🍃 #خاطرات_عباس_از_آن_روزها....
💠 پس از #آزادی همراه پدرم به اتاقی که در اصفهان داشتیم، رفتیم و وسایلم را جمع آوری کردم و راهی #اردکان شدیم، دوستانی که داخل زندان بودند به ما گفتند: بیرون از زندان هم که شماها را به این طرف و آن طرف می برند مواظب باشید؛ چون ممکن است راننده ی تاکسی هم #ساواکی باشد و از شما اطلاعات بگیرد و دوباره شما را به زندان برگردانند.
💠 با اتوبوس به #اردکان برگشتیم در حین سه روز دید و بازدید افرادی که اکثراً رفقای پدر و همسایه ها بودند به دیدار ما آمدند؛ از جمله #شیخمحمدصحرائی و برادرش #حسینصحرائی که پسر عموهای بنده هستند.(لازم به ذکر است که من دو عمو داشتم که یکی از آنها صحرائی و دیگری صحرائیان بود که در محله ی کوشکنو زندگی می کردند و فامیلیشان با پدر من که برادر آنها بود فرق داشت ما خِبره زاده یا #خیرزاده بودیم.) و همچنین آقای #محمدرضاتابش نوه ی #آیتاللهخاتمی و نماینده ی فعلیِ اردکان نیز به دیدن من آمدند، از اینجا دوستی ما شدت بیشتری گرفت که هنوز #ادامهدار می باشد و اصلاً از هیچکس گِله ای ندارم، چه دانشجویانی که در اصفهان ماندند و درس خواندند و چه افراد مذهبی که در اردکان بودند و به دیدار ما نیامدند، آن روز هرکس از ما به اصطلاح خرابکارها! #طرفداری می کرد، این ذهنیت ایجاد شده بود که به همین جرم گرفتارشان کنند و سری که درد نمی کند چرا دستمال ببندند و حق داشتند که به دیدارمان نیامدند و واقعاً آنها که به دیدار ما آمدند #شجاعتی داشتند غیر قابل وصف؛
💠 و من در این خاطرات از افرادی که نام بردم از صمیم قلب دوستشان دارم، اگر چه آنها شاید متوجه نشوند.
💠 قابل ذکر است #حسینانصاری از جمع سه نفره ی ما #اردکانی_ها به ۴ ماه حبس با احتساب ۶۸ روز که در زندان به سر بردیم، محکوم شد و علتش هم این بود که او یک برگه ی گزارشی، حاکی از اینکه سنگ به طرف گاردی ها پرتاب کرده است در پرونده اش گذاشته بودند که برای دادگاه مشخص شده بود و حسین را به همین دلیل به ۴ ماه حبس محکوم کردند؛
💠و از آنجا که زنده یاد #حضرتآیتاللهخاتمی در این مدت، به فکر فراهم کردن سند و گذاشتن وثیقه برای #آزادی ما بودند به شدت قدردانی نموده و از صمیم قلب او و خاندانش را #دوست دارم.
✅ ادامه دارد....
✍ سمیّه خیرزاده اردکان
📸 تصویری از خاطره سازان آن روزها #آقایمحمدرضاتابش و #حاجسیدروحاللهخاتمی
@zarrhbin