✅ تلخىِ #گوش و شورى آبِ #چشم...‼️
ابن ابى لیلى _که یکى از دوستانِ #امامجعفرصادقعلیهالسلام است_ حکایت نماید:
روزى به همراه نعمان کوفی به محضر مبارک آن حضرت وارد شدیم، حضرت به من فرمود: این شخص کیست؟
عرض کردم: مردى از اهالى کوفه به نام #نعمان مىباشد، که صاحب رأى و داراى نفوذ کلام است.
حضرت فرمود: آیا همان کسى است که با رأى و نظریّهی خود، چیزها را با یکدیگر قیاس مىکند؟
عرض کردم: بلى.
پس حضرت به او خطاب نمود و فرمود: اى نعمان ! آیا مىتوانى سرت را با سایر اعضای بدن خود قیاس نمائى؟
نعمان پاسخ داد: خیر.
حضرت فرمود: کار خوبى نمىکنى، و سپس افزود: آیا مىشناسى کلمهاى را که اوّلش کفر و آخرش ایمان باشد؟
جواب گفت: خیر.
#امامعلیهالسلام پرسید: آیا نسبت به "شورى آب چشم" و "تلخى مایع چسبناک گوش" و "رطوبت حلقوم" و "بىمزّه بودن آب دهان" شناختى دارى؟
اظهار داشت: خیر.
#ابنابیلیلی مىگوید: من به حضور آن حضرت عرضه داشتم: فدایت شوم، شما خود، پاسخ آنها را براى ما بیان فرما تا بهرهمند گردیم .
بنابراین #حضرتصادقعلیهالسلام در جواب فرمود: همانا خداوند متعال #چشم_انسان را از پیه و چربى آفریده است؛ و چنانچه آن مایع شورمزّه، در آن نمىبود پیهها زود فاسد مىشد.
و همچنین خاصیّت دیگر آن، این است که اگر چیزى در چشم برود به وسیله شورى آب آن نابود مىشود و آسیبى به چشم نمىرسد؛ و خداوند در #گوش، تلخى قرار داد تا آنکه مانع از ورود حشرات و خزندگان به مغز سر انسان باشد.
و بىمزّه بودنِ #آبدهان ، موجب فهمیدن مزّهی اشیاء خواهد بود؛ و نیز به وسیله رطوبتِ #حلق به آسانى اخلاط سر و سینه خارج مىگردد.
و امّا آن کلمهاى که اوّلش کفر و آخرش ایمان مىباشد: جمله (( #لاالهالاالله )) است، که اوّل آن (( لااله )) یعنى؛ هیچ خدائى و خالقى وجود ندارد و آخرش (( الاّاللّه )) است، یعنى؛ مگر خداى یکتا و بىهمتا.
📚 بحارالانوار، جلد۲، صفحهی ۲۹۵
💻 از سایت #داستانها_و_حکمتها
🥀
@zarrhbin