🍃 اندیشه های ناب...
💠 حقِّ مادر....⁉️
✅ #حقمادر بر تو این است که بدانی:
1⃣ او تو را در #حالتی حمل کرده که هیچکس این کار را دربارهی کسی انجام نمیدهد.
2⃣ و از میوهی لبش تو را #خورانده، در حالی که کسی این کار را برای دیگری انجام نمیدهد.
3⃣ و با تمامِ #وجود در حفظ و نگهداریِ تو کوشیده.
4⃣ و در این راه به این راضی شده که خود #گرسنه بماند و تو را #سیر کند.
5⃣ و خود تشنه در آفتاب باشد و تو را در #سایه قرار دهد.
6⃣ به خاطر اینکه تو بخوابی، خود #بیدار میماند.
7⃣ و تو را از گرما و سرما #حفظ میکرد.
8⃣ تا تو #فرزندخوبی برای او باشی(پس بدین ترتیب تو بر سپاسِ آن ناتوانی، مگر آنکه خداوند یاریت فرماید و به تو توفیق دهد.) و با این حال جز به یاریِ #خداوندبزرگ نمیتوانی شکرانهی زحمات او را بگذاری و از اداء شکر و سپاسِ #او برآئی.
📚 صحیفهی سجادیه، رسالهی حقوق
#امام_سجاد_علیه_السلام
@zarrhbin
ذرهبین درشهر
#ابتهاج، هوشنگ🌷 (تولد: ۱۳۰۶ ه.ش) شاعر 👇👇👇👇👇👇 @zarrhbin
#ابتهاج، هوشنگ🌷
(تولد: ۱۳۰۶ ه.ش)
شاعر
✅ #هوشنگابتهاج در سال ۱۳۰۶ شمسی در شهرِ #رشت زاده شد. دورهی دبستان را در همین شهر و دورهی دبیرستان را در #تهران به پایان رساند.
✅ او مدیرِ کلِ #سیمانتهران بود. اما به #شعر و هنر دلبستگی بسیار داشت و تخلصِ #سایه را برای خود انتخاب کرد.
✅ #ابتهاج اولین دفتر شعر خود را با نام #نخستیننغمهها منتشر کرد سپس کتابِ #شبگیر را منتشر کرد که حاصل سالهای پر تب و تاب پیش از سال ۱۳۳۲ هجری شمسی بود. این کتاب او را در مقامِ #شاعری_اجتماعی به جامعهی ادبیِ #ایران شناساند.
✅ در #اشعار_سایه از جهتِ مضمون، دو گرایشِ #عاشقانه و #اجتماعی به چشم میخورد. در سالهای جوانی، اشعاری به شیوهی #نیما سرود؛ اما کمکم راه خود را در #غزل_فارسی پیدا کرد و امروزه یکی از #غزلسرایانموفقمعاصر است.
✅ از آثار اوست: سراب، سیاه مشق، چند برگ از یلدا، یادگار خون سرو و آینه در آینه. #هوشنگابتهاج در #موسیقی نیز دست دارد و از سال ۱۳۵۰ تا ۱۳۵۶ برنامههای "گلهای تازه" و "گلچین هفته" را در #رادیو_ایران سرپرستی کرد.
🍃 روزگارِ استاد خوش باد و تنش به نازِ طبیبان نیازمند مباد...🌹
📚 فرهنگ نامه نامآوران
(آشنایی با چهرههای سرشناس تاریخ ایران و جهان)
📆 چاپ پنجم، آذر ۱۳۹۲
📌 و اما با هم بخوانیم ابیاتی از #استاد_هوشنگ_ابتهاج
زین گونهام كه در غم غربت شكيب نيست
گر سر كنم شكايت هجران غريب نيست
جانم بگير و صحبت جانانهام ببخش
كز جان شكيب هست و ز جانان شكيب نيست
گم گشتهی ديار محبت كجا رود؟
نام حبيب هست و نشان حبيب نيست
عاشق منم كه يار به حالم نظر نكرد
ای خواجه درد هست و لیكن طبیب نیست
در كار عشق او كه جهانیش مدعی است
اين شُكر چون كنیم كه ما را رقیب نیست
جانا نصاب حسن تو حد كمال یافت
وین بخت بین كه از تو هنوزم نصیب نیست
گلبانگ سایه گوش كن ای سرو خوش خرام
كاین سوز دل به نـالهی هر عندليب نيست
📌 و در پایان...
امروز، نه آغاز و نه انجام جهان است
ای بس، غم و شادی، که پسِ پرده نهان است
دردا و دریغا که در این بازی خونین
بازیچهی ایام، "دلِ آدمیان" است.
📌 خاطراتِ #استاد_هوشنگ_ابتهاج نیز خواندنی است بخصوص خاطرات زیبا و دلنشینی که با #استادشهریار داشتهاند.
@zarrhbin