eitaa logo
ذره‌بین درشهر
21.8هزار دنبال‌کننده
67.3هزار عکس
10.9هزار ویدیو
230 فایل
ارتباط با ادمین @Zarrhbin_Admin جهت هماهنگی و درج تبلیغات @Tablighat_zarrhbin شامدسایت‌‌‌‌:1-1-743924-64-0-4
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃 اندیشه های ناب... 💠 حقِّ مادر....⁉️ ✅ بر تو این است که بدانی: 1⃣ او تو را در حمل کرده که هیچ‌کس این کار را درباره‌ی کسی انجام نمی‌دهد. 2⃣ و از میوه‌ی لبش تو را ، در حالی که کسی این کار را برای دیگری انجام نمی‌دهد. 3⃣ و با تمامِ در حفظ و نگهداریِ تو کوشیده. 4⃣ و در این راه به این راضی شده که خود بماند و تو را کند. 5⃣ و خود تشنه در آفتاب باشد و تو را در قرار دهد. 6⃣ به خاطر اینکه تو بخوابی، خود می‌ماند. 7⃣ و تو را از گرما و سرما می‌کرد. 8⃣ تا تو برای او باشی(پس بدین ترتیب تو بر سپاسِ آن ناتوانی، مگر آنکه خداوند یاریت فرماید و به تو توفیق دهد.) و با این حال جز به یاریِ نمی‌توانی شکرانه‌ی زحمات او را بگذاری و از اداء شکر و سپاسِ برآئی. 📚 صحیفه‌ی سجادیه، رساله‌ی حقوق @zarrhbin
ذره‌بین درشهر
‍ #ابتهاج، هوشنگ🌷 (تولد: ۱۳۰۶ ه.ش) شاعر 👇👇👇👇👇👇 @zarrhbin
، هوشنگ🌷 (تولد: ۱۳۰۶ ه.ش) شاعر ✅ در سال ۱۳۰۶ شمسی در شهرِ زاده شد. دوره‌ی دبستان را در همین شهر و دوره‌ی دبیرستان را در به پایان رساند. ✅ او مدیرِ کلِ بود. اما به و هنر دلبستگی بسیار داشت و تخلصِ را برای خود انتخاب کرد. ✅ اولین دفتر شعر خود را با نام منتشر کرد سپس کتابِ را منتشر کرد که حاصل سالهای پر تب و تاب پیش از سال ۱۳۳۲ هجری شمسی بود. این کتاب او را در مقامِ به جامعه‌ی ادبیِ شناساند. ✅ در از جهتِ مضمون، دو گرایشِ و به چشم می‌خورد. در سال‌های جوانی، اشعاری به شیوه‌ی سرود؛ اما کم‌کم راه خود را در پیدا کرد و امروزه یکی از است. ✅ از آثار اوست: سراب، سیاه‌ مشق، چند برگ از یلدا، یادگار خون سرو و آینه در آینه. در نیز دست دارد و از سال ۱۳۵۰ تا ۱۳۵۶ برنامه‌های "گل‌های تازه" و "گلچین هفته" را در سرپرستی کرد. 🍃 روزگارِ استاد خوش باد و تنش به نازِ طبیبان نیازمند مباد...🌹 📚 فرهنگ نامه نام‌آوران (آشنایی با چهره‌های سرشناس تاریخ ایران و جهان) 📆 چاپ پنجم، آذر ۱۳۹۲ 📌 و اما با هم بخوانیم ابیاتی از زین گونه‌ام كه در غم غربت شكيب نيست گر سر كنم شكايت هجران غريب نيست جانم بگير و صحبت جانانه‌ام ببخش كز جان شكيب هست و ز جانان شكيب نيست گم گشته‌ی ديار محبت كجا رود؟ نام حبيب هست و نشان حبيب نيست عاشق منم كه يار به حالم نظر نكرد ای خواجه درد هست و لیكن طبیب نیست در كار عشق او كه جهانیش مدعی است اين شُكر چون كنیم كه ما را رقیب نیست جانا نصاب حسن تو حد كمال یافت وین بخت بین كه از تو هنوزم نصیب نیست گلبانگ سایه گوش كن ای سرو خوش خرام كاین سوز دل به نـاله‌ی هر عندليب نيست 📌 و در پایان... امروز، نه آغاز و نه انجام جهان است ای بس، غم و شادی، که پسِ پرده نهان است دردا و دریغا که در این بازی خونین بازیچه‌ی ایام، "دل‌ِ آدمیان" است. 📌 خاطراتِ نیز خواندنی است بخصوص خاطرات زیبا و دلنشینی که با داشته‌اند.   @zarrhbin