به نام خدای برترین ها!
مقدس ترین حادثه سیاسی 14 قرن گذشته!!
صدای زنگ شتران خاموش شد، قافله ایستاد، تنها یک نفر سخن می گفت؛ خلاصه تمام صحبتش این جمله بود: «من کنت مولاه فهذا علی مولا»! همهمه شروع شد؛ اینکه جوان است، تجربه ندارد، آیت الله هم که نیست، خیلی ها را کشته است، شوخ طبع است و جدی نیست!، اینکه آقا زادست!!
جلسه سنگینی بود، با وجود تمام شبهه ها و همهمه ها، یک به یک جلو آمدند و تبریک گفتند. چه تبریکاتی!! تبریکاتی از جنس کینه و نفرت! از آنجا که سالار قافله وداع، قدرت تشخیص بالایی داشت، به آقای مؤمنان تذکراتی داد که از همه آنها، مهمتر، صبر بود و صبر بود و صبر! در وصف اهمیت این همایش، همین بس که اعلام امامت علی، آخرین قطعه از تکامل اسلام معرفی شد.
چشم های برکه خُم، شاهد محبین و مبغضین بود! کسانی را دید که اشک شوق می ریختند و کسانی را هم دید که نگاه حسرت آلود می کشیدند و از درون می سوختند. بعدها، چشم های غدیر خم، به خاطر این حادثه مقدس، مقدم عاشقان و محبین امیر قافله کلام و بیان شد.
به هر حال جلسه معارفه با تمام تشریفاتش تمام شد. خیال محبین و مبغضین راحت شد. محبین، محبوب خود را یافتند و مبغضین، طرف خود را شناختند. جلسات متعددی برای تخریب و ترور شخص دوم جامعه اسلامی تشکیل شد. مهمترین مصوبه این جلسات؛ یادآوری کینه ها و رشادت های علوی بود. رشادت هایی که خیلی ها را به درک واصل کرده بود. برای از بین بردن علی، سراغ کسانی رفتند که عالم بودند اما از جنس بی بصیرت ها! گفتند علی برادر کُشی کرده است!! عالمان بی بصیرت گول خوردند و مقلدین خود را علیه معاون اول قافله عشق، شوراندند. کسانی بر مسند مقدس سیاست نشستند که از جنس مردم بودند اما روحی شیطانی داشتند.!
بعد از این ماجرا و ماجراهای دیگر، علی، شد مثل قرآن! هم موافقین از او بهره می بردند و هم مخالفین! علی هم جاذبه داشت و هم دافعه! جاذبه برای آزاد مردان و دافعه برای متعصبینِ از بعضی چیزها با خبر!
سلام و درود خدا بر امیرالمؤمنین، علی ابن ابیطالب (علیه السلام) و محبین او.
عید سعید غدیر خم بر همه عاشقان و محبین علی (علیه السلام)، مبارک باد.
✍جواد حاجی اکبری
تابستان 97
@zarrhbin
📚 حکایتی بسیار زیبا👇
✍مردی داشت گوسفندی را از کامیون پایین می آورد تا آن را برای روز عید قربانی کند . گوسفند از دست مرد جدا شد و فرار کرد. مرد شروع کرد به دنبال کردن گوسفند تا این که گوسفند وارد خانه یتیمان فقیری شد .
عادت مادرشان این بود که هر روز کنار در می ایستاد و منتظر می ماند تا کسی غذا و صدقه ای را برای شان بگذارد و او هم بردارد. همسایه ها هم به آن عادت کرده بودند.
هنگامی که گوسفند وارد حیاط شد مادر یتیمان بیرون آمد و نگاه کرد .ناگهان همسایه اشان را دید که خسته و کوفته کنار در ایستاده .
زن گفت: محمد، خداوند صدقه ات را قبول کند. او خیال کرد که مرد گوسفند را به عنوان صدقه برای یتیمان آورده .مرد هم نتوانست چیزی بگوید جز اینکه گفت :خدا قبول می کند .
ای خواهرم مرا به خاطر کم کاری و کوتاهی در حق یتیمانت ببخش.
بعدا مرد رو به قبله کرد و گفت خدایا ازم قبول کن.
روز بعد مرد بیرون رفت تا گوسفند دیگری را بخرد و قربانی کند. کامیونی پر از گوسفند دید که ایستاده. گوسفندی چاق و چله تر از گوسفند قبلی انتخاب کرد. فروشنده گفت بگیر و قبول کن و دیگه با هم منازعه نکنیم. مرد گوسفند را برد و سوار ماشین کرد. برگشت تا قیمتش را حساب کند .فروشنده گفت: این گوسفند مجانی است و دلیلش هم این است که امسال خداوند بچه گوسفندان زیادی به من ارزانی نمود و نذر کردم که اگر گوسفندان زیادی داشتم به اولین مشتری که به او گوسفند بفروشم هدیه باشد .
پس این نصیب توست ..
عشق از ازل است و تا ابد خواهد بود....
جوینده عشق بی عدد خواهد بود.....
فردا که قیامت آشکارا گردد....
هر دل که نه عاشق است رد خواهد بود.....
@zarrhbin
ذرهبین درشهر
❌❌❌❌ 👂👂👂👂👂 واما شنیده ها حکایت از آن دارد که یکی از صنایع کاشی در حوالی پل قطار چاه آبی را حفر کرده
و اینبار منابع طبیعی که باعث شده تا مجوز حفرچاه برای اون صنعت کاشی داده بشه تا در کنار ان پارکی احداث کنن
الان سرانجام ان پارک به کجا رسیده
پارکی در کار خواهد بود
چطور چاه زود تر از پارک به بهره برداری رسید
منتطر پاسخی منطقی از منابع طبیعی هستیم
ضمن اینکه مستنداتی در این مورد وجود دارد
🤔🤔🤔
@zarrhbin
ذرهبین درشهر
و اینبار منابع طبیعی که باعث شده تا مجوز حفرچاه برای اون صنعت کاشی داده بشه تا در کنار ان پارکی احدا
خوبه
مردم بایددر مصرف آب صرفه جویی کنن
از اونطرف مسئولین مجوز بهره برداری از آب به صنایع مدن تا از دل کویر آب را به کام صنایع بریزند
اصلا مردم سیخی چند 😔
ارسالی
@zarrhbin
🍃 اندیشه های ناب...
💠 از آرزوهای انسان...
✅ از آرزوهایِ انسانهایِ آشنا به زندگی #حضرت_علی_ع این است که #تابلویی از #شخصیت ایشان، بالای سر زندگی #بشریت قرار بگیرد تا #راه_گشای مشکلات و معضلات زندگی فردی و اجتماعی #انسانها باشد.
#آیت_الله_هاشمی_رفسنجانی
@zarrhbin
📝درس های مکتب #علی علیه السلام
🌹🍃 در کنار #محب علی شدن، در کنار #زیارت حرم ایشان و میهمانی، #جشن و سرور شب عیدشان، در کنار #گریه کردن شب ضربت خوردنشان، #یاد بگیریم #علی_وار زندگی کنیم! علیوار زندگی کردن یعنی #فضایل_اخلاقی_علی_ع را داشتن:
💠یعنی شجاعت!
💠ایستادگی!
💠مسئولیتپذیری!
💠یعنی نیکی به خویشاوندان!
💠نکوهش سستی!
💠احترام به حقوق، حقوق متقابل مردم و رهبری!
💠 یعنی شرف!
💠 یعنی پرهیز از حیله و نیرنگ و داشتن صداقت و راستی!
💠 یعنی مبارزه با ستمگری!
💠 یعنی هدف داشتن!
💠 یعنی تشویق به اعمال نیکو!
💠 یعنی دنیاشناسی!
💠 یعنی یادآوری (نه تحمیل) ارزش های اخلاقی به دیگران!
💠 یعنی پرهیز از افراط و تفریط!
💠 یعنی نکوهش غفلت زدگی، شکم بارگی و پرهیز از غیبت، پرهیز از اسراف!
💠 یعنی ساده زیستی!
💠 یعنی احترام متقابل اجتماعی!
💠 یعنی حق و ناحق نکردن!
💠 یعنی ضرورت عمل گرایی!!!!!!
💠 یعنی ضرورت پیمودن راه حق!
💠 یعنی یاور مظلومین بودن!
💠 یعنی پرهیز از ستمکاری! پرهیز از امتیازدهی! پرهیز از رشوهخواری!
💠 یعنی عدالت اجتماعی!
💠 یعنی خودسازی!
💠 یعنی هشـــــــــدار از بدرفتاری با مردم! یعنی هشـــــــــدار از خیانت به بیت المال!
💠 یعنی ضرورت رعایت حقوق آدمها! یعنی مردم گرایی، حق گرایی!
💠 یعنی پیدا کردن راه چگونه بودن و چگونه زیستن!
💠 یعنی نظارت بر زندگی محرومان! یعنی تلاش برای عمران و آبادانی کشور! یعنی نظارت دقیق در امور بازار و بازرگانان!
💠 یعنی پرهیز از امتیازدهی به نزدیکان!
💠یعنی پرورش قضات و داوران سالم و درست!
💠 یعنی رسیدگی مستقیم به امور نیازمندان! یعنی جوانمردی!
💠 یعنی رازداری! یعنی داشتن قدرت عیب پوشی! یعنی سخاوت! یعنی ایثار اقتصادی!
💠 یعنی ضرورت کنترل زبان!
💠 یعنی ارزیابی عملها!
💠 یعنی پرهیز از تجاوز به حقوق دیگران!
💠 یعنی پرهیز از حسادت!
💠 یعنی طمع نداشتن!
💠 یعنی راه شاد کردن دیگران!
💠 یعنی امیدواری در سختیها!
💠 یعنی پرهیز از غرور
💠 یعنی عدالـــــت! یعنی شناخت عــدل و بخشش!
📩 خیرزاده اردکان
@zarrhbin
امام خامنه ای (حفظه الله):
هر کس در راه روشنگری فکر مردم تلاش کند، از یک انحرافی جلوگیری کند و از یک سوء فهمی مانع شود، چون در مقابل دشمن است، جهاد است.
💚رهبرم عیدت مبارک💚
@zarrhbin