#دورهمی_اردکانی_ها
🍃 دِله گِه به دل راه داره.
📝 دل است که به دل راه دارد، یعنی هر کس را دوست بداری او نیز تو را دوست خواهد داشت.
📚واژهنامهی گویشی اردکان
#دکتر_سیدمحمود_طباطبایی_اردکانی
📌ارادت، اولاً یکی عذرخواهی من به شِما بِدهکارم، خاطیری اون هفته گفتم گِه این هفته هَمَدون توت هَسّی...! ببخشی، اِشتبِه گفتَم؛ مدونی خو ما آدما "جایزالخطا" نیسِم، "ممکنالخطا" هَسِم حالا این اشتباه در تشخیص زمانِ توت رفتن رو هم بِذاری به حساب ممکنالخطا بودنِ من...
بگذرم... اوروزا گِه ما بچه بودم و جینگ بود گاهی وَختا نمایشگاه دفاع مقدس توی مصلای شهر گِه اون زمون هنوز خاکی بود مِذاشتن؛ میومَدَن ماکِتُگای کوچیکُگِ تانک و هلیکوپتر و سرباز و ماشین مِساختن و واشُش، عملیاتا رو بَرِ مردم توضیح مِدادن، اینَم بِگَم پُسر عمهی ما گِه از سرهنگای سپاه بود توو اون نمایشگاآ، راوی قصهی عملیاتا مِشُد... شاد پیش خود بگی این هفته دوباره مُخوادچچی بگه؟!! وایسی، کَمکَمُگ، پله پله بَرادون مِگَم، بَچِ ششی خو نیسی؛)
مُخوام بِگَمُدون این جَئدِیِ میدون توت گِه مِری، شاد کوچیک شدهی جَئدِیِ کربلا باشه! ولی به قول #سیداسماعیل نباد بدعت و نوآوری، به اسم امام حسین تووش اتفاق بیفته؛ چون دُرُس نیس، نه خدا خوشش میاد نه بندهی خدا؛ چون مِدونی خو، جَئدِ کربلا توو دنیا تَکه...
حالا گِه سَرِ این گَف واشد بِذاری یکی خاطرُگ هم بَرادون تَریف کنم: یگبار یکی بنده خدایی پیش ما گفت: تو گِه کربلا نرفتی و ندیدی بیا تا توت پیاده بِرو، ثواب مُکُنی! گِه ما نه گذاشتم و نه وَرداشتم پیشُش گفتم: رفیق رو کَلّهی من دو تا گوشِ گُنده خو نَمِبینی؟! گُف: نه!، گفتم پس این گَفی گِه پیش من زدی، دِگِه پیش هیشکه نزَن...
راسّی از همهی صنعتایی گِه تو اردکون هِ، فقط انرژی اتمی تو راهِ میدون توتِه، گِه بچای این کارخونه، روز ۲۸ صفر همونجا آش مِپَزَن، جالبه بدونی بچای انرژی اتمی از قوم و مذهبای مختلفی هَسَّن ولی هَمَشون مالِ کشورِ خودونَن، از شیعه و سنی بگیر تا تَرک و لُر و کُرد و فارس و عرب و بلوچ و ترکمن، و باز به قول خودون به اندازهی وُسعُشون نَمَکِ این آش مُکُنَن و مردم عزادار رو مهمونِ سایت؛ شاد دوباره پیشِ خود بگی: این دِگِه دِره کلاس مذاره!، ولی نه به وِلای علی، که کار ما از کلاس گذاشتن گذشته، مُخوام بِگَمُدون چِقه خَشه توی کارای خیر و خوب آدما رو مِثِّ خود کنی، گِه هیشکه تافتهی جدا بافته نباشه...
راسّی مردم شهر خودون هَم اِقِی خوب هَسَّن گِه به عشقِ امام حسین، هر مَلِهای، یکی یا چندتا موکِب توو راهِ توت مِزَنَن و از عزادارا پذیرایی مُکُنَن...
این هفته نَمُخوام پُر بنویسم مُخوام شِما پُر برداشت کنی، فقط اینُگِ دِگه بِگَم و بِرم، توت گِه رفتی مِثِّ کِلافه سر در گُم نباشی گِه این خونه در بیی بری اون خونه و فقط هَمرو ببینی!؛ شَبیهِ میدون رو از دست نَدی، بِری شبیه هم ببینی، پای خَطیبای خَشی گِه امسال عباسیهی توت بَرِ بیاره، هم بِری بِشینِی تا چارتا کَلَمُگ حرفِ حساب یاد بگیری؛ همه خو علامهی دهر نیسِّم تا پیر مِشِم باد چیزی یاد بگیرم، راسّی هادِر کُرت و کوزهی توتیا هم باشی، توت رو هم چِلَک نکنی، تا راخود گِه رفتی نَگَن خیر نبینَن که هر سال ور مِخیزَن مِیان...
دِگِه بیشترِ این گَف نَمِزَنم خاطیری هم کاری دارم، هم چَشام دِگه هَمرِیُم نَمُکُنَن، اَگِه بد نوشتَم شِما خَش بُخونی...
#سهشنبه_بخیر🌹
@zarrhbin