بسمه تعالی
جناب آقای روحانی!
به هر قیمتی که بود آفتاب صبح دولتت دمید و اینک #غروب میکند!
انصافا خوش خدمتی کردی البته به #دشمنان ملت ایران!
فرش قرمز زیر پایت را از #خون پاک شهیدان ساختی و با چتر بی تدبیری زیر بارانی سخن راندی که از #ابر چشمان پدران و مادران می بارید!
خیال می کردی حامیانت تا لحظه #مرگ در کنارت هستند!
نه! تو دستمال توالت آنان بودی، یکبار مصرف و بسیار جذاب.
امروز نه مردم، تو را میخواهند، نه #اصلاح_طلبان چشم دیدن تو را دارند! نه اصول گرایان مایل به دیدنت هستند! و نه خبری از حامیان به گوش میرسد!
دلم برایت میسوزد! یاد آن توله سگی افتادم که در یک شب بارانی با بدنی خیس و شکمی #گرسنه، تنها و بی کس، به کنج کوچه ای بن بست پناهنده میشد تا از سرما در امان باشد!
به عنوان یک جوان ایرانی که در حق او و انقلابش #ظلمی گسترده و آشکار کرده ای، حلالت می کنم به امید آنکه خدای مهربان و بندگانش #مرا حلال کنند!
خدایا تو شاهد باش!
بخشیدم کسی را که مجرای #تنفس جوانان را مسدود کرده بود!
تو نیز از لغزش های من درگذر که من امشب، از حق بزرگی صرف نظر کرده ام!
آقای روحانی تو را به خدایی میسپارم که امانت داری قدرتمند و #عادل است! یک روز فریاد در سینه خفته ی جوانان را بر سرت فریاد خواهد زد!
@zarakhsh