! بسیار خرسندم که پای جوانی به و ثبت سوء پیشینه باز نشد و از طرفی آرامش و آسایش به باز گشت! بارالها! درون این سینه، نزاعی دیرینه است، میان عقل و !! چه کسی می‌خواهد دست من بینوا را بگیرد؟؟ چه کسی حق این مظلوم را می ستاند؟؟ چه کسی را به کرسی معرفت خواهد نشاند؟! دست مرا بگیر ای مهربان ترین مهربانان 🙏 @zarakhsh